بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وقتی انسان خلق می شود دو جریان در عالم به وجود آمدند یک جریان حق است با پرچمداری آدم و با اراده ی خدا دیگری جریان باطل که باز این هم با پرچمداری انسان و با اراده شیطان.
جریان باطل متشکل از سه جریان است جریان کفر جریان نفاق جریان نفوذ.
شدت جریان باطل انقدر زیاد بود که کار به جایی رسید این دو جریان در مقابل هم قرار گرفتند که تمام حوادث در عالم دلیلش تقابل این دو جریان است.
پیامبر اکرم در روایتی فرمودند انسان 5دشمن دارد یک شیطان که بیان شد دومی نفاق. دشمنی نفاق انقدر زیاد است که امیرالمومنین فرمودند پیامبر بمن گفت یا علی من نه از مومن می ترسم نه از کافر هر دو هم روی ایمانشان ایستاده اند هم روی کفرشان ولی از نفاق خیلی می ترسم چون ایمان در ظاهر دارند وکفر در باطن
یا خداوند به پیامبر می فرماید وَمِنْ أهْلِ المَدینَةِ مَرَدوا عَلَی النِّفاقِ اهل مدینه اهل نفاق هستند لاتَعْلَمُهُمْ توی پیغمبر هم نمیشناسی.
لذا ما می بینیم جریانی که در کربلا اتفاق افتاد همین بود در ظاهر امام حسین را می شناسند اما در باطن شبانه روز منتظر این هستند که دستشان را به خون پسر پیغمبر آلوده کنند.
تاریخ می نویسد وقتی که مسلم در جمع مردم کوفه نامه ی امام حسین را خواند، مردم اشک می ریختند. در عین حال از همین مردم منافق تربیت می شدند.
در کربلا مردمی به نام دین به آنجا آمده بودند عمر سعد به این مردم لقب خلیل الله می دهد که حسین را بکشید بهشت در انتظار شماست همین تفکر داعشی و طالبانی و ... که الان هست. امام صادق می فرمود: حسین ما را به اسم دین کشتند. وقتی سر از بدن اباعبدالله جدا شد صدای الله اکبر لشکر دشمن بلند شد.
مسجد امام حسن مجتبی