پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ لاٰ تُشْرِکْ بِاللّٰهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ
بخش اول
یکی از راه هایی که می توان برای دعوت به حق استفاده کرد راه موعظه است که عقل سلیم می گوید هیچ کسی از آن بی نیاز نیست.
همین قرآنی که دستور است سرلوحه زندگی قرار بدهید کتاب قانون اساسی زندگی بشریت است یکی از نام های قرآن موعظه است
1. وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ:
1- ما می توانیم شیوه های تربیتی فرزندان را از بزرگان ما یاد بگیریم که یا از راه الگوست یا از راه عبرت
2- فرزند،به موعظه و نصیحت نیاز دارد.از فرزندانمان غافل نشویم
اگر می خواهیم موعظه کنیم همه ی فرز ندان را موعظه کنیم یکی که خوب است کار ی ند اشته باتشیم یکی که بد است با او کار داشته باشیم نه
موعظه و نصیحت هر دو یک معنا هستند اما در عمل با هم فرق می کنند
موعظه با جان  و دل کار دارد با فطرت کار دارد موعظ با عاطفه ی انسانی کار دارد که اگر کسی بخواهد کسی را دعوت به حق کند و می بیند او خواب است اول باید عواطف شخص را بیدار کند و بعد بکشاند به سمت حق
اما نصیحت این نیست کسی که می خواهد ناصح باشد نصیحت کند اول باید خودش عامل باشد تا دچار چالش نشود می بینیم اگر نصیحت کنیم می گویند خودت عامل بودی؟
3- از رسالت های والدی نسبت به فرزند،موعظه است اینکه می بینیم فر زند دچار  انحراف می شود یک علتش اینست که بزرگان موعظه ندارند

زمان:07-10-1400
مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ

مقدمه تفسیر

بعضی آیات خداوند معروف هستند به اعجاز قرآنی که معجزات خود خدا
وقتی خداوند بخواهد خودی نشان بدهد خودش را اثبات کند دست به معجزه می زند که مخلوقی نمی تواند مثل این انجام بدهد تا مخلوق بهتر خدا را بشناسند.
مثل قرآن که به پیامبر فرمود به امتت که تو را تکذیب می کنند بگو یک سوره یا یک آیه بیاوردند اما در آخر آیه می فرماید آنها قدر نیستند.
این آیات در زمانی نازل شد که بشر حتّی تصور برخی مطالب را نمی کرد بعدها خیلی چیزها کشف شد متوجه شدند که قرآن قبل از آن بیان کرده است
این آیه مثل آیات اعجازی دیگر جزء معجزات خداوند است.
بحث این آیه بحث علمی و عقلی است که بشر دو نوع عقل و علم دارد:
علم و عقل ناقص می گوید اگر کسی چیزی ندید نمی توان قبول کرد مثلا:
از بیرون:امیرالمومنین فرمودند من خدایی را که نبینم نه قبولش می کنم نه می پرستمش بعضی که دارای عقل ناقص هستند حرف عقل کاملی چون امیرالمومنین را نمی فهمند می گویند خدا نیست چون قابل دیدن نیست
از درون:خدا رحمت کند انیشتین را به استادش گفت انسان دارای عقل است چون عقل را نمی بیند پس برای انسان عقلی وجود ندارد یا انسان بیمار می شود مثلا سردرد چون بیماری قابل دیدن نیست پس انسان بیمار نیست و دارد بازی در می آورد.
علم و عقل کامل می گوید اینکه من نمی توانم ببینم دلیل بر نبودن نیست رسول اکرم فرمودند امیرالمومنین فرمودند اگر می خواهی خدا را ببینی و بشناسی خودت را ببین بعد پیرامون خودت را ببین اینجا پی به وجود خداوند ببر
با این مقدمه ان شاء الله جلسه بعد تطبیق آیات خواهد بود.

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم و الصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین

در تفسیر آیه سوم سوره حمد یعنی آیه شریفه الرحمن الرحیم باید بیان کنم که این آیه دو صفات خداوند است که در روایتی می فرماید که هر بنده ای از من مرا به این دو صفت قسم بدهد هر چه بخواهد به او خواهم داد.

با توجه به این روایت چند نکته قابل توجه است:

نکته اول اینکه: خداوند رحمت را بر خود واجب دانسته تا به خلق خودش از انسان تا دیگر مخلوقات ارزانی بدارد و فرقی برایش ندارد که مسلمان باشد یا غیر مسلمان.

نکته دوم اینکه: رحمان یعنی کثرت نعمت یعنی خداوند نعمات خود را در بعضی مواقع زیاد از حد به بندگان عنایت می کند ولی اگر انسان نعمت را کم یا زیاد دریافت می کند دلیل بر ظرف وجودی انسان است که هر کسی به قدر ظرف خود نعمت دریافت می کند.

شکر نعمت نعمتت افزون کند.

نکته سوم اینکه: رحمان و رحیم هر دو از ریشه رحمت هستند ولی با دو فرق.

فرق اول اینست که رحمت صفت درونی است و رحیم صفت بیرونی؛

فرق دوم اینست که رحمانیت عمومی است و رحیمیت خصوصی که مختص به مومنین است؛

فرق سوم اینست که همانطور که گفته شد رحمن بمعنای کثرت است و رحیم بمعنای دوام.