اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین زیاد شما را نمی گیرم چند دقیقه ان شاءالله چند کلمه ان شاءالله از زبان پیغمبر و معصومین بگیم ثوابش عائد و واصل بشه به روح گذشتگانمون که همین قدرم داریم باقیات الصالحات باشه هم برای من گوینده هم برای شمای شنونده به شرط عمل.
یک روایتی هست از پیغمبر عرض کردیم که روایت چند بار گفتیم تو اربعین های مختلف بیان کردید نکاتی رو گفتیم چه در این حسینیه چه در فاطمیه که امشب هم نکته دیگری از پیغمبر بگیم و می خوایم جمعش کنیم.
پیغمبر اکرم فرمودند وقتی که قیامت اتفاق بیفته اهل قیامت قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه چند تا سوال ازشون می شه. این مساله فقط بر ما نیست برای تمام اهل شعور و عقل و دارای عقل چه انسان می خواد باشه چه اجنه. اون ها هم ذی شعورند اون ها هم مکلفند به تکلیف الهی خداوند از آنها سوال می کند.
پیغمبر اکرم فرمودند که این سوالی که خداوند می پرسه چهار سواله إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ. قدم به قدم خیلی حرف ها قدم به قدم از من سوال می شه. من در دنیا قدم برمی دارم شاید خیالم نباشه شاید به همین راحتی باشه که بی خیالش بشم اما روز قیامت دیگه اینا نیست حتی طبق آیه قرآن از هدف هم سوال می شه. هدف نفس کشیدن هدف استراحت کردن هدف کار کردن هدف عبادت هدف قدم برداشتن هدف صحبت کردن هدف شنیدن هدف نشستن هدف برخاستن از تک تک این ها سوال می شه حرف من روحانی بی سواد نیست حرف قرآن که من این روایت رو می خواستم بذارم بعدش که دیگه انتهای بحثم اما حالا خوب شد من از همین جا این روایت رو آیه ی قرآنه که وقتی مرگ نزدیک می شه برا انسان مرگ نزدیک می شه اون چیزهایی که نمی دید رو می بینه مشاهده می کنه جایگاهشُ مقامشُ با کی هست کنار کی هست برای چی هست کیا در کنارش همه رو می بینه اما آیه قرآن یه حرفی می زنه خداوند متعال در سوره مومنون آیه نود و نه می فرماید که حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ زمانی که مرگ فرا برسه دو جا انسان درخواست برگشت می کنه دو جا انسان درخواست برگشت یه جا زمانی که مرگش فرا رسه حضرت عزرائیل اومده قبض روحش کنه آیه قرآن حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ دونه دونه عبارت کلمه کلمه من می خوام ترجمه کنم این آیات رو حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ زمانی که می آید به سمت أَحَدَهُمُ یکی از شما الْمَوْتُ عزرائیل برای قبض روح قَالَ شخص می گوید رَبِّ ارْجِعُونِ خدا اجازه نده عزرائیل جانم را بگیرد. برای چی درخواست می کنه؟ خداوند در ادامه و آیه صد این سوره می فرماید لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ به خاطر اینکه یه فرصتی دوباره برای من به وجود بیاد اعمال صالحی که من در دنیا توفیق نداشتم انجام بدم به من یه فرصتی داده بشه دوباره اون اعمالی که از من فوت شده و ترکش کردم عمدا یا سهوا رو انجامش بده.
فرعون خدای زمان خودش خدای دوره خدای دوره موسی و هارون اون خدای پوشالی وقتی در دریا چند مرتبه غرق می شه یا اتفاقات مختلف براش پیش میاد که مرگش نزدیک می شه از خدا درخواست می کنه خدایا! فرعون میگه خدایا دوباره به من عمر بده من آدم بشم من نیستم که ادعای خدایی کنم من مومنم به خدا من و شما مومنین به خدا مومنین به پیغمبر و آل الله مومنیم به کتاب خدا مومنیم به قبر و قیامت و حساب و کتاب و و و.
خدا چند مرتبه بهش عمر میده میگه خدایا دوباره به من عمر بده من یه سری کارایی که انجام ندادم انجام بدم دیگه دست از خدا بودنم بردارم می خوام بشم بنده خدا. خدا هم بهش فرصت میده آخرین فرصتش در دریاست آخرین فرصتش که اونجا هم داره غرق می شه عزرائیل می خواد قبضه روحش کنه دوباره درخواست می کنه قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ خدایا منم مرا برگردون اونجا خداوند دستور میده که ای اونهایی که مخلوقاتی که در دریا هستید تا می توانید در دهان فرعون گل فرو کنید. برای چی؟ یعنی چی؟
خداوند فرموده فرعون آدم بشو نیست آدمش نیست دوباره من بهش فرصت بودم دوباره ادعای خدایی می کنه.
پیغمبر فرمودند قدم به قدم انسان در قیامت برمی داره سوال ازش می شه یکی از اون سوال ها اینه ای انسان عمرت رو بر چه اساسی استفاده کردی؟ آیا استفاده کردی یا سو استفاده کردی؟ ایام شهادت امام جواد رو ما پشت سر گذاشتیم یک روایتی امام جواد دارند می فرمایند بعضی از مومنین اهل فرصتند زرنگند. یکی از اون زرنگی هاشون اینه آقا امام جواد فرموده که اَلمُؤمِنُ یَحتاجُ إلی ثَلاثِ خِصالٍ مومن اگر می خواد زرنگی داشته باشه سه تا خصلت رو در وجودش پرورش بده یکی از اون خصلت ها اینه تا می تونه از خدا توفیق بخواد. یکی از توفیقاتی که من و شما باید یعنی واجب کنیم بر خودمون از خدا بخوایم اینه خدا به ما توفیق بده از عمرمون استفاده کنیم نه سو استفاده. خیلی ها اهل سوء استفاده اند عمرشون رو هدر میدن عمرشون رو به بطالت می گذرونن عمرشون اون چیزی که خدا می خواد نیست اون چیزی که بنده ی خدا می خواد نیست البته بنده خدا داریم تا بنده ی خدا بعضی از بنده های خدا هستن دنبال سو استفاده هستن ما برای اینکه دل اونا رو خوش کنیم دنبال قبولی اون هایم نخیر اونم سو استفاده است ببینیم خدا چه گفته انجام بدیم. آقای امیرالمومنین تو یک روایتی فرمودند که در دنیا خدا که به من عمر داده عمرم را صفر تا صد رو برای خدا استفاده می کنم برا طاعت خدا.
یه پیغمبری از انبیا الهی از یه جایی داشته رد می شده یه پیرمردی رو می بینه بالای درخت یک مکانی رو برای خودش قرار داده برا استراحت پیغمبر از این پیرمرد سوال می کنه تو برای چی اون بالا رفتی؟ هدفت چی بوده؟ این پیرمرد به پیغمبر عرض می کنه که از دوران جوانی من اومدم اینجا تو این استراحتگاه برای عبادت الهی.
از خدا توفیق بخواید این عبادته رو از ما نگیره که یکی از حرف ها اینه در ادامه آیه اون محتضر یا اون میت اهل قیامت وقتی که به خداوند می گوید رَبِّ ارْجِعُونِ منو بَرَم گردون تو دنیا یکی از اون کارایی که من جبران مافات کنم عمل صالح انجام بدم بعدش انسان می فرماید کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا بعد از عمل صالح من یه سری اذکار که توفیق نداشتم اون ها رو در دنیا انجام بدم خداوند به من توفیق بده عمرم برگرده اون اذکار بگم.
ذکر چیه؟
ما دو مدل ذکر داریم یه ذکر عبادته نمازه از من سوال می کند ای انسان پیغمبر فرموده یکی از سوالات در قبر از نماز ماست در قیامت از نماز ماست. ببینید چه کار کردی خوندی نخوندی اهل ذکر بودیم نبودیم یکی اینه، یکی بعضی وقتا اتفاق می افته که ما حاضر نمی شیم از زبان خودمون ذکر بگیم بر زبانمون ذکر جاری کنیم میگن یه بنده خدای یکی از عرفا از خداوند درخواست کرد خدایا خدا من یه توفیقی به من بده که ارواح اموات رو ببینم بعضی وقتا که من تو دنیا عادت نداشته باشم به ذکر گفتن برادران خواهران بعد از مرگم اجازه ندارم به ذکر گفتن خیلی حرفه بعد از مرگم اجازه ندارم به ذکر گفتن اون عارف می گه که من در یکی از قبرستان های عراق بودم دیدم یک جنازه ای رو آوردن برای تشییع جنازه من وقتی نگاهم به این جنازه افتاد دیدم روح این جنازه بالای پیکر خودش صم بکم یعنی نمی تونه حرف بزنه لالِ یعنی نمی تونه حرف بزنه همه دارن ذکر می گن تو تشییع جنازه همه دارن می گن ذکر لا اله الا الله محمد رسول این میت روح این میت نمی تونه ذکر بگه بگه سوال برام من پیش اومد یکی را پیدا کردم از نزدیکانشون داستان رو که براش تعریف کرد گفته که من می بینم روح این میت که شما شما دارید ذکر لا اله الا الله می گید اما این میت نمی تواند ذکر بگه دلیلش چیه؟ خب می خواید بدونید دلیلش چیه؟ دلیلش اینه تا زنده بود زبان خودش رو عادت به ذکر گفتن نمی داد به خاطر همین.
این پیرمرد به پیغمبر عرض می کنه تو دوره جوانی در عالم رویا به من گفتند تو نزدیک نهصد سال عبادت می کنی گفت از زمانی که این رویا رو من دیدم که نهصد سال عمر می کنم شروع کردم به عبادت خداوند بندگی خداوند. بهترین استفاده عمر همینه که انسان عمرش رو برا طاعت و عبادت الهی خرج کنه تو دنیاش داره کار می کنه عیبی نداره برای آخرتش به نیت آخرتش کار کنه.
گفت خداوند همین اینقدر عمری هم که من دارم عمر کوتاهی که دارم، بابا نهصد سال عمر داره این بنده خدا به پیغمبر عرض می کنه همین عمر کوتاهی که من دارم رو حاضرم تا لحظه مرگم ذکر خدا بگم.
ما چقدر از عمرمون استفاده می کنیم؟ پیغمبر فرمودند از عمر سوال می شه آیا عمرم تا همین قدری هم که من دارم عمر کردم عمرم رو به بطالت به گناه خرج کردم یا طاعت الهی که یک روایت رو من بگم تمام کنم روایت اینه اگر انسان تا گذشته اش هر چی بود خوب یا بد گذشته اش هر چی بود گناه کرد عبادت کرد خدا کاری نداره از همون لحظه ای که انسان بخواد برگرده و برگشت و برگشت عمرش تمام شد معصوم فرموده روز قیامت خدا به عقبه انسان کاری نداره دیگه با گذشته اش کاری نداره هرچی هست بعد از برگشت بشه معصوم فرموده خدای ناکرده عمر انسان به بطالت و گناه خرج بشه عمرشه تمام بشه خدا دو تا سوال ازش می پرسه سوال اولش از گذشته هست با گذشته هم خدا کار داره بعد از اون با آینده اش هم خدا کار داره خیلی حرفه. از همین لحظه از خدا بخوام این توفیق رو به من بده عمرم به بطالت خرج نشه.
همین قدر هدیه من به شما خدایا حسن عاقبت به همه ما عنایت بفرما
۱۴۰۴-۰۳-۰۹
