سخنرانی میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام۱۴۰۴
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین
تبریک عرض می کنم شام میلاد با سعادت آقا امام کاظم رو ان شاءالله همه ما مورد توجهات امام کاظم مورد دعاشون مورد نگاه و شفاعتشون قرار بگیریم.
در کتاب تحف العقول یک روایتی از امام کاظم نقل شده که یک روز هشام میآد محضر امام کاظم میآد و امام کاظم ما یک سری بیانات به هشام دارند یاهشام مکتوب فی الانجیل ای هشام در کتاب انجیل حضرت عیسی پیغمبر سه تا نکته وجود داره که اگر این سه تا نکته رو انسان توجه بهش داشته باشه روز قیامت خداوند سه تا مقام بهش میده
اولین نکته امام کاظم فرمودند طوبی للمتراحمین خوشا به حال اونهایی که اهل ترحم اند.
یکی حالا به واسطه جهلش عمدا سهوا یک ظلمی به انسان می کنه یا می بینه یکی مظلوم ستمدیده است دارن بهش ظلم می کنن دلش به حال این بنده خدا بسوزه رو به روی ظالم قرار بگیره امام کاظم فرمودند خوشا به حال اینهایی که اهل رحم محبتت دلیلش را امام کاظم فرمودند در ادامه روایت اولئک هم المرحومون یوم من القیامه خدا روز قیامت به اینها رحم می کنه.
روایته معصوم فرمودند ارحم ترحم اگر کسی در دنیا اهل رحم رحم و مروت باشه روز قیامت هم خدا بهش رحم می کنه، حالا باشه گناهکار حالا این جمع جمعِ خوبانه دیگه خوبای عالم اینجا جمعن حتی خداوند به گنهکارش هم رحم می کنه اگه اون شخص اهل رحم و مروت باشه.
رحمت خدا گسترده است بریم دنبال رحمت خداوند خداوند دنبال بهانه می گرده تو ماه رمضون من گفتم خدا دنبال بهانه می گرده یه آبانسی به بنده های خودش بده یه بندش بیان بالا حالا به هر دلیلی هم که شده بیان بالا. چرا؟ خدا خودش رو معرفی کرده بسم الله الرحمن الرحیم یعنی من خداوند هم رحمانم هم رحیمم رحمت من واسع و گسترده است بریم دنبال رحمت خداوند که اگر انسان بره دنبال رحمت خداوند قطعا خداوند هم رحمت خودش رو شامل حال انسان می کنه.
میگن یه بنده خدایی اهل گناه بوده صبح و شب اهل گناه بوده اینکه میگم زمان پیغمبره وقتی که پیغمبر به معراج میره می بینه دیگه بنده خدایی اهل گناه اما روز قیامت بخشیده میشه میره بهشت میبینه جایگاهش تو بهشته میشناسه بنده ی خدا رو تعجب می کنه میپرسه که این بنده خدا صبح و شبش گناهه منکر خداوند را انجام میده حاضر نیست واجبات خدا رو انجام بده حالا من ببینم جاشون بهشته دلیلش چیه؟
میگن یا رسول الله این بنده ی خدایی که الان شما می بینید یه عمر گناه کرده الان تو معراج شما می بینید جاش تو بهشته جایگاهش رو تو بهشت خدا قرار داده به خاطر اینکه یک شبی حالا بعد گناه بوده قبل گناه بوده کاری نداریم که تو چه وضعیتی بوده می بینه یک سگی دیگه حتی روایت داریم میگه حتی به حیوانات هم اگر انسان رحم کنن همین حیوان برا انسان دعا می کنه میگه داشته می رفته یک سگی رو می بینه گوشه کوچه خیابون داره از تشنگی می میره جان میده دلش به رحم میآد یک چاه آبی رو پیدا می کنه نه سطلی نه دلوی نه طنابی که بتونه یک مقدار آب از این چاه بکشه بیاره بیرون به این سگ بده که لااقل تشنگیش از بین بره جان نده هیچ چیزی نتونست پیدا کنه کفشش رو در میآره یه پارچه ای پیدا می کنه این پارچه رو به صورت طناب درست می کنه سر این پارچه رو می بنده به کفش می اندازه توی چاه روایت فرموده سه مرتبه کفشش رو می اندازه توی چاه کفشش آب می کنه این آب رو آب داخل کفش رو میآره جلوی دهان این سگ خداوند فرموده به واسطه این رحمی که این شخص گناهکار نسبت به موجود داشت نسبت به مخلوق خدا داشت خداوند بهش رحم کرده.
حالا کاری نداره طرف چطوریه مهم همون نیت رحم کردنه حالا اگر انجامم ندادید بعضی وقتا اتفاق می افته دیگه من دلم به حال یک بنده خدایی می سوزه دلم به رحم میآد اما قدرتش رو ندارم آیا اینجا هم من شامل رحمت خداوند واقع میشه یا نه معصوم فرموده می شود چرا؟ به خاطر همون نیتت. نیتش رو داشتی انجام بدی اما قدرتش رو نداشتی بعضی وقت ها اتفاق می افته خیابونی که می بینیم سر چهارراه و پشت چراغ های راهنمایی و می بینیم بعضی وقتا این گدا ها و فقرا یت دم کوچه توی کوچه هامون می بینیم بعضی وقتا اتفاق می افته دیدیم نه مبلغی نه چیزی همراهمون نیست اما نیتش رو داریم نیت کمک کردن داریم اما نمی تونیم شرایطش الان مهیا نیست اتفاق می افته این شرایط الان مهیا نیست اینجا معصوم فرموده چون نیتش رو داشتی اینجا هم برات ثواب نوشته میشه خدا رحم می کنه حالا کاری نداره که انجام دادی یا ندادی مهم نیت است این نکته اول.
نکته ی دوم امام کاظم فرمودند طوبی للمطهره قلوبم یعنی اینکه وقتی که انسان می بینه یکی با یکی قهره دعوا داره ناراحته کدورت داره امام کاظم فرمودند تو می تونی مولف گروه باشی قهرها رو به هم آشتی بدیم کدورت ها رو از بین ببریم
اثرش امام کاظم فرمودند أولئک هم المتقون یوم القیامه اگر کسی این کار رو انجام بده روز قیامت مقرب به درگاه خداوند میشه نزدیک که میشه به خداوند درگاه خدا.
میگن امام مجتبی یه نوه ای داشته این نوه امام مجتبی در دوران زندگانی امام صادق که بوده با امام صادق دعواش میشه یقه به یقه میشن تا می تونه امام صادق رو توهین می کنه تا می تونه امام صادق رو فحاشی می کنه می بینه دلش که خنک نمیشه اطراف می بینن چه بلایی داره سر امام صادق میآره این بنده ی خدا خنجر که در میآره که خنجر بکشه به روی امام صادق جداش می کنن ولی همینطور داره امام صادق رو توهین می کنه امام صادق هم نگاه می کنه فردای اون روز راوی این روایت میگه صبح می بینم که امام صادق نزدیک منزل این بنده ی خدا نوه ی امام مجتبی داره قدم برمی داره هی میره جلو هی میاد عقب راوی سوال می کنه شما اینجا چیکار می کنید؟ اینجا خونه اونیه که دیروز این بلا سرت آورده
امام صادق فرمودند من برم برا آشتی اومدم درسته دیروز یه اتفاقی افتاده پسر عمویم ماست قرار نیست که تا آخر دعوا داشته باشیم اومدیم کدورت ها رو از بین ببریم اومدیم سنگمون و به قول منو وا کنیم
امام کاظم فرمودند اون موقعی که قهره کدورت داره ناراحتی داره سعی کنید اینا رو به هم نزدیک کنید اینا رو به هم نزدیک کنیم أولئک هم المتقون یوم القیامه در روز قیامت خداوند اینا رو نزدیک خودش قرار میده
و نکته آخر امام کاظم فرمودند طوبى للمتواضعین فی الدنیا اونایی که اهل تو دنیا اهل تواضع نمیگن من، منیت نداره امام کاظم فرمود أولئک یرتقون منابر الملک یوم القیامة امام کاظم فرمود که روز قیامت اینا تو بالاترین درجه قرار می گیرن.
اول از خودم میگم این منیت و تواضع و بیشتر تو خود ماست به خاطر اینکه مثلا می گیم یه چیزی بلدیم.
خوبه من این داستان رو بگم یک بنده خدایی روحانی اهل علم خوش صحبت خوش بیان یه روز بهش غرور دست میده بنده یه خدایی دیگه تو همون مجلس منبر روحانیت که تمام میشه چون همین اتفاق برای ما افتاده بود تو همین حسینیه یه بنده خدایی از ما سوال کرد حاج آقا من یه سوال دارم با اینکه ما اکثر ساعت های زندگیمون تو مطالعه و نوشتن و اینا طی میشه گفتیم اگه بلد بودیم جواب میدیم بلدم نبودیم حالا اگر شما رو دیدیم یه جوری جواب می رسونیم بنده خدا این سوال کرد که گفت آقا ما از نسل هابیلیم یا قابیلیم؟ من هم یه خورده فکر کردم هم فراموش کرده بودم که حضرت آدم یه فرزند دیگه ای هم داره به نام شیث پیغمبر که بنی آدم از نواده شیث پیغمبره دیگه چون بلدم نبودم دیگه جایی که بلد نباشم میگم بلد نیستم، گفتیم بذارید من فکر کنم که حالا یا از هابیلم یا از قابیلم.
همین بلا سر اون بنده خدا اومد چون اهل غرور بود و منیت به خاطر چهار تا کتاب مطالعه کردن ازش سوال می کنن که مادر حضرت خدیجه کیه؟ در اعراب رسمه فرزند رو بخوان معرفی کنند بنام پدر معرفی می کنند این بنده ی خدا میگه خدیجه بنت خویلد رسم ندارن به نام مادر صدا بزنند. این بنده خدا هم از این مساله را فراموش میکنه میگه خب بنت که میشه دختر خویلد هم که بعد از بنت اومده مادره دیگه بعد اون بنده خدا بهش میگه که حاج آقا اعراب بچه ها رو به نام پدر صدا می زنن نه به نام مادر مثلا شما تو دعای توسل می خونید یا فاطمه بنت محمد نه بنت خدیجه. این بنده خدا می بینه دیگه به چه وضعیتی دچار شد میگن دیگه تو اون شهر تو اون حسینیه هم نیومد.
ببینید غرور و تکبر اینطوریه منیت این بلا رو سر انسان میآره که یه جا من تو یکی از همین صحبت ها گفتم وقتی شاخ شیطان شکست به خاطر منیتش شکست به خاطر امتحانه خداونده به خاطر اینکه یه عده ملائک اومدن بهش گفتن که شما برای ما دعا کن ما جز اخراجی ها نباشیم این بدبخت هم فکر نمی کرد که خودش جز اخراجی هاست این غرور و تکبر و منیت است.
حسینیه روستای اسماعیل آقا محله
