پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با موضوع «سخنرانی :: ماه محرم و صفر» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
قال الله تعالی: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ
حدود یک ماه است که خدا توفیق داده منت سر ما گذاشته تا ما برای سیدالشهدا عزادار باشیم.
عزاداری سیدالشهدا خیلی مهم است قدر آن را بدانیم اگر تا الان ندانستیم لااقل این چند روزی که از ماه محرم مانده و این ماه صفر بدانیم و بفهمیم.
زمانی عزاداری ما ارزش پیدا می کند که دو چیز در این عزاداری باشد
اولش ولایت اهل بیت در عزاداری است
انسانی که در او ولایت اهلبیت نباشد چند اثر در او پیدا می شود:
1.پوچ است به سمت پوچی می رود
2.خسر الدنیا و الاخره است هم در دنیا زیان دنیوی می بیند هم در آخرت زیان اخروی
3.از بهترین و با ارزش ترین نعمت الهی بی بهره است
وقتی این آیه‌ که در شروع بحثم تلاوت شد آیه 28 از سوره ابراهیم در اصول کافی هم هست در کتاب الاحتجاج بحار الانوار هم هست امام صادق می فرماید نَحنُ النِّعمَهُ الّتی اَنعَمَ اللهُ بِها عَلی عِبادِه آن نعمتی که خداوند بر بندگانش نازل کرده است ماییم وَ بِنا یفوزُ مَن فازَ یومَ القِیامَهِ و به وسیله ی ما در قیامت رستگار می شوند.
یا در جایی دیگر نقل است که ابویوسف بزاز می گوید من کنار امام صادق بودم تا این آیه شریفه تلاوت شد از من سوال کردند فَاذْکُرُوا آلاءَ اَللّهِ اَلا تَدْرِی مَا آلاَءُ اَللَّهِ ابویوسف می دانی این نعمت هایی که خداوند به آن اشاره کرد چیست؟ گفتم نه فرمودند: هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش ولایت ما اهل بیت است.
انبیاء عزاداری کردند ملائک عزاداری کردند اجنه عزاداری کردند زمین و زمان عرش و فرش جمادات و نباتات پرنده و چرنده همه عزادار بودند حتی آمده است حکومت وقت بعد از شهادت سیدالشهدا اعلام عزاداری کرد
کدامشان ارزش داشت؟ بغیر از عزاداری حکومت وقت همه با ارزش بود
عزاداریست دیگر مگر می شود بی ارزش باشد؟ بله خب باشد عزاداری حتی برای امام حسین هم باشد بی ارزش است چون‌ در آن مجلس نه رنگ سیدالشهداست نه بوی سیدالشهدا.
اگر در مصیبت سیدالشهدا گریه هم می کنیم باید با ولایت باشد.
مگر نگفتند که إِنَّ لِقَتْلِ‏ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اگر کسی برای حسین بن علی اقامه عزا کند اسمش ثبت و ماندگار است چرا شما گفتید که عزاداری آنها قبول نیست؟
اگر نگاه ظاهری به روایت داشته باشیم یزید هم مؤمن می شود نه مؤمن به ولایت والیان الهی بلکه مؤمن به فسق خودش مومن به ولایت شیطان بخاطر همین اسمش آنطور که باید ماندگار نشد زیارات منسوب به سیدالشهدا را مورد مطالعه قرار بدهید این اسامی شدند اسامی ملعونه
آدمی اگر ولایت در او باشد زنده است و عاقبتش هم به خیر است
پس مراقب باشیم بی ولایت از دنیا نرویم 
دومش نیت در عزاداری است
نیت ما براى حسین بن علی علیه السلام است یا برای خودمان گریه می کنیم یا برای غرض دیگه
در کتاب وسائل الشیعه از امام صادق روایت است که به شخصی بنام مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فرمودند
فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا اگر یک قطره از گریه خالصی که عزادار امام حسین می ریزد به آتش جهنم ریخته یا چکانده بشود آتش جهنم را خاموش می کند و هر مرضی را شفا می دهد
یکی از اساتید قم می فرمودند طلبه ای دخترش سرطان گرفته با اصرار دخترش را پیش من آورد گفتم شما فردا بیا.
گفت طبق معمول هر شبم رفتم توی حیاط زیر آسمان خدا درد دل کردن و اشک ریختن به دلم افتاد شفای این بچه در اشک چشم گریه کن امام حسین علیه السلام است روضه خواندم اشک ها را در استکان ریختم فردا که پدر بچه آمد مقداری آب با آن اشک مخلوط کردم و دادم و گفتم ان شاء الله این آب متبرک است.
این طلبه رفت بعد از مدتی آمد و گفت این چه آبی بود که به من دادی؟ گفتم: این قطرات اشکی بود که برای روضه امام حسین علیه السلام خالصانه ریخته شده.
بمن گفت: دخترم را به آزمایشگاه بردم و به من گفتند این بچه نه مشکل خونی دارد و نه سرطان اشک بر سیدالشهدا کیمیاست.
ارزش عزاداری ولایت است و نیت خالصانه برای اهل بیت


حرم شهدای شهرستان نکا
1402/05/24

دلیل نامیدن ماه محرم به محرم

حرمت ماه محرم تاریخش به قبل از اسلام بر می گردد.در تاریخ آمده است که اعراب قبل از اسلام در طول سال در حال جنگ و خون ریزی بودند اما وقتی به ماه محرم می رسیدند خون ریزی و جنگ را ممنوع اعلام می کردند تا این ماه تمام بشود یکی از دلائلی که ماه محرم محرم نامیده شد همین مساله است.

عزاداری سید الشهدا مخصوص شیعیان نیست

عزاداری برای امام حسین علیه السلام مخصوص ما و برای ما شیعیان نیست غیر مسلمان و غیر شیعه وقتی به ماه محرم می رسند مخصوصا روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام اقامه عزا می کنند.

شما در اربعین حسینی اگر مشاهده کنید همه اقشار امت جهان در کربلا برای زیارت امام حسین علیه السلام حاضر می شوند

ماه محرم به دو بخش تقسیم می شود که باید مورد توجه قرار بگیرد

بخش اول عزاداری برای سیدالشهدا و اهلبیت و اصحاب است:

همه می دانیم امام حسین علیه السلام با اهل بیت و اصحاب به کربلا آمدند و در روز عاشورا اصحاب و بخشی از اهلبیت به شهادت رسیدند و بخشی دیگر از اهلبیت به اسارت رفتند

بخش دوم هدف قیام سیدالشهداست:

قیام سیدالشهدا از چند جنبه قابل بررسی است

1.روح استکبار ستیزی و دشمن ستیزی:

شخصی آمد حلال خدا را حرام کرد و حرام خدا را حلال کرد که حق و باطل به هم آمیخته شد

2.بصیرت افزایی:

اتفاق کربلا یک تاریخ است که باید هر لحظه به آن نگاه کرد. درست است که عاشورا یک بار در تاریخ اتفاق افتاد اما هر لحظه امکان اتفاق برای ما شبیه آن وجود دارد چون حق و باطلی که زمان آدم ابوالبشر پیش آمد در زمان سیالشهدا به مرحله ظهور قرار گرفت و بعد ایشان هم امکان وقوع است

3.روحیه ایثار و شهادت:

برای اسلام و نگهداشتن اسلام باید انسان هزینه کند طبق آیه قرآن جهاد فی سبیل الله داشته باشد یا با مال است که همین نذری دادن ها و مجالس خصوصی و عمومی است یا با جان است که شهادت است و اسارت و جانباری

ویژگی امام حسین علیه السلام

در بین ویژگی های اخلاقی و رفتاری سیدالشهدا چند ویژگی خیلی مورد توجه قرار گرفته است:

1.عبادت ایشان:

در ظهر عاشورا برای اقامه نماز ظهر و عصر فرصت می گیرند برای عبادت و بندگی خداوند یا وقتی آمدند ایشان را به شهادت برسانند ذکر خداوند از لبان و زبان مبارک قطع نمی شد

2.صبر و شکیبایی:

امام در روز عاشورا در امتحانی قرار می گیرند که اهلبیت او به شهادت می رسند ایشان طبق دستور خداوند به پیامبر که می فرماید فاستقم کما امرت ایشان با تاسی به پیامبر صبر و استقامت می کنند

3.گذشت و بخشش:

یک روز یکی از خادمین امام مرتکب عمل حرامی می شوند امام دستور دادند به ایشان حد شرعی جاری شود. خادم به امام حسین علیه السلام سه جمله می گویند:

جمله اول مولای من کاظمین الغیظ امام فرمودند او را رهایش کنید

جمله دوم و العافین عن الناس امام فرمودند او را بخشیدم

جمله سوم و الله یحب المحسنین امام فرمودند او را در راه خدا آزاد کردم


ساحل مروارید شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
یکی از راه هایی که ما بتوانیم دعای اهلبیت محبت اهلبیت را بخریم طرفداری از اهلبیت است
معاویه نامه می نویسد به امیرالمومنین که در جنگ جمل هر کاری که خواستی با عایشه همسر رسول الله و طلحه و زبیر صحابی رسول الله کردی باید آماده جنگ باشی
امیرالمومنین هم در جواب فرمودند من آماده جنگ هستم
نامه را داد به طرماح فرمود وقتی رفتی شام مراقب آبروی علی باش
خبر دادند از صحابی علی آمده معاویه دستور داد بساطی پهن کنند تا این بنده خدا وسوسه بشود و تحت تاثیر قرار بگیرد به لکنت زبان بیوفتد
وارد کاخ معاویه می شود بی اعتنا با کفش پر خاک روی فرشها راه می رود خودش را به معاویه می رساند. معاویه بر تختش لم داده بود طرماح هم لم می دهد بطوریکه پاهای طرماح درازست.
اعتراض می کنند که پاهای خودت را جمع کن می گوید تا این مردک پاهای خودش را جمع نکند من پاهایم را جمع نمی کنم
عمروعاص می گوید معاویه این مرد بیابانیست با پول می توانی بخری 30هزار درهم پیشش می گذارند
معاویه می گوید از کجا آمدی عرض کرد از طرف امیرالمومنین علی نامه ای دارم برای امیر فلان فلان شده معاویة بن ابى سفیان
ناراحت شد که 30هزار درهم ساکتش نکرد، گفت : نامه را بده ببینم
می گوید روى پاهایت مى ایستى ، دو دستت را دراز میکنى تا من نامه على علیه السلام را ببوسم و به تو بدهم
گفت : نامه را به عمرو عاص بده
جواب می دهد امیرى که ظالمست ، وزیرش هم خائن است و من نامه را به خائن نمیدهم
گفت : نامه را به یزید بده
عرض کرد ما دل خوشى از شیطان نداریم چه رسد به بچه اش
معاویه پرسید : پس چه کنیم ؟
همانکه گفتم
نامه را می گیرد می خواند ناراحت می شود به کاتبانش امر می کند بنویسند علی تعداد لشگریان من به عدد ستارگان آسمانست خودت را آماده کن
 طرماح بلند می شود می گوید چرا علی خودم جواب نامه ات را مى دهم
 على خود به تنهایى خورشیدیست که ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت بدون خداحافظی می آید سمت کوفه
معاویه به عمرو عاص می گوید حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا یکى از شما به اندازه یکساعتى که این مرد از على طرفدارى کرد، از من طرفدارى کند
عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بیاید ، من که عمرو عاصم نمازم را پشت سر او میخوانم اما غذایم را سر سفره تو میخورم
کسی که می خواهد از ولایت اهلبیت دفاع کند باید از طرماح یاد بگیرد
باید از میثم تمار یاد بگیرد که زبانش را بخاطر علی می دهد
چقدر ما می توانیم از حقانیت اهلبیت را دفاع کنیم؟

مسجد شهید بهشتی نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب الهالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در اصفهان مردی در زمان امام هادی زندگی می کرد به نام عبدالرحمان بود، از او سئوال کردند: علت اینکه امامت امام علی النقی علیه السلام را پذیرفتی و دنبال فرد دیگری نرفتی چیست؟

گفت: جریانی از آن حضرت دیدم که قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود.

من مردی فقیرم اما زباندار و پر جرأت بودم یک سالی اهل اصفهان من را انتخاب کردند تا با گروهی برای کاری به دربار متوکل برویم.

وقتی به بغداد رسیدیم و نزدیک دربار دستور دادند امام هادی را احضار کنند حضرا را آوردند.

من سوال کردم این که احضار کردند چه کسی است؟ پفتند او مرد علوی و امام رافضی هاست رافضی منظورش ما شیعه هاست. به نظرم متوکل می خواهد او را بکشد

گفتم: از جای خود تکان نمی خورم تا ببینم این مرد چطوریست؟

گفت حضرت را آوردند مردم هم دو طرف صف کشیده بودند نگاه می کردند تا ایشان را دیدم محبتش در دلم افتاد در دلم دعا کردم که خدایا او را از شر متوکل دور کن.

تا رسید بمن فرمود:استَجابَ اللّه ُ دُعاءَکَ خداوند دعایت را مستجاب کندوَ طَوَّلَ عُمرَکَ عمرت را طولانی کند وَ کَثَّرَ مالَکَ وَ وَلَدَکَ مالت را و فرزندانت را زیاد کند فانصَرفنا بَعدَ ذلک إلى إصفِهانَ

تا هیبت و جلال و عظمت امام هادی را دیدم پاهایم لرزید بزمین افتادم از جریان چیزی نگفتم.

وقتی رسیدم اصفهان به سبب دعای خیر امام هادی در زندگی من گشایش پیدا شد.

بهترین لحظه لحظه ایست که امام برای انسان دعای خیر کند.

امام دعا می کند حتی اگر مومن نباشد

امام تلافی می کند دعا کرد در حق امام امام هم در حق او دعا کرد.

در این عصر اگر می خواهیم برای ما گشایش پیدا بشود روایت است برای امام زمان دعا کنید که خودش فرمودند اگر کسی برای فرج و گشایش امورات من دعا کند من برای گشایش امورات او دعا می کنم

مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

زیارت کربلا مانند انجام اعمال حج است در روایت است کربلا بالاتر از حج است نه اینکه عظمت حج را پائین بیاوریم نه در روایت است خانه ی کعبه به خودش می بالد خداوند کربلا را به او نشان داد که تو به کربلا قبر سیدالشهدا نمی رسی.
یک روایت است از معصوم که زیارت کربلا مانند حج واجب است مستطیع شدی حج واجب می شود می روی کربلا هم استطاعت می خواهد مستطیع شدی می روی اگر نتوانستی مانند حج نائب می گیری که اعمالت را انجام بدهد.
اگر کسانی می‌خواستند بروند کربلا نتوانستند پولش را داشتند نتوانستند چه‌ مانعی دارد مهمان کنند چند نفری را که خیلی‌ها هستند که کربلا را ندیدند مهمان کنند
یک روایت است خیلی ساده اگر دستمان به کربلا نمی رسد ما اینکار را بکنیم در روایت از امام صادق علیه السلام است فرمود سجده بر تربت سیدالشهدا زمین‌های هفت گانه را نورانی می‌کند حجاب‌های هفت گانه را کنار می‌زند. کربلا نمی‌توانید بروید اما مهر تربت کربلا را سجده کنیم می‌توانیم برای مسجد کربلا بگیریم.
این گلایه را متوجه باشید می‌بینم مهر مساجد ما نوعا مهر غیر تربت سیدالشهدا است اخیرا تبدیل به سنگ شده.
موسی بن جعفر سلام الله علیهما فرمود به شیعیان من بگویید از تربت من برندارند تنها تربتی که خدا شفا قرار داده تربت سیدالشهدا علیه السلام است.
مشهدی ها مهر درست می کنند تربت مشهدد قمی ها مهر درستمی کنند تربت قم راهیان نور می رویم مهر درست می کنند عزیزان بزرگواران هیچ کدام از این مهرها به اندازه تربت سیدالشهدا مقدس نیست. یعنی تقدس این مهر ها باید زیر سوال برود.
خدا، رحمت کند مرحوم آیت الله میلانی یک آقایی بالای منبر داشت این را می‌خواند‌ ای خاک کربلای تو مهر نماز من. ایشان پایین منبر گریه می‌کرد داد زد نه شعر را درست کن ‌ای خاک کربلای تو اصل نماز من.
به مسجد این مهرها زیبایی نمی دهد فقط تربت سیدالشهداست که زیبنده می کند مساجد ما را محافل ما را.
 امام صادق علیه السلام جز بر تربت امام حسین علیه السلام سجده نمی‌کنند. بعضی از کارهاست که اگر نیت نداشته باشید خدا برای شما ثواب می‌نویسند از جمله این که تسبیح تربت امام حسین دست تان باشد.
می بینیم قم می رویم ری می رویم مشهد می رویم خبری از تربت نیست همه اش شده تسبیح پلاستیکی و چوبی و شاه مقصد و عقیق و ... فرمود اگر تسبیح از تربت امام حسین دست تان باشد غافل باشد مسبح نوشته می‌شود.
از تربت سیدالشهدا غافل نشوید خاک تربت مهرتربت تسبیح تربت همیشه همراهتان باشد.


مسجد شهید بهشتی نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
ایام اربعین هست عرض تسلیت داشته باشم محضر مقدس امام زمان و رهبری و ارادتمندان و همچنین عرض تسلیت داشته باشم رحلت عالم فرزانه حضرت علامه آیت الله حسن زاده آملی را
ان شاء الله عرض ارادت ها ذخیره قبر و قیامت ما اموات ما بانی و عائد و واصل بشود به روح عرشی و ملکوتی حضرت علامه
خدا را شاکریم که یک عمر را به ما عنایت کرد یک اربعین از عزاداری سیدالشهدا درک کنیم و یک اربعین را اقامه عزا کنیم
این توفیقی است که ما شکر توفیق کنیم گذشتگان ما هم بودند آنها را یاد کنیم
بزرگواران اربعین یک سری اسرار دارد که ان شاء الله زنده باشیم ظهور و فرج امام زمان را درک کنیم تا امام زمان اسرار اربعین اباعبدالله را بما بگن
اربعین در لغت فارسی یعنی 40 در آیات و روایات این عدد 40 برای ما مسلمانان و اهل کتاب مهم است
نمونه اول روایت است اگر کسی حاجتی دارد می خواهد مستجاب بشود 40 مومن را یاد کند و برای آنها دعا کند و بعد از آن برای خودش دعا کند خداوند عالم بحق و به عظمت آن 40مومن ذدعایش را برآورده می کند
دعا شرط دارد باید با اخلاص باشد همه را با یک چشم ببینم چون یکی با من مشکل دارد برای او طوری دعا کنم کسی که با من است برای او طور دیگر این دعا قبول نیست
نمونه دوم در عبادت است اگر می خواهیم عبادت خالصانمه انجام بدهد تا 40 روز، خداوند عنایت ویژه ای به او دارد در ماه ذی حجه نمزز می خوانیم وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً خداوند به موسی امر کرد سی روز برو عبادت سی روز تمام شد وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ خداوند امر کرد ده روز دیگر هم عبادت کن فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً یک سری چیزها را خداوند یک سری اسرار را خداوند عنایت می کند خیلی واقعیت ها را. اتفاقی که در زمان غیبت موسی و حضور هارون اتفاق افتاد همان گوساله پرستی است را به موسی نشان داد فرمود یا موسی اینهایی که دور تو هستند به آنها دل نبند.
نمونه سوم در مورد زیارت اباعبدالله است
زیارت اباعبدالله الحسین ولو یک سلام از هر زیارت باشد که منتسب به سیدالشهداست ولو یک سلام می شود زائر اباعبدالله الحسین
آمد محضر امام صادق امام صادق فرمود هر روز به زیارت جدمان سیدالشهدا می روید؟ عرض کرد؟ سخت است
هفته ای یک بار می روید؟ عرض کرد سخت است
ماهی یک بار هم می روید؟ عرض کرد سخت است
سالی یک بار چطور؟ عرض کرد سخت کرد.
فرمود اگر کسی به زیارت جدمان سیدالشهدا نرود از ما نیست. ابین روایت خیلی سنگین ایست زیارتش چیزی نیست اما فرمود از ما نیست. حالا یابن رسول الله اگر نمی توانم به زیارت برویم چکار کنیم؟ فرمود در منزل دست به سینه بگذارید سلام بدهید می شود زیارت
زیارت عاشورا می خوانیم حدیث قدسی است که امام باقر نقل کردند زیارت عاشورا را زیاد بخوانیم آیت الله بهجت(ره) فرمودند: استادم سیدعلی قاضی را درخواب دیدم به او گفتم چه چیزی حسرت شما در دنیاست که انجام نداده اید؟ فرمودند حسرت می خورم که چرا در دنیا فقط روزی یک مرتبه زیارت عاشورا خواندم.
بزرگواران فرمود ایکاش هر روز چند مرتبه زیارت عاشورا می خواندم در زیارت عاشورا خیلی حرف است
همین که عرض سلام خدمت سیدالشهدا می دهیم طبق روایت معصوم فرمودند که هرجا اراده ی ما اهلبیت را داشته باشید حرم ما اهلبیت است هر جا نشستیم زیارت اباعبدالله الحسین را داشته باشیم می شود حرم سیدالشهدا می شویم زائر اباعبدالله الحسین.
در زیارت سیدالشهدا خیلی ثواب است چه کربلا باشیم چه در شهرمان منزل خودمان زائر اباعبدالله الحسین باشیم و در عبارت دیگر راوی از امام صادق می پرسد اگر من فرصت ندارم می توانم کسی را نائب قرار بدهم یا نه فرمودند بله می توانی
خیلی خوب است این سنت باب بشود در خانواده در مسجد در منطقه از اول محرم تا اربعین یک برنامه تشکیل بدهیم برای زیارت اولی ها پولی جمع کنیم قرض الحسنه ای بشود بدهیم به کسی که میخواهد به زیارت برود اما نتوانسته. بگردیم زیارت اولی ها را ببریم کربلا هم ثواب برای ماست هم ثواب برای اوست خیلی برکت دارد خیلی برکت دارد همان شخص راعوض می کند نگاه نکنیم چه تیپ و قیافه ای است فقط بفرستیم به زیارت سیدالشهدا
دو سال امام جماعت یکی از شهرهای مازندران بودم بما گفتند یک دخترخانمی در منطقه ای هست فاسده و فاحشه زمانی نیست که با نامحرم نباشد توفیق اجباری می شود این خانوم به سفر زیارتی سیدالشهدا می رود در همان سفر زیارتی سیدالشهدا توبه می کند عوض می شود خانمی که بدحجاب بود می شود باحجاب.
یا در همسایگی یکی از علما و عرفا یک زن فاحشه ای بوده به برکت دود آتش طعام عزای سیدالشهدا اشک در چشمش جمع می شود توبه می کند.
کاری نداشته باشیم چه طوریست بانی بشویم بفرستیم که امام صادق فرمود اگر بانی بشوید نائب هم بفرستید ثواب برای شما هم هست.
ثواب زیارت سیدالشهدا:
از امام صادق است کَانَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ الْمُکْرَمِینَ خدای متعال او را مورد کرامت و رسیدگی خاصّ خودش قرار می‌دههم در دنیا هم در آخرت. نمونه:
1.کَانَ تَحْتَ لِوَاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ زیر پرچم سیدالشهدا می رود همراه سیدالشهدا قرار می گیرد
یکی از مراجع نقل کرده بود در تفسیر آیه ی سوره زمر مانده بودم که با سیق الذین شروع می شود این مرجع می فرماید من تمام تفاسیر را گشتم آن چیزی که باب دلم باشد پیدا نکردم یک روایت دیدم وقتی سیدالشهدا در قیامت عزاداران خودش را جمع می کند وقتی عزاداران را می خواهند به بهشت ببرند نیم توانند چون دور سیدالشهدا هستند اینها را به سمت بهشت می کشند
2.إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ امام حسین(علیه السّلام)به کسانی که به ‌خاطر او گریه می‌کنند، آنها را به اسم کوچک و نام پدر صدا می زند و او را زیارت می کنند نگاه می‌کنند، برای آنان طلب بخشایش میکنند.
اگر کسی زائر اباعبدالله الحسین بدر کربلا باشد ملائک به استقبالشان می آیند لحظه ای که در کربلا بمیرد ملائک در تشیع جنازه اش در نمازش شرکت می کنند وقتی که می خواهند او را در قبر بگذارند یک عده ملائک در قبرش قرار می گیرند تا قیامت برای او استغفار می کنند که حتی در نمازمان هم زیارت اباعبدالله را فراموش نکنیم در سلام نمازمان هم وقتی می گوئیم السلام علینا و علی عبادالله الصالحین سیدالشهدا را یاد داشته باشیم قبل از اینکه نماز را شروع کنیم قبل از تکبیرة الاحرام را بگوئیم مرحوم آقای مجتهدی می فرمایند اگر می خواهید نمازتان با حال بشود سیدالشهدا را یاد داشته باشید  بگوئید السلام علیک یا اباعبدالله بعد تکبیره الاحرام مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام انسان دعا کند بعد دست را بیاورد پائین تکبیرة الاحرام بگوید  چه دعایی بهتر از این دعا که اللهم اجعل محیا ... چه دعایی بهتر از اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین چه دعایی بهتر از اللهم الرزقنی شفاعه الحسین فی یوم الورود یوم الورود کجاست؟یوم الورود  زمان قبر زیارت داشته باشید قبل نماز نماز بخوانید در سلام آخر هم امام حسین را یاد داشته باشید

مسجد شهید بهشتی نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

کپی برداری مطالب با ذکر منبع بلا مانع می با
03-07-1400


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
دامنه حق‌الناس گسترده است که از درون خانه شروع می‌شود و تا کوچه و خیابان، محل کار، جامعه و ... ادامه پیدا می‌کند.    یک بخش حق مالی است
یکی از حقوق مالی تضیع بیت المال
بدترین نوع خیانت، خیانت به چیزی است که متعلق به همه مردم می‌باشد. متأسفانه برخی به بهانه‌های مختلف در اموالی که متعلق به عموم است تصرف غیرمجاز می‌کند
 امام علی (ع) در نامه‌ای کارگزاران را بر حفظ بیت‌المال تأکید کرده است:أدِقُّوا أقْلامَکمْ نوک قلم‌های خویش را تیز کنید وَ قارِبُوا بَینَ سُطُرِکمْ میان سطرهای نوشته زیاد فاصله نیندازید وَ احْذِفُوا مِنْ فُضُولِکمْ حرف‌های زیادی را حذف کنید وَ اقْصِدو اقَصْدَ الْمَعانی به بیان اصل معنا بپردازید وَ إِیاکمْ و الأْکثارَ از زیاده ‌روی در مصرف پرهیز کنید فأِنَّ أمْوالَ الْمُسْلِمینَ لا تَحْتَمِلُ الإْضْرارَ بیت‌المال تحمل این‌گونه ضررها را ندارد
در حق‌الناس تفاوتی بین حق کودک و پیر نیست بین فرزند و غریبه نیست. اگر حق کودکی هم سلب شود، اگر کودکی مورد هتک حرمت و ضرب و شتم و کتک قرار بگیرد حق الناس است. پدر فرزند خودش را بخاطر یک اشتباه کتک بزند همسر خودش را کتک بزند توهین کند مرتکب حق الناس شده
حتی بیان شده اگر کسی که در مسجد نشسته اگر دیگری جای او را با تغییر غصب کند این اتفاق برای کودکان زیاد می افتد کودک دلش می خواهد صف اول نماز بایستد هیچ اشکالی ندارد احکامش رعایت بشود من بیایم به او بگویم برو صف قبل جای او را بگیرم غصب مکان کردم اگر نماز هم بخوانم نمازم باطل است.باشد مسجد
اگر شخصی در صفی مهری تسبیحی گذاشته برود وضو بگیرد بیاید دیگری بیاید جای او بنشیند و در آنجا نماز بخواند غصب مکان کرده اگر نماز هم بخوانه نماز باطل است الا زمانی که صف اول باشد و هنوز هم نیامده امام جاماعت دارد به رکوع می رود این شرایط دارد که باعث بطلانا نماز نمی شود.


مکان مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

شهید ثانی خواب یکی از بزرگان را می بیند احوالش را می پرسد. 

گفت: یک سال از مردنم گذشته، اما بعلّت کاریکه کرده‌ام، هنوز گرفتارم.

ادامه داد:یک روز از راهی در حال عبور بودم شخصی با مقداری کاه وارد شهر شد.

من بدون اینکه به او اطلاع دهم و اجازه بگیرم، با خودم گفتم یک ذرّه کاه دیگر رضایت گرفتن نمی‌خواهد یک پر کاه از بارش برای تمیز کردن دندان‌هایم برداشتم به خاطر همین پر کاه یک سال در گرفتاری هستم!

یکی از اموری که در منابع دینی مورد تأکید قرار گرفته، رعایت حق الناس می‌باشد.

در اهمیت موضوع حق الناس:

1.پیغمبر خاتم روزهای آخر عمرشان از مردم می‌خواهند که هرکسی حقی به گردن آنها دارد، بیایید دریافت کند.

2.سه سوره‌های قرآن مثل مطففین، حجرات و همزه از زوایای مختلفی بحث حق‌الناس را بیان کرده‌اند. 3.طولانی‌ترین آیه قرآن اشاره به حق الناس دارد.

4.از نظر شرعی، حقی بر عهده نمازگزاری باشد و او حق را نپردازد، این کار مانع قبولی نماز اوست.

قبولی جسم نماز که رکعات باشد نیست منظور قبولی روح نماز است 

حتی شهدا و انبیاء و ائمه هم از این موضوع در امان نیستند.

که از امام باقر (ع) است: أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذَنْبِهِ نخستین قطره از خون شهید کفاره گناهان او است أِلّا الدَّینِ مگر دَین فَأنَّ کفارَتَهُ قَضائُهکه کفاره‌اش پرداختن آن است.

5.یکی از عوامل عذاب قبر همین ادا نکردن حقوق است.

6.باعث بی برکتی در روزی می شود

قال رسول الله مَنْ حَبَسَ عَنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ إِلَّا أَنْ یَتُوب

هر کسی چـیـزی از حقوق برادر مسلمانش را از او باز دارد، خداوند برکت روزی را بر او حرام می‌کند. مگر اینکه توبه کند. توبه اش ادای حق است.

منظور از حذف برکت دو جورست 

یک اینکه خداوند روزی می دهد ولی نمی ماند

یک جور اینکه اصلا روزی نصیبش نمی شود


مکان مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

در قرآن بیش از 50 علت و عامل برای ایجاد صبر در انسان ها و یا تمرین افزایش صبر در انسان آیه بیان شده است.

1.آگاهی و شناخت و بصیرت است:

اگر  می خواهیم صبرمان بیشتر بشود اگر می خواهیم در وجودمان صبر ایجاد کنیم باید نسبت به بلا و شیرینی عبادت و عواقب معصیت آگاهی پیدا کنیم

خیلی از افرادی که در این سه مورد شل می شوند و وا دادگی در آنها ایجاد می شود بخاطر عدم شناخت است.

وکَیفَ تَصبِرُ عَلى ما لَم تُحِط بِهِ خُبرا انسان صبور نمی شود مگر اینکه مگر اینکه نسبت به آن آگاهی پیدا کند. 

این آکاهی دوبخش است یک بخشش مطالعه حوادت گذشتگان است گذشتگان با بی صبری تمام دچار حوادث شدند یک بخشش سنت الهی است باید از خداوند طلب صبر کرد با ذکر با دعا با استغاثه

2.اراده قوی عاطفی عمل نکنیم:

خداوند آیاتی در قرآن بیان فر موده که اگر کسی اراده قوی داشته باشد از صابران است یک نمونه آل عمران آیه186 واِن تَصبِروا وتَتَّقوا فَاِنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمور یعنی عزم و اراده قوی بر امورست که موجب صبر و تقوای الهی می‌شود.

یک نمونه سوره لقمان آیه17واصبِر عَلى ما اَصابَکَ اِنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمور در بلاها عاطفی عمل نکنید فکر کنید صبر کنید

یک نمونه سوره شورا آیه43 و لَمَن صَبَرَ وغَفَرَ اِنَّ ذلِکَ لَمِن عَزمِ الاُمور در امورات صعه صدر داشته باشید گذشت داشته باشید 

3.برای هر مدل حوادث انسان آمادگی داشته باشد:

بعضی از ما فکر می کنیم زندگی باید همیشه بدون مشکلات باشد نه اینطور نیست تدبیر  و یک مدل مدیریت یعنی این همیشه که نباید در زمان حادثه ما مدیریت بحران داشته باشیم قبل از ایجاد حوادث هم باید راه های نفوذ حوادث را ببندیم

4.استغفار:

یشترین بلا از سمت ماست

 1.وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ سوره شوری آیه 30 

2.ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ سوره روم آیه40 

یکی از مواردی که باعث بلا می شود گناه است و با استغفار انسان می تواند صبر را در خود ایجاد یا افزایش بدهد در دعای کمیل است اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا خدایا مرا بخاطر تمام معاصی و خطاهایی که مرتکب شدم ببخش

در سوره انفال است وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ وقتی از معصیت و خطا استغفار کنند مبتلا به بلا نمی شوند


مکان مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

اهمیت صبر به قدریست که امام صادق می فرماید صبر به منزله راس است الصَّبرُ رَأسُ الإیمانِ که در حدیثی می فرمایند الصَّبرُ مِن الإیمانِ بمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ صبر در ایمان به منزله سر در بدن است فإذا ذَهَـبَ الـرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ وقت سر برود بدن هم می رود وقتی بدن بمیرد فاسد می شود کذلکَ إذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الإیمانُ وقتی صبر برود ایمان هم می رود و وقتی ایمان بمیرد اعمال فاسد می شود

بخشی از آیات قرآن و روایات مربوط به صبر است طبق روایت امیرالمومنین صبر در 3 چیز است بلا-عبادت-معصیت یک نکته از جلسه قبل بیان کنم  در بلا بجای جمع کردن یقه خداوند یقه خودمان را جمع کنیم قرار نیست همه مصائب و بلا از خداوند باشد بیشترین بلا از سمت ماست 1.وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ سوره شوری آیه 30 2.ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ سوره روم آیه40 و در جلسه قبل هم گفتیم دو کار انجام بدهیم یک کار تدبیر است یک کار مدیریت.مدیریت در صبر اینست ما صبر خودمان را بالا ببریم 

برای اینکه ما استقامت خودمان را در عبادت و بلا بالا ببریم آیات و روایات راهکار داده اند

اولی در قرآن است

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَعِینُوا بِالْصَّبْرِ والصَّلَو ةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الْصَّبِرِینَ‏۱۵۳ بقره

خداوند داروی صبر را برای ما نسخه پیچی کرده است که در این آیه بعد از اسْتَعِینُوا بِالْصَّبْرِ فرموده والصَّلَوةِ یعنی برای بیشتر شدن صبر از نماز کمک بگیرید. یک پرانتز هم من باز می کنم اصل نماز یعنی دعا وقتی ما نماز می خوانیم بعد از آن دعا هم فراموش نکنیم چون در آیه 152 سوره بقره فرمودند فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ اگر مرا یاد کنید من هم شما را یاد می کنم بعضی ها گله مند هستند که خدا نگاه نمیکند روایت است که خداوند رزق همه را جدا می کند اگر بنده ای نخواهد رزق او را نمی دهد یک وقت هم اتفاق می افتد بنده می خواهد خدا نمی دهد روایتست ملائک گله می کنند خدا می فرماید صدای قشنگ بنده ی خودم را دوست دارم اگر بدهم دیگر سراغ من نمی آید. فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ بهترین ذکر نمازست بعد از نماز بهترین ذکر دعاست.

در تفسیر عیاشیست از امام صادق علیه السلام: وقتی با غمی از غمهای دنیا روبرو میشوید وضو گرفته به مسجد بروید نماز بخوانید و دعا کنید خدا دستور داده واستعینوا بالصبر والصلاة

وقتی به آخر ایه 153 بقره توجه کنیم خداوند عالم می فرماید إِنَّ اللَّهَ مَعَ الْصَّبِرِینَ خدا با صابران است و نمی‌گوید خدا با نمازگزاران است یعنی شما با نماز تمرین صبر داشتید

دوم روایات است

در نهج البلاغه حکمت207 که امیرالمومنین فرمودندإِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ اگر بردبار نیستى خویشتن را بردبار جلوه ده، که اگر اینطور باشی فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ مانند کسانی نمی شوی که در بلا و اندوه غرق هستند و همیشه خودشان را اندوهگین نشان می دهند

به جای آنکه همرنگ جماعتِ دنیا زده شویم،خوبست همرنگ مردمان صبور باشیم که در کتاب ثواب الاعمال ج1 است از امام باقر علیه السلام: مَن صَبَرَ عَلى مُصیبَةٍ کسی که در مشکلات صبر کند زادَه اللّهُ عِزّا اِلى عِزّه خدا بر عزت او اضافه می کند


مکان مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

روایت از امیرالمومنین که می فرماید الصّبر امّا صَبْر على المُصیبة او على الطّاعة او عن المعصیة 

صبر در عبادت گفته شد از روی علاقه و مصلحت اندیشی خداوند و تکلیف خدا به بنده در همه حال انجام بدهد بحث این جلسه صبر در مصیبت است

عکس العمل ما در بلا و مصیبت فرق می کند.

یک وقتی به زبان می آوریم چرا من؟ مگر من چه گناهی به درگاه خدا کرده بودم که مستحق چنین مصیبتی شده ام؟

امیرالمومنین بعد از شهادت پیامبر چه اتفاقی برایش افتاد در زمان حکومتش چه اتفاقی بر او افتاد فقط صبر کردند علم لدنی داشتند اما قضاوت نکردند فقط صبر کردند.

در صبر چند نکته باید توجه بشود:

1.انسان تا تمرین صبر نداشته باشد هر مشکلی که برایش پیش بیاید نتواند کاری انجام بدهد بخاطر اینست که اولا تدبیر ندارد دوما مدیریت. در زندگی باشد انسان فکر می کند زندگی میدان جنگ است شما قهرکردن ها را ببینید طلاق ها را بینید طعنه زد حمله کرد فورا حمله می کند فورا طعنه می زند کار به طلاق می کشد پیر و جوان هم ندارد. اما واقعیت زندگی چیست؟ صبوری و در کنارش مدیریت.

در نهج البلاغه خطبه 3 امیرالمومنین فرمودند با خودم فکر کردم تنهایی با دشمن بجنگم یا صبور باشم؟ دیدم صبر از همه چیز بهتر است

این جمله مربوط به زمانی است که غصب خلافت شد اما ما که شیعیان ایشان هستیم، می بینیم چند سال است خانواده با هم قهرند چقدر بانی خیر شدیم یک دورهم نشینی بگیریم از خاطرات گذششته بگوئیم که همین خاطرات باعث بشود کدورت کم بشود.

بعضی ها در برابر مشکلات با اینکه صبر هم می کنند کم می آورند روایت است صبر بر مصیبت به اندازه همان مصیبت بر انسان نازل می شود کسی که دستش را به هنگام مصیبت بر زانو بزند اجرش تباه شده. 

همه درمورد ایوب پیغمبر شنیدیم صبر ایوب زبانزد است ولی یک جا کم می آورد فرمود خدایا کم آوردم

اگر انسان در برابر بلا و مصیبت کم آورد قرار نیست نق بزند چند کار انجام می دهد که ان شاء الله این چند کار جلسه بعد بیان می شود


مکان مسجد شهید بهشتی نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

امام صادق می فرمایند‌: شیعیان ما از ما صابرتر هستند چون بدون اینکه فلسفه رو بدونن چون ما گفتیم و چون خداوند فرموده صبر می کنند این صبر یعنی لذت صرف باور بر تکلیف نیست که چون خداوند امر کرده انجام بدهند چون نهی کرده ترک کنند چون می دانند مصلحتی در کار است انجام می دهند.

مثلا روزه مثلا نماز مثلا زکات

علم پزشکی اثبات کرده کسی گرسنگی بکشد چند بیماری جلوی پیشرفتش گرفته می شود و اسلام گفته بهترین گرسنگی روزه است.

علم پزشکی اثبات کرده در نماز حرکات ورزشی بر اندام نمازگذار ایجاد می شود که جلوی پیشرفت بعضی بیماریهای عضلانی گرفته می شود مثلا یکی اینکه اگر کسی سر درد دارد سر به خاک بگذارد سر دردش بهتر می شود همه ای اینها در نماز است

اگر کسی عبادت را صرف تکلیف بدون لذت بدون محبت نسبت به خدا ببیند نتیجه اش 3 اتفاق است

یکی رفع تکلیف اتفاق می افتد نماز می خوانم تند تند معلوم نیست در عبارت چه می گویم نماز می خواند آخر وقت که قضا شده روزه می گیرم با دروغ و غیبت و ... خمس و زکات می دهم با مالی که درش حرام است

یکی فرار از تکلیف اتفاق می افتد 

چون خدا تکلیف قرار داده برای من سخت است من انجام نمی دهم 

نماز چون مریض هستم نمی خوانم با اینکه روایت فرموده اگر نماز قبول نشود هیچ عبادتی قبول نمی شود 

اگر انسان عذر دارد نمی تواند روزه بگیرد نباید بگیرد اگر مستطیع نیست نباید به حج برود اگر مال ندارد نباید انفاق کند اما وقتی به نماز می رسد می فرماید به هیچ وجه ترک نکنید اگر نمی توانید بایستید نشسته بخوانید اگر نمی توانید درازکشیده بخوانید.

در روایت است تمام عبادات با شرائط می توانید انجام ندهید اما نماز تنها عبادتی است که در هر شرایط باید انجام بشود 

یکی توقع در تکلیف اتفاق می افتد من عبادت و بندگی می کنم برای رسیدن به نعمات چون خداوند فرموده اگر انجام بدهید من وعده آرامش و بهشتش می دهم به شما و انجام ندهید عذاب منتظر شماست وعده ی خدا توقع بوجود می آورد من با خدا معامله می کنم خدایا تو فرمان دادی من انجام دادم حالا نوبت توست مشکلی پیش آمده تو جبران کن. عبادت معامله است قرار نیست معامله ای باشد که من هرچه می گویم انجام بشود سود هم من تعیین کنم تعیین سود با خداست 


مکان مسجد شهید بهشتی نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

اگر خداوند بخواهد بهشت را به کسی نشان بدهد از اعمال ما از رفتار خداوند تعریف می کند تعریفش اینطوریست که می فرماید ابا عبدالله الحسین از اعمال ما تعریف می کند فاطمه زهرا از اعمال ما تعریف می کند چه عبادتی داشتید چه روزه ای می گرفتید.

وقتی از اعمال تعریف بشود و خداوند خلاصه اعمال را در صبر تعریف می کند این می شود که خداوند می گوید قربان بنده ای بشوم که در انجام تمام عبادات صبور بوده در اوج خستگی کشاورز در زمین کشاورزی خودش باغدار در باغ خودش کاسب در مغازه خودش با تمام خستگی هایی که در بدن دارد وقتی اذان می شود می ایستد نماز می خواند می داند خسته است اما نماز می خواند.

یک نکته است اینکه بنده عبادت را تکلیف نمی بیند با اینکه تکلیف است واجب است ما نمی خواهیم تکلیف بودن را زیر سوال ببریم و نفی کنیم ما از یک نگاه دیگر بیان می کنیم عابد تکلیف تنها نمی بیند که انجام بدهد تا مسئولیتی از گردنش ساقط بشود از روی علاقه و محبت به خداوند عبادت می کند.

این نکته قابل توجه است 

در روایت است از امام صادق که عبد خدا را سه جور عبادت می کند

یک عبادت برای رسیدن به بهشت است یک عبادت برای فرار از عذاب است

طبق روایت این دو عبادت زیاد بدرد نمی خورد.

امیرالمومنین فرمودند من خدا را نه بخاطر بهشت رفتنش عبادت می کنم نه بخاطر فرار از جهنمش 

درست است اعتقاد دارد که خداوند هم بهشت دارد هم عذاب در آیات متعدد وعده های خداوند هم بیان شده هم وعده بهشت هم وعده عذاب ولی با تمام اعتقاداتش این را نمی بیند فقط خدا را می بیند امیرالمومنین فرمودند من خدا را فقط بخاطر خدا بودنش بخاطر علاقه ای که به خدا دارم عبادت می کنم و امام صادق فرمودند سومین گروه کسانی هستند که خدا را بخاطر خودش عبادت می کنند.

ما هم در نمازهامان تجدید کنیم نمازهایمان را با اینکه واجب است و به نیت واجب می خوانیم ولی برای خدا بخوانیم عبادت شیرین تر می شود.

خلاصه بحث امشب اگر انسان می خواهد برای خداوند عالم خودنمایی کند با انجام اعمال حسنه است و بالاترین عمل حسنه و راس آنها صبر است


مکان مسجد شهید بهشتی نکا


بحثم را با دو نکته شروع کنم

نکته اول اینکه یکی از بزرگترین ویژگی های مهم عاشورا حضور و مشارکت بانوان آل الله بود که باعث شد قیام عاشورا جاودان بماند اگر ما برنامه امام حسین را به دو نیم تقسیم کنیم باید بگوئیم حرکت سیدالشهدا یک قیام رفت و برگشتی بود یعنی حرکت امام حسین در دو مسیر جریان داشت یک مسیر مدینه تا کربلا بود که با مردانشان به شهادت ختم شد مسیر دوم حرکت اسرا بود از کربلا تا شام و از شام به مدینه که با حرکت بانوان به استقامت ختم شد.

امشب شب پنجم ماه صفر منتسب است به شهادت حضرت رقیه خانمی که بعد از آزادی اسرای کربلا همین خانم با بودنش و دفنش در شام دودمان یزیدیان را به باد داد.

نکته دوم در ایام عزای حسینی، شبهاتی مطرح می شود که هر کدام نیاز به تحلیل دارد. از جمله شبهاتی که مطرح شده وجود دختری خردسال بنام «رقیه» در واقعه کربلاست.

1.نامش در هیچ کتابی نیامده است:

رسم اعراب است وقتی صاحب فرزند می شوند دو اسم برای او قرار می دهند در کنار  اسم اصلی اسم مستعار هم می گیرند که همان لقب و کنیه است رقیه کنیه و لقب این دختر است اسم اصلی ایشان فاطمه صغری است. اگر می گوئید اسم نیامده امام فرمودند اگر دختر داشته باشم اسمش را فاطمه می گذارم اگر پسر داشته باشم اسمش را علی اما در کتب مختلف می بینیم هر دو اسم هم بیان شده 50سند در اثبات این مساله نوشتند ولی ما از دو سه کتاب مطلب بیان می کنیم

1.مَعالِی السّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن که کتاب مقتل هم هست و کتاب ضعیف استکانت للحسین(ع) بنت صغیره ....تسمی رقیه تعبیر تسمی رقیه همانست که گفتیم«رقیه» نام اصلی نیست کنیه و لقب است.

2و3.مقتل الحسین و احقاق الحق در مورد وداع آخر امام حسین با اهل حرم می نویسندثُم نادی یا اُم کُلثومَ، وَ یا سَکینهُ، و یا رقیه، وَ یا عاتِکَهُ وَیا زینب، یا أهلَ بَیتى علیکنّ مِنّى السَّلامُ ما با این سه کتاب اینکه اسم رقیه نیست را رد می کنیم

2.حضرت رقیه حرمش در شام نیست

جواب این شبهه را با یک مثال عرض کنم چند سال پیش شایعه ای اتفاق افتاد فلان درخت بخاطر عزای حسینی خون گریه می کند در نکای خودمان حتی در گلزار شهدای روستا هم بود حتما یادتان است مخصوصا خانم ها درخت را دخیل بستید دورش می نشستید زیارت عاشورا می خواندید روضه خوانی می کردید گریه می کردید مریض میاوردید که درخت شفا بدهد...بدون اینکه فکر کنیم درخت نه خداست نه پیغمبر است نه امام است نه امام زاده ولی خدا... سوال چرا دور این درخت کسی ضریح درست نکرد چرا ما مثل امامزاده ها برای یا ندرخت اتاقک و بارگاه درست نکردیم؟ چون آخر متوجه شدند خون نبود شیره های درخت بود چه شد این یک شایعه بود و خرافات که درخت در عزای امام حسین عزادارست.

بعضی ها می گویند زیارتگاهی که در سوریه است آن برای حضرت رقیه نیست ما هم می گوئیم چشم اما بیائیم عقلی از کتاب هم نمی خواهم بیان کنم ما مثال درخت رو زدیم وقتی به این نتیجه رسیدیم که درخت شفابخش نیست نه مریض را شفا می دهد نه دردی را دوا می کند یک جایگزین برایش گذاشتیم و آن اول امامزاده دوم شهدا سوم اولیاء اللهی که در این مزار دفن هستند بعد اموات ما از آنها خواستیم بعضی ها گرفتند بعضی ها هنوز نگرفتند وقتی من بیایم بگویم اینجا مزار رقیه بنت الحسین نیست بگویم زیارتگاه چه کسی است؟

شما هرکجای عالم بروی بگوئی زیارتگاه رقیه بیت الحسین کجاست می گویند سوریه بروی سوریه یک تاکسی دربست بگیری بگوئی مرا ببر زیارتگاه رقیه بنت الحسین می برند همانجا که منتسب است به ایشان

از سال61که ایشان به شهادت رسید همینجا خرابه بود کسانی که به سوریه رفتند کاروان به آنها هم گفتند و دیدند در کنار حرم این دختر خانم کاخ یزید است شکوهی که این بارگاه دارد را که قبلا خرابه بود شما تصور کنید با شکوهی که قبلا کاخ بود الان خرابه شد اگر شما قائل به این هستید که حرم حضرت رقیه خرافات است برای خودتان سوال نشد که امکان ندارد خداوند به این خرافه که حرم حضرت رقیه باشد این همه جلالت و عظمت و کرامت عنایت کند مصداق آیه شریفه تعز من تشا و تذل من تشا در همه حال امکان دارد کاخ یزید با آن همه عظمت شد خرابه آن خرابه با آن همه خفت و خاری شد بارگاه.


حسینیه روستای سیاوشکلا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین


همه می دانید امام باقر 4ساله بودند که حادثه کربلا را دیدند چهل منزل از کربلا به کوفه و شام، آمدند در شام مورخین نوشتند اهل بیت در مجلس یزید هر چه یزید می گوید حضرت زینب امام سجاد  جواب می دهند یزید عصبانی می شود امام سجاد جواب می دهد می گوید چرا من با تو حرف می زنم حضرت زینب جواب می دهد می گوید چرا من با تو حرف می زنم.

در اطراف یزید مشاوران نشسته بودند، یک مشورتی کرد به نظر شما من چه کنم با اینها؟! کوچک و بزرگشان بمن جواب می دهند.

مشاوران بالاتفاق گفتند ناراحت نباشید، مسئله ی مهمی نیست، ما 72نفر را در کربلا کشتیم، شما فقط یک دستور صادر کنید 84 زن و بچه را هم در شام می کشیم،یزید دستور قتل می دهد از اهل منبر همه شنیدید. 

اما یک مساله تازگی دارد امام باقر در این سن اولین قیام خودشان را شروع کردند 2نکته فرمودند. 

نکته اول یزید تو شبیه فرعون در قرآن هستی و مشاوران تو هم حکم مشاوران فرعون را دارند زمانی که موسی و هارون برای خدامحوری کردن جامعه به کاخ فرعون آمدند فرعون یک مشورتی با مشاوران گرفت که أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی موسی و هارون خدایی من را زیر سوال بردند مشاوران هم بالتفاق گفتند قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِین فرعون این مساله ای نیست اینها ساحر هستند معجزات موسی از ید بیضا و عصا هم سحر است یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ ما یک فراخوان می زنیم ساحران شهرهای مختلف جمع شوند سحر موسی را باطل می کنیم. 

نکته دوم بین مشاوران تو مشاوران فرعون دو فرق است فرق اول اینکه یزید! در مجلس فرعون یک نفر هم نگفت که موسی  را به قتل برسان، هارون را به قتل برسان، همه گفتند قَالُوا أَرْجِهْ مهلت بده، ولی مشاوران تو همگی بالاتفاق فرمان به قتل ما دادند فرق دوم اینکه مشاورین فرعون هر بدی که داشتند حرام زاده نبودند، ولی مشاوران تو حرام زادگان هستند آیه قرآنست قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ کسانی که ادعای پاکی می کردند ادعای مومن بودن می کردند انبیاء را کشتند اهلبیت انبیاء را کشتند.

فرمود پیغمبران را پیغمبرزادگان را جز حرام زاده ها فرمان قتل نمی دهند و نمی کشند اینها نسل پیامبر هستند در زیارت عاشوراست اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ حضرت امام صادق ‌علیه السلام مى‌فرمایند: دشمنان اهلبیت سه علامت دارند که یک علامتش ولدالزنا بودن است

همه کسانى که به نوعى در قتل امام حسین علیه السلام شریک بوده اند ولد الزنا بوده اند.


حسینیه روستای سیاوشکلا
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
وقتی بین انسان و معصوم رابطه برقرار شد نتیجه رابطه می شود شفاعت امیرالمومنین می فرماید لَنا شَفاعَةٌ ولِأَهلِ مَوَدَّتِنا شَفاعَةٌ هم ما اجازه شفاعت داریم و هم اجازه شفاعت بر اهل مودت خودمان را داریم که امام صادق فرمودند امیدوار کننده ترین آیه ای که بر پیامبر نازل شد ایه ولسوف یعطیک من فترضی انقدر به تو‌ می دهم‌ تا راضی باشی.

کسی که ادعای شیعه گری ادعای محبت‌ ادعای مودت می کند باید در عمل نشان بدهد که نتیجه اش شفاعت شود

امام حسن عسکری می فرماید رسول مکرم اسلام فرمودند إنَّ شِیعَتَنا مَنْ شَیَّعَنا وَ تَبِعَنا فِی أعْمالِنا شیعیان کسانی هستند که از ما تبعیت کنند.

یا امام صادق می فرماید لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ قالَ بِلِسانِهِ وَ خالَفَنا فی أعْمالِنا وَ آثارِنا کسی که به زبان، می گوید شیعه است و با اعمال و آثار ما مخالفت می کند از پیروان ما نیست

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری است شخصی به همسرش می گوید برو محضر حضرت زهرا بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟ حضرت پاسخ می دهند اِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناکَ اگر به آنچه تو را فرمان داده ایم عمل می کنی وَتَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ از آنچه نهی کرده ایم پرهیز می کنی فَأَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَاِلاّ فَلا تو از شیعیان ما هستی و در غیر این صورت نه           سوال این پیروی در چیست؟

۱.اهل عبادت باشند: إنَّما شِیعَتُنا یُعْرَفُونَ بِعِبادَتِهِم شیعیان ما از عبادت شناخته می شوند.

یک عبادت انجام فروعات دین است که در راسش نماز است

از امیر المؤمنین است شیعیان مرا به دو خصلت امتحان کنید که یکی اهمیت به نماز است            یک علت قیام نماز بود

در سوره مدثر است که یکی از گروه هایی که در عذاب گرفتار می شوند بی نماز ها هستند قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ

۲.اهل انفاق هستند: بیش از۷۰بار در قران توصیه به انفاق شده اگر جامعه ما برکت نیست اگر جامعه ما فساد است یک دلیلش اینست که انفاق کم‌ شده

عزیزان من اگر کسی انفاق کند صدقه بدهد طبق ایه ۱۰۴توبه انفاقش را اول خود خدا می گیرد و بعد شخص مورد نظر وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ

۳.اهل ایثار و مواسات هستند:روایت از امیرالمومنین است کف برادری مواسات است اما یک جا می فرماید بالاتر از مواسات ایثار است.

یک وقتی یکی عزادار شده یا جوان دارد برای جشنی همسایه خانه اش را در اختیار او قرار می دهد به این می گویند مواسات یک وقتی من دو وسیله در منزل دارم‌ یک‌ مدت‌ نیازم‌ بود بعد نیازم‌ برطرف شد دیگر بکارم‌ نمی آید آن را به نیازمند می دهم باین‌ می گویند ایثار

۴.اهل گناه نیستند: بزرگواران گناه یک لحظه ای، انسانرا می تواند چند سال عقب بیاندازد.

بزرگترین آثارش اینست که اهلبیت به زحمت می افتند

در کتاب کافی روایت عجیبی است عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى اَلشِّیعَةِ وقتی خداوند کردار شیعیان گناهکار را می بیند غضب می کند و وقتی می خواهد این گناه و غفلت برداشته بشود فَخَیَّرَنِی نَفْسِی مرا مخیر می کند به عذاب کشیدن أَوْ هُمْ فَوَقَیْتُهُمْ یا خودم را فدا کنم

کسی که بتواند محبوب دل امام و خداوند بشود و محبت این عزیزان را بدست بیاورد نه تنها در دنیا بلکه فردای قیامت به بالاترین جایگاه و درجه دست پیدا می کند.

درکربلا جون غلام سیاه سیدالشهدا که امام باقر از پدرشان روایت فرمودند: هنگامی که مردم برای دفن شهداء حاضر شدند، جسد جون را بعد از ده روز یافتند که بوی مشک به مشام میرسید

شهید حمید محمودی ۱۶ ساله بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود. یه نوار روضه متحولش کرد و بلند شد رفت جبهه تا گذشته خودش رو جبران کنه.

یه روز به فرمانده‌ گفت: من از بچگی حرم امام رضا نرفتم، می‌ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم، ۴۸ ساعته اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی وصیت نامه‌اش نوشته بود:در راه برگشت از حرم امام رضا توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همین‌طور ادامه بدهی خودم میام می‌برمت…

اگر انسان بخواهد ابراز محبت کند نسبت به هلبیت رسول الله چکار باید کند؟

اولین ابراز ارادت اطاعت نسبت به معصوم است

امام صادق در زمان وفات عبدالله بن ابی یعفور نامه‌ای به مفضل نوشته‌اند: در عصر ما هیچ‌کس مانند او از خدا و رسول و امامش اطاعت نکرد

دومین مورد اینست که همه جای زندگی ما شعار اهلبیت باشد 

تَزاوَروا وَ تَلاقُوا وَ تَذاکرُوا وَ احیَوا اَمرَنا امام صادق علیه السلام فرمود: به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را (کنایه از حکومت و رهبری) زنده کنید. اینطور نباشد ایمان ما فصلی باشد 

اینکه ما مسلمانیم ما شیعه ایم تمام نشد؟نه خیلی از مسلمانها بودند که راهشان از اهلبیت جدا شد.عمرسعدها شمرها طلحه و زبیرها

روایت از امام کاظم که به یکی از صحابی خودشان فرمودند از خدا دو چیز بخواهید یک مساله اینست که دعا کنید دین ما فصلی نباشد اللهم لا تجعلنی من المعارین.

سومین مورد همراه بودن در مصائب و شادی های اهلبیت است

روایت است امام رضا می فرماید پدرمان را از روز اول محرم تا روز دهم اصلا شاد نمی دیدیم بعد از ده دیگر واویلا بود مصیبت و گریه پدرم شروع می شد.

روایت است شیعیان ما کسانی هستند که در مصیبت ما عزادار و در شادی های ما شاد باشند.

در مورد عزای سیدالشهدا روایات فراوان است ساده ترینش اینست که اگر در مصیبت امام حسین گریه هم نمی گیرد به دروغ خودتان را شبیه گریه کننده ها قرار بدهید

کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلی مُصابِ الْحُسَینِ شهدا رزق شهادت را در گریه بر امام حسین گرفتند ما هم عاقبت بخیری خودمان را در این گریه ها بگیریم.

حاج حسین کاجی تعریف می کرد: با یکی از رزمنده ها می خواستیم جایی بریم؛ تا سوار موتور شدیم، گفت: حسین روضه بخون. هرچی بهونه آوردم، زیر بار نرفت. گفت: حسین! من چند شب دیگه مهمون امام حسین هستم. می خوام به آقا بگم: همه جا برات گریه کردم. شب، روز، ظهر، خلوت، جلوت، توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین؛ فقط مونده روی موتور گریه کنم.


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اگر بتوانیم در محبت به اباعبدالله تا جایی پیش برویم که رضایت و محبت ارباب بی کفن رو بدست بیاوریم، می توانیم به مقام محبوبیت الهی دست پیدا کنیم؛ 

حبت یک رابطه دو طرفه است و باید در محبت امام طوری تبعیت کنیم تا راهی به قلب حضرت پیدا نماییم که نتیجه آن محبوب خدا شدن خواهد بود

فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ‏ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ‏ اللَّهُ تَعَالَى کَانَ مِنَ الْآمِنِینَ اما برای رسیدن به مقام محبوبیت در نزد خدا و اهل بیت باید هزینه بپردازیم.

در بسیاری از موارد رضایت امام با رضایت مردم تعارض پیدا میکنند و باید برای جلب رضایت ارباب رضایت مردم را فدا نمود.

در چنین مواقعی سخت است که انسان بتواند بر جو عمومی مقابل خود غلبه نماید و رضایت خدا  و اهل بیت را بدست بیاورد.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ:‏ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَکُونُوا إِخْوَانِی وَ أَصْحَابِی فَوَطِّنُوا أَنْفُسَکُمْ عَلَى الْعَدَاوَهِ وَ الْبَغْضَاءِ مِنَ النَّاسِ وَ إِلَّا فَلَسْتُمْ لِی بِأَصْحَابٍ‏ اگر خواستید از برادران و اصحاب من باشید، باید خود را براى دشمنى و کینه مردم نسبت به خود آماده سازید، و گر نه اصحاب من نیستید.

کسی هم می گوید خب ما طوری عمل میکنیم که هم رضایت امام را بدست بیاریم و هم رضایت مردم را. 

این حرف خوبی است ولی در خیلی از موارد شدنی نیست.

بحسین بن على نوشت:

یَا سَیِّدِی أَخْبِرْنِی بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه کن.

فَکَتَبَ إِلَیْهِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ فَإِنَّهُ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ‏ کَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَام‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیمِ‏ اما بعد هر که رضاى خدا جوید در برابر خشم مردم خدا امورش را کفایت کند و هر که رضاى مردم جوید در برابر خشم خدا، خدا او را بمردم واگذارد و السلام.

آنچه را به اربابمان می رساند جلب رضایت الهی و خشنودی ارباب است. نگران جایگاه اجتماعی خود هم نباشیم با رسیدن به مقام محبوبیت الهی و راه پیداکردن به قلب ابی عبدالله خداوند محبت ما را در دل مردم خواهد انداخت.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً قَالَ لِجَبْرَائِیلَ إِنِّی‏ أُحِبُ‏ فُلَاناً فَأَحِبُّوهُ وَ یُوضَعُ لَهُ الْقَبُولُ فِی الْأَرْضِ هر گاه خدا بنده‏اى را دوست دارد بجبرئیل میفرماید که من او را دوست دارم شما هم او را دوست دارید و او را در زمین مورد قبول قرار میدهد.


حسینیه روستای سیاوشکلا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در جلسه قبل بیان شد بهترین لحظه عمر انسان وقتی است که احساس می کند امامش از او راضی است و می شود محبوب دل امام و از امام صادق سؤال کرد: آیا دوست داشتن جزئی از ایمان است؟ حضرت به او فرمودند:وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ آیا ایمان چیزی جز دوست داشتن و دشمن داشتن است.

اما سوال:چرا تمام دین خلاصه در محبت شده؟

شاید اصلی ترین علت این باشد که محبت و علاقه سرچشمه تمام حرکات و سکنات انسان و همچنین تمام کارها و فعالیت های کوچک و بزرگ انسان است. 

از طرف می پرسی چرا این غذا را می خوری؟ می گوید دوست دارم. چرا فلان تیپ را می زنی یا فلان لباس را می پوشی؟ می گوید دوست دارم. چرا با فلانی رفت و آمد می کنی؟ می گوید دوست دارم. یا اگر بپرسی چرا به فلان مجلس نمی روی؟ یا چرا فلان فیلم را تماشا نمی کنی؟ می گوید از آن جلسه یا فیلم بدم می آید.

دریک کلام؛ این علاقه های ماست که مسیر زندگی و حرکت ما را مشخص می کند، و خود محبت، موتور محرک انسان به سوی آن خوبی ها خواهد بود و بالعکس؛ علاقه به بدیها ما را به سمت بدیها سوق می دهد و در نهایت انسان به اسفل السافلین کشیده و شقی و بدبخت خواهد شد. آنقدر در دین ما بحث محبت جایگاه دارد که 

1.وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه ملاک ایمان محبت شدید به خداست.

2. إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ... اساس بهترین عبادات بر محور محبت تبیین شده است.

قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَى ثَلَاثَهِ أَوْجُهٍ: امام صادق فرمود:مردم خداوند را سه گونه عبادت مى‏کنند

فَطَبَقَهٌ یَعْبُدُونَهُ رَغْبَهً فِی ثَوَابِهِ گروهى او را براى رسیدن به پاداش و ثواب پرستش مى‏نمایند 

وَ آخَرُونَ یَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ دسته‏اى خداوند را براى ترس عبادت مى‏کنند

وَ لَکِنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ اما من او را براى محبت عبادت مى‏کنم 

ختم بحثم این باشد با توجه به این دو نکته که بیان شد ایه ای در قرآن کریم است که می فرماید قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ که از آیه مذکور برمیاید رسیدن به رابطه محبتی با خداوند متعال تنها از راه بدست آوردن رضایت امام میسر خواهد بود. بهترین و راحت ترین راه برای رسیدن به محبوبیت خداوند، برقراری رابطه محبتی با اهل بیت خصوصاً امام حسین است


حسینیه روستای سیاوشکلا

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

یکی از بحث‌های که در قرآن و روایات مفصل مطرح شده و جای تأمل دارد و همه ما دنبالش هستیم بحث عاقبت بخیری است. 

میخواهیم دعا کنیم می‌گوییم: الهی عاقبت بخیر بشوی! 

از بزرگان و مراجع گاهی سؤال می‌کنند: چه دعایی کنیم؟ می‌گوییم: دعا کنید انشاءالله عاقبت شما ختم بخیر شود. 

این ایه قرآن است سوره قصص و العاقبة للمتیقین عاقبت برای متقین است عاقبت یعنی آخر کار زمانی که انسان رو بقبله برای جان دادن افتاده سمت راستش معصومین و انبیا سمت چپش شیاطین اینجا یک گوشه از خودش را می بیند.

یکی از عواملی که باعث می شود انسان حسن عاقبت پیدا کند محبت اهلبیت است در قلب اهل بیت جا باز کند.

اتسان دنبال این نباشد که ببیند دیگران چه می گویند یا دیگران چطوری هستند چون قضاوت عاقبت درست نیم کند.

کسی فکر نمی کرد کسی که حر اول کسی که جلوی امام را گرفت شب عاشورا بیاید به سپاه امام ملحق بشود کسی هم فکر نمی کرد عمرسعد کسی که در کودکی با امام حسین بوده می شناخته بیاید روبروی امام قرار بگیرد.

یا شما ببینید شهید ضرغام بروید زندگی ایشان را مطالعه کنید مادرش تعریف می کرد انقدر شر بود از دست این پسر سند منزل ما همیشه روی طاقچه بود مامورها می گفتند مادر این پسر را نفرین کن مادر دعا می کرد عاقبت بخیر بشود. 

یکی دیگر از عوامل عاقبت بخیری دعای مادر است مادر برای ضرغام دعا میکند می شود انقلابی در جنگ می شود فرمانده گردان که صدام برای سر او جایزه تعیین می کند می شود عاقبت بخیر بطوری که شهید می شود پیکرش بر نمی گردد. 

یا یکی از شهدای مدافع حرم که یکی از رفقای ما می گفت از همسایه های ماست بدنش مثل دفتر نقاشی پر بود از تاتو و خالکوبی می رود سوریه دعا می کند شهید بشود بدنش از خالکوبی ها پاک بشود شهید بشود و همینطور هم می شود پیکرش می سوزد.


مسجد مهدیه نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در زمان امام رضا و امام جواد فردی بود به نام یونس بن عبدالرحمن که بسیار مورد توجه این دو امام بود، امام رضا می‌فرماید: یُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِی زَمَانِهِ کَسَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ فِی زَمَانِهِ یونس برای ائمه زمان خودش مانند سلمان برای پیامبر بود.

یونس سی جلد کتاب دارد. امام جواد یکی از کتاب‌هایش را از ابتدا تا انتها ورق می‌زدند، و برای هر صفحه، برای او طلب رحمت می‌کردند: رَحِمَ اللَّهُ یُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ یُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ یُونُس‏.

با این دو روایت باید فهمید این فرد نه تنها محبوب امام است باید محبوب مردم هم باشد اما جالب است که بدانید از برخی روایات اینطور معلوم می‌شود مردم او را دوست نداشتند.

روزی یونس میهمان امام رضا بود. عده‌ای از اهل بصره نزد حضرت آمدند و اجازۀ ورود خواستند. امام رضا از یونس خواستند که در اتاق مجاور بماند. بعد از احوالپرسی شروع به بدگویی از یونس کردند؛ امام سرشان را به زیر انداخته بودند و چیزی نمی‌فرمودند. حتی ظرفیت نداشتند امام از یونس دفاع کنند. بعد که آن افراد رفتند، حضرت، یونس را صدا زدند.

فَخَرَجَ بَاکِیاً بطوری که یونس گریه می کرد می‌گفت: آقا می‌بینید اینها که از شیعیان هستند، با من چه می‌کنند؟

امام رضا فرمودند:یَا یُونُسُ وَ مَا عَلَیْکَ‏ مِمَّا یَقُولُونَ‏ إِذَا کَانَ‏ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً چه اشکالی دارد؟ وقتی که امام تو از تو راضی است. بگذار هر چه می‌خواهند، بگویند.

حدیث مفصل باید گفت بهترین لحظه عمر انسان وقتی است که احساس می کند امامش از او راضی است، امامش مشتاق دیدار اوست ، امامش دلتنگ او است، خلاصه در یک کلام محبوب دل امام خود شده است و جایی تو دل امام خودش باز کرده.

ارزش محبت آنقدر زیاد است که یک نفر آمد خدمت امام صادق سؤال کرد: آیا دوست داشتن جزئی از ایمان است؟ حضرت به او فرمودند:وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ آیا ایمان چیزی جز دوست داشتن و دشمن داشتن است؟

دین یعنی: دوست داشتن خدا و اولیاء خدا بغض داشتن نسبت به دشمنان خدا در یک کلام تولی و تبری


حسینیه روستای سیاوشکلا

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خدای متعال برای امام حسین(ع) ارزش قائل است که رضای او را در قرآن ذکر می کند و می گوید تو از ما راضی شدی؟ ما هم از تو راضی هستیم.

وقتی فرمودند رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً یعنی امام حسین را به مقام رضوان نائل کرده است

این مقام خیلی بالایی است می فرماید در رضوان خدا، کبریای الهی بیشتر ظهور دارد و خیلی بزرگ تر و با عظمت تر از همه مقامات بهشت است.

آنجا علامه طباطبایی در تفسیر نکته ای دارند که می فرمایند این رضوان خدا برای قومی است که عبدوا الله حباً عبادتشان به خداوند بندگی شان نسبت به خداوند از روی باشد نه ترس از جهنم باشد نه رسیدن به بهشت

سیدالشهداء(ع) که همه عبادتش حبی است و در اوج محبت خداست و هیچ بنده ای به این اندازه محبوب خدای متعال نیست.

وقتی گفتیم سیدالشهدا سوء تفاهمی نشود که معصومین دیگر یعنی هیچ کلهم نور واحد ولی این موضوع برای سیدالشهدا طور دیگر است.

و شما می بینید همه آن انتفاقی که در عاشورا بوجود آمد و مارایت الا جمیلا حضرت زینب این را می خواهد بگوید این حاصل محبت خداوند به سیدالشهداست


بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

سیدالشهداء(ع) بین خودش و خدای خودش پیمان می بندند و در این پیمان دو چیز را دنبال می کردند؛ یکی اوج بندگی که بندگی به نهایت برسد و خدای متعال از ایشان راضی باشد، 

ام ایمن می گوید وجود مقدس رسول الله (ص) را دیدم که تا به حال حضرت را اینگونه ندیده بودم. 

عرض کردم یا رسول الله این چه حالتی است که شما را می بینم؟ فرمود: ام ایمن حسینم را کشتند. 

در روایت هست وقتی امام حسین به شهادت رسید در بین ملائکه غوغا شد و به تلاطم می افتند وقتی خداوند عالم سیمای امام زمان را به ملائم نشان می دهد آرام می گیرند.

وقتی سیدالشهدا حدود 3الی4ساعت در بین خون خودش غوطه ور است بیهوش می شود بهوش می آید عالم متلاطم است ملائک زمین و آسمان نگران اجنه نگران اما سیدالشهدا یا ایتها النفس المطئنه انگار نه انگار آرام در مقام بندگی.

یک جای دیگه هم اباعبدالله آرام می شود زمانی که علی اصغر هدف تیر سه شعبه قرار می گیرد می فرماید خدایا 

آنچه را که تو می بینی و در محضر توست مصائب را بر من آسان و مرا آرام می کند.

زمانی که سیدالشهدا می فرماید یاغیاث المستغیثین خداوند عالم در قتلگاه جوابش را می دهد ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً تو از ما راضی هستی، ما هم از تو راضی هستیم


بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

گاهی انسان صابر است و گاهی شاکر ولی سیدالشهداء(ع) راضیست و لذت می برد و در رضای خودش خود را بدهکار می بیند و احساس نمی کند که من از خدا راضی هستم من همه چیزم را دادم و بندگی کردم. 

پس یک چهره جمال کار الهی این است که همه زیبایی هایی که شما در دیگران می بینید؛ در کار سیدالشهداء(ع) می بینید، در کار اهل بیت و اصحاب سیدالشهداء(ع) می بینید، از منظر قرآن و موحدین و اولیاء اصلش منصوب به خدای متعال است.

پس نکته اینجاست اگر یک لحظه خدای متعال ولیّ از اولیای خدا را رها کند کار تمام است و امداد او نگه  دارنده است. 

سیدالشهداء(ع) واقعا پیمانه بندگی خدا را با وفای به عهد خودشان پر کرده اند أَشَهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَجَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَعَبَدْتَاللَّهَ مُخْلِصا حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ و در بعضی تعابیر آمده حَقَّ جِهادِه سیدالشهداء(ع) حق مجاهدت در راه خدا را انجام دادند و هیچ چیز کم نگذاشتند. در مقام بندگی خدای متعال؛ یک طرف خداست و یک طرف سیدالشهداء(ع) که حق بندگی را ادا کردند، وفای به عهد کردند. وفا یعنی پرکردن پیمانه توشه خودش را تا می تو اند پر کند از امام مجتبی است زاد قبل حلولک خیلی سخت است که آدم بتواند با خدا پیمانه اش را پر کند. 

در روایت است از امام صادق سوال کردند حقوق اخوان یعنی برادران دینی چیست؟ فر مود نمیگویم چون اگر بگویم نمی توانی انجام بدهی ولی فرمودند.

حالا حق خدا را چه کسی می تواند انجام بدهد جز اولیاء الله


مسجد امام حسن مجتبی ع 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بین تمام زیبایی های عاشورا که با عنایت خداوند اتفاق افتاد اگر خداوند این عنایت را شامل حال ولی خدا نکند هیچ یک از اولیاء الله موفق به بندگی نمی شوند.

در این مساله چند نکته وجود دارد:

1.اینطور نیست که اگر سیدالشهداء(ع) عبادتی انجام دادند مستقل از لطف و رحمت خداوند و طلبکار از خدا باشد نه  بلکه سیدالشهدا خودش را بدهکار می داند

در کلام وحی و روایات صبر ایوب خیلی زبانزد است در مورد حضرت یعقوب نقل است شیطان به خدا عرضه داشت تو همه چیز به او دادی و او تو را شکر می کند به من اجازه بده و مرا بر او مسلط کن خدای متعال به او اجازه داد و او رفت و تصرف کرد و اموال جناب ایوب یکجا از دست رفت و فرزندان و اهلش هم همینطور و باز خدا را شکر کرد تا اینکه یک امتحان سختی نسبت به همسرش پیش آمد و به خدا عرضه داشت دیگر نمی توانم، خدایا تا اینجا صبر کردم و دیگر نمی توانم. خداوند به ایوب فرمود تو صبر کردی!؟ یعنی تا حالا خیال می کردی با پای خودت راه می رفتی؟ ایوب گل به دهان خودش زد که چرا این جمله را متعال عرض کرده.

 تفاوت سیدالشهداء(ع) با بقیه همین است، او پیغمبر خدا است به یکجایی که می رسد اینگونه تعبیر می کند ولی سیدالشهداء(ع) در گودی قتلگاه تعبیرش صبر نیست الهی رضا بقضائک 


مسجد امام حسن مجتبی ع 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وقتی ابن زیاد سوال از زینب کبری می پرسد کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ؟ کار خدا با برادرت حسین را چه دیدی؟ حضرت فرمودند ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا

سیدبن طاووس نقلی دارد حضرت فقط این را نفرمود عبارت دیگری هم هست هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ خداوند شهادت ر ا برای آنها رقم زده بود

سوال اینجاست با حوادثی که در کربلا اتفاق افتاد چگونه حضرت زینب به این درک رسید بجای داغ زیبایی ببیند

در کربلا سه چهره حضور داشتند 

یک چهره این حادثه عظیم است

مُصیبَةً ما اَعْظَمَها که در روایت است انقدر این مصیبت عظیم است که آسمان و زمین خون گریه کرد و وقتی ریگ کربلا را هم بلند می کردیم خون در جریان بود

چهره دوم عاشورا کار سیدالشهداء(ع) و اصحاب ایشان است. 

وقتی حضرت زینب سوال می کنند نکند یاران، شما را در کربلا تنها بگذارند حضرت جواب می دهندفَإِنِّی لَا أَعْلَمُ‌ أَصْحَاباً أَوْفَى من باوفاتر از اصحاب خودم ندیدم و در مورد اهلبیت هم می فرماید وَ لاَ أَهْلَ بَیْت أَبَرَّ وَ لاَ أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی من بهتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم. 

چهره سوم اصل عاشورا است. 

محور حادثه عاشورا اراده خداست. 

هر چه کار سیدالشهداء(ع) زیبا است، کار خدا زیباتر است. 

در سخت ترین لحظات عاشورا که همه شهدا شهید شدند و حضرت در گودی قتلگاه هستند می گوید الهی رضا بقضاک یا بعد از شهادت حضرت زینب بخداوند فرمودند اللهم تقبل منا هذا القربان یعنی خدایا این قربانی را از ما قبول کن

حضرت زینب با این سه اصل و سه جهره می فرماید ما رایت الا جمیلا چون هم در این مصیبت صبر است هم شهادت است درس


مسجد امام حسن مجتبی ع
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بعد از شهادت امام حسین دوم کسی که عامل پیروزی اسلام شد حضرت زینب بود یعنی با شهادت امام حسین همه چی تمام شده بود سلام نابود شده بود ولی قبل شهادت، ابی عبدالله الحسین خواهرش را دعوت به صبر می کند یعنی برنامه ی تو بعد از من شروع می شود.

وقتی اسرا به کوفه رسیدند اولین کاری که کردند بصیرت افزایی بود اهل کوفه اهلبیت را می شناختند خطبه برای این بود که یادآوری کنند این اسرا از چه خانواده ای هستند

حضرت زینب شروع می کند به خطبه خواندن از نفاق و خیانت اهل کوفه صحبت می کنند أَمّا بَعْدُ یا أَهْلَ الْکُوفَةِ، یا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ می فرماید شما هم اهل خیانت هستید هم اهل فریب هم نفاق. 

این عبارت یادآور چهار اتفاق برای اهل کوفه است که بگوید شما چند جا امام را تنها گذاشتید

1.زمانی که در جنگ صفین قرآن به نیزه رفت امیرالمومنین ر ا تنها گذاشتند

2.وقتی برای بیعت به منزل امام مجتبی آمدند وقتی معاویه برنامه جنگ با امام حسن را مهیا می کند امام را تنها گذاشتند

3.زمانی که امام حسین در مکه بود اهل کوفه نامه می نویسند وقتی مسلم را به سمت کوفه می فرستند مسلم را تنها می گذارند 

4.وقتی حسین بن علی به مردم کوفه جواب مثبت داد به سمت عراق و بعد کربلا آمد امام را به شهادت رساندند

خطبه می خواند اهل کوفه گریه می کنند... فرمود گریه برای چه کسی است؟ برای ما؟ برای خودتان گریه کنید برای حال خودتان گریه کنید یعنی ما نیاز به گریه نداریم.

وقتی عبیدالله به حضرت زینب می گوید خدا شما را خوار کرد ذلیل کرد مردان شما را کشت زنان شما را به اسارت گرفت اصلا در کربلا چه دیدید که آمدید نتیجه اش شد این بلا حضرت زینب می فرماید ما رایت الا جمیلا که خودش حدیث مفصل است


مسجد امام حسن مجتبی ع

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وقتی انسان خلق می شود دو جریان در عالم به وجود آمدند یک جریان حق است با پرچمداری آدم و با اراده ی خدا دیگری جریان باطل که باز این هم با پرچمداری انسان و با اراده شیطان.

جریان باطل متشکل از سه جریان است جریان کفر جریان نفاق جریان نفوذ.

شدت جریان باطل انقدر زیاد بود که کار به جایی رسید این دو جریان در مقابل هم قرار گرفتند که تمام حوادث در عالم دلیلش تقابل این دو جریان است.

پیامبر اکرم در روایتی فرمودند انسان 5دشمن دارد یک شیطان که بیان شد دومی نفاق. دشمنی نفاق انقدر زیاد است که امیرالمومنین فرمودند پیامبر بمن گفت یا علی من نه از مومن می ترسم نه از کافر هر دو هم روی ایمانشان ایستاده اند هم روی کفرشان ولی از نفاق خیلی می ترسم چون ایمان در ظاهر دارند وکفر در باطن

یا خداوند به پیامبر می فرماید وَمِنْ أهْلِ المَدینَةِ مَرَدوا عَلَی النِّفاقِ اهل مدینه اهل نفاق هستند لاتَعْلَمُهُمْ توی پیغمبر هم نمیشناسی.

لذا ما می بینیم جریانی که در کربلا اتفاق افتاد همین بود در ظاهر امام حسین را می شناسند اما در باطن شبانه روز منتظر این هستند  که دستشان را به خون پسر پیغمبر آلوده کنند.

تاریخ می نویسد وقتی که مسلم در جمع مردم کوفه نامه ی امام حسین را خواند، مردم اشک می ریختند. در عین حال از همین مردم منافق تربیت می شدند.

در کربلا مردمی به نام دین به آنجا آمده بودند عمر سعد به این مردم لقب خلیل الله می دهد که حسین را بکشید بهشت در انتظار شماست همین تفکر داعشی و طالبانی و ... که الان هست. امام صادق می فرمود: حسین ما را به اسم دین کشتند. وقتی سر از بدن اباعبدالله جدا شد صدای الله اکبر لشکر دشمن بلند شد.


مسجد امام حسن مجتبی

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اگر انسان بخواهد مشمول آیه ان الانسان لفی خسر نباشد باید مراقب درون خودش باشد. درونش یعنی شیطان. وقتی امام حسین فرمودند شما پیرو شیطان شدید 3کد دستوری به ما دادند

1.شناخت شیطان 2.شناخت حربه های شیطان 3.خلع سلاح کردن شیطان 

از مهمترین کاری که هر مسلمان مومن باید انجام بدهد این سه کارست.

وقتی مراجعه کنیم به قرآن کریم سوره اعراف آیات 11الی17 در این سه موضوع صحبت می کند

کد اول شیطان شناسی:

وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَزمانی که شما را خلق کردیم صورت دادیم به ملائک امر سجده کردیم سجده کردند الا ابلیس

قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خداوند فرمود چرا اطاعت امر نکردی؟ گفت من از او بهترم                  قَالَ فَاهْبِطْ فرمود خارج شو

کد دوم شناخت حربه شیطان

قَالَ أَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ حالا که من از درگاه تو رانده شدم مهلتی برای من هست؟

قَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ فرمود به تو مهلت دادیم

در مورد مهلت دادن چند نظر است یکی اینکه خداوند انسان را ببیند انسانم به قولی که داده سر قولش می ماندنه یکی اینکه انسان خودش را بسنجد اختیاری که خداوند به او داده ایا از این اختیار برای اطاعت الله خرج می کند یا برای اطاعت شیطان دیگری اینکه شیطان مهلت خواست تا سرباز برای سپاه خودش جمع کند.

از آیه16 تا17 کد دوم حربه شیطان شروع می شود:

قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ با کمال پرروئی می گوید توی خدا مرا گمراه کردی بلاشک من کمین می کنم برای اهل ایمان ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ 

یعنی شیطان از چهار طرف انسان را احاطه می کند 

از امام باقر سوال کردند منظور آیه چیست؟ فرمود:

*جلو یعنی اینکه آخرت را برای شما سبک جلوه می دهد و به تعبیری کار به جایی می رسد که منکر آخرت می شوند

*پشت یعنی اینکه تا زنده است خودش را برای جمع کردن مال خرج می کند که نتیجه اش می شود بخل به تعبیری به کسی بخواهد کمک کند زورش می آید

*طرف راست یعنی اینکه دینت را با شبهات تباه می کند

*طرف چپ یعنی غرق شهوات و لذتها می کند.

اما کد سوم در حدیث است جلسه قبل هم گفتیم وقتی شیطان این حرف ها را زد ملائک گلایه کردند راه حل خواستند خداوند فرمود دو راه وجود دارد دست به دعا بر دارد صورت به زمین سجده کند بخشیده می شود. همان کاری که آدم ابولبشر کرد


مسجد امام حسن مجتبی ع 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الظاهرین 
در جلسه قبل چند نکته بیان شد
1.حادثه 61هجری را به هر روشی می توان تحلیل کرد به شرطی که از سخنان و خطبه های امام حسین خارج نباشد
2.دو عامل باعث شدند بر علیه امام حسین چند هزار نفر شمشیر بکشند یک عامل بیرونی و محیطی است یک عامل درونی و قلبی و مهمترین عامل همین بود
3.برای دو عامل ما مثالهایی بیان کردیم عمرسعد و حر بن یزید ریاحی که ان شاء الله پیرامون آن بحث می کنیم که هر دو دچار این دو عامل شدند
4.از تمام خطبه های امام حسین بحث ما یک عامل بود و آن هم عامل درونی که امام حسین فرمودند إستَحوَدَ عَلَیهِمُ الشَّیطان که شما مردم پیرو شیطان شدید.
از پیامبر اکرم که می فرماید المومنُ بینَ خمسَ شدائد هر مومن پنج دشمن دارد که یکی از آن پنج دشمن شیطان است 
طبق آیه قرآن فبعزتک لاغوینهم اجمعین یکی از دشمنان قسم خورده انسان شیطان است. البته نه هر انسانی، شیطان انسان شناس است با هر انسانی کار ندارد می فهمد چه کسی را کار نداشته باشد و چه کسی را کار داشته باشد.
بقول یکی از بزرگان مَثَل شیطان مَثَل سگ نگهبان است اگر بشناسد کاری ندارد آشنا کیا هستند؟ کسانی هستند که خداشناس هستند بقول معروف خدا خانه محرمش باشد إنه لیس له سلطان علی الذین آمنوا
ولی اگر خدا خانه محرمش نباشد او را می گیرد.
در مال دخالت می کند در اولاد دخالت می کند در مستحباتتان دخالت می کند در واجبات دخالت می کند. باید مراقب باشیم زمانی می رسد که انسان در خسران قرار می گیرد و العصر ان الانسان لفی خسر خیلی ها که می دانستند در خسران قرار گرفتند امام حسین اولین خطبه فرمودند إستَحوَدَ عَلَیهِمُ الشَّیطان فانساهم ذکر الله شیطان بر شما غلبه کرد وجود شما را گرفت نه نور امام را می بینید نه نور خدا را نه نور دین را.
بخاطر همین بود که امام حسین را بخاطر دین با الله اکبر قربت الی الله به شهادت رساندند.
کل یوم عاشورا کل ارض کربلا مثل آیه صریح قرآن والعصر ان الانسان لفی خسر یک اصل است در هر زمان اتفاق می افتد در هر مکان بوسیله هر انسان زن و مرد کوچک و بزرگ همه و همه.   انسان باید مراقب باشد
بعضیها با تلنگر برگشتند بشرط اینکه ما ارتباطمان با معصومین که قرآن ناطق هستند قوی کنیم.
یکی می شود حر بن یزید ریاحی آب را بر روی امام حسین می بندند همان روز نماز ظهر را با سپاهش به امام حسین اقتدا می کند شب عاشورا زلزله ی شدید در جانش روحش مغزش اتفاق می افتد به امام حسین ملحق می شود.
پس نتیجه ی بحث این دو شب اتفاقی که بتواند انسان را از معصوم جدا کند هر لحظه اتفاق می افتد و عاشورا برای ما درس است نامه های بیعت کوفیان برای ما درس است و باید از همه اینها درس بگیریم

مسجد امام حسن مجتبی ع

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

وقتی امام حسین از مدینه به مکه و از مکه به سمت کربلا آمد و در همین مسیر از مردم دعوت می کند برای هدف خودش که احیای دین امت رسول الله که همین امر موجب شهادت ایشان می شود در مسیر با سه دسته افراد مواجه می شوند. 

یک دسته افرادی هستند که ایشان را همراهی می کنند نقل شده نزدیک 200نفر تا کربلا بودند که شب عاشورا شدند72نفر به دلائلی

از کشته شدن می ترسیدند دنبال پست و مقام بودند دلشان پیش خانواده شان بود حق الناسی داشتند که امام فرمود بروید

یک دسته افرادی هستند که اصلا امام را همراهی نکردند به دلائلی:

پیر بودند مشکلات جسمی داشتند از طرف دولت وقت خنثی بودند

یک دسته افرادی هستند که مورد بحث ما در چند جلسه این دسته است که بر علیه امام شمشیر کشیدند و لعن الله امة اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک

چه عاملی باعث شد که یک عده مسلمان امیرالمومنین را دیدند حسنین را دیدند زینبین را دیدند میشناختند اما بااین وجود علیه امام شدند؟

مهمترین عامل برای اینکه باعث شد مقابل امام بایستند و امام هم در سخنرانی هایشان اشاره کنند مساله پیروی از شیطان درونی و بیرونی بود إستَحوَدَ عَلَیهِمُ الشَّیطان که شما مردم پیرو شیطان شدید از عمرسعد و ابن زیاد پیروی کردید.

از مهمترین کاری که هر مسلمان مومن باید انجام بدهد اینست که حربه ها گام ها وسائلی که شیطان با آن می تواند انسان را وسوسه کند و از حزب الله دورش کند به حزب شیطان ملحقش کند را باید بشناسد.

همانطور که برای جسم یک سری آسیبهایی وجود دارد برای روح هم آسیب است ولی این دوتا فرق دارند با هم

آسیب جسم شناختش و علاجش یا از راه علم است یا تجربه و دست بشر هم در کار است ولی آسیب روحی آسیب نفسانی شناخت و علاجش تجربی نیست دست بشر هم نیست علاجش تلاش خود انسان است بر آنچه که خداوند و انبیاء و اولیاء فرمودند همراه با توکل

ختم کلامم روایت باشد از پیامبر اکرم که می فرماید المومنُ بینَ خمسَ شدائد هر مومن پنج دشمن دارد: 

مومنُ یحسُدُه یک دشمن انسان حسودست نمی خواهد موفقیت انسان را ببیند لطمه می زند

منافقُ یقبُضُه یک دشمن منافق است که نسبت به انسان بغض دارد

کافرُ یُقاتِلُه یک دشمن کافرست نمی خواهد سر به تن مسلمان باشد

یک دشمن نفس انسان است

یک دشمن خود شیطان است ان الشیطان لکم عدو مبین


مسجد امام حسن مجتبی ع 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین

۱.امام رضا-علیه السلام-در نیشابور مهمان پیرزنی بودند در وقت خارج شدن از نیشابور از امام رضا-علیه السلام-سوال می کنند یابن رسول الله باز هم امکان زیارت فراهم است؟
فرمودند در دنیا نه ولی در آخرت ملاقات خواهیم کرد؛
۲.محبت اهل بیت هم در دنیا بدرد ما میخورد هم در آخرت؛
۳.امام رضا-علیه السلام-فرمودند هر چقدر در دنیا به زیارت من بیایید من هم سه جا به ملاقات شما خواهم آمد که یکی لحظه جان دادن است یکی در شب اول قبر است و یکی در قیامت و زمان حساب و کتاب؛
۴.اگر میخواهیم ارادات‌ و زیارات‌ ما قبول بشود از کسانی استفاده کنیم که نزد خداوند با آبرو‌ هستند خصوصا مادر چون اگر شیر پاک مادر در مجالس اهل بیت  نبود ما ارادت و محبتی نسبت به اهل بیت نداشتیم؛

بسم الله الرحمن الرحیم و العاقبة لاهل التقوی و الیقین

انسان اگر میخواهد در قیامت با پیامبر محشور بشود طبق روایت از نبی مکرم اسلام باید خصوصیات چند دسته را دارا باشد:

۱.از کسانی باشد که مهر و محبت پیامبر در دلش باشد؛
من احب‌ قوما حشر معهم: کسی که گروهی را دوست داشته باشد با آن گروه محشور می شود.

۲.از کسانی باشد که دارای حسن خلق باشد؛
اقربکم‌ منی مجلسا‌ یوم القیامه احسنکم‌ اخلاقا: کسیکه‌ اخلاقش نیکوتر است در قیامت‌ در همنشینی بمن نزدیکتر است.

۳.از کسانی باشد که زیاد بر پیامبر صلوات میفرستد؛
اولی الناس فی یوم‌ القیامه اکثرهم علی صلاه فی دار الدنیا: سزاوارترین‌ مردم بمن در روز قیامت کسی است که در دنیا بیشتر از همه بمن صلوات بفرستد.

۴.از کسانی باشد که در سلام کردن بخیل نباشد؛
اولی‌ الناس بالله و برسوله من بدا بالسلام:نزدیکترین مردم به خدا و پیامبر کسی است که در سلام کردن پیشی بگیرد.

۱.عیار انسان بسته به چیزهایی است که برای آن ارزش قائل است.

۲.ما برای اهلبیت ارزش قائلیم چون اهلبیت برای دین زمان خود و آینده ارزش قائل شدند و همه چیزشان را فدا کردند.
۳.اگر بخواهیم عیار خودمان را با غبار اهلبیت بسنجیم لازمه اش چند فاکتور است:
الف.شناخت اهلبیت
شناخت اهلبیت از دو راه امکان دارد:
۱.شناخت شناسنامه‌ ای که گذراست و پایدار نیست؛
۲.شناخت و معرفت از روی یقین که پایدار است.
ب.در مسیر اهلبیت‌ قرار گرفتن
باید متوجه بشویم کنیه اهلبیت چیست و چرا به این القاب نامیده شدند و سرِّ این موضوع چیست؟
وقتی به سرش‌ دست پیدا کردیم باید جا پای اهلبیت بگذاریم و در مسیرشان حرکت کنیم.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در فقه ما احکام به سه بخش تقسیم می شود:
یک بخش به صرف عمل اثرگذار هستند مثلاً پاک کردن محل نجاست که برای خدا باشد چه نباشد یا پاک کردن لباس نجس که برای خدا باشد چه نباشد ولی تایید روی صحت نماز دارد که نماز خواندن با لباس نجس باطل است نماز خواندن در محل نجس باطل است یا اگر بدن با بول یا غائط نجس شود نماز باطل است بدن انسان با جنابت نجس میشود نماز باطل است اینها روی نماز اثرگذار است اینها روی عبادات اثرگذار است.
یک بخش صرف عمل هستند تاثیر گذار هم هست اما یک چیز هم به آن اضافه می‌شود یعنی قربة الی الله است یعنی برای نزدیک شدن به خدا با همان شرایطی که در شریعت آمده عمل می‌کنیم که اثرگذار است.
مثلاً یتیم نوازی که از محبت درون باشد یا اکراه چون بخاطر تقرب به خداست این هم اثرگذار است و خودمان را مجبور به انجام این عمل می‌کنیم.
یک بخش صرف عمل هست ولی وقتی تاثیر گذار است که به خاطر خدا و برای خدا باشد یک فرق با نکته قبلی دارند که در کار قبل ما برای نزدیک شدن به خدا این کار را انجام می‌دهیم اما در نکته سوم هم به خاطر خداست هم برای خدا.
نمونه اش در زیارت اگر بخواهیم بفهمیم زیارت ما قبول است چند دستور آمده که یکی از آن اخلاص در زیارت است یا نماز از شرایط قبولی نماز اخلاص در نماز در اعمال دیگر هم همینطور اخلاص قاطی آن است.
یک مساله دیگر که بحث ماست این است که خیلی از ماها این اعمال و افعال را انجام می‌دهیم اثر گذار هم هست اما یکی وقتی یک کسی هم پیدا می‌شود دنبال این است که می‌خواهد ویتامین اعمالش بیشتر بشود می‌خواهد بیشتر لذت ببرد از نماز از زیارت چه کنند؟
 بالاتر از اخلاص معرفت در افعال و اعمال است.
معرفت مانند خاک خوبی در زمین است برای رشد گیاه.
باغدار برای رشد درخت و گیاه هر سمی هر کوی و هر خاکی را استفاده نمی‌کند.
وقتی در دلمان از محبت و معرفت خبری نباشد هیچ عملی تأثیرگذار نیست.
با این حال می‌بینیم خیلی از زائرین که از مکه و عتبات و غیر می‌آیند بعد از مدتی آن حال دینی از بین می رود و می شود همان شخص ثابت چرا؟ چون معرفت از زیارت و معرفت در زیارت ندارد.
شب اربعین سیدالشهداست خیلی ها زائر عتبات عالیات هستند کربلای معلی هستند خدا رحمت کند استاد حضرت آیت الله العظمی بهجت آسیدعلی اقا قاضی طباطبایی را به ایشان فرمودند در عالم رویا ای کاش من زیارت عاشورا را هر روز می‌خواندم نه هفته یک مرتبه.
همین زیارت رفتن ها پیاده روی ها سابقه تاریخی دارد سابقش کجاست؟ دو شخصیت سیدالشهدا را پیاده زیارت کردند یکی جابر دیگری حضرت زینب و ما اگر این کار را می‌کنیم یکی به خاطر پیشینه تاریخی است و دیگری معرفتی است.
خیلی از ماها فکر می کنیم زیارت یعنی از نزدیک زیارت کردن برویم حرم و ضریح را پچسبیم باین می گویند زیارت. از راه دور هم می شود زیارت کرد. هر چند بهتر است که زیارت از نزدیک باشد ولی کسی که چاره ندارد می تواند از راه دور زیارت کند.حتی در منزل ما نمی توانیم زیارت کنیم
از امام صادق است که امام صادق به یکی از محبین فرمودند آیا هر روز جدمات سیدالشهدا را زیارت می کنید؟ عرض کرد نه هفته یک بار چطور؟ عرض کرد نه ماه یکبار چطور؟ عرض کرد نه سال یک بار چطور؟ عرض کرد نه
امام صادق فرمودند به سال بگذرد هر کسی زیارت نکند جدمان سیدالشهدا از ما نیست
یابن رسول الله من چه کار کنم؟ فرمود شما رو به حرم جدمان بشوید و سلام کنید
همین زیارت عاشورا زیارت مستقیم سیدالشهدا
زیارت ها معرفت می آورد.
معرفت نسبت به اهل بیت دو مدل تعریف دارد:
1.شناختی که به تدریج با عمل به دستورات در سیره بزرگان یا بزرگ شدن و شرکت کردن در مجالس بدست می آیند. در خانواده مذهبی رشد کرده ذره ذره در موقعیت های مختلف محبت بیشتر می‌شود
2.شناختی که بر پایه ایمان باشد برپایه تصدیق باشد.
این شناخت را هر کسی ندارد نگاه کنیم خیلی از مستشرقین را خیلی از کفار را که در زندگانی معصومی تحقیق می‌کنند ولی تحقیق معرفت نمی آورد برای آنها.
می بینیم هر چقدر شناختشان بیشتر می‌شود کینه شان هم بیشتر می‌شود.
زمانی که آمدند امام حسین فرمود شما که مرا می شناسند می دانند از چه خانواده هستم که گفتند بغضا لابیک
اینکه می ‌گویم زیارت باید با معرفت باشد میدانید کجاست؟ روایت است از امام صادق فرمودند اگر کسی قبر امام حسین را زیارت کند البته با معرفت برای او درجه اعلی علیین می‌نویسند و در روایت دیگر می فرماید مانند کسی است که در رکاب پیامبر به حج رفته
اینها در زمانی است که زیارت با معرفت باشد اگر با معرفت نباشد این‌ها به دست می‌آید
مخلص کلام طبق دو تعریف از معرفت باید گفت که معرفت دو بعد دارد
یک بعد معرفت شناسنامه‌ای است اسمش چیست فرزند کیست چه روزی به دنیا آمده چه روزی به شهادت رسیده است
بعد بعدی معرفت کُنیه ایست. کنیه لقب است
بین این دو بعد از همه مهم تر بُعد دوم است یعنی اسرار اهل بیت در مورد دوم نهفته است یعنی چه؟
اینکه می‌گویم اباعبدالله یعنی چه؟
اینکه در زیارت عاشورا آمده یا ثارالله و ابن ثاره یعنی چه؟
اینها کنیه ابا عبدالله است که از اسرار  امام حسین است که اگر ما می‌خواهیم معرفت پیدا کنیم به سید‌الشهدا اینها را باید بفهمیم


روستای اسکاردین

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در جلسه قبل روایت این کردیم که هر دو از پیغمبر که اگر اولی را قبول کنیم دومی را نه نمی شود چونن نقل از پیغمبر است اگر دومی را قبول کنیم علی و فاطمه میروند کنار باز هم نمی‌شود چون نقل از پیغمبر است که الفاطمه بضعة منی یا باید هر دو را رد کنیم یا باید هر دو را قبول کنیم
اینها را گفتیم تا بدانیم چه جنایتی بر علیه جهان اسلام و شیعه آوردند
این که بگوییم هر روایتی از پیغمبر داریم و سند است و باید عمل شود جور درنمی‌آید
خوب است چند عجیب و غریب بگویم آشنا بشویم
1.یکی از مبطلات نماز جنابت است پیغمبر فرمود هر کسی جنب شود آثار جنابت را از لباس خود از بین ببرد بدون شستن مثلا با ناخن از بین ببرد می تواند نماز بخواند
2.اگر به شخص بالغ از شیره این خانمی بخورد اگر شیرخوار دختر باشد به شوهر و پسران و اگر پسر باشد به او و دختران محرم می شود
اینها جنایت استکه  بر پیغمبر و اسلام آوردند
اگر بخواهیم عمل کنیم شرع می گوید نه عقل باید بگوید چون نقل از رسول الله است باید عمل کنیم
اینجا امام صادق به ما می گوید حدیثی قابل عمل است که مطابق با قرآن باشد اگر مطابق نبود بکوبید به دیوار یا به نقلی زیر پا له کنید
این روایات چهار نکته دارد
نکته اول بر تمام شیعیان واجب است اتفاقات از زمان پیغمبر تا امام زمان را بدانند و آن آگاهی داشته باشند که به این می‌گویند معرفت
نکته دوم خداوند به انسان دو گوش داده و بین این دو گوشم مغز است ما هم در شنیدن استادیم اما در فکر کردن و عمل کردن خنثی
نکته سوم قرآن خیلی تاکید دارد بر روی تفکر تمام این تک روی ها و منیت ها به خاطر نداشتن عقل است
نکته چهارم اسلام دین تحقیق و تبلیغ است نه دین تقلید مراجع فرمودند فقط در احکام دین تقلید کنیم نه در اعتقادات و افرادی که اسلام را بدون تحقیق قبول کردند قرآن این افراد را نادان خطاب کردیم
خلاصه کلام جنایاتی که بعد از رحلت پیغمبر اتفاق افتاده حکایت از تقلیدی بودن دارد و اگر تحقیق باشد متوجه می‌شویم دین چیست و چه می‌گوید و چه کسی بر حق است


روستای اسکاردین

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
با یک بنده خدایی بحثمان شد که مدعی بر این بود هر حدیثی که از پیغمبر داریم باید به آن عمل کرد چون روایت نقل از پیغمبر است و قال رسول الله هست
سوال کسی از ما چقدر از اتفاقات بعد از پیغمبر باخبر است چقدر از منبریهای ما بیان کردند؟
بعد از رحلت رسول الله یک سری اتفاقات بر علیه اسلام می‌افتد که مشهورش شورای سقیفه است اما بیشتر از آن و مهمترین آن این هاست
1.سه روز پیکر پیغمبر بدون غسل و کفن و نماز در منزل می ماند نه اینکه این کار را نکرده باشند نمی‌شود امام معصوم باشد ولی واجبات را انجام نداده باشد حتماً انجام دادند ولی مصلحت این بود که آشکارا نباشد
2.خلیفه دوم مدعی می شود که پیغمبر از دنیا نرفته است مانند موسی که ۳۰ روز به کوه برای عبادت رفت و بعد با حضور خلیفه اول مجبور شد خجالت بکشد
3.اهل مدینه هر روایت مکتوبی که از پیامبر دارند جمع‌آوری کنند و مراسم حدیث سوزان انجام دهند
4.معاویه بن ابی سفیان چه نفر از محدثین را جمع می‌کنند با کیسه های پر از سکه های طلا برای احادیثی به نفع خلفای ثلاث و خصوصا خلیفه دوم نقل از پیغمبر بنویسند.
شیعه ۴ کتاب حدیث معتبر بیشتر ندارد فکر میکنید چند حدیث در این کتاب ها نوشته شده است؟
 مهمتر از همه است این کتاب‌ها را هم نمی دانیم البته به درد ما نمی‌خورد برای طلبه هاست.
اساتید می‌گفتند که کسبه ها قبل از اینکه درب مغازه را باز کنند اول می‌رفتند پای درس اساتید احکام حلال و حرام را یاد می‌گرفتند الان رساله توضیح المسائل را هم نگاه نمی کنیم چه برسد به اینکه برویم حوزه ببینیم که گفته می‌شود.
در کتاب کافی شیخ کلینی ۱۶۱۹۹ حدیث در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق ۵۹۶۳ در کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی 13۵۹۰ حدیث و در کتاب استبصار فیما اختلاف من الاخبار شیخ طوسی ۵۵۱۱ حدیث که جمع همه اینها می شود 41263 حدیث می شود.
علامه مجلسی وقت صرف کرده ۳۶ سال ۱۱۰ جلد کتاب نوشته بنام بحارالانوار با ۸۵ هزار و ۱۷۳ حدیث یعنی ۴ جلد کتاب که اسمشان بیان شد نطفه این کتاب هم نمی شوند ولی همین علامه مجلسی در مقدمه کتاب خودش می نویسد خیلی از این روایات قابل قبول نیست حالا یکی مثل من بی‌سواد بیاید بگوید روایات پیغمبر همه اش قابل قبول است و سند است و ۱۰۰ درصد معتبر
من دو روایت از پیغمبر نقل می کنم شما بگویید کدام صحیح است و کدام باطل هر دو هم از پیغمبر نقل شده
حدیث اول در قیامت امیرالمومنین و فاطمه در کنار حوض کوثر به من ملحق می شوند
حدیث دوم در قیامت و در کنار حوض کوثر غیر از خلیفه دوم کسی به من ملحق خواهد شد
این دو روایت از پیغمبر ما اگر اولی را قبول کنیم دومی میشود غیر قابل قبول اگر دومی را قبول کنیم روایت اول که امیرالمومنین و فاطمه از پیغمبر هستند در حق شان جفا می شود که شرح و تفصیل این دو روایت انشاالله جلسه بعد


مسجد روستای اسکاردین شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بحثم را با یک سوال شروع می کنم این که می گویند فلانی به زیارت فلان کس رفت یعنی چه؟
زیارت در فارسی و عربی به معنای دیدن و دیدار است یعنی دیدن خود شخص به شخصی که این عمل را انجام می دهد می گویند زائر.
اگر زائر در خانه شخصی برود و او را نبیند عمل زیارت را انجام نداده یعنی در واقع برای او برای زیارت رفته اما بدون اینکه زیارت کرده باشد برگشته.
اگر بخواهیم زیارت را در معنای حقیقی به کار ببریم یعنی اینکه آدم برود زیارت معصوم و امام معصوم را ببیند نه حرم او را.
اگر این اتفاق بیفتد این شخص این شخص زائر واقعی است اما از آنجا که لیاقت های همه در آن حد نیست که معصوم را ببینند زیارت حرم را مانند زیارت معصوم قرار دادند.
این جوری نیست که الان بگوییم کسی که رفت و حرم را دید ولی معصوم را ندید زیارت نکرده، آن هم زیارت کرده.
پس اگر کسی که حرم را ببیند گویا که امام معصوم را دیده این معنای عمومی زیارت است
خیلی‌ها این مهلت را از اجل نگرفتند و به قول شهید کافی جوان ها پیر شدند پیرها مردند و کربلا را ندیدند.
از امام صادق روایت است کسی که اباعبدالله را در کربلا زیارت کنند مثل اینکه خداوند متعال را فوق عرش زیارت کرده.
زیارت یک اعتقاد ضروری در مذهب شیعه است . گاهی زیارت بستگان است گاهی زیارت اهل قبور است گاهی زیارت زائر اهل بیت است که امام رضا فرمودند کسی که زائر ما را زیارت کند گویی خودمان را زیارت کرده
به یک انقلاب و شوری در عالم تشیع است که سایر مذاهب از آن بهره نبردند
رفتن و خداحافظی کردن و برگشتن چاوشی خواندن دید و بازدید ولیمه دادن نشستن و تربت آوردن که حالت جوش و خروش خاصی دارد.
کربلای معلی خصوصیت خاصی دارد که کمتر توجه می‌شود
امام صادق می فرماید زائر در منزلش نیت می کند که به زیارت برود نوشته می شود و خداوند چهار هزار ملک می آورد که برای و خانوادش استغفار کند تا او برگردد
امام صادق می فرماید کربلایی هر جای دنیا که بمیرد قبرش محل زیارت ملائکه قرار می گیرد و آن ۴۰۰۰ ملک کنار قبر تا روز قیامت برای استفاده می کنند
در روایت داریم دو ملکی که سر شانه ها، کاتب سیات و حسنات هستند به کنار قبرش می آیند و تا ابد برایش استغفار می کنند
امام صادق می‌فرمایند اگر زائر امام حسین در هنگام رفت یا برگشت از دنیا رفت ما بر بدنش نماز می خوانیم
امام صادق می فرماید کسی که می خواهد خدا عاقبتش را بخیر کند به امام حسین و زیارتش علاقمند می شود


طوسکلا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یکی از مسائلی که چند سالی هست که شیعیان با آن در درگیر هستند مسئله اربعین و پیاده روی اربعین است که دشمن خیلی تبلیغات سوء می‌کند نسبت به این موضوع که مثلاً به جای رفتن به کربلا بروید به فقرا کمک کنید
یک مساله اینست یکی از سیاست مدارهای احمق کشور ما فعال هم هست خیلی وقیحانه می گوید چون زیارت اربعین مستحب هست و ارز دولتی بهش تعلق می‌گیرد به مسافرت آنتالیا هم ارز دولتی بدهید چون مسافرت به آنتالیا، آرامش روانی پدید می آورد این مسافرت قطعاً مستحب است.
آخر احمق کدام آدم حسابی دیدید برود آنتالیا برای آرامش فکری بیشتر ایرانی‌هایی که به کشورهایی مثل ترکیه و ارمنستان و آنتالیا و ... می‌روند برای غریزه جنسی میروند کسی برای مثلاً کار و کسب تجربه برای کار نمیروند که یک چیزی گیرش بیاید به دردش بخورد اینها انگشت شمار هستند که بخاطر کار بروند
مساله بعدی اینست بعضی ها فکر می‌کنند رفتن به زیارت آن هم پیاده پیاده روی از اصولی ترین شعائر دینی مسلمانان است در حالی که نه پیاده روی روی اصل نیست این عشق است حضور میلیونی مردم مسلمان در کشور عراق برای زیارت عتبات فلسفه دارد
یک فلسفه اش پیاده روی زینب همراه قافله که اکثریت غافل زنها بودند است و همه و بعد از آنها حضور جابر در پیاده در این پیاده روی است
بعضی ها میتوانند بروند اما نمی روند می گویند سخت است سختی اش نمی ارزد هر سختی هم که در این سفر داشتید زائر معجور است
گاهی خدا برای بخشیدن به دنبال بهانه می‌گردد البته آن طرف قضیه را هم باید دقت کنید که شیطان هم منتظر است تا پاداش تمام این درد و ناراحتی شما را بگیرد
مراقب شیطان باشید با گناهان عادی ثواب این زیارت محسوب نشود
سختی هایی را که زائر در این زیارت متحمل می‌شود قطعاً به پای کفاره گناهان نوشته می شود با هر قدمی که به طور عادی برمی‌دارد هزار گناه را محو و هزار حسن نوشته میشود ادم هایی را که با رنج و درد برداشته شود حسابش جداست
داوود بن کثیر از امام صادق روایت می کند که حضرت فرمود خود حضرت فاطمه سلام الله علیها برای پذیرایی از زوار قبر فرزندشان اباعبدالله الحسین حاضر می شوند حضرت فاطمه برای آنها طلب مغفرت می‌کند در زیارت جامعه می گوید من خراب کاری هایی کردم که هیچ راهی ندارم جز اینکه شما از من راضی بشوید یعنی آبروی خود را گرو بگذارید و الا کارم خراب است کسی باورش نمی شود وجود مقدس حضرت زهرا حاضر می شوند برای زائرین استغفار کنند

مسجد امام رضا علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بعضی ها که چند دقیقه هم گناه کوچک و بزرگ بودند وقتی در مورد خداوند می فرماید خداوند بحث می‌کنیم خجالت می کشند به در خانه خداوند بیایند و مردم می‌گویند آیا خداوند ما را قبول میکند؟
آیا میشود این همه مدت که بازیچه دست شیطان بودیم و آلوده شدیم ما هم توبه کنیم و آدم بشویم؟
آیه قرآن است قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
در جلسه قبل عرض کردیم که امام صادق در ذیل آیه وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ شیطان شش خواسته از خداوند داشت و خداوند همه ی آنها را اجابت کرد
در ادامه این موضوع روایت از امام باقر است که حدیث قدسی است می فرماید در زمان درخواست شیطان از خداوند آدم ابوالبشر حضور داشت وقتی خواسته شیطان تمام شد آدم گلایه کرد خدایا شیطان را بر من مسلط کردی برای من و اولاد من چه کار می‌کنی؟
فرمود یا آدم شیطان درخواست کرد تو هم درخواست کن
فرمود خدایا من صلاح خودم و اولاد خودم را از تو می خواهم تا بتوانیم در مقابل مکر و حیله شیطان در امان باشیم.
حرفه‌ای آدم که تمام شد خداوند فرمود یا آدم من چیزهایی را در دنیا برای فرزندان تو قرار دادم که می‌توانند در مقابل مکر شیطان از آن استفاده کنند
1.هرگاه قصد معصیت کنند و آن را انجام ندهند گناهی برای شما نوشته نخواهد شد
2.هر گاه معصیت کنند و آن را انجام دهند تا هفت ساعت برای شما مهلت توبه قرار داده شده یعنی در این هفت ساعت گناهی ثبت نخواهد شد اگر توبه نکرده فقط یک گناه در نظر گرفته می شود
3.اگر قصد بندگی و کار خیر کنند ولی موفق به انجام آن نشوند یک ثواب در نظر گرفته می شود
4.اگر قصد بندگی و کار خیر کنند و موفق به انجام آن بشوند ده ثواب در نظر گرفته می شود
5.اگر معصیت کنند پشیمان و استغفار کنند گناهان بخشیده خواهد شد
6.هرگاه تا روز قیامت از فرزندان تو فرزندی زاده شود خداشناس باشد دیندار باشد
7.در برابر هر یک از فرزندان تو یک ملکی از ملائکه مقرب قرار می دهم تا از شر و شیطان حفظ کند
8.تا روح در بدن فرزندان تو وجود دارد توبه را برای ایشان قرار دادم تا طلب استغفار کنند و توبه ی آن قبول می گردد
9.اگر گناهی داشته باشند و فراموش کنند هر زمان که استغفار کنند در قیامت آنها بخشیده خواهند شد.
عظمت خدا را ببینید شیطان ۶ خواسته داشت اجابت شد ولی در عوض خداوند نه نقطه آرامش برای انسان قرار داده استوقتی آدم این موارد را شنید فرمود خدایا برای من کافیست راضی شدم


مسجد امام رضا ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خداوند در روز الست یعنی عالم ذر یعنی قبل از خلقت انسان از نور به خاک از انسان عهدی گرفت که تا آخرین لحظه عمر باید ان را وفا کند
عهد چیست؟
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ
 این دستورات خود از سه طریق به انسان ها رسیده
اول توسط پیامبران:
تمام پیامبران از آدم تا خاتم آمدند تا سنت شکنی کنند پیروی و عبادت شیطان و رذالت هارا
دوم توسط عقل:
تعقل با برهان و دلایل عقلی با زبان بی زبانی به انسان می فهماند کتاب تا بگوییم لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ و نباید جز خدا را پرستش و اطاعت کرد
چرا این عهد گرفته شد؟
روایت از امام صادق است: زمانی که خداوند دستور سجده بر آدم را داد ابلیس گفت خدایا بیخیال سجده کردن من در برابر انسان باش ولی در عوض طوری عبادتت می کنم که مثل آن را نه ملائک داشته باشند نه انبیا خداوند فرمود نیازی به آن عبادتی که تو میخواهی من دارم و ابلیس اخراج شد
ابلیس سوال کرد خداوندا این چگونه با عدالت سازگار است پس ثواب اعمال من چه میشود؟
 خداوند فرمود برای ثواب اعمال و عبادت های خود از هر چه می خواهی از من طلب
ابلیس شش چیز طلب کرد:
1.عمر من را تا روز قیامت باقی بگذار.
خداوند همه تا معلوم عمر داره إِلى‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ حالا وقت معلوم چیست؟ بماند
2.من بر تمام انسان ها مسلط شوم
خداوند فرمود تمام انسان‌ها برای تو الا یک عده إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ حالا آن یک عده کسانی هستند بماند
3.من مانند خون در رگهای بنی آدم در جریان باشم
خداوند فرمود قبول کردم
4.هیچ فرزندی بر بنی آدم نده مگر اینکه برای من دو فرزند و برای بنی آدم یک فرزند
خداوند فرمود قبول کردم
۵ من فرزندان بنی آدم را ببینم، ولی آن ها مرا نبینند
خداوند فرمود قبول کردم
6.به هر صورتی که خواستم بتوانم برای فرزندان بنی آدم در آیم
خداوند فرمود قبول کردم
خدایا! اختیارات بیشتری به من عطا کن
7.خداوند فرمود: برای تو و فرزندان تو در قلب های بنی آدم جایگاه هایی قرار می دهم
ابلیس گفت خدایا دیگر کافیست بعد به ذات خداوند قسم خورد قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
اما یک موضوع بعد از این روایت مطرح شده که آدم ابوالبشر وقتی این موضوع را شنید به خداوند فرمود خدایا شیطان هر چه خواست به او دادی.
برای فرزندان من سهم آنها در دایره وسوسه ابلیس است چه خواهد شد؟ آیا امیدی دارند یا خیر؟
حالا اغوای شیطان چطوریست و آیا بنی آدم راه چاره دارد یا نه؟ انشاالله جلسه بعد


مسجد امام رضا ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

حکمت آفرینش شیطان را می‌توان در نکات زیر به فهرست بیان شده جستجو کرد
اول امتحان ابلیس
امتحان ابلیس کجا بود؟
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ
سوال مطرح کردیم که چرا ابلیس از دستور خداوند سرپیچی کرد إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ
تکبرش به خاطر چند مسئله است
1-خلقت ابلیس
ابلیس از آتش آفریده شده و انسان از گل
أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ
که عمده ترین دلیل حکمت آفرینش این موجود که به آیه قرآن می تواند این باشد که به واسطه این فقط باعث شد مغرور بشود
۲-حسادت ابلیس
حسادت ابلیس از زمانی شروع شد که
1.آیه خلافت آدم بیان شد
إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً
2.زمانی بود که خداوند اسماء الهی را به آدم یاد داد
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها
دوم امتحان و آزمون انسان
یک آزمایش اینست که شیطان مستقیما وارد عمل می شود:
شیطان دشمن قسم خورده انسان موجودیست که طبق آیه شریفه قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
1.انسان را در اعتقادات به اشتباه می اندازد
2.به فسق و عصیان دعوت می کند
3.منشا این وسوسه مکر و خدعه است
4.حق را با باطل و باطل را حق جلوه می‌دهد
موجودی که روش او حیله است لَأُغْوِیَنَّهُمْ
که یکی از حیله ها یوسوس فی صدور الناس است
می‌تواند در باطن انسان نفوذ کند که این نفوذ به اختیار انسان است وگرنه اگر انسان نخواهد هیچ راهی برای آنها ندارد.
درست است طبق آیه عبارت یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ و عبارت إِنَّهُ یَراکُمْ  ابلیس دیده نمی شود اما باید خیلی مراقب باشد که با یک غفلت کوچک دچار وسوسه این موجود نشود
این آزمایش انسان است.
یک آزمایش اینست که شیطان غیر مستقیم وارد عمل می شود:
یک آزمایش اینست که ابلیس دنیا را زینت می دهد برای انسان
خداوند انسان را به سبب وسوسه و حیله های شیطان آزمایش می کند
پس تا اینجا به این نتیجه می‌رسیم که ابلیس برای آزمایش خلق شده هم برای خودش و هم برای انسان و بیشتر برای انسان چون اگر خلق نمی شد هم بعثت انبیاء بیهوده بود هم ارسال کتب الهی برای هدایت انسان


مسجد امام رضا ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از سوالات برای بشر در رابطه با رابطه انسان و شیطان و خیر و شر این دو این بود که چرا خدا ابلیس را خلق کرد تا بتواند انسان را گمراه کند؟
همانطور که گفته شد خداوند وقتی به نام شیطان ندارد چون 1.خلقت خداوند از اول پاک و بی عیب است و این مخلوق هم از این امر مستثنی نبوده 2.سالیان دراز در صف مقربان الهی همراه با فرشتگان خداوند را عبادت و بندگی می کرد.
با توجه به این موضوع و طبق آیه وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلّا لِیَعبُدونِ جنیان و انسان در خلقت اولیه برای عبادت و رسیدن به رحمت الهی خلق شده است این مخلوق گمراه هم از این امر مستثنی نبود. اما وقتی از درگاه خداوند مخلوقات دور بشوند می‌شوند مظهر گمراهی و ضلالت.
آیه شریفه 79 سوره نسا خداوند عالم می فرماید مَّآ أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَآ أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ انسان بین دو چیز قرار دارد یکی خیر است و یکی شر یکی سعادت است یکی شقاوت یکی نور است یکی ظلمت که اگر این اجزایی که در عالم با هم در تضاد هستند در فکر و درک انسان قرار نگیرد و انسان متوجه این موضوع نباشد هیچ وقت سعادت و شقاوت برای انسان معنا پیدا نمی کند.
یعنی نمی داند در کجای عالم خاکی است یعنی نمی داند سعادتمند است یا شقی و در نتیجه اگر خصوصیات این دو حقیقت شخصیتی و روحی را هم نداند نمی تواند متوجه شود چه کسی سعادتمند و به کمال رسیده و چه کسی نرسیده.
انسان اگر بخواهد به معنای واقعی کامل بشود باید در اطراف او عوامل شقاوت سعادت پخش باشند تا آب وجود این دو قوه یعنی اختیار و انتخاب رشد پیدا کند راه سعادت پیدا کند و در آخر سعادتمندی خود را در نظام احسن نشان دهد عکس آن هم قابل ملاحظه است همینطور با اختیار خود راه شقاوت بدی را می تواند ادامه بدهد
اگر انسان بخواهد به مقام شیطانی و یا الهی برسد این خلقت ملائکه بی ضرر است نه خلقت ابلیس
چون عامل است برای رسیدن به منزل مقصود تا بتواند شخصیت واقعی و هویت واقعی خودش را جلوه بدهد تُعْرَفُ الْأَشیاءُ بِأَضدادِها یعنی اشیا اضدادشان شناخته می شود.
تا علم به بدی و پلیدی در جهان نباشد و زشتی ها در اوصاف انسان ظهوری نداشته باشد نمی توان گفت که فلانی خصوصی شیطانی دارد و همچنین نور الهی در وجود انسان نباشد نمی توان گفت فلانی خصوصیات الهی دارد
پس با توجه به این موضوع حکمت آفرینش شیطان دو نکته لازم به توضیح است
اول آفرینش شیطان امتحان و آزمون است برای شیطان
دوم آفرینش شیطان امتحان و آزمون است برای انسان


مسجد امام رضا ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بحثی داشتیم پیرامون شیطان و وسوسه شیطان که در بعضی شب ها به آن اشاره می‌کردیم
اینکه گفتیم خداوند عالَم دو نفر را عالِم کامل خلق کرد یکی ابلیس و دیگری امام زمان بعد از معصومین  
اینکه گفتیم شیطان از چهار جهت انسان را وسوسه می کند
این که گفتیم شیطان در قیامت وقتی ازش سوال می شود چرا بندگان خدا را آلوده کردی جواب می‌دهد که اینها عاقل بودند و می خواستند اطاعت نکنند
و صحبت ها و نکات دیگر
چند سوال پیرامون این مطلب مطرح می‌شود
سوال اول اینکه اصلاً هدف و حکمت خلقت شیطان چیست
سوال دوم خداوند انسانها را به دست شیطان داده و فرموده به غیر از یک عده که مخلصین هستند را می توانیم از وسوسه کنی چرا خدا به شیطان اجازه وسوسه داد
سوال سوم خداوند در آیه فرمود از شیطان پیروی نکنید و وقتی شیطان وسوسه کرد و انسان را آلوده کرد چرا می گوید که من فقط دعوت کردم
سوال چهارم آیا شیطان فقط وسوسه دارد یا اجبار به انجام خطا هم میکند
سوال پنجم اگر خدا بندگانش را دوست دارد پس چرا شیطان را آزاد گذاشت تا انسانها را به جهنم بکشد
و سوالات دیگر پیرامون این موضوع
اگر خداوند اجازه خیات به ما بدهد چند شبی بحث داریم پیرامون این موضوع تا بتوانیم جواب سوالات مطرح شده را بدهیم
در مقدمه این بحث چند نکته را بیان کنم
نکته اول اصلاً خدا مخلوقی به نام شیطان ندارد
خلقتی دارد به نام ابلیس همراه ملائک عبادت می کرد به واسطه یک موضوعی لجبازی کرد و خودش را شیطانی کرد
معلم می آید سر کلاس درس میدهد این بچه درس را می‌خواند قبول میشود و دیگری نمی‌خواند رفوزه می‌شود
معلم که رفوزه اش نکرد خودش خودش را رفوزه کرد
نکته دوم اگر انسان بخواهد انتخاب درستی در رابطه با موضوعی داشته باشد بخواهد تصمیمی درباره موضوعی بگیرد دو رابطه را باید در نظر داشته باشد یکی رابطه شر و دیگری رابطه خیر
اگر خیر و شر نباشد قدرت انتخاب برای بشر وجود ندارد
نکته سوم شیطان یعنی وجود شر. حدیث داریم ناخن های تان را بگیرید اگر ناخن بلند باشد زیر ناخن شیطان جمع میشود زباله را در خانه نگه ندارید در زباله ها شیطان است. خوب شیطان یعنی وجود شر یعنی میکروب
پس اگر این شیطانی که خداوند فرموده عدو مبین است این کیست؟
شیطانی که ۸۸ بار اسمش در قرآن آمده یعنی وجود شر
۱۱ بار هم کلمه ابلیس آمده که البته ابلیس غیر شیطان است
ابلیس همان کسی است که خیلی گردن کلفتی کرد گردن کلفتی ابلیس کجا بود
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَا وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ  زمانی که ما به ملائک گفتیم به آدم سجده کنید همه سجده کردند الا ابلیس
۱-ابا کرد 2-مستکبر شد
در این آیه چند سوال مطرح است
سوال اول اینکه سجده برای خداست چرا به آدم سجده کردند
سوال دوم چرا ابلیس سجده نکرد
سوال سوم منظور از ابا کردن و استکبار در این آیه چیست


مسجد امام رضا ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
سه شب در مورد کمرنگ شدن یاد خدا گفتیم اما وقتی یه چیزی کم رنگ شود یواش یواش کار به جایی می رسد که از بین می رود وقتی یاد خدا کم رنگ شود خدا فراموش می شود علامت های خدا فراموشی میدانید چیست؟
علامت آدم هایی که ارتباطشان با خدا ضعیف است می دانید چیست؟
 یک چند شبی در مورد این بحث داشته باشیم تا بتوانیم دشمنان امام حسین را با این علامت بشناسیم
اول ارتباط ضعیف با قرآن
این افراد با قرآن خیلی ارتباط ندارند
قرآن می فرماید وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا آدم‌هایی که ارتباطشان با خدا ضعیف است وقتی قرآن می خوانند بدشان می آید علاوه بر این که ارتباط خودشان با قران ضعیف است اگر کسی هم قرآن می خواند در وجود آنها اثر نمی گذارد اینها طبق همین آیه جزء خسارت دیدگان هستند
دلتان پاک است در این ماه محرم خدا را قسم بدهید دعا کنید ارتباطمان با قرآن قوی شود سعی کنید حداقل روزی ۵۰ بخوانید و حفظ کنید از حافظه‌های تان بهره بگیرید قرآن نورانیت عجیبی در زندگی انسان دارد
قرآن خودش نور است قرآن منشاء نور است قرآن کتاب انسان سازی است گاهی یک آیه انسان را زیر و رو کرده است
جبیر مشکر است پسرش هم در مدینه بدست مسلمانان اسیر شده پیامبر اعلام کرد هر کسی پول بیاورد اسیرش را آزاد می‌کند مقداری پول برداشت آمد که فرزندش را ببرد وقتی به مسجد رسید موقع نماز بود صبر کرد تا پیغمبر نمازش تمام شود اتفاقاً پیغمبر داشت سوره طور را می خواند وقتی به آیه إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ رسید جرقه‌ای در دل جبیر زده شد.
دیده اید انسان می‌خواهد آتش روشن کند اول یک آتش کوچک ایجاد می کند مواظب است که این آتش کوچک خاموش نشود
خدا دو ماه را برای جرقه زدن انسان به انسان هدیه داد ماه محرم و یکی ماه رمضان به قول آن شخصیت غربی که گفته بود دو چیز در شیعه جلوی فعالیت ما را گرفته است یکی مرجعیت شیعه و دیگری امام حسین و عاشوراست
علت اینکه ما نتوانستیم به شیعه غلبه کنیم یکی از دلایل همین عاشورا و همین مجالس نصیحت و موعظه است
جبیر همین که این آیه را شنید خدمت پیغمبر آمد عرض کرد یا رسول الله این چه بود خواندید پیغمبر فرمودند این آیه قرآن بود گفت می‌شود دوباره بخوانید پیغمبر یک بار دیگر این آیه را خواند
گفت یا رسول الله من مسلمان شدم همین یک آیه بس است مسلمان شد
ببینید چه می کند آیه قرآن جبیر مشرک آمد مسلمان رفت
مشترک آمد موحد برگشت با چه؟ با یک آیه از قرآن


مسجد امام رضا علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اعراض از یاد خدا سه چهار علامت و چند اثر در زندگی انسان دارد من آنها را برای شما میشمارم تا ببینید چقدر یاد خدا در زندگیتان را دارد یک اثر اعراض از یاد خدا و خود فراموشی و بحران هویت است
بعضی از جوان ها می گویند کلاف سردرگم هستند نمی دانند در این دایره هستی کدام نقطه هستند نمی دانم چرا احساس پوچی می کنند چرا احساس کم ارزشی و بی هویتی می کنند؟
قرآن می فرماید علت اصلی همه این ها قطع ارتباط انسان با عالم و با خداست
میفرماید وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ از کسانی نباشید که خدا را فراموش کرده اند فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ خود فراموش شدند بحران هویت گرفتند رها شدند و راحت به هر کاری تن میدهند
گاهی بعضی فرصت ها دیگر به دست می‌آید گاهی بعضی فرصت ها قابل جبران و قابل تدارک نیست.
امیرالمومنین می فرمایند إنَّ اللَّیلَ و النَّهارَ یَعمَلانِ فیکَ فَاعمَل فیهِما و یَأخُذانِ مِنکَ فخُذْ مِنهُما شب و روز دارند روی شما کار می‌کنند وقت شما را می‌گیرند و از آنها استفاده کنید
دیده اید تقویم چقدر جلو می رود سال ها دائم ورق می خورند همین که می خواهید تقویم را بخری می بینی نصفش ورق خورده و تمام شده
حضرت می فرماید روی تو عمل می کنند از شب و روزت بهره ببر نگذار شب و روز واحدهای عمر تو را کم کند اما تا می توانی از شب و روز برای آینده خود استفاده کنیم و طبق آیه أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى‌ عَلى‌ ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّه فقط آه و حسرت باشد
حبیب بن مظاهر می گوید من جلوی خیمه نشسته بودم دیدم کسی داره از جلوی دشمن می آید نگاه کردم دیدم قرة بن قیس حنظلی است من او را می شناختم آدم بدی نبود تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند جلو آمد وقتی رسید گفت حبیب می خواهم با امام حسین ملاقات کنم گفت عمر سعد مرا فرستاده برای امام حسین پیامی دارم می خواهم به ملاقاتش بروم.گفتم شمشیرت را بگذار و برو سلاحش را گذاشت و رفت
وقتی ملاقاتش با امام حسین تمام شد آمد من او را نگه داشتم و گفت قرة من که تو را میشناسم آدم بدی نبودی چه شد به سپاه ابن زیاد پیوستی من علتش را نمیدانم اما من نصیحت می کنم حالا که آمدی نرو حالا که به بهانه ملاقات با امام حسین آمدی دیگر برنگرد بیا پیش ما بمان قول می‌دهم جدش رسول الله را شفاعت کنند
خوشا به حال آنهایی که نصیحت پذیر هستند خوشا به حال آنهایی که با یک موعظه با یک تلنگر با یک اتفاق بیدار می شوند اما بدا بحال کسانی که ساعتها وقت هم بگذاری معجزه هم کنی از خواب غفلت بیدار نخواهند شد
در جواب می گوید بگذار بروم پیام را برسانم وقتی که رفت دیگر برنگشت.
یعنی چه شد؟ با اینکه حسین بن علی را می شناخت اما فرصت سوزی کرد.
در کربلا تمثال بن قیس زیاد بودند که فرصت داشتند اما فرصت سوزی کردند


مسجد امام رضا علیه السلام نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بحث این است علل رویارویی با ابا عبد الله علیه السلام در آن صف آرایی گسترده چه بود؟از طرف شما ببینید سی هزار آدم را در مقابل امام علم می کنند و از طرفی امام حسین با این همه دعوت و نامه و پیام لشگرش می شود هفتاد چندی که تعداد زیادش فامیل هستند و غریبه حول و هوش ۳۰-۴۰ نفر.
افر اد دشمن به این سادگی می توانستند افراد را جذب کنند اما امام با حقانیت و امامت و عظمتش با این جمعیت اندک در کربلا حاضر شد؟
این مساله دو علت دارد درونی و بیرونی
اگر امام زمان عنایتی داشته باشند من ابتدا چند جلسه در مورد علت های درونی مباحثی را ارائه بدهم تا بعد به علت های بیرونی بپردازیم.
اول تعریفی داشته باشیم از علت درونی که علت های درونی آن چیزی است که ما باید به آن توجه کنیم مخصوصا به اثرهای اخلاقی آن برای خردمان
اولین علت دوری از خداست
در سوره حشر آیه ۱۹ است وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ اگر در جامعه یاد خدا کمرنگ شود آن جامعه و افراد آن جامعه به راحتی چند به گناه میدهند.
بهانه کمرنگ شدن یاد خدا چیست؟ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ خود فراموشی اتفاق می‌افتد
خود فراموشی یعنی چه؟ یعنی دیگر برایش مهم نیست دنبال ابن زیاد باشد یا دنبال عمر سعد وقتی انسان بی هویت شود موضع گیری هایش درست نیست این آیه خیلی عجیب است
مرحوم امام در تفسیر این آیه می فرماید اگر کسی خدا را فراموش کرد خدا او را به خودش واگذار می‌کند وقتی که انسان به خودشان واگذار شد راحت زیر بار شیطان میرود راحت زیر بار ظلم می رود به راحتی هم با امام حسین می جنگند و برایش هم مهم نیست
اولین خطبه امام حسین در صبح عاشورا را مطالعه بفرمایید دقیقاً اشاره می فرماید قلب های تان را شیطان تسخیر کرده خدا را فراموش کرده اید که نه نور امام را می‌بینید نه نور خدا را و نه نور دین را.
شخصی از قبیله حمدان که از طرفی جز اصحاب امام حسین است و از طرفی دیگر رفیق و همشهری عمرسعد می گوید به امام حسین عرض کردم آقا جان اجازه بدهید من بروم با عمرسعد صحبت کنم سیدالشهدا فرمود فایده ندارد اما برو. اجازه گرفت و رفت.
می‌گوید آمد مقابل خیمه عمرسعد دیدم نشسته و دارد شمشیرش را تیز میکند ایستادم هیچ نگفتم سرش را بالا گرفت و گفت چرا سلام نمی کنی؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفتم واقعا تو فکر مسلمانی؟
وقتی متوجه شد چرا سلام نکردم سرش را بالا گرفت و گفت تو که مرا می شناسی همشهری هستیم من ‌میدانم اهل بیت پیغمبر هستند میدانم آزار اینها حرام است من مقام اینها را می دانم اما چه کنم من روی خون حسین با ملک ری معامله کردم با فرمانداری ری معامله کردم اگر این معامله نبود آب را باز می کردم
وقتی این شخص برگشت امام حسین فرمود چه شد صحبت کردی؟عرض کرد صحبت کردم اما عمر سعد روی خون شما معامله کرده است علتش چیست؟ همین دوری از خدا إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ

مسجد امام رضا علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

قال الله تبارک و تعالی: وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ
شما واگن های قطار را ببینید در حالت های مختلف همه شبیه هم هستند همه هم روی یک ریل در حرکتند ولی فرق همه اینها در راننده و مسافر است.
قرآن کریم و روایات ما وقتی داستان های تاریخی را نقل می کنند، انسان می بیند از اول تاریخ تا کنون بسیاری از عوامل مشترک هستند ولی حوادث با هم تفاوت دارد و افرادش فرق می کنند، اما آن ریشه هایی که حوادث را خلق می کنند شبیه هم هستند.
شما ملاحظه کنید قرآن کریم درباره قوم بنی اسرائیل می فرماید: و ضریت علیهم الذلة والمسکنه اینها ذلیل و خوار شدند، پست شدند، غضب خدا را برای خودشان خریدند، چرا؟
می فرماید علتش چهار چیز است:
اولا: این ها به آیات خدا کافر شدند دلک بأنهم کانوا یکفرون بآیات الله؛
ثانیا: این ها به انبیاء الهی هتک حرمت کردند یقتلون النبیین بغیر الحق؛
تاریخ بنی اسرائیل پر است از جنایت که در قتل پیامبران ابا نداشتند چرا؟ چون می خواستند منافع نامشروع آنها حفظ بشود که در یک روز 43 پیامبر را به قتل می رسانند 112عابد و صالح را به قتل می رسانند جمعا می شود 155 کشته در یک روز یا در سوره آل عمران است آیات21و22 از آدم کشانی بی رحم یاد می کند که به سه سرنوشت عذاب دچار می شوند
در یک روایت آمده است بنی اسرائیل در بین الطلوعین70پیامبر را به قتل می رسانند
أَنَّ بَنی إِسْرائیلَ کانُوا یَقْتُلُونَ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَبْعینَ نَبِیّاً این سیره بنی اسرائیل است
ثالثا: این ها معصیت می کردند ذلک بما عضوة؛  دنبال منافع نامشروع بودند
چهارم: این ها تجاوز می کردند و کانوا یعتدون
بنا بر این چهار عامل کفر، آدم کشی، عصیان و روحیة تجاوزگری علتی بود برای ذلت و خواری بنی اسرائیل
شما قصص قرآن را ببینید با حال امروز یهود در اسرائیل. آیا مشاهده میشود یا نمی شود؟
این خیلی مهم است که ما از تاریخ، ریشه های مشترک حوادث را استخراج کنیم
بحثم اینجاست که چه شد که چند هزار آدم مقابل پسر پیغمبر ایستادند؟
چه شد که چند هزار آدم در یک شب دور مسلم ابن عقیل را خالی کردند؟
اینها ریشه هایی دارد که اگر استخراج شود در تربیت ما در زندگی و عاشورایی شدن ما در امروز و فرداها خیلی قابل استفاده است.
عاشورا نقل تاریخ نیست که بنده و امثال بنده انجام می دهیم مصیبت نیست که بخوانیم، اشکی بریزیم. عاشورا در یک جمله زینب کبری در مجلس ابن زیاد: ما رأیت إلا جمیلا
ما دنبال علت این واقعه هستیم که چرا عاشورا اتفاق افتاد چرا برای حسین بن علی ۷۲یار و برای لشکر عمر سعد بالای ۳۰.۰۰۰ یار و علت زینب حادثه عاشورا را به جمیلا گفت چه بود؟
کدام جنبه های این مصیبت و حادثه که در تاریخ اتفاق افتاد، زیبا بود؟ چه درس هایی داشت؟ چه نکته هایی داشت؟ این چیزهایی است که برای امروز ما مفید است.

بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین ثم الصلوة السلام علی باعث الانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین ابالقاسم مصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیما بقیة الله فی الارضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی لقاء یوم الدین

حرکت امام حسین(ع)، قیام امام حسین(ع)، شهادت امام حسین(ع) تنها حرکتی غم انگیز و دردناکیست که تاریخ آن را الی یوم القیامه در دل خود جای داد.

مشابه مصبت امام حسین(ع) در تاریخ، میتوان به دو نفر دیگر هم اشاره کرد:

1-یحیی پیغمبر که بواسطه منع ازدواج عمو و برادرزاده سر از بدنش جدا شد؛
2-جرجیس پیامبر که بواسطه سجده نکردن به بت به فجیع ترین وضع ممکن کشته می شود که در تاریخ آمده است سه بار به شهادت رسید و خداوند او را زنده کرد.
این دو مصیبت را کنار مصیبت امام حسین(ع) بگذارید در بین این مصائب، مصیبت امام حسین(ع) در تاریخ ماندگار شد ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا و هر سال یادی از این مصیبت می شود.
دلیل ماندگاری این مصیبت چیست؟
دو دلیل دارد که یک دلیل بخاطر ضیق وقت بیان می شود:
1- مصیبت امام حسین(ع) اعظم مصائب یاد شده
شروع این جریان از امام سجاد(ع) با اولین خطبه اش و پاسخهای دندان شکن حضرت زینب به ابن زیاد در کوفه بود.
مقدمتاامام سجاد(ع) خطبه ای می خواند و اعظم مصیبت را اینطور بیان می کند:
ایها الناس من عرفنی فقد عرفنی آنهایی که مرا میشناسند که می شناسند و من لم یعرفنی آنهایی که مرا نمیشناسند حالا بشناسند فانا علی بن الحسین من علی فرزند حسین هستم المذبوح بشط الفرات کسی که او را در کنار شط فرات ذبح کردند من غیر ذحل و لاترات بدون هیچ آزاری او را کشتند انا ابن من انتهک حریمه به حریمش هتک حرمت کردندو سلب نعیمه و انتهب ماله آرامشش را گرفتند و اموالش را به غارت بردند و سبی عیاله اهلبیتش را به اسارت بردند.
ایها الناس ناشدتکم بالله هل تعلمون انکم کتبتم الی ابی؟ آیا هنوز نشناختید؟ شما کسانی بودید که به پدرم نامه نوشتید که حسین جان شما بیا ما از تو بیعت می کنیم.
اینجا سوال پیش میاید که چرا مصیبت حسین(ع) اعظم مصائب است؟ بخاطر چند دلیل:
1- جایگاه امام حسین(ع) که همه در مصیبتش عزادار بودند فما بکت علیهم السماء والارض
امام سجاد(ع) میفرماید آسمان چهل شبانه روز متوقف بود طلوع و غروبش با سرخی بود و زمین هم عزادار بود که هر ریگی از زمین بلند می شد زیرش خون بود
2- عیار مطلق آیه ی ثم دنا فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی بود یعنی معرفتش بخدا آنقدر زیاد بود که خود هیچ حتی فرزندانش را نیز فدای خدا کرد. جهاد فی سبیل الله یعنی این انفس مال بنون فدای دین خدا شوند.
3- آمد محضر امام صادق(ع) چرا مصیبت عاشورا عظیم تر از مصیبت دیگر اهل کساست؟
جواب فرمودند:وقتی پیامبر وفات کردند اهل کسا بودند و مردم دلشان خوش بود، وقتی فاطمه به شهادت رسید حضرت علی و حسنین بودند و مردم دلشان خوش بود، وقتی حضرت علی به شهادت میرسه حسنین بودند و مردم دلشان خوش بود، وقتی امام حسن به شهادت رسید امام حسین بود مردم دلشان خوش بود، وقتی امام حسین به شهادت رسید دست مردم به رسول الله قطع شد. سوال کردند پس امام سجاد چه؟ مردم دلشان به ایشان خوش نبود؟ فرمودند امام سجاد بود اما پیامبر را ملاقات نکرد. اما از فاطمه تا امام حسین که رسول الله را دیده بودند وقتی مردم به اینها نگاه می کرد یاد رسول الله می افتادند.
نمونه ای از اعظم مصائب اینها بود که بیان شد.
ان شاء الله همه ما جزء عزادارن واقعی اهلبیت عصمت و طهارت قرار بگیریم.


مکان: مسجد توفیق شهرستان نکا