بسم الله الرحمن ارحیم الحمدلله رب العالمین والعاقبة للمتقین
اواخر عمر امیرالمومنین یکی از صحابی بنام صعصه بن صوحان آمد منزل حضرت، امام مجتبی اجازه ملاقات ندادند.
زمانی که حضرت به هوش آمدند فرمود صعصعه بن صوحان در جمع ملاقات کنندگان است و سوال دارد
فرمود اجازه بدهید بیاید بشرط اینکه سوالش کوتاه باشد.
آمد به بالین حضرت سوال پرسید:
یا امیرالمومنین!
شما بالاترید یا آدم ابوالبشر؟
شما بالاترید یا نوح نبی الله؟
شما بالاترید یا ابراهیم خلیل الله؟
شما بالاترید یا موسی کلیم الله؟
شما بالاترید یا عیسی روح الله؟
فرمودند شایسته نیست کسی از خودش تعریف کند ولی از این جهت که خداوند فرمود وَأَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ و چون سوال پرسیدی پاسخ می دهم.
من از آدم ابوالبشر با فضیلت ترم چون برای آدم همه ی نعمات فراهم بود ولی خداوند او را از خوردن گندم منع کرد ولی با این ممنوعیت بخاطر خوردن گندم از بهشت رانده شد، در حالی که من از خوردن گندم منع نشدم ولی بدلیل اینکه دنیا را قابل توجه نمی دانم بخودم سختی دادم و هرگز در دنیا گندم نخوردم.
تقوا در اولین پاسخ حضرت نکته بزرگی است که هر کسی از دنیا و زیبایی های دنیا دور باشد بیشتر به پاکی نزدیکتر و از معصیت دور تر است.
من از نوح نبی با فضیلت ترم چون نوح قوم خود را به یکتا پرستی دعوت کرد
ولی اطاعت ندید قوم خود را نفرین کرد
بعد از پیامبر، این امت صدمات زیادی به من وارد کردند ولی صبر کردم و لب به نفرین باز نکردم.
صبر در دومین پاسخ هم نکته ی خیلی مهمی است که ما براحتی از آن عبور می کنیم.
در خطبه شقشقیه فرمودند صبر کردم در حالی که در چشمم خار و در گلویم استخوانی بود.
یکی از خصائص ایمان صبر است که به ما یاد می دهند.
من از ابراهیم با فضیلت ترم چون در کتاب وحی آمده است که ابراهیم خلیل به خداوند فرمود رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی می خواهم زنده کردن مردگان را ببینم
قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن؟ خداوند فرمود ایمان نداری؟
ْ قالَ بَلی وَلکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی جواب داد ایمان دارم ولی می خواهم به یقین برسم و قلبم آرام بشود.
اما من انقدر به حداوند یقین دارم که اگر برای من کشف حجاب هم بشود، پرده های غیب بالا برود ایمان من همان است بیشتر نخواهد شد.
علو درجات به درجه ی یقین است حضرت به مرحله ی حق الیقین رسیدند که می فرماید چیزی اضافه نمی شود یعنی ایمانش نیاز به نشانه و علامت و معجزه ندارد.
من از موسی کلیم الله بافضیلت ترم چون طبق آیه ی وحی بعد از قتلی که موسی توسط موسی انجام شد بخداوند عالم فرمود رَبِّ إِنِّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً من مرتکب قتل نفس شدم
فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُون می ترسم مرا به قتل برسانند
وَأَخِی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِی رِدْءاً یُصَدِّقُنِی برادرم هارون که در سخنوری فصیح است همراهم باشد
إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِی می ترسم مرا تکذیب نمایند اما موقعی که پیامبر خدا به من مأموریت داد تا به مکه بروم، آیات اول سوره توبه را در بالای بام کعبه بر کفار قریش قرائت کنم و بعد از قرائت جنگی صورت گرفت که بستگانم که از کفار قریش بودند در این جنگ کشتم ترسی از خود نشان ندادم.
توکل یکی دیگر از خصلتهای مومن است که امیرالمومنین به آن اشاره می کند یعنی کار برای خدا باشد بقیه اش با خداست.
فرمود موسی به برادرش هارون اعتماد داشت، ولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) به طور کامل به خدای بزرگ توکل و اعتماد نمود.
من از عیسی با فضیلت ترم چون زمانی که مریم موقع وضع حمل به بیت المقدس آمد تا عیسی را در مسجد بیت المقدس بدنیا بیاورد خداوند وحی فرستاد یا مریم مسجد جایگاه عبادت است نه جایگاه ولایت و از بیت المقدس خارج شد وعیسی در بیابان متولد شد. اما وقتی مادر من فاطمه بنت اسد درد زاییدن گرفت در وسط کعبه به مستجار کعبه متوسل شد و گفت: بارالها بحق این خانه کعبه و بحق کسی
که این خانه را بنا نهاده است، درد زایمان را بر من سهل و آسان گردان. در همان وقت دیوار کعبه شکافته شد من در همان خانه کعبه متولد شدم.
چون مکه بر بیت المقدس برتری دارد مریم از وضع حمل عیسی در بیت المقدس که پائین تر از مکه است نهی شد ولی مادرم برای وضع حمل به مکانی برتر از بیت المقدس دعوت شد،
نقل نموده اند: فضائلی که برای علی ابن ابی طالب(علیه السلام) آمده برای هیچ یک از صحابه نیامده است.
مسجد امام رضا علیه السلام - مسجد موسی بن جعفر علیه السلام شهرستان نکا