پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منبر ماه رمضان» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

در دعای اول روز ماه رمضان عبارتی است با این مضمون که اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائمین.
این عبارت دو جزء دارد یک جزئش روزه است که فقها فرمودند روزه یعنی انسان قربة الی الله از اذان صبح چیزی نخورد چیزی نیاشامد تا اذان مغرب اما سوال قیام یعنی چه؟
خداوند عالم در آیه 46سوره سبا عبارتی دارند أَن ْتَقُومُوا لِلَّه ِمَثْنى‏ و َفُرادى‏ این یک موعظه است یک وصیت است از طرف خداوند به پیامبر آیه را کامل بخوانیم که یا رسول الله اگر کسی از شما موعظه خواست نصیحت خواست قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت را می فرمود در خانه اگر کس است یک حرف بس است یا رسول الله بگو آی مردم یک نصیحت بیشتر ندارد اَن ْتَقُومُوا لِلَّه در راه خدا قیام کنید چه مدل قیامی باشد؟قیام فردی یا جمعی؟ مَثْنى‏ و َفُرادى هم جمعی هم فردی اگر نشد یکی را انتخاب کنید.
قیامی که خداوند در این آیه بیان کردند یعنی اینکه انسان از سر سفره دنیا که طعامش شهوت هوی و هوس بلند شود و حرکتی به سمت خداوند داشته باشد. مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ به سمت خداوند حرکت کند.
اینجا یک نکته دارد آیا هر حرکت و قیامی می تواند موجب تقرب الی الله باشد نخیر.
قیامی می تواند موجب تقرب بشود که چند شرط داشته باشد: شرط اول اینکه قیام ما مانند پیامبر باشد شرط دوم اینکه قیام برای دل کندن از لذت دنیوی باشد شرط سوم اینکه آماده سازی باشد برای سفر اخروی
با این سه شرط اولین تصمیم در روز اول ماه رمضان این باشد در زندگی اهل قیام باشیم.
اگر ما در ماه رمضان این تمرین را داشته باشیم یازده ماه سال می فهمیم چطوری زندگی کنیم اللَّهُمَّ اجْعَلْ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ
خدا توفیق به همه ی ما بدهد جزء عبادت گنندگان باشیم. تمام مفسرین در این مورد فرمودند بهترین قیام قیام لیل هست یعنی شب زنده داری عبادت نماز دعا ذکر تلاوت قرآن بهترین عبادت نماز شب یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا سخت هم نیست نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا سر شب باشد نصف شب باشد أَوْ زِدْ عَلَیْهِ نزدیک صبح باشد فرقی ندارد قُمِ اللَّیْلَ یکی از اساتید اخلاق ما می فرمود خدا حفظش کند می فرمود لازم نیست همه اش را بخوانید یک دو رکعتی هم کفایت می کند می دانید بخوابید بلند نمی شوید قبل از خوابیدن بخوانید حتی نشسته بخوانید
یک بشارت به اهل نماز شب داشته باشیم اگر نتوانستید بخوانید عیبی ندارد ناراحت نباشید در روز هم می توانید بخوانید. روایت بخوانم آمد محضر امام صادق سلام الله علیه زیاد اتفاق افتاد نماز شب نخواندم ولی در روز قضایش را بجا آوردم آیا جایز است؟ فرمودند این کار مابه روشنی چشم من است. پیامبر هم فرمودند خداوند به کسی که قضای نماز شبش بجا بیاورد مباهات می کند می فرماید ای ملائک من چیزی را که به بنده ام واجب نکردم را قضا می کند شاهد باشید او را آمرزیده ام.

خداوند ان شاء الله همه ی ما را جزء قیام القائمین قرار بدهد فرج امام زمان را تعجیل بفرماید رهبر عزیزمان را تائید بفرماید

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

اگر از ما بپرسند که معنوی‌ترین قشر در بین سنین مختلف، کدام سن هستند باید گفت جوان‌ها. 

دلایل زیادی را می‌توان ذکر کرد که چرا جوان‌ها معنوی‌ترین قشر جامعه هستند؛

1.عاشق‌پیشگی

یکی از دلائل عاشق پیشه بودن جوانهاست. بقول معروف از یک طرف جوانی هست و عشق‌بازی‌هایش و از طرفی جوانی هست و عبادت و این عبادت اگر همراه با عشق بازی با خدا باشد از نوع بهترین عبادتها محسوب می شود.

خدا رابطه خوبی با جوان‌ها دارد کافیست جوانها را باخدا آشنا کنیم.

امام صادق ع فرمود: إنَّ أحَبَّ الخَلائِقِ إلَى اللّهِ تَعالى شابٌّ دوست‏داشتنى‏ترینِ آفریدگان نزد خداوند بخاطر چند تا دلیل 1.حَدَثُ السِّنِّ کم سال بودن 2.فی صورَةٍ حَسَنَةٍ خوش‏سیمایى است 3.جَعَلَ شَبابَهُ و جَمالَهُ فی طاعَةِ اللّهِ تَعالى جوانى و زیبایى‏اش را برای اطاعت از خداوند بزرگ، قرار داده است ، ذاکَ الَّذی یُباهِی اللّهُ تَعالى بِهِ مَلائِکَتَهُ حَقّاخداوند بزرگ پیش فرشتگان افتخار مى‏کند ، فَیَقولُ: هذا عَبدی و مى‏فرماید: این، بنده حقیقى من است.

با توجه به این روایت این بدست می آید که عبد بودن در جوانی شکل می گیرد چون ظرفیت عبد بودن را دارد و عبد بودن در زمانی شیرین می شود که عشق به خداوند هم در آن باشد. أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ برترینِ مردم، کسى است که عاشق عبادت گردد

2. سرعت بر خیرات و خوبی‌ها

دلیل دوم بر اینکه جوان‌ها آمادگی بیشتری برای پذیرش معنویت و دین را دارند. این صفتی است که امام صادق ع برای جوان برمی‌شمارند. امام صادق ع به یکی از کسانی که برای تبلیغ به شهری سفر کرده بود فرمود در میان مخاطبانی که دعوت به دین می‌کنی سراغ جوانان برو بعد دلیل این مطلب را هم ذکر کردند فرمودند چون جوانان به هر خیرى پُرشتاب‏ترند.

عَلَیکَ بِالأَحداثِ؛ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى کُلِّ خَیر

3- لطافت روح و دل نازکی

دلیل سوم دل نازکی است اوصیکُم بِالشُّبّانِ خَیرا پیامبر فرمود: شما را به نیکى با جوانان سفارش مى‏کنمفَإِنَّهُم أرَقُّ أفئِدَةً زیرا نرم‏ترینْ دل‏ها را دارند

کسانی به دین پیوند بیشتری می‌خورند که روح لطیف و دل‌نازک‌تری داشته باشند. 

اگر سختی دل مانع اصلی مقاومت در برابر دین و معنویت است، نرمی دل عامل اصلی پذیرش معنویت است. 

بسم لله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین

امیرالمومنین در زمان حیات خودش دو چهره داشت

یک چهره عدالت است یک چهره دیگر مظلومیت علی بود که این مظلومیت بطور دقیق تحلیل و درک نشد.

امشب چه کسی بیشتر برای مظلومیت امیرالمؤمنین می‌سوزد؟ 

خود حضرت هم زیاد از مظلومیت خودشان سخن می‌گفتند. برخی تحمل نمی‌کردند اعتراض می‌کردند. چرا یا علی این‌قدر از مظلومیت خود سخن می‌گویی؟ یکی مثل اشعث

اشعثی که ابن ابی الحدید می گویدهر فتنه‌ای در لشکر امیرالمؤمنین رخ داد زیر سر اشعث بود. اشعثی که معاویه به اعتبار او  قرآن‌ها را بر سرنیزه کرد. 

اشعث به امیرالمؤمنین اعتراض کرد گفت  یا علی از زمانی که ما به عراق آمده‌ایم تو بر منبر نرفتی و خطبه نخواندی مگر اینکه گفتی من پیوسته مظلوم بودم از زمانی که رسول‌الله (ص) از دنیا رفت. چرا حقت را نگرفتی؟ 

عمق مظلومیت حضرت را ببینید حضرت فرمود: وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِیَّتِی مردم از این می‌ترسند که حاکمان به آن‌ها ظلم کنند، و من از این میترسم که مردم به من ظلم کنند.

اینست مظلومیت علی مظلومیتی که جرج جرداق مسیحی در کتاب خودش می نویسد قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّةَ عَدْلِهِ علی علیه السلام در محراب عبادت خویش قربانی عدالتش گردید عدالتی که همراه با مظلومیت است

ما چقدر می توانیم مانند علی مظلوم باشیم؟ 

حاضریم مظلومیت را تمرین کنیم؟

حاضریم به  کسی که به ما ظلم کرد ظلم نکنیم؟

در تاریخ تحقیق کنید اولیاء خدا مظلومیت را تحمل می کردند

قابیل برادرش را تهدید به مرگ می کند اما برادر چه می کند سکوت

لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنی‏ اگر تو براى کشتن من، دست دراز کنى ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ من هرگز به قتل تو دست نمى‏گشایم.

یعنی من حاضر نیستم برای رفع مظلومیت از خودم، به تو ظلم کنم. 

اما سوال مهمتر اینجاست چقدر ما کار کردیم برای عدالت؟ کمی هم شده عدالت را انجام بدهیم جز علی نمی توانیم پیدا کنیم.

اگر مسخره کردن، مظلوم شدی ضایع کردند مظلوم شدی، بی خیال بشوی و نگویی بعدا جوابت را می دهم؟ یا جوابِ های هوی هست هنرمند جاده های سخت عدالت و مظلومیت هستی

علی را نمی شناخت روی علی سبزی گندیده ریخت امیرالمومنین آمد مسجد برای او دعا کرد و طلب مغفرت. این هنر است.

در زندگی هم باید پیاده بشود گاهی خانم‌ها و اقایان برای رفع مظلومیت تا آنجا پیش می‌روند که  ظالم می‌شوند.

قال رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةٌ إِنْ لَمْ تَظْلِمْهُمْ ظَلَمُوکَ السَّفِلَةُ وَ زَوْجَتُکَ وَ خَادِمُک حضرت فرمود: سه نفر هستند که اگر شما به آن‌ها ظلم نکنی آن‌ها به شما ظلم می‌کنند یکی از این سه نفر همسر شماست. 

جالب اینجاست که اصلاً تو به آن‌ها ظلم نکردی ولی آن‌ها به تو ظلم می‌کنند و تو باید تحمل مظلومیت کنی.

اما خلاصه بحثم نه ظلم کردن خوب است و نه ظلم دیدن هر دو قبیح است از اکثر روایات این استنباط می شود که  عده ای از اهل جهنم آنهایی هستند که در ظلم ساکت شدند یا به آنها ظلم شده ساکت شدند یا به دیگران ظلم شده و دیدند و ساکت ماندند. 

روایت است ظلم سه تاست

1حق الله 2حق النفس 3حق الناس حق النفس ظلم به خود انسان است یا به بدن آسیب می رساند یا می گذارد کسی به او آسیب برساند

إنَّ اللّهَ عز وجل یَستَجیبُ لِلمَظلومینَ خداوند عز وجل دعاى ستم‏دیدگان را مى‏پذیرد ، ما لَم یَکونوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ مادام که از ستمکاران بیشتر نباشند ، فَإِذا کانوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ فَلا یَستَجیبُ لَهُم

ما نسبت به ظلم سه دسته هستیم  که هر سه دسته جزء ظالمان هستند دو دسته بیان شد یا ظلم می کنیم یا می گذاریم ظلم کنند یک دسته دیگر تماشاگران ظلم هستند که ان شاء الله جلسه بعد


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از ارزش‌های معنوی که مقام معظم رهبری که در فراز معنویت و اخلاق بدان اشاره کردند، توکل است. 

در قرآن کریم 61 بار خداوند متعال به موضوع توکل پرداخته است 9مرتبه به پیامبرش فرمود توکل کن  8 مرتبه به مؤمنین خطاب می‌کند که مؤمنین توکل کنید جالب اینجاست از این 8 مرتبه 5آیه توکل در میدان نبرد و مبارزه هست. 

با این توضیح وآشنایی، توکل جنبه سیاسی اجتماعی پیدا می‌کند فقط جنبه فردی ندارد.

یکی از آیاتی که توکل را وسط درگیری و نزاع حق و باطل بیان می‌کند این آیه شریفه در سوره آل عمران آیه160 است إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ اگر خداوند شما را یارى کند، هیچ‌کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یارى شما بردارد، کیست که بعد از او، شمارا یارى کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند!.

علامه طباطبایی در توضیح این آیه می فرماید: مؤمنین به سبب اینکه ایمان به خدا دارند و ایمان دارند به اینکه ناصر و معینى جز او نیست باید فقط بر او توکل کنند.

سوال: توکل چیست؟ 

راوی می‌گوید از امام کاظم درباره آیه3سوره طلاق وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ پرسیدم که فرمودند: التَّوَکُّلُ عَلَى اللَّهِ دَرَجَاتٌ توکّل کردن به خداوند، درجاتى دارد 

مِنْهَا أَنْ تَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ فِی أُمُورِکَ کُلِّهَا فَمَا فَعَلَ بِکَ کُنْتَ عَنْهُ رَاضِیاً یکى از آن‌ها این است که در تمام‌کارهایت به خدا توکّل کنى و هر چه با تو کرد، از او خشنود باشى 

تَعْلَمُ أَنَّهُ لَا یَأْلُوکَ خَیْراً وَ فَضْلًا بدانى که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضّلى کوتاهى نمى‏کند 

وَ تَعْلَمُ أَنَّ الْحُکْمَ فِی ذَلِکَ لَهُ بدانى که دراین‌باره، حکم، حکم اوست 

فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ بِتَفْوِیضِ ذَلِکَ إِلَیْهِ وَ ثِقْ بِهِ فِیهَا وَ فِی غَیْرِهَا؛ با واگذارى کارهایت به خدا بر او توکّل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش.

کسی می‌تواند به خدا توکل کند که مهربانی خدا به خودش را باور داشته باشد به خدا اعتماد کند. 

با شک و تردید به قدرت خدا نمی‌شود اهل توکل شد. 

کسی پیش خودش بگوید یعنی خدا می‌تواند؟ آیا خدا خیر مرا می‌خواهد؟ این آدم نمی‌تواند توکل کند. چون به مهربانی خدا نسبت به خودش شک دارد


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و اله الطاهرین

نقل‌شده امام سجاد بعضی شبها کیسه دینار و درهم به دوش می کشیدند شبی هم خوراکی یا هیزم و درب خانه ها را میزد آنچه داشت به اشخاص می داد وقتی همم خواست به فقیر چیزی بدهد صورت خودش را می پوشاند تا شناخته نشود این روال ادامه داشت تا به شهادت رسیدند و متوجه شدند که این شخصی که شبها کمکمکرد امام سجاد است. بدن مطهر را برای غسل اماده کردند پشت حضرت را مشاهده کردند از بس کیسه ها را بهدوش می کشیده پشتش مانند زانوی شتر پینه بسته.

محرومیت ‌زدایی و کمک به نیازمندان در سیره اهل‌بیت موج می‌زند. چقدر خوب انسان برنامه ثابت داشته باشد.

حاکم دینی هم مامور به محرومیت زدیی هستند. بحمد الله در انقلاب اسلامی اتفاقات خوبی در زمینه محرومیت زدایی افتاده است و باید خدا را شاکر بود اما هنوز جای کار دارد هنوز کاملا راه طی نشده بسیاری در پیش رو داریم.

فدای حاکم جامعه‌ای بشوم که هوای بچه یتیم‌ها را دارد. در تاریخ نقل‌شده است که مقدارى عسل و انجیر از دو منطقه هَمَذان و حُلوان براى امیرالمؤمنین علیه‌السلام رسید به سرکردگان قبایل و گروه‏ها فرمان داد که یتیمان را بیاورند.

هم یتیمان از سر مشک عسل برمی داشتند هم مردم کاسه به کاسه می گرفتند.

سوال کردند یا امیرالمومنین یتیم ها چرا با زبان عسل می گیرند؟ فرمود امام پدر یتمان است علت کارم این بود که خواستم مثل پدر رعایت حال آنها را کنم.

این صحنه این‌قدر قشنگ بوده، که نقل‌شده برخی از اصحاب آرزو می‌کردند که‌ ای کاش من هم یتیمی بودم به دست آقا عسل می‌نوشیدم.

یا جایی امیرالمومنین صحنه ای را مشاهده می کند شب تا صبح هراسان می شود زنى را دید که مَشکِ آبى بر شانه مشک را می گیرد و آن را تا خانه ی زن حمل و از حال آن زن پرسید. زن گفت: علىّ بن ابى طالب همسر مرا به یکى از نقاط مرزى فرستاد و وى کشته شد و کودکانم یتیم من بى‏چیز ناچار شده‏ام براى مردم خدمتکارى کنم.

صبح می شود کیسه ای از غذا بر می دارد می رودبه منزل زن در می زند. چه کسی هستی؟ همان کسی که برایت مشک آب آورد به منزل در را باز کن برای کودکانت چیزی آوردم.

زن علی را نمی شناسد می گوید خدا بین من و علی قضاوت کند به درون منزل می رود دوست دارم پاداشی بگیرم. زن می گوید یا گندم آرد کن و نان بپز یا از کودکانم نگهداری کن

علی هم کمک می کند غذا میپزد به دهان کودکان می دهد با هر لقمه می گوید على را حلال کنید تمام شد؟ نه تنور نان را شعله ور می کند صورتش را به نزدک آتش می برد صورت می سوزد می گوید علی بچش این جزای کسی که زنان بی سرپرست و کودکان یتیم را رها کرد. علی اینست...


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

انسان دو مدل امتحان می شود:

یک مدل امتحان فردی است یعنی فقط هر شخصی به تنهای امتحان می شود؛

یک مدل هم جمعی است یعنی قومی منطقه ای شهری استانی کشوری با هم امتحان می شود.

در نظام معیشتی خدا، پدیده‌ای داریم به نام فقر و ثروت و فقیر و غنی خداوند عده‌ای را با ثروتمند می کند و عده‌ای را فقیر، این ‌یکی از بستر‌های امتحانات الهی است.

رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُمْ؛ خداوند بعضی از شما را نسبت به بعضی برتری می دهد تا شما را نسبت به داشته هاتان امتحانتان کند.

یک عده فقیر در مدینه زندگ می کردندکه به آنها اصحاب صفه می گفتند یعنی سکو نشین بودند. پیامبر به آنها دستور داد دور هم جمع بشوند از آنها سرپرستی می کند غذا برایشان می آورد با آنها گفتگو می کند از یک طرف هم بعضی اصحاب بودند ثروتمند ولی حسود میدیدند که پیامبر با آنها گرم می گیرد ناراحت می شوند اعتراض مى کنند که چرا آن‌ها را از خود دور نمى‏کند.

یک روز یکی از انصار می آید محضر پیامبر می بند یکی از اصحاب صفه کنار رسول الله نشسته  و مشغول صحبت انصارى فاصله می گیرد پیامبر می فرماید نزدیک بیائید اما توجه نمی کند

فرمودند:شاید مى‏ترسى پهلویت به این فقیر بچسبد؟ به پامبر می گوید این شخص را از خودت دور کن یعنی تا این شخص هست من نمی آیم.

آیه نازل شد وَ کَذلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنا بعضی افراد را با بعضی دیگر امتحان می کنیم بگوئیند خداوند ما را انتخاب کرد تا بر سر دیگران منت بگذاریم.

یعنی یارسول‌الله حق این را نداری که محرومان را از خودت دور کنی.

در مورد این آیه از امام باقر سوال کردند یعنی چه که اینطوری بعضی ها را امتحان میکنیم؟

فرمودند امتحان اینطورست که ثروتمند را با ثروت تا ببینیم وضع حالشان نسبت به فقرا چطوریست؟ فقرا را با فقر امتحان می کنیم ببینم چطوری در فقرخودشان صبور هستند و نسبت به داشته های ثروتمندان چشم داشت دارند یا نه؟

این امتحان فردی.

ثروتمندان هست دارند؛ فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالى: «وَ کَذلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»: أیِ اختَبَرنَا الأَغنِیاءَ بِالغَناءِ لِنَنظُرَ کَیفَ مُواساتُهُم لِلفُقَراءِ، وکَیفَ یُخرِجونَ ما فَرَضَ اللّهُ عَلَیهِم فی أموالِهِم، فَاختَبَرنَا الفُقَراءَ لِنَنظُرَ کَیفَ صَبرُهُم عَلَى الفَقرِ وعَمّا فی أیدِی الأَغنِیاءِ.»(تفسیر قمی، ج1، ص202)