پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

طبقه بندی موضوعی

۴۸ مطلب با موضوع «سخنرانی :: اهل بیت» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

یکی از سیره های اصلی حضرت زهرا دشمن شناسی است. دشمن شناسی نه اینکه نگاه انبیاء است نه اینکه نگاه ائمه است نه اینکه نگاه شهداست نه اینکه نگاه صلحاست نه اینکه نگاه علماست همه ی اینها از یک ریشه نشات می گیرد و آن قران است.  ۱3 سوره قرآن با دشمن شناسی شروع می شود قریب به 3۰۰ آیه در رابطه با یک مدل دشمن شناسی بحث می کند. 

یک مساله ای که در جهان اسلام پررنگ جلوه داده شد بحث نفاق است از رسول الله است که می فرماید علی جان من نه از مومن می ترسم نه از کافر چون ایمان و کفرشان معلوم و مشخص است ولی تمام ترسم از منافق است است چون ایمان و کفرش معلوم نیست.

یا حتی خداوند به پیامبر می فرماید خیلی مراقب باشی در جمع حوادث منافق داری که حتی خودت هم نمی شناسی حواستان به  منافق باشد چون منافق کاری می کنند که مردم نفهمند حق و باطل چیست؟

در جهان اسلام هیچ دشمنی نتوانست دست علی را ببندد اما آنهایی که در خانه علی و فاطمه دست علی را بستند همه منافق بودند.

یکی از مقامات فاطمیه است که انسان را به سمت عبرت گرفتن حرکت می دهد. اگر انسان اهل عبرت باشد از گذشتگان درس عبرت می گیرد یعنی نقاط منفی گذشتگان را ببیند و تکرار نکند مثل اینست که به اندازه ی تمام آنها زندگی کرده است. 

درس غیرت دو نتیجه دارد:

1-خطاهایی که دیگران مرتکب شدند را تکرار نمی کند. 

2-باعث می شود عمرش تلف نشود به سمت پیشرفت برود 

هزینه هایی که انقلاب ما اسلام ما داده است بخاطر اینست که ما هنوز از گذاشته درس عبرت نگرفته ایم.

فاطمیه هم درس عبرت دارد و عبرتش خیلی مهم است. 

عبرت های فاطمیه باعث می شود انسان بفهمد صحابه رسول الله با پیامبر چه کردند. 

در میان صحابی رسول الله کسانی بودند که در دوران پیامبر نمره عالی داشت اما جلوتر که رفتند ضعیف شدند در دوران امیر المومنین نمره عالی داشتند ولی جلوتر که رفتند ضعیف شدند.

نمونه طلحه و زیر که جانباز جنگ احد و بدر بودند چه کردند بعد از رسول الله؟ نمونه شمر بن ذی الجوشن که جانباز صفین بود چه کرد بعد از امیر المومنین؟  

اهمیت عبرت فاطمیه در اینست که ما بفهمیم در حکومت اسلامی چه چیزی خوب است و چه چیزی بد و در تشخیص حق و باطل اشتباه نکنیم. این خیلی مهم است. 

یکی از مسائلی که باعث شد فاطمیه اتفاق بیوفتد نفاق بود که این مساله زمان هجرت پیامبر به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد. 

مساله نفاق انقدر مهم بود که حضرت زهرا در خطبه ای می فرمایند وقتی خداوند پیامبر را از میان شما مردم به سرای انبیاء گذشته برد در میان شما حَسَکه ایجاد شد. 

حسکه در لغت عرب دو معنا داره یکی نفاق است و دیگری خار به پهلو 

در میان شما حسکه ایجاد شد که دین را پاره کرد و شما همه جانبه به دین حمله کردید. الان هم داریم آثارش را می بینیم. 

این نفاق بود که حکومت را از دست امیرالمومنین گرفت حکومی که پیامبر 23 سال در مدینه زحمتش را کشید و آخر چه فرمود؟ فرمود خدایا من تمام تلاشم را داشتم.

این نفاق بود که با هم دین حکومت را از دست علی گرفتند. این نفاق بود که وقتی به خانه علی و زهرا حمله کردند گفتند پیامبر فرمود اگر کسی از جماعت مسلمین کناره گیری کرد خانه اش را بر سرش خراب کنید و آتش بزنید.

آخر نامردها مگر می شود دختر پیامبر داماد پیامبر از مردم کناره گیری کند؟

اگر کسی هم معترض می شد می گفتند صحابی رسول است صحابی رسول الله که دروغ نمی گوید. 

نفاق بود که دست امیر المومنین بسته بشود عمامه از سرش برداشته بشود و همین عمامه را به دست و گردنش ببندد. 

نفاق باعث شد که خانه ای که فرشته وحی در آن رفت و آمد می کرد به آتش کشیده شود.


1402/09/08

مدرسه علمیه مسجد جامع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
قال الله تعالی: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ
حدود یک ماه است که خدا توفیق داده منت سر ما گذاشته تا ما برای سیدالشهدا عزادار باشیم.
عزاداری سیدالشهدا خیلی مهم است قدر آن را بدانیم اگر تا الان ندانستیم لااقل این چند روزی که از ماه محرم مانده و این ماه صفر بدانیم و بفهمیم.
زمانی عزاداری ما ارزش پیدا می کند که دو چیز در این عزاداری باشد
اولش ولایت اهل بیت در عزاداری است
انسانی که در او ولایت اهلبیت نباشد چند اثر در او پیدا می شود:
1.پوچ است به سمت پوچی می رود
2.خسر الدنیا و الاخره است هم در دنیا زیان دنیوی می بیند هم در آخرت زیان اخروی
3.از بهترین و با ارزش ترین نعمت الهی بی بهره است
وقتی این آیه‌ که در شروع بحثم تلاوت شد آیه 28 از سوره ابراهیم در اصول کافی هم هست در کتاب الاحتجاج بحار الانوار هم هست امام صادق می فرماید نَحنُ النِّعمَهُ الّتی اَنعَمَ اللهُ بِها عَلی عِبادِه آن نعمتی که خداوند بر بندگانش نازل کرده است ماییم وَ بِنا یفوزُ مَن فازَ یومَ القِیامَهِ و به وسیله ی ما در قیامت رستگار می شوند.
یا در جایی دیگر نقل است که ابویوسف بزاز می گوید من کنار امام صادق بودم تا این آیه شریفه تلاوت شد از من سوال کردند فَاذْکُرُوا آلاءَ اَللّهِ اَلا تَدْرِی مَا آلاَءُ اَللَّهِ ابویوسف می دانی این نعمت هایی که خداوند به آن اشاره کرد چیست؟ گفتم نه فرمودند: هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش ولایت ما اهل بیت است.
انبیاء عزاداری کردند ملائک عزاداری کردند اجنه عزاداری کردند زمین و زمان عرش و فرش جمادات و نباتات پرنده و چرنده همه عزادار بودند حتی آمده است حکومت وقت بعد از شهادت سیدالشهدا اعلام عزاداری کرد
کدامشان ارزش داشت؟ بغیر از عزاداری حکومت وقت همه با ارزش بود
عزاداریست دیگر مگر می شود بی ارزش باشد؟ بله خب باشد عزاداری حتی برای امام حسین هم باشد بی ارزش است چون‌ در آن مجلس نه رنگ سیدالشهداست نه بوی سیدالشهدا.
اگر در مصیبت سیدالشهدا گریه هم می کنیم باید با ولایت باشد.
مگر نگفتند که إِنَّ لِقَتْلِ‏ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اگر کسی برای حسین بن علی اقامه عزا کند اسمش ثبت و ماندگار است چرا شما گفتید که عزاداری آنها قبول نیست؟
اگر نگاه ظاهری به روایت داشته باشیم یزید هم مؤمن می شود نه مؤمن به ولایت والیان الهی بلکه مؤمن به فسق خودش مومن به ولایت شیطان بخاطر همین اسمش آنطور که باید ماندگار نشد زیارات منسوب به سیدالشهدا را مورد مطالعه قرار بدهید این اسامی شدند اسامی ملعونه
آدمی اگر ولایت در او باشد زنده است و عاقبتش هم به خیر است
پس مراقب باشیم بی ولایت از دنیا نرویم 
دومش نیت در عزاداری است
نیت ما براى حسین بن علی علیه السلام است یا برای خودمان گریه می کنیم یا برای غرض دیگه
در کتاب وسائل الشیعه از امام صادق روایت است که به شخصی بنام مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فرمودند
فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا اگر یک قطره از گریه خالصی که عزادار امام حسین می ریزد به آتش جهنم ریخته یا چکانده بشود آتش جهنم را خاموش می کند و هر مرضی را شفا می دهد
یکی از اساتید قم می فرمودند طلبه ای دخترش سرطان گرفته با اصرار دخترش را پیش من آورد گفتم شما فردا بیا.
گفت طبق معمول هر شبم رفتم توی حیاط زیر آسمان خدا درد دل کردن و اشک ریختن به دلم افتاد شفای این بچه در اشک چشم گریه کن امام حسین علیه السلام است روضه خواندم اشک ها را در استکان ریختم فردا که پدر بچه آمد مقداری آب با آن اشک مخلوط کردم و دادم و گفتم ان شاء الله این آب متبرک است.
این طلبه رفت بعد از مدتی آمد و گفت این چه آبی بود که به من دادی؟ گفتم: این قطرات اشکی بود که برای روضه امام حسین علیه السلام خالصانه ریخته شده.
بمن گفت: دخترم را به آزمایشگاه بردم و به من گفتند این بچه نه مشکل خونی دارد و نه سرطان اشک بر سیدالشهدا کیمیاست.
ارزش عزاداری ولایت است و نیت خالصانه برای اهل بیت


حرم شهدای شهرستان نکا
1402/05/24

دلیل نامیدن ماه محرم به محرم

حرمت ماه محرم تاریخش به قبل از اسلام بر می گردد.در تاریخ آمده است که اعراب قبل از اسلام در طول سال در حال جنگ و خون ریزی بودند اما وقتی به ماه محرم می رسیدند خون ریزی و جنگ را ممنوع اعلام می کردند تا این ماه تمام بشود یکی از دلائلی که ماه محرم محرم نامیده شد همین مساله است.

عزاداری سید الشهدا مخصوص شیعیان نیست

عزاداری برای امام حسین علیه السلام مخصوص ما و برای ما شیعیان نیست غیر مسلمان و غیر شیعه وقتی به ماه محرم می رسند مخصوصا روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام اقامه عزا می کنند.

شما در اربعین حسینی اگر مشاهده کنید همه اقشار امت جهان در کربلا برای زیارت امام حسین علیه السلام حاضر می شوند

ماه محرم به دو بخش تقسیم می شود که باید مورد توجه قرار بگیرد

بخش اول عزاداری برای سیدالشهدا و اهلبیت و اصحاب است:

همه می دانیم امام حسین علیه السلام با اهل بیت و اصحاب به کربلا آمدند و در روز عاشورا اصحاب و بخشی از اهلبیت به شهادت رسیدند و بخشی دیگر از اهلبیت به اسارت رفتند

بخش دوم هدف قیام سیدالشهداست:

قیام سیدالشهدا از چند جنبه قابل بررسی است

1.روح استکبار ستیزی و دشمن ستیزی:

شخصی آمد حلال خدا را حرام کرد و حرام خدا را حلال کرد که حق و باطل به هم آمیخته شد

2.بصیرت افزایی:

اتفاق کربلا یک تاریخ است که باید هر لحظه به آن نگاه کرد. درست است که عاشورا یک بار در تاریخ اتفاق افتاد اما هر لحظه امکان اتفاق برای ما شبیه آن وجود دارد چون حق و باطلی که زمان آدم ابوالبشر پیش آمد در زمان سیالشهدا به مرحله ظهور قرار گرفت و بعد ایشان هم امکان وقوع است

3.روحیه ایثار و شهادت:

برای اسلام و نگهداشتن اسلام باید انسان هزینه کند طبق آیه قرآن جهاد فی سبیل الله داشته باشد یا با مال است که همین نذری دادن ها و مجالس خصوصی و عمومی است یا با جان است که شهادت است و اسارت و جانباری

ویژگی امام حسین علیه السلام

در بین ویژگی های اخلاقی و رفتاری سیدالشهدا چند ویژگی خیلی مورد توجه قرار گرفته است:

1.عبادت ایشان:

در ظهر عاشورا برای اقامه نماز ظهر و عصر فرصت می گیرند برای عبادت و بندگی خداوند یا وقتی آمدند ایشان را به شهادت برسانند ذکر خداوند از لبان و زبان مبارک قطع نمی شد

2.صبر و شکیبایی:

امام در روز عاشورا در امتحانی قرار می گیرند که اهلبیت او به شهادت می رسند ایشان طبق دستور خداوند به پیامبر که می فرماید فاستقم کما امرت ایشان با تاسی به پیامبر صبر و استقامت می کنند

3.گذشت و بخشش:

یک روز یکی از خادمین امام مرتکب عمل حرامی می شوند امام دستور دادند به ایشان حد شرعی جاری شود. خادم به امام حسین علیه السلام سه جمله می گویند:

جمله اول مولای من کاظمین الغیظ امام فرمودند او را رهایش کنید

جمله دوم و العافین عن الناس امام فرمودند او را بخشیدم

جمله سوم و الله یحب المحسنین امام فرمودند او را در راه خدا آزاد کردم


ساحل مروارید شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وقتی علی به امامت رسید آمدند محضر رسول الله با ناراحتی گفت من ولایتش را قبول ندارم فرمود دستور خداست گفته اگر خدا هم گفته باشد قبول ندارم
اگر کسی ولایت امیرالمومنین را قبول نداشته باشد جزء بدبخت ترین افراد روی زمین است حرف من نیست حرف روایات است
در رابطه با فضائل یعسوب الدین امیرالمومنین در کتب عامه روایات زیاد است که نمی دانم کدامش را بگویم هر چند ترس هم هست که بگویند فلانی صوفی و علی اللهی است.
یک کتاب معرفی می کنم بروید کتاب را از اینترنت دانلود کنید 1001 فضیلت امیرالمومنین در منابع اهل سنت مطالعه کنید
چند روایت از فضیلت امیرالمومنین عرض کنم
امام باقر از رسول اکرم نقل می کند إِنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَیَّ جبرئیل بر من نازل شد وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَقُومَ بِتَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ خَطِیباً عَلَى أَصْحَابِکَ و گفت: خداوند تو را مأمور می نماید که به بیان فضائل علی بن ابیطالب علیه‌السلام در بین اصحاب بپردازی لِیُبَلِّغُوا مَنْ بَعْدَهُمْ ذَلِکَ عَنْکَ تا آنها نیز این فضائل را بعد از تو به آیندگان منتقل نمایند وَ یَأْمُرُ جَمِیعَ الْمَلَائِکَةِ و به همه فرشتگان نیز فرمان داده است أَنْ تَسْمَعَ مَا تَذْکُرُهُ تا فضائلی را که شما بیان می کنید، گوش کنند
چه عبادتی بالاتر از این که ملائک در جمع شما ذاکرین علی بن ابی طالب باشند
چرا فضائل را بیام می کنیم؟
1. بدانیم زیر پرچم چه کسی هستیم.
2. بدانیم زیر پرچم این آقا نمی توانیم هر کاری کرد و هر جوری بود.
روایت است از رسول اکرم زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ‏ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب اگر می خواهید مجالستان نورانی باشد پر برکت باشد با ذکر علی بن ابی طالب زینتش بدهید
یا روایت دیگر ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ اگر می خواهید عبادتتان پر از محصول باشد در آن و بعد از آن ذکر علی باشد برای اینکه ذکر علی خودش یک عبادت است
شاعر خیلی قشنگ گفت
نماز بى ولایت بى ‏نمازیست
تعبد نیست، نوعى حقه بازیست
روایت دیگر است وَ لَا یُقْبَلُ الله إِیمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِولَایَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ خداوند ایمانِ هیچ بنده ای را قبول نمی کند مگر به ولایتِ علی (ع) و برائتِ از دشمنانش
پس بیان فضائل حضرت هم دستور  است و هم عبادت و هم تضیمین برای ما.
عبدالله بن مسعود نقل می کند که پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله روزی مرا صدا کرد فرمود: من در آسمان چهارم در معراج در حضور ارواح انبیا و وجود عیسی و خضر حضور داشتم. جبرئیل گفت: سوال کن چه شد پیامبر شدید؟ گفتند: ما پیامبر شدیم چون ولایت تو و علی علیه‌السلام را قبول کردیم.
همین عامه که ولایت امیرالمومنین را قبول ندارند
یک دعایی خلیفه ی دوم دارد خیلی جالب است باَبی اَنتُم وَ اُمِّی بِکُم هَدانَا اللهُ وَ بِکُم اَخرَجَنا مِن الظُلُماتِ اِلَی النُور یعنی توسط امیرالمومنین، خدا ما را هدایت می کند و ما را از ظلمات بیرون می آورد


هیئت محبان الحسین علیه السلام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

افتخار ما مسلمانهاست ‌که خداوند کتابی را به ما داده بنام قرآن که انسان اگر عاقل باشد بابصیرت باشد در تمام ادوار می تواند خودش را با کلام وحی بروز رسانی کند.
امر و نهی ها سفارش ها شان نزول ها قصص های قرآنی فقط در زمان خودشان نیست فقط برای ۱۴۰۰و خورده ای سال پیش نیست هر لحظه انسان می تواند خودش را با آیات نور بروزرسانی کند.
سناریوهای تاریخ قابل تکرار است اما افراد مختلف در این فیلم نقش افرینی می کنند.
شب میلاد پنجمین فرد شاخص از اهل کسا سیدنا و مولانا و مقتدانا حضرت سیدالشهدا اقا اباعبدالله است.
در قران کریم ایات فراوانی به نقلی ۱۲۸ آیه به نقل دیگر ۲۵۰ آیه در رابطه با اباعبدالله صحبت می کند مثل ایه مباهله آیه تطهیر ایه اول سوره یاسین که بقول مرحوم علامه طباطبایی یاسین یاحسین بی سر است که شد یاسین این از آیات و حتی سوری هم مانند سوره فجر که بحث امشب ماست در محضر شما بزرگواران طبق روایت، خدا سند این سوره را بنام سیدالشهدا زده است.
امام صادق می فرماید:اقْرَءُوا سُورَهًْ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ سوره فجر را در نماز فریضه یعنی نماز واجب و نماز نافله یعنی نماز مستحب بخوانید.
سوال به چه دلیل بخوانیم؟
فَإِنَّهَا سُورَهًْ الْحُسَیْنِ علیه السلام چون آیات این سوره برای سیدالشهداست.
کَیْفَ صَارَتْ هَذِهِ السُّورَهًْ لِلْحُسَیْنِ (علیه السلام) خَاصَّهًْ دلیل چیست که این سوره متعلق به امام حسین است؟
امام صادق پاسخ دادند بخاطر چند آیه أَ لَا تَسْمَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی فرمودند مگر نشنیدی که خداوند در این سوره فرموده یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی
إِنَّمَا یَعْنِی الْحُسَیْنَ‌بْنَ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُوَ ذُو النَّفْسِ الْمُطْمَئِنَّهًْ الرَّاضِیَهًْ الْمَرْضِیَّهًْ
اینها فقط برای معصومین نیست برای ماها هم بعنوان یک شیعه ومرید ومحب اهلبیت باید باشیم هم هست
اگر می خواهیم عبد صاحب نفس مطمئنه بشویم
1.با ذکر خداوند و تسبیح خداوند آرامش قلب پیدا کنیم الا بذکراللّه تطمئنّ القلوب
ذکر هم دومدل است یکی لسانی تسبیح باشد نماز باشد قرآن باشد دیگری عملی ترک محرمات انجام واجبات
2.باید به مقام رضایت برسیم یعنی هم ما از خدا راضی باشیم هم خدا از ما
که سوال کردند از معصوم از کجا بفهمیم خداوند از ما راضی است فرمود ببینید خودتان چقدر از خداوند راضی هستید


14 اسفند 1400
مسجد امیرالمومنین علی علیه السلام شهرستان ساری

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ما در قرآن 4مدل زیبایی داریم
اولین زیبایی زیبایی ظاهری یعنی اینکه قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ خوب لباس بپوشد عطر بزند ظاهرش را درست کند این زیبایی ظاهری است
اینکه می گویند هر کسی مومن است باید فقیرانه زندگی کند که اگر اینطور بشود له کردن شخصیت خودش است و لاغیر
مومن می تواند از بهترین نعمت ها استفاده کند بهره ببرد مشروط به اینکه غرور به او دست ندهدبگوید از طرف خداست و خودش را بالاتر نبیند
دومین زیبایی زیبایی آزمایشی هر چیزی که در اطراف ماست همه زیباست حتی خود ما ولی باید بدانیم همه این زیبایی ها برای امتحان و آزمایش انسان است
داستان علی گندابی را ببینید انقدر زیبا بود که وقتی روی صندلی قهوه خانه می نشیند یک نو عروس او را می بیند موهای خودش را بهم می ریزد سر و صورتش را بهم می ریزد تا تازه عروس شیفته اش نشود یکی می شود زلیخا قبل از ایمانش به یوسف شیفته ی یوسف بود که حتی می خواست با این پیشغمبر خدا همبستر بشود وقتی به یوسف ایمان می آورد بی خیال جمال یوسف می شود می گوید تا زیبایی خدا هست به زیبایی بنده خدا کاری ندارم
سومین زیبایی زیبایی کیفری یعنی اینکه أَفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا امان از زمانی که انسان زشتی را زیبا ببیند این خیلی خطرناک است
چهارمین زیبایی زیبایی معنوی
زینب کبری یک لقبی دارد بنام ام المصائب به همین سادگی ام المصائب نگفتند.
ام المصائب یعنی مادر مصیبت دیده ها. عموما به مصیبت دیده به کسی می گویند که هم پدر از دست داده باشد هم مادر هم برادر هم فرزند و برادر زاده.
این برای انسان معمولی اما وقتی به حضرت زینب سلام الله علیها می رسیم علاوه بر اینها چند مساله دیگر هم بوجود آمد
بعد از شهادت اهل بیت اسارت در انتظارش است که از امام سجاد سوال می کنند یابن رسول الله کدام واقعه عاشورا برای شما سخت بود؟ فرمودند اسارت
توهین خارجی در انتظارش است وقتی به شام رسیدند گفتند خارجی ها آمدند منظور از خارجی کسی نیست که از خارج از کشور عراق باشد نه گفتند همین مسلمانان هستند ولی بر حکومت یزید خروج کردند نگفتند اهل بیت رسول الله هستند گفتند خارجی هستند
معجر از سر کشیدن ها در انتظارش است و توهینات دیگر
بخاطر همین مسائل به زینب گفتند ام المصائب
ولی همین زینب کبری یک جا ام المصائب بودن خودش را فراموش می کند کاری می کند کارستان شعاری می دهد که خواهران شهید آن شعار را می دهند شعاری می دهد که مادران شهید آن شعار را می دهند.
آنجا کجاست وقتی می آید به کاج ابن زیاد و از ایشان سوال می شود بلایی که خداوند سرتان آورده را چطوری دیدید؟ فرمود ما رایت الا جمیلا فقط زیبایی دیدم
شما بغیر از اربا اربای علی اکبر بغیر از ذبیح بالقفای حسین بن علی بغیر از الاذن الی الاذن علی اصغر بغیر از خیمه های نیم سوخته اهلبیت بغیر از شتران بی جهاز در اسارت
یک دعا می کند کار هر کسی نیست خدایا این مصیبت را بر حسین آسان کن و بعد از شهادت ابی عبدالله الحسین می فرماید اللهم تقبل منا هذا القلیل یا هذا القربان خدایا این کشته کوچک را از ما قبول کن و امثال این دعاها در یک کلام ما رایت الا جمیلاست چون همه ی اینها را خدا می بیند و انا لله و انا الیه راجعون است
اما نکته ی بعدی از عبارت حضرت زینب اینجاست کسی که باعث شهادت ابی عبدالله الحسین می شود فکر می کند همه چیز تمام است نخیر تازه شروع کار است.
سیدالشهدا از حضرت زینب می خواهد ادامه فعالیت برادر را خواهر انجام بدهد لذا می بینیم وقتی می خواهد به میدان برود تصرف می کند بر قلب و سینه ی خواهر آرام می گیرد و بعد با تبلیغ و سخنرانی های فراوان در کوفه و شام چهره ی زیبا و فریبنده ی دشمن سیاه می شود و چهره ی سیاهی که دشمن برای آل الله درست کرده بودند در انظار عموم زیبا می شود


28بهمن1400
محفل شاه نجف
مسجد مهدیه شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اگر ما بخواهیم نام حضرت فاطمه را بعنوان یک نام مطرح کنیم و این نام هم بدون ویژگی یا خصوصیت خاصی مطرح شود می شود اینکه فاطمه دختر خدیجه است و محمد بن عبدالله همسر علی مرتضی مادر حسنین و زینبین فقط همین.
یعنی حضرت فاطمه را در قالب یک انسان ساده معرفی کردیم و این معرفی زیاد در ذهن نخواهد ماند و زود هم فراموش می شود.
اما اگر شما بیائید همین نام را همراه با خصوصیت ظاهری و باطنی مطرح کنید می شود آینه جمال تقدس و پاکی که محدثه بودن همراهش است بازتابی از عفاف و پاک دامنی که معصومه بودن همراهش است.
 یعنی حضرت فاطمه می شود یک انسان خاص یک الگو برای تمام زنان و مردان و این قابل فراموشی نیست.
چرا؟ چون بعنوان یک مکتب بعنوان یک الگو بعنوان یک شخصیت جهانی معرفی شده است.
در رابطه با قداست و فضیلت حضرت فاطمه زهرا خیلی سخن ها گفته شد و خیلی کتاب ها نوشته شد که مهمترین نشانه ها فضیلت ها و قداست ها اینست که خداوند عالم در قرآن کریم تعدادی از آیات را به حضرت فاطمه اختصاص داده است
آیه مباهله آیه مودت آیه اطعام به اسیر و فقیر و مسکین سوره کوثر آیه تطهیر و ...
یک نمونه همین آیه مباهله در سوره آل عمران آیه61 خداوند عالم به رسول الله محمد بن عبدالله فرمودند کسانی که با تو به مُحاجّه پرداختند به آنها بگو ما زنان فرزندان خویشان خودمان را دعوت می کنیم شما هم همین کار کنید. بعد مباهله و همدیگر را نفرین می کنیم
تمام مفسرین چه شیعه چه سنی فرمودند منظور از زنان در این آیه وجود مقدس حضرت زهراست
یک نمونه در روایت سلمان فارسی از رسول اکرم می خواهد گوشه ای از شخصیت حضرت زهرا را به ایشان معرفی کند.
فرمود یا سلمان اگر کسی به دخترم فاطمه محبت کند محبت نسبت به دخترم 100 مکان به درد او می خورد. که یکی از آن مکان قبر است زمانی که انسان وارد قبر شده است
از یکی از مراجع تقلید سوال کردند شما از شب اول قبر نمی ترسید؟ فرمود تا محبت حضرت زهرا سلام الله را در سینه دارم نمی ترسم


مکان مسجد امام حسن عسکری علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

حضرت زینب دختر ارشد امیرالمؤمنین و فاطمة زهرا علیهم السلام است.
اوج درخشش حضرت زینب فصاحتش بلاغتش عبادتش خطبه هایش از حادثه عاشوراست یعنی از تل زینبیه تا مدینه
ولی در شرح حال این بانو اخبار خیلی کم است و اگر هم باشد موثق نیست که بشود تعریف کرد.در رابطه با محل دفن حضرت هم مورخان گفتند اختلاف است آیا در سوریه است یا جای دیگر آیا همین حرمی که در سوریه است و می گویند برای حضرت زینب است همین است یا نه؟ولی بقول یکی از مراجع تقلید خدا رحمتش کند می فرمود همین که مشهور می گویند یعنی شهرت خاص و عام است یعنی همین حرم در سوریه می گویند برای حضرت زینب است برای ما کافی است.
حضرت زینب دو ویژگی داشت که کمتر کسی می تواند داشته باشد.
1.رسم مردم مدینه بود که هر طفلی به دنیا می امد برای تیمن و تبرک قنداقه اش را محضر رسول اکرم می بردند تا اذان و اقامه در گوشش بگوید و هم دعا نماید و هم اسم انتخاب کند.
در این بین دو موضوع است خیلی جالب است یک موضوع اینست که یک قنداقه را پیامبر قبول نمی کند یک قنداقه را خود پیامبر می رود می گیرد.
وقتی مروان به دنیا می آید حَکَم بن عاص قنداقه مروان را می گیرد می رود محضر رسولل الله.
در احادیث ام المومنین عایشه علامه عسکری جلد2 در المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری در کافی جلد2 (با بیانی متفاوت) نوشته است:کانَ لا یُولَد لِأَحدٍ مَولودٌ إلّا أُتِیَ بِهِ النَّبی فَدَعا‎ لَه مرسوم بود که وقتی بچّه‎ای به دنیا می‎آمد آن را خدمت پیغمبر می‎آوردند، تا حضرت برای او دعا کند. فَأَدخَلَ عَلیهِ مَروانِ بنِ الحُکم وقتی مروان‎بن‎حکم به دنیا آمد او را آوردند. فَقالَ : هُوَ الوَزَغ ابن الوَزَغ المَلعونُ ابنُ المَلعون رسول خدا فرمودند او بوزینه پسر بوزینه است دورش کنید او ملعون است مروان را قبول نمی کند
وقتی حضرت زینب به دنیا می آید خود رسول الله می روند خانه فاطمه زهرا قنداقه زینب را بغل می گیرند.
2.در تولد فرزند انسان شادی می کند طبیعت انسان است اما دو شخصیت در خانه امیرالمومنین به دنیا آمدند که بعد از شادی غم حکمفرما می شود و صدای گریه بلند شد
یکی در تولد امام حسین علیه السلام و یکی در تولد عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها که رسول اکرم اخبار کربلا و مصائب را از جبرئیل امین شنیدند و گریه کردند حضرت هم مصائب را بیان میفرمودند و بقیه اهل بیت هم گریه می نمودند.
3.شخصیتیست که امام معصوم به او میفرماید یا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّیْل مرا در نماز شبت فراموش نکن.
حضرت زینب چه مقامی دارد که اباعبدالله الحسین از او درخواست دعا می کند


مسجد امام حسن عسکری علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
طبق آیات قرآن رسول اکرم مَثَل نور خداوند است در عالم
یعنی تمامی انوار الهی در وجود ایشان وجود دارد
لذا هر خانه ای که به اذن خداوند رفعت پیدا کند نام مقدس رسول الله در آن خانه وجود دارد به مقام رسول الله اهل آن منزل به مقام معرفت الهی دست پیدا می کنند و در حقیقت آن منزل می شود بیتی ازا بیوت رسول الله
حرم ائمه معصومین نوری است از نور رسول الله که در این حرم ها ظاهر شده و برای کسی که در این حرم های مقدس وارد می شود شما می بینید بی چون و چرا مشغول ذکر می شوند یعنی امکان گفتن ذکر به آنها داده می شود لذا در اذن دخول حرمین شریفین شما می خوانید اللَّهُمَّ إِنِّی وَقَفْتُ‏ عَلَى‏ بَابٍ‏ مِنْ‏ أَبْوَابِ‏ بُیُوتِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِه یعنی خدایا من بر در یکی از خانه های پیامبر تو ایستاده ام.
این شرافت به حرم امام زادگان ما هم داده شده که حر م امام زادگان نیز شعبه ای از بیت رسول الله است که برخی از آنان از مقام خاص و ویژه ای برخوردار هستند که وجود مقدس کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام از آنهاست و حرم ایشان انتساب خاصی به معصومین دارد.
حضرت معصومه دارای یک ویژگی خاص هستند و یک شان خاص
ویژگی های خاص حضرت معصومه
1.یکی از ویژگی ها در محل دفن حضرت است:
برخی از امام زادگان، مکان دفن حتمی شان مشخص نیست، و در مزارشان اختلاف است، مانند علی بن جعفر علیه السلام، که حرمی در قم و حرمی هم در مدینه منسوب به ایشان است اما در مورد حرم حضرت فاطمه معصومه هیچ اختلافی در مزار این وجود مقدس نیست
2.یک ویژگی در زیارت حرم حضرت است:
هیچ کدام از امامزادگان ما زیارت نامه ندارند اما حضرت فاطمه معصومه از امام زادگانی هستند که سه امام معصوم یعنی امام صادق، امام رضا و امام جواد علیهم السلام، در مورد زیارت ایشان سفارش فرموده اند، و اثر زیارت ایشان را بهشت دانسته اند البته در برخی روایات این بهشت به شرط زیارت با معرفت است که باید بدانیم این معرفت چیست؟
در زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها عباراتی است که دارای نکات قابل تامل
اول سلامهای زیارتست که به حضرت آدم علیه السلام و چهار پیامبر اولوالعزم بصورت غایب و سپس به پیامبر و سیزده معصوم به صورت حاضر سلام داده می شود معرفت از اینا شروع می شود که معصومین هرکجای عالم که باشند اگر انسان به آنها توجه کند می تواند به محضرشان نائل بشود شاهدش هم همان سلام نماز است که در حرم حضرت معصومه بطور خاص حضور  دارند
شأن خاص حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
در سوره اسراست آیه مبارکه 79 وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا
وارد شده است که در روز قیامت، زمانی که کار سخت می شود و عرق دهانها را می پوشاند، مردم به انبیاء پناه می آوردند و آنها مردم را به حضرت آدم ارجاع می دهند، و حضرت آدم نیز به حضرت نوح و ایشان به حضرت ابراهیم و ایشان به حضرت موسی و ایشان به حضرت عیسی و ایشان نیز به پیامبر خاتم ارجاع می دهند، و سپس نبی اکرم در مقابل باب الرحمن که رحمت خداوند از آنجا جاریست، به سجده افتاده و چنان حمدی به درگاه خداوند متعال می آورند که درهای بهشت باز می شود و تمام خلائق بشرطها و شروطها مورد شفاعت قرار می گیرند این مقام شفاعت
مقام شفاعتی که تمام اولین و آخرین، حتی انبیاء نیز محتاج شفاعت نبی اکرمند
سپس این شفاعت به کسانی که ارتباط خاص با حضرت دارند یعنی معصومین، منتقل می گردد و آنگاه مومنین نیز می توانند شفاعت کنند.
لذا شما در زیارت حضرت معصومه می خوانید یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏ که امام صادق علیه السلام درباره مقام شفاعت ایشان می فرمایند: فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی‏ الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم‏ تمام شیعیان من با شفاعت او وارد بهشت خواهند شد


حرم شهدای گمنام نکا
قال اباعبدالله جعفر بن محمد إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُم
مرحوم حضرت آیت الله آسیدشهاب الدین مرعشی نجفی نقل می کنند پدرم آسیدمحمود در نجف زندگی می کرد خیلی علاقه داشت قبر مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها را زیارت کند ختمی انتخاب می کند چهل شب انجام می دهد شب چهلم به زیارت امام باقر یا امام صادق علیه السلام نائل می شود که به ایشان می فرماید عَلَیکَ بِکَریمَۀ اَهلِ البَیتِ یعنی برو به سمت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه در قم
آسیدمحمود تصور می کند منظور امام حضرت زهراست عرض کرد یابن رسول الله ختم من هم برای اینست که قبر مطهر دقیق بدانم و زیارت کنم امام هم فرمود منظور من هم اینست که برو به قم حضرت معصومه را زیارت کن.
در پاسخ امام چند نکته است:
2.زیارت حضرت معصومه برابر است با دو زیارت زیارت اول شخص حضرت معصومه زیارت دوم شخص حضرت زهرا
2.عظمتی که قبر مطهر حضرت زهرا دارد به قبر مطهر حضرت معصومه هم قرار داده شد
توصیه من است هر وقت رفتید قم زیارت کریمه اهلبیت زیارتنامه حضرت زهرا را هم بخوانید. اگر هم سواد خواندن ندارید بگوئید السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
3.بخشی از فضائل حضرت زهرا به حضرت معصومه هم داده شد
مثلا یک نمونه همه می دانیم رسول الله مکررا به حضرت زهرا فرمودند فَداها اَبْوها این مقام حضرت زهراست این فضیلت حضرت زهراست این اوج مقام حضرت زهراست
وقتی به شخصیت حضرت معصومه هم می رسیم می بینیم امام موسی بن جعفر در مقام و شخصیت حضرت معصومه مکررا می فرمودند فَداها اَبْوها
مرحوم آیت الله مستنبط (داماد آیت الله العظمی آسید ابوالقاسم خویی از کتاب کشف اللئالی نقل می‌کند:در دوران امام موسی کاظم (علیه السلام)، جمعی از شیعیان والاتی داشتند که برای دریافت سوال به مدینه آمدند زمانی که به مدینه وارد شدند امام در منزل و در شهر نبود ناچار می شوند سوالات را به یکی از اعضای خانواده بدهند بعد از مدتی پاسخ سوالات داده می شود می گویند دختر امام کاظم حضرت معصومه پاسخ داده
در مسیر برگشت اتفاقا امام را می بینند ماجرا را تعریف می کنند امام کاظم سوالات با پایخ را می گیرند مطالعه می کنند بعد از مطالعه شیعیاان می بینند سه مرتبه امام فرمود فَداها اَبْوها

مسجد امام حسن عسکری علیه السلام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یک روایتی دیدم از امام حسن عسکری خیلی جالب که به درد امروز و فردای ما هم می خورد. تمام روایات بدرد امروز و فردا می خورد اما یک روایت تلنگر بشود به آن عمل کنیم برای ما کافی است.
می گویند شیطان آمد محضر موسی کلیم الله یا موسی من چند نصیحت دارم ولی خیلی می ترسم از بیانش. فرمود چرا؟ گفت یا موسی می ترسم بروی به قوم خودت نصیحتم را بیان کنی. فرمود بگو درستش می کنیم.
شیطان شروع کرد به نصیحت کردن چندتا نصیحت ناب بدرد بخورش را به موسی بیان کرد هنوز تمام نشده موسی فرار کرد به سمت قوم خودش. یا موسی کجا می روی؟ می خواهم نصیحت هایی که گفتی به قوم خودم بگویم تا بلکه رستگار بشوند
روایت اینست: کَتَبتُ إلى أبی مُحَمَّدٍ به امام عسکری نامه می نویسد أشکو إلَیهِ الفَقرَ از فقر شکایت می کند.
همه ی ما دچار مشکلات اقتصادی هستیم فقط کم مانده از دست اقتصاد داغان به جان هم بیوفتیم و شکم همدیگر را بدریم.
انقدر ما فقیریم که حتی زبان شکرِ نعمتِ داشته را هم نداریم بگوئیم خدایا تو خواستی این قلیل نعمت هم از طرف توست لیاقت شکر را به همه ی ما عطا کن.
شخصی است بنام نظرعلی طالقانی یکی از علمای در زمان ناصرالدین شاه. طلبه ی فقیری بوده گفتند انقدر فقرش طوری بوده شب می رفته دور و بر حجره های طلبه ها می گشته پس مانده غذاها را می گرفته شکم خودش را سیر می کرده.
یک روز به ذهنش می رسد برای خدا نامه بنویسد. نامه هم در موزه گلستان تهران  موجود است.
نامه تمام می شود می رود به مسجد امام در بازار تهران در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه!
فردای صبح ناصرالدین شاه با دربار می خواسته به شکار برود از کنار همین مسجد رد می شود یک وقت باد تندی شروع می کند به وزیدن نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند دستور می دهد کاروان به کاخ برگردد. پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، نظرعلی به کاخ میاد. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:نامه ای که برای خدا نوشته بودند، خدا بما حواله فرمودند ما باید انجامش دهیم
امام عسکری هم پاسخ می دهد إنَ اللّه َ عزّ وجلّ یُمَحِّضُ أولِیاءَنا إذا تَکاثَفَت ذُنوبُهُم بِالفَقرِ فقر دلیل دارد هرگاه گناهان دوستان ما انبوه مى شود ، خداوند با فقر گناهانشان را کم می کند.
البته همه اش برای گناه نیست اهل بیت هم دچار مشکلات می شدند فکر نکنیم برای گناه است
یک روایت از امام کاظم دیدم که فرمودند وقتی محبین ما شیعیان ما دچار گناه می شوند خداوند ما معصومین را مخیر می کند به دو چیز که ما یک چیزش را به جان می خریم.
1.یا شیعیان دچار غذاب بشوند ما راحت باشیم
2.یا ما عذاب ببینیم شیعیان راحت باشند ولی ما دومی را انتخاب می کنیم.
پس یک دلیلش خطاست یک دلیلش تلنگر است خدا قصد درمان من را دارد هر کسی که فقیر می‌شود؛ باید این را برای خود (نه دیگران) بشارت بداند؛ یعنی مورد عنایت است.
خدا می خواهد دعایش را صدایش را بشنود

مسجد امام حسن عسکری علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
برای میلاد رسول الله چند نکته است که توجه داشته باشید:
1.با میلاد پیامبر پرونده نبوت و سلسله أنبیاء برای همیشه بسته می شود.
2.تمام أنبیاءبشارت آمدنش را به پیروان‌شان داده بودند اینکه ما کتب تحریف شده ای از پیامبران داریم یک علتش همین مساله است که نام رسول الله و وجود ائمه معصومین در کتب انبیاء سلف بوده
بطور مثال در بین اناجیل مسیحیت یک انجیل است که خیلی نزدیک به بیانات حضرت عیسی است که شخصی بنام برنابا آن را جمع آوری کرده این کتاب تاریخی شنیدنی دارد زمانی که کتاب جمع آوری شد چند سالی به دستور یکی از پادشاهان مفقود شد بعد از مرگ پادشاه آن را پیدا می کنند دلیل مفقود شدنش اینست که نام رسول الله در آن کتاب بود
اگر می شد آیاتی از این کتاب می خواندم که اما چون فرصت نبود نتوانستم آیاتی جمع آوری کنم
3.برای زمان میلاد رسول اکرم دو نظریه موجود است 1-روز 17ربیع طبق نظر مذهب تشیع 2-روز12ربیع طبق نظر مذهب اهل سنت.
زمان میلاد پیامبر اهمیت آنچنانی ندارد اما چیزی که مورد اهمیتست اتفاقاتیست که در زمان میلاد رخ داده که جهان اسلام مطالب زیادی را در کتب تاریخ خود نقل کردند
الف :بسته شدن درهای آسمان بر ابلیس
مرحوم إبن شهر آشوب در کتاب مناقب آل أبی طالب،ج1وعلامه مجلسی در بحار الأنوار،ج15از امام صادق نقل می‌کنند:
ابلیس به 7 آسمان می‌رفت و أخبار 7 آسمان را می گرفت. وقتی نبی مکرم متولد شد، تمام درهای آسمان به روی ابلیس بسته می شود.
طبق روایات بعد از انبیاء و ائمه تا امام حسن عسکری خداوند دو عالم دهر بر روی زمین قرار داده  
یکی امام زمان ارواحنا له الفداست و یکی شیطان است که تمام انبیاء از شیطان چند نکته یاد گرفتند و یک وقتی پیامبر از معراج آمد شیطان آمد محضر رسول الله در فلان طبقه آسمان رفتی؟ فرمود بلی در همان طبقه کنار یکی از ستون ها منبری دیدی فرمود بلی ولی در تعجبم که منبر چرا آتش گرفته بود؟ عرض کرد یا رسول الله من بالای آن منبر می نشستم و برای ملائک درس اخلاق می گفتم
وقتی نبی مکرم متولد شد، تمام درهای آسمان به روی ابلیس بسته می شود. ابلیس می دانداین مساله سری است عالم است به احوالات عالم
ابلیس به زمین آمد وقتی به مکه رسید با نوری مواجه شد که از مکه به سمت آسمان تلالو می شود.
از جبرئیل سؤال کرد:چه خبر است؟
جبرئیل فرمود: محمد بن عبد الله به دنیا آمده.
که در روایات است در ولادت رسول الله ابلیس فریاد زد.
ب : فرو ریختن ایوان کسری
إبن کثیر دمشقی سلفی در کتاب البدایة و النهایة ج2علامه مجلسی در بحار ج15بحث می‌کنند وقتی پیامبر به دنیا آمد در زمین چنداتفاق افتاد علامه مجلسی 3اتاق را بیان می کنند ابن کثیر7اتفاق که یکی از آنها 14کنگره ایوان کسری که بزرگترین کاخ سلطنتی زمین است فرو می ریزد
ج. گفتن شهادتین توسط پیامبر اکرم
إبن هشام از مورخان بنام أهل سنت در کتاب السیره النبویة، جلد 1 نقل می‌کند:
حضرت آمنه می‌فرماید وقتی پیامبر به دنیا آمد دست به طرف آسمان بلند کرد و شهادتین را بر زبان جاری کرد
د : افتادن بت‌های کعبه
إبن شهر آشوب در مناقب آل أبی طالب، جلد 1، از أمیر المؤمنین نقل می‌کند:
وقتی پیامبر اکرم متولد شد، تمام بت‌هایی که در کعبه آویزان بود، بر زمین افتادند و مردم صدایی را بدون منادی شنیدند که آیه ی شریفه وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا می خواند.


مکان: مسجد امام حسن عسکری ع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

نزدیک شهادت امام حسن عسکری هستیم یکى از مهمترین انتظارات ائمه مخصوصاً امام حسن عسکرى علیه السلام از شیعیان اینست که از نظر رفتار و اخلاق طوری باشد که در بین جامعه بشرى و مسلمانان الگو و نمونه باشد که اگر مردم آنها را دیدند با افتخار بگویند اینها شیعیان علی و امامان معصوم هستند، اینها تربیت شده مکتب اهل بیت هستند.

امام عسکری از ما شیعیان درخواست می کند:

اِتَّقُوا اللّهَ مراقب این باشید که از درگاه خداوند دور نشوید

وَ کُونُوا زَیناً زینت ما باشید باعث افتخار و سربلندی ما باشید که اگر شما را می بینند هم از دین تعریف کنند هم از بیان خدا و قران و پیامبر و ائمه هم از شما 

وَلا تَکُونُو شَیناً باعث ملامت و خواری ما نباشید که اگر کسی شما را می بیند دین زده نشود از خدا پیغمبر و ... بد و بیراه نگوید

جَرّوا اِلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ جاذبه داشته باشید که اگر با کسی برخورد می کنید حرفی می زنید نتیجه بگیرند که مکتب اهلبیت این حرف را زده است 

وَادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ دافعه نداشته باشید که وقتی کسی شما را دید بگوید اینها که دم از مکتب اهلبیت می زنند اینطوری هستند که نتیجه این بشود که  بگویند هم خدا دروغ می گوید هم کتاب خدا هم پیامبر هم امام


حرم شهدای گمنام 

بحثم را با دو نکته شروع کنم

نکته اول اینکه یکی از بزرگترین ویژگی های مهم عاشورا حضور و مشارکت بانوان آل الله بود که باعث شد قیام عاشورا جاودان بماند اگر ما برنامه امام حسین را به دو نیم تقسیم کنیم باید بگوئیم حرکت سیدالشهدا یک قیام رفت و برگشتی بود یعنی حرکت امام حسین در دو مسیر جریان داشت یک مسیر مدینه تا کربلا بود که با مردانشان به شهادت ختم شد مسیر دوم حرکت اسرا بود از کربلا تا شام و از شام به مدینه که با حرکت بانوان به استقامت ختم شد.

امشب شب پنجم ماه صفر منتسب است به شهادت حضرت رقیه خانمی که بعد از آزادی اسرای کربلا همین خانم با بودنش و دفنش در شام دودمان یزیدیان را به باد داد.

نکته دوم در ایام عزای حسینی، شبهاتی مطرح می شود که هر کدام نیاز به تحلیل دارد. از جمله شبهاتی که مطرح شده وجود دختری خردسال بنام «رقیه» در واقعه کربلاست.

1.نامش در هیچ کتابی نیامده است:

رسم اعراب است وقتی صاحب فرزند می شوند دو اسم برای او قرار می دهند در کنار  اسم اصلی اسم مستعار هم می گیرند که همان لقب و کنیه است رقیه کنیه و لقب این دختر است اسم اصلی ایشان فاطمه صغری است. اگر می گوئید اسم نیامده امام فرمودند اگر دختر داشته باشم اسمش را فاطمه می گذارم اگر پسر داشته باشم اسمش را علی اما در کتب مختلف می بینیم هر دو اسم هم بیان شده 50سند در اثبات این مساله نوشتند ولی ما از دو سه کتاب مطلب بیان می کنیم

1.مَعالِی السّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن که کتاب مقتل هم هست و کتاب ضعیف استکانت للحسین(ع) بنت صغیره ....تسمی رقیه تعبیر تسمی رقیه همانست که گفتیم«رقیه» نام اصلی نیست کنیه و لقب است.

2و3.مقتل الحسین و احقاق الحق در مورد وداع آخر امام حسین با اهل حرم می نویسندثُم نادی یا اُم کُلثومَ، وَ یا سَکینهُ، و یا رقیه، وَ یا عاتِکَهُ وَیا زینب، یا أهلَ بَیتى علیکنّ مِنّى السَّلامُ ما با این سه کتاب اینکه اسم رقیه نیست را رد می کنیم

2.حضرت رقیه حرمش در شام نیست

جواب این شبهه را با یک مثال عرض کنم چند سال پیش شایعه ای اتفاق افتاد فلان درخت بخاطر عزای حسینی خون گریه می کند در نکای خودمان حتی در گلزار شهدای روستا هم بود حتما یادتان است مخصوصا خانم ها درخت را دخیل بستید دورش می نشستید زیارت عاشورا می خواندید روضه خوانی می کردید گریه می کردید مریض میاوردید که درخت شفا بدهد...بدون اینکه فکر کنیم درخت نه خداست نه پیغمبر است نه امام است نه امام زاده ولی خدا... سوال چرا دور این درخت کسی ضریح درست نکرد چرا ما مثل امامزاده ها برای یا ندرخت اتاقک و بارگاه درست نکردیم؟ چون آخر متوجه شدند خون نبود شیره های درخت بود چه شد این یک شایعه بود و خرافات که درخت در عزای امام حسین عزادارست.

بعضی ها می گویند زیارتگاهی که در سوریه است آن برای حضرت رقیه نیست ما هم می گوئیم چشم اما بیائیم عقلی از کتاب هم نمی خواهم بیان کنم ما مثال درخت رو زدیم وقتی به این نتیجه رسیدیم که درخت شفابخش نیست نه مریض را شفا می دهد نه دردی را دوا می کند یک جایگزین برایش گذاشتیم و آن اول امامزاده دوم شهدا سوم اولیاء اللهی که در این مزار دفن هستند بعد اموات ما از آنها خواستیم بعضی ها گرفتند بعضی ها هنوز نگرفتند وقتی من بیایم بگویم اینجا مزار رقیه بنت الحسین نیست بگویم زیارتگاه چه کسی است؟

شما هرکجای عالم بروی بگوئی زیارتگاه رقیه بیت الحسین کجاست می گویند سوریه بروی سوریه یک تاکسی دربست بگیری بگوئی مرا ببر زیارتگاه رقیه بنت الحسین می برند همانجا که منتسب است به ایشان

از سال61که ایشان به شهادت رسید همینجا خرابه بود کسانی که به سوریه رفتند کاروان به آنها هم گفتند و دیدند در کنار حرم این دختر خانم کاخ یزید است شکوهی که این بارگاه دارد را که قبلا خرابه بود شما تصور کنید با شکوهی که قبلا کاخ بود الان خرابه شد اگر شما قائل به این هستید که حرم حضرت رقیه خرافات است برای خودتان سوال نشد که امکان ندارد خداوند به این خرافه که حرم حضرت رقیه باشد این همه جلالت و عظمت و کرامت عنایت کند مصداق آیه شریفه تعز من تشا و تذل من تشا در همه حال امکان دارد کاخ یزید با آن همه عظمت شد خرابه آن خرابه با آن همه خفت و خاری شد بارگاه.


حسینیه روستای سیاوشکلا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین


همه می دانید امام باقر 4ساله بودند که حادثه کربلا را دیدند چهل منزل از کربلا به کوفه و شام، آمدند در شام مورخین نوشتند اهل بیت در مجلس یزید هر چه یزید می گوید حضرت زینب امام سجاد  جواب می دهند یزید عصبانی می شود امام سجاد جواب می دهد می گوید چرا من با تو حرف می زنم حضرت زینب جواب می دهد می گوید چرا من با تو حرف می زنم.

در اطراف یزید مشاوران نشسته بودند، یک مشورتی کرد به نظر شما من چه کنم با اینها؟! کوچک و بزرگشان بمن جواب می دهند.

مشاوران بالاتفاق گفتند ناراحت نباشید، مسئله ی مهمی نیست، ما 72نفر را در کربلا کشتیم، شما فقط یک دستور صادر کنید 84 زن و بچه را هم در شام می کشیم،یزید دستور قتل می دهد از اهل منبر همه شنیدید. 

اما یک مساله تازگی دارد امام باقر در این سن اولین قیام خودشان را شروع کردند 2نکته فرمودند. 

نکته اول یزید تو شبیه فرعون در قرآن هستی و مشاوران تو هم حکم مشاوران فرعون را دارند زمانی که موسی و هارون برای خدامحوری کردن جامعه به کاخ فرعون آمدند فرعون یک مشورتی با مشاوران گرفت که أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی موسی و هارون خدایی من را زیر سوال بردند مشاوران هم بالتفاق گفتند قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِین فرعون این مساله ای نیست اینها ساحر هستند معجزات موسی از ید بیضا و عصا هم سحر است یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ ما یک فراخوان می زنیم ساحران شهرهای مختلف جمع شوند سحر موسی را باطل می کنیم. 

نکته دوم بین مشاوران تو مشاوران فرعون دو فرق است فرق اول اینکه یزید! در مجلس فرعون یک نفر هم نگفت که موسی  را به قتل برسان، هارون را به قتل برسان، همه گفتند قَالُوا أَرْجِهْ مهلت بده، ولی مشاوران تو همگی بالاتفاق فرمان به قتل ما دادند فرق دوم اینکه مشاورین فرعون هر بدی که داشتند حرام زاده نبودند، ولی مشاوران تو حرام زادگان هستند آیه قرآنست قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ کسانی که ادعای پاکی می کردند ادعای مومن بودن می کردند انبیاء را کشتند اهلبیت انبیاء را کشتند.

فرمود پیغمبران را پیغمبرزادگان را جز حرام زاده ها فرمان قتل نمی دهند و نمی کشند اینها نسل پیامبر هستند در زیارت عاشوراست اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ حضرت امام صادق ‌علیه السلام مى‌فرمایند: دشمنان اهلبیت سه علامت دارند که یک علامتش ولدالزنا بودن است

همه کسانى که به نوعى در قتل امام حسین علیه السلام شریک بوده اند ولد الزنا بوده اند.


حسینیه روستای سیاوشکلا

کسی که بتواند محبوب دل امام و خداوند بشود و محبت این عزیزان را بدست بیاورد نه تنها در دنیا بلکه فردای قیامت به بالاترین جایگاه و درجه دست پیدا می کند.

درکربلا جون غلام سیاه سیدالشهدا که امام باقر از پدرشان روایت فرمودند: هنگامی که مردم برای دفن شهداء حاضر شدند، جسد جون را بعد از ده روز یافتند که بوی مشک به مشام میرسید

شهید حمید محمودی ۱۶ ساله بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود. یه نوار روضه متحولش کرد و بلند شد رفت جبهه تا گذشته خودش رو جبران کنه.

یه روز به فرمانده‌ گفت: من از بچگی حرم امام رضا نرفتم، می‌ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم، ۴۸ ساعته اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی وصیت نامه‌اش نوشته بود:در راه برگشت از حرم امام رضا توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همین‌طور ادامه بدهی خودم میام می‌برمت…

اگر انسان بخواهد ابراز محبت کند نسبت به هلبیت رسول الله چکار باید کند؟

اولین ابراز ارادت اطاعت نسبت به معصوم است

امام صادق در زمان وفات عبدالله بن ابی یعفور نامه‌ای به مفضل نوشته‌اند: در عصر ما هیچ‌کس مانند او از خدا و رسول و امامش اطاعت نکرد

دومین مورد اینست که همه جای زندگی ما شعار اهلبیت باشد 

تَزاوَروا وَ تَلاقُوا وَ تَذاکرُوا وَ احیَوا اَمرَنا امام صادق علیه السلام فرمود: به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را (کنایه از حکومت و رهبری) زنده کنید. اینطور نباشد ایمان ما فصلی باشد 

اینکه ما مسلمانیم ما شیعه ایم تمام نشد؟نه خیلی از مسلمانها بودند که راهشان از اهلبیت جدا شد.عمرسعدها شمرها طلحه و زبیرها

روایت از امام کاظم که به یکی از صحابی خودشان فرمودند از خدا دو چیز بخواهید یک مساله اینست که دعا کنید دین ما فصلی نباشد اللهم لا تجعلنی من المعارین.

سومین مورد همراه بودن در مصائب و شادی های اهلبیت است

روایت است امام رضا می فرماید پدرمان را از روز اول محرم تا روز دهم اصلا شاد نمی دیدیم بعد از ده دیگر واویلا بود مصیبت و گریه پدرم شروع می شد.

روایت است شیعیان ما کسانی هستند که در مصیبت ما عزادار و در شادی های ما شاد باشند.

در مورد عزای سیدالشهدا روایات فراوان است ساده ترینش اینست که اگر در مصیبت امام حسین گریه هم نمی گیرد به دروغ خودتان را شبیه گریه کننده ها قرار بدهید

کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلی مُصابِ الْحُسَینِ شهدا رزق شهادت را در گریه بر امام حسین گرفتند ما هم عاقبت بخیری خودمان را در این گریه ها بگیریم.

حاج حسین کاجی تعریف می کرد: با یکی از رزمنده ها می خواستیم جایی بریم؛ تا سوار موتور شدیم، گفت: حسین روضه بخون. هرچی بهونه آوردم، زیر بار نرفت. گفت: حسین! من چند شب دیگه مهمون امام حسین هستم. می خوام به آقا بگم: همه جا برات گریه کردم. شب، روز، ظهر، خلوت، جلوت، توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین؛ فقط مونده روی موتور گریه کنم.


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از اتفاقات مهم برای جهان اسلام  25ذی الحجه نزول سوره مبارکه هل اتی است 

سوره هل اتی از چند بخش تقسیم می شود

بخش اولش بحث از انسان است

هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ...در مورد روزگار انسان 

إِنَّا خَلَقْنَا... در مورد خلقت انسان 

إِنَّا هَدَیْناهُ... در مورد هدایت انسان 

إِنَّا أَعْتَدْنا...در مورد عذاب انسان 


نکته مهم اینجاست خداوند در این آیات انسان را مخاطب قرار می دهد با انسان‌ معاهده می کند


بخش دومش وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ...که تمام مفسرین شیعه و سنی می گویند در فضایل اهل بیت است یعنی انفاق علی ع و فاطمه زهرا بما مقام معظم رهبری در تفسیر این‌ ایه می فرمایند می خواهند راه و رسم زندگی راه و رسم کمک به هم نوع را یاد بدهند... 

اشاره فقط به عبارت اول کنم یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ: نکته ای را اقای قرائتی در تفسیر این عبارت‌ می گوید اطعام و انفاق زمانى ارزش دارد که شى‌ء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد.


شما ببینید امیرالمومنین و فاطمه 3 روز به نذر سلامتی روزه هستند حسنین چند روز بیمارند این دو عزیز افطار خودشان را به فقیر مسکین یتیم می دهند


مکان:مسجدالرسول ص شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از رویدادهایی که در تاریخ جهان اسلام اتفاق افتاد که مبنایش حقانیت اسلام  و حقانیت شیعه است مباهله است.

در روز مباهله چند اتفاق می افتد که لازم است خیلی به آن توجه بشود:

یکی از اتفاقات نزول آیه تطهیر است إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً قبل از مباهله پیامبر عبا به دوش انداختند امیرالمومنین فاطمه زهرا حسنین را زیر عبا قرار می دهند می فرمایند وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیتی وَخاَّصَّتی خدایا اینها اهلبیت من هستند و خاص ترین افراد بعد از من

یکی از اتفاقات نزول آیه ولایت است إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ که امیرالمومنین در حال رکوع نماز به فقیر انگشتر زکات می دهد

یکی از اتفاقات محاجه پیامبر با مسیحیان نجران است که چون همه اهل مطالعه اید الحمدلله لازم به بیان مطلب نیست. و بخاطر همین مساله آیه نازل می شود فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ

نکته‌ی مهم در باب مباهله اینست: عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد.


مکان:مسجدالرسول ص شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین‌ و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در کتاب بحار ج۷۸ و تحف العقول روایتی از امام‌ کاظم است‌ که‌ در هر عصری خصوصا عصر حاضر که‌ عصر معصیت‌ خفا و علن‌ هست‌ خیلی قابل استفاده‌ و کاربردی است

اِستَحیوُا مِن‌اللهِ فی سَرائِرِکُم کما تَستَحیوُنَ مِنَ النّاسِ فی عَلاِنَیِتکم.

همان گونه که در ظاهر از مردم حُجب و حیا می‌کنید در خلوت و نهان نیز از خدا شرم داشته باشید. 

توضیح: انسان اگر از کار زشت‌ تنفر داشته باشد از انجام‌ آن‌ خودداری نی کند که اگر تداوم‌ پیدا کند برای او ملکه می شود به این‌ تنفر میگن شرم و از خودداری عمل میگن حیا.

ن۱.طبق روایت‌ از امیرالمومنین اوج حیا جایی است‌ که‌ انسان‌ از خودش شرم‌ کند حالا خدا بماند

ن۲.طبق روایت‌ از امام‌ کاظم ایمان‌ سرچشمه حیاست‌ و کسی که حیا ندارد ایمان‌ ندارد و کسی که ایمان‌ ندارد حیا ندارد یعنی اگر یکی از بین‌ برود دیگری هم‌ از بین‌ می رود

ن۳.در سه مورد نباید حیا کرد:

۱-خدمت‌ کردن‌ به مهمان

۲-بلند شدن‌ برای احترام‌ والدین‌ و استاد

۳-گرفتن‌ حق هر چند کم باشد


ان‌ شاءالله تلخی گناه در قلوب ما‌ افزوده بشود ان‌ شاءالله صفت حیا در زمان‌ و مردان‌ دختران‌ و پسران‌ ما‌ بیشتر از پیش پرورش پیدا کند 


سخنرانی مابین‌ نماز مغرب و عشا

مکان مسجدالرسول ص نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خداوند در قرآن، اهل تقوا را کسانی می داند که در موقع فتنه ها، بصیرت دارند. 

إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون 

جهان اسلام بعد از شهادت پیامبر دچار این موضوع شد که با بی بصیرتی مردم ضربات سنگینی به پیکره اسلام و معصومین وارد شد.

یکی از بی بصیرتی های مسلمانان بحث سقیفه است

انصار دنبال خلافت امیرالمومنین بودند مهاجرین دنبال خلافت ابوبکر و نتیجه ی این بی بصرتی و این فکر این می شود که این دو گروه توجیهشان اینست ما دست به این کار زدیم تا اسلام منحرف نشود.

مساله انحراف اسلام ابتداءا از غدیر شروع شد و ترور پیامبر که جای بحث دارد و بعد شهادت، پیکرپیامبر که سه شبانه روز در زمین بود نگذاشتند تشیع بشود که این هم جای بحث دارد و نکته ی دیگر این بود که انصار خودشان را بخاطر مهاجرین کنار می کشند تا مهاجرین بواسطه تحریک آنها پیروز میدان بشوند.

یکی دیگر از بی بصیرتی ها آنجا بود که امیرالمومنین به اتفاق اهلبیت به خانه انصار و مهاجر می رفتند ماجرای غدیر را گوشزد می کردند اما کسی نبود اقدام عملی نسبت به ولایت امیرالمومنین داشته باشد که بخاطر همین بی اعتنایی و بی بصیرتی حمله به بیت ولایت شروع می شود درب خانه به آتش کشیده بشود مسمار به سینه برود بازو شکسته بشود و و و ... حالا کاری نداریم که این مسائل در منابع و تاریخ اهل سنت هم بیان شده و خودشان یا انکار می کنند یا طفره می روند که ابن ابی الحدید معتزلی شارح نهج البلاغه می نویسد استادم گفت از زبان من قضیه سقط شدن محسن را نقل نکن.

یکی دیگر از بی بصرتی هایی که باعث شهادت حضرت فاطمه شد غصب فدک بود که این مورد برای محدود کردن خاندان رسالت انجام شد که بروید خطبه فدکیه حضرت زهرا را بخوانید که اگر فرصت بود گوشه ای را تفسیر می کردم. در زمان اتفاق این موضوع همه ی مهاجرین و انصار حاضر بودند ولی حضرت زهرا را لایق دفاع خود نمی دانستند که فقط یک زن بنام ام ایمن حاضر به دفاع شد که این دفاع هم رد شد.

اینها گوشه ای از بی بصیرتی مردم زمان بعد از رسول الله بود که اگر چشم بصیرت خیلی ها علی الخصوص انقلابیون ما باز باشد تاریخ تکرار می شود شبیه همین بی بصیرتی نسبت ائمه دیگر اتفاق می افتد تا می رسد به ما و به ولایت فقیه که ما هم بی تقصیر نیستیم نسبت به مسائل گوناگون ولایت.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا 28دیماه 99

بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم

الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌ و صلی الله علی محمد‌ و آله‌ الطاهرین

نقل است آمدند محضر رسول الله که یا رسول الله از فضائل دخترت فاطمه سلام الله برایمان بگو.

فرمودند روز قیامت‌ دخترم فاطمه سلام الله وارد محشر می شود که وارد جزئیات نمی شوم‌ که چطوری وارد می شود. خداوند ندا می دهد اهل محشر چشمان خودتان‌ را ببندید‌ یک تعبیر این ندا می تواند این باشد که اهل محشر تحمل نور حضرت زهرا سلام الله را ندارند. 

ندا می دهد یا فاطمه هر چه می خواهی بگو من برآورده می کنم. فرمود خدایا من بین مرا از آتش غضب خودت نسوزان. خداوند می فرماید قبل از خلقت زمین و آسمان قسم خوردم‌ دوستان‌ فاطمه را به آتش نسوزانم.

یکی از فضائل دیگر حضرت زهرا سلام الله علیها مقام شفاعت است در دعای توسل می خوانیم‌ یا وجیهه‌ عندالله‌ شافعی لنا‌ عندالله

نقل است از عالمی عارفی اهل دلی سوال‌ کردند شب اول قبر امیدتان‌ به چه‌ کسی است‌؟

فرمودند امید من‌ به ولایت‌ و شفاعت‌ حضرت‌ زهراست.

بخاطر چی امید ما‌ به ولایت‌ حضرت‌ زهراست‌؟ بخاطر اینکه‌ امامت‌ و ولایت‌ از فاطمیه شروع‌ شد بخاطر اینکه اولین‌ کسی که‌ خودش‌ را فدای ولایت‌ کرد حضرت‌ زهراست.

روایت‌ از امام‌ باقر است‌ اهل‌ بهشت‌ موقع‌ ورود به بهشت‌ پشت‌ درب‌ می ایستند‌ خطاب‌ می آید چرا وارد بهشت‌ نمی شوید؟

پاسخ‌ می دهند‌ می خواهیم‌ مقام‌ محبین‌ فاطمه‌ سلام‌ الله علیها مشخص بشود.

خطاب می رسد کسانی که‌ بفاطمه‌ زهرا خدمت‌ کردند وارد بهشت‌ بشوند.

خدمت‌ بحضرت‌ زهرا سلام الله علیها چیست؟ یکی هم‌ سو‌ شدن‌ با ایشان‌ است در اخلاق رفتار زندگی و سیاست. و ایشان‌ را الگو‌ برای خودمان‌ قرار بدهیم که‌ امام‌ زمان عج‌ الله فرمودند‌ الگوی من‌ حضرت‌ زهراست‌.

ان‌ شاءالله این‌ عرض ارادت‌ بتواند‌ خدمت‌ به حضرت زهرا سلام الله علیها باشد و همه‌ ی ما مشمول‌ دعا‌ و نگاه‌ حضرت زهرا سلام الله علیها باشیم.

مجلس خصوصی ۹۹/۱۰/۲۸


بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم

الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌ و صلی الله علی محمد‌ و آله‌ الطاهرین

تاریخ‌ بشر‌ عبادتهای گوناگونی از عبادات‌ انبیاء‌ ائمه‌ اولیاء الله و ... را در خود‌ ثبت‌ کرد که‌ در بین‌ این‌ عبادتها‌ عبادت‌ حضرت‌ زهرا بی نظیرترین‌ عبادتهاست‌.

در روایت‌ از معصوم‌ است‌ که‌ می فرماید ما‌ کان‌ فی هذه‌ الامه‌ اعبد‌ من‌ فاطمه‌ در تمام‌ دنیا عابدتر از فاطمه‌ علیها‌سلام‌ نمی توان‌ پیدا‌ کرد.


دو نمونه از‌ عبادت‌ حضرت‌ که‌ ان‌ شاءالله  مورد توجه‌ قرار بگیرد:

۱.امام‌ حسن‌ مجتبی علیه‌ السلام‌ نقل می کنند‌ در شب جمعه‌ ای دیدم‌ مادرم‌ تا‌ صبح‌ مشغول‌ عبادت‌ و ذکر و دعاست‌ در دعایش نام‌ تک تک‌ همسایه‌ ها‌ را می برد برایشان‌ دعا می کند.

سوال‌ کردم‌ چرا برای خودتان‌ دعا‌ نمی کنید؟

فرمودند‌ حسن‌ جان‌ اول‌ همسایه‌ و بعد اهل‌ منزل.

۲.در روایتی که‌ بیان‌ شد ما‌ کان‌ فی هذه‌ الامه... ادامه‌ روایت‌ عبارتی دارد قابل توجه‌ کانت‌ تقوم‌ حتی تورم‌ قدماها‌ آنقدر عبادت‌ می کرد پاهای حضرت‌ ورم‌ می کرد.


با توجه‌ به این‌ دو روایت‌ انتظاراتی از حضرت‌ نسبت‌ به ما‌ وجود‌ دارد:

انتظار اول مراقبت‌ از همسایه است بفکر همسایه است‌.

پیامبر می فرماید آنقدر جبرئیل از حق همسایه‌ برایم‌ می گفت‌ فکر می کردم‌ همسایه باید از همسایه ارث‌ ببرد

انتظار دوم‌ عبادت‌ است‌.

عبادت‌ ما‌ رفع‌ تکلیف است‌ این‌ نباید‌ نباشد بله‌ چون‌ خداوند واجب‌ کرده انجام‌ می دهم‌ این‌ خوب است‌ اما‌ زیاد‌ فایده ندارد.

عبادت‌ ما‌ چطوریست؟ برای ترس از عذاب است‌ یا رسیدن‌ به بهشت این‌ فایده ندارد.

فایده این‌ عبادت‌ واجب کجاست؟ جایست که‌ همراه‌ با تقرب‌ بخدا‌ باشد.

روایت‌ است‌‌ اهل‌ عبادت‌ سه دسته‌ هستند‌  که بهترین‌ عبادت‌ آنست‌ که‌ تقرب‌ باشد برای خدا باشد.

روایت‌ است‌ جبرئیل‌ به پیامبر نازل شد حامل‌ ابلاغ‌ سلام‌ از طرف‌ خداست‌ به فاطمه و فرمود‌ هر چیزی بخواهد‌ من‌ مستجاب‌ می کنم.

حضرت‌ زهرا فرمود‌ چیزی نمی خواهم ‌جز دیدن‌ خدا به تعبیری تقرب‌ بخدا.


ان‌ شاءالله همه‌ ی ما‌ مشمول‌ دعای خیر اهلبیت‌ علیهم‌ السلام‌ خصوصا‌ حضرت‌ زهرا‌ قرار بگیریم


مکان مسجد امام‌ حسن‌ مجتبی نکا۹۹/۱۰/۲۷

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمبن و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

امام هادی در زمان عمرشان نسبت به دین اعتقادات بیکار ننشستند و برای تبلیغ دین و معرفت دینی و اعتقاد خصوصا امامت دست به یک سری اقدامات زدند:

یکی از اقدامات امام هادی ایجاد آمادگی فکری شیعیان برای عصر غیبت بود که طوری مردم آمادگی پیدا کنند که اگر امام معصوم حضور فیزیکی نداشت منکر امام نشوند شیخ صدوق روایتی نقل می کند که شخصی آمد محضر امام هادی از جانشینان امام سوال کرد. فرمود الخلف من بعدی ابنی الحسن جنشین بعدی من فرزندم حسن است فکیف لکم امام نمی دانم شما با فرزند او چکار می خواهید انجام دهید؟ سوال کرد یابن رسول الله نگرانی شما چیست؟ فرمود لعلکم لا ترون شخصه نگرانی من آنجاییست که کسی از شما او را نخواهد دید. 

یعنی الان من در کنار شما هستم اما شما چطوری می خواهید با فرزندم حسن و فرزند او طی کنید؟

روایات خواندند در مورد فرزندشان و امام زمان تا مردم آمادگی داشته باشند ارتباط خودشان را با مردم کم کردند تا مردم آمادگی پیدا کنند با غیبت امام زمان.

این یک اقدام. اقدام بعدی این بود که وکلایی برای امام غائب انتخاب کنند که اگر امام حضور فیزیکی ندارد لااقل وکلا باشند وکلای عام یا وکلای خاص. 

الان که امام در حضور ما نیست فرمودند به روات حدیثنا مراجعه کنید که یک سری خصوصیت دارند اینها وکلای عام هستند وکلای خاص فقط همان پنج نفری بودند که امام هادی از زمان خودشان انتخاب کردند تا قبل از غیبت کبری امام که در مورد وکیل آخر فرمودند بعد از تو وکیلی معرفی نخواهد شد تو هم حق معرفی نداری.

وقتی ارتباط امام با مردم کم شد زمینه سازی کردند که مردم در زمان غیبت به وکلا مراجعه کنند اینکه امام نمی تواند مردم را تربیت کند کسانی از طرف امام باشند هم برای تربیت مردم هم برای پاسخگویی به مسائل شخصی و اجتماعی.

اقدام بعدی امام هادی این بود که مقام ولایت را بخوبی توانست برای مردم زمان خودش و زمانهای ما بعد الی یوم القیامه تبیین کند.

یکی در زیارت جامعه کبیره که شناسنامه عمیق ائمه معصومین است که مرحوم علامه مجلسی می فرماید زیارت جامعه کبیره دارای بهترین سند عمیق ترین مفهوم و صحیح ترین الفاظ و بلیغ ترین معنا عالی ترین شان است که بالاتر از این زیارت در باب معرفت ائمه نمی تواند باشد.

یکی در زیارت غدیر است که امام هادی زیارت امیرالمومین در روز غدیر را به راوی یاد دادند بیش از 150منقبت از مناقب حضرت در آن است.



خدایا عیدی ما را فرج امام‌زمان قرار بده

خدایا عیدی همة ما را نابودی دشمنانمون قرار بده

عیدی همة ما را سلامتی رهبر عزیز و مردمون قرار بده

عیدی ما شفاعت ائمه معصومین قرار بده


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

کپی برداری مطالب با ذکر منبع بلا مانع می باشدیکی از ماندگار ترین و مفیدترین و هدایتگرانه ترین گنجینه های معنوی که می تواند برای انسان باشد وصیت هاست که در روایت آمده است اگر کسی بدون وصیت نامه بخوابد و بمیرد از مسلمانان نیست بعضی ها فکر می کنند انسان باید مال داشته باشد تا وصیت نامه بنویسد نخیر وصیت نامه های معنوی و اخلاقی هم یک وصیت است آن هم بعنوان یک هدایتگر برای طریق زندگی که نسل آینده هم می توانند از آن استفاده کنند.

شما وصیت های اهلبیت را ببینید وصیت شهدا را ببینید وصیت علما را ببینید بعنوان یک دستورالعمل اخلاقی از آن استفاده می شود و به آن نگاه می شود.

اگر از درجه ای که آنها دارند شما ساقطشان هم کنید بعنوان یک انسان عادی وصیت می کنند و وصیتشان چون دلنشین است قابل عمل است حالا شما اگر بعنوان مقام پیامبر مقام امام مقام عالم مقام شهدا ببینید که دیگر جای خود دارد.

چون شهادت امام باقر است ما گوشه هایی از وصیت امام باقر را بیان کنیم که ان شاء الله هم گوینده عامل باشد و هم شنونده:

آمد محضر امام باقر نصیحت خواست امام سه جمله فرمودند که بحث این جلسه ما باشد:

1.اوصیکَ بتقوی اللّه: یعنی تقوا را رعایت کن

عرب اگر دنبال نصیحت باشد می گوید اوصی یعنی وصیتم کن یا نصیحتم کن چیز دیگری نمی گوید.

همین جمله در قرآن بارها از طرف خدا بیان شده که تکرار مکررات این جمله یعنی اهمیت داشتن آن هم برای خداوند و هم برای آینده و حال انسان. اهمیتش کجاست؟

1.إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم-حجرات13

این آیه می خواهد بگوید اگر انسان دنبال برتری و کرامت است ملاک برتری و کرامت تقواست

2.هُدىً لِلْمُتَّقِینَ-بقره2

اگر انسان دنبال هدایت است و می خواهد هدایت بشود یا هدایت کند با رعایت تقواست

3.وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ-بقره282

اگر انسان دنبال علم آموزی است فقط با رعایت تقواست بخاطر همین در روایت است أَلْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللّه‏ُ فِى قَلْبِ مَنْ یَشآءُ یعنی علم نوری است که خداوند به هر قلبی که بخواهد می تابد و آن با خواست و رعایت تقواست

و نمونه های دیگر که در آیات وحی بیان شده است. پس اولین وصیت امام باقر رعایت تقواست.

2.و إیّاکَ و المِزاحَ فإنّهُ یُذهِبُ هَیبَةَ الرّجُلِ و ماءَ وَجهِهِ:از شوخی فرار کنید چون شوخی باعث بی آبرویی انسان می شود

البته در شوخی نکاتی است که منظور این روایت رعایت این نکات است و الا شوخی بطور کل مذموم نیست.

1-اگر شوخی می کنید در آن بیان حقیقت هم داشته باشید یعنی حرف خداوند باشد. 

پیامبر می فرماید اِنّی لَاَ مْزَحُ وَ لا اَقُولُ اِلاّ حَقّاً من اهل شوخی هستم ولی حق را هم بیان می کنم.

بعنوان نمونه پیامبر پیرزنی را مشاهده می کند به پیرزن می فرماید که پیرزن به بهشت نمی رود بیچاره با شنیدن این حرف ناراحت میشود بلال حبشی را می بیند می فرماید سیاه چهره ها هم به بهشت نمی روند بلال هم با شنیدن این حرف ناراحت میشود عباس عموی خودش را می بیند می فرماید پیرمردها هم به بهشت نمی روند.

یعنی سه گروه حق ورود به بهشت را ندارند پیرزنها سیاه چهره ها و پیرمردها.

بعد از چند دقیقه هرسه نفر را می خواند می فرماید خداوند این سه گروه را با بهترین چهره و جوانترین چهره در قالب جوانی در بهشت قرار می دهد. یعنی هم شوخی کردند و هم حقیقت گفتند.


2-اصل شوخی مزاح ممدوح است مذموم نیست امام صادق فرمودند مومن مون نیست مگر اینکه اهل دعابه باشد. سوال کردند دعابه چیست؟ فرمودند مزاح و شوخی

3-مزاح و شوخی از حد خودش نگذرد.

پیامبر فرمودند کثرَةُ المِزَاحِ یَذهَبُ بِمَاءِ الوَجهِ.

اگر کسی در مزاح زیاده روی کند آبروی انسان خواهد رفت.

طرف فحاشی می کند عیب دیگران را جلوی خودشس به دیگران می گوید آخر می گوید من شوخی کردم این شوخی نیست این توهین محض است و زیر سوال بردن شخصیت انسان است و بردن ابروی او.

آخرین نکته از این نصیحت اینست که امام فرمودند و علَیکَ بِالدُّعاءِ لإخوانِکَ بظَهرِ الغَیبِ

که در روایت است امام این فراز آخر را سه مرتبه فرمودند که در غیاب اهل ایمان برایشان دعا کنید

دعا چند قسم است: 

گاهی برای مسائل معنوی است

گاهی برای معنوی و آخرتی است

گاهی برای دنیاست 

همه ی اسن سه قسم یا برای خود انسان است یا برای دیگران که از بین این سه قسم بهترین دعا آنست که برابی دیگران باشد.

پیامبر اکرم فرمودند اگر می خواهید دعا کنید دعایتان را عمومیت بدهید و برای دیگران دعا کنید که اگر در حق دیگران دعا کنید هم دعایتان در حق خودتان مستجاب می شود و هم در حق دیگران


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین

روایتیست از امام محمد باقر علیه السلام که کمتر بیان می شود و برای ما در این ایام کاربردهای فراوانی دارد.قَالَ الباقر علیه السلام: ‏ أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِشَیْ‏ءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ یَبْعُدُ السُّلْطَانُ وَ الشَّیْطَانُ مِنْکُمْ  به شما خبری بدهم که اگر به آن خبر عمل کنید شیطان از شما دور بشود؟

فَقَالَ أَبُو حَمْزَةَ بَلَى أَخْبِرْنَا بِهِ حَتَّى نَفْعَلَهُ ابو حمزه عرض می کند: بله! بفرمایید تا بدان عمل کنیم.  

فَقَالَ علیه السلام عَلَیْکُمْ بِالصَّدَقَةِ فَبَکِّرُوا بِهَا فَإِنَّهَا تُسَوِّدُ وَجْهَ إِبْلِیسَ وَ تَکْسِرُ شِرَّةَ السُّلْطَانِ الظَّالِمِ عَنْکُمْ فِی یَوْمِکُمْ ذَلِکَ‏ فرمود: روز خودتان را با صدقه آغاز کنید هم شیطان روسیاه می شود و هم خشم سلطان بی اثر می شود.

نکاتی در این روایت وجود دارد که خدمت شما عرض می کنیم:

1. شیطان که معلوم الحال است اما ظلمش علی الدوام است.

2.در فرهگ اسلامیست صدقه شر ظالم و ظلم را کم می کند دفع نمی کند شما می بینید کسی صدقه می دهد همان روز تصادف هم می کند با خودش می گوید من صدقه دادم از بلا دور باشم چرا تصادف کردم؟ پس هم صدقه دادن بیخودی است و هم روایت دروغ است. نخیر شما صدقه دادی از بلا در امان باشی صدقه ندادی دفع بلا بشود امکان داشت در همان تصادف جان می دادی یا دچار خسارت شدید مالی می شدی اما صدقه شدت اینها را کم کرد اما از بین نمی برد. بلا قضای الهی است.

در ادامه روایت یک جملاتی را امام می فرماید که بدرد دنیای سیاست ما هم می خورد که سیاسیون و دولتی های ما باید توجه داشته باشند. ما هر چه از سیاسیون مملکت خودمان ضربه خوردیم بخاطر لودگی آنهاست چون براحتی با وعده خودفروشی می کنند بی غیرتی می کنند.

امام می فرماید وَ عَلَیْکُمْ بِالْحُبِّ فِی اللَّهِ وَ التَّوَدُّدِ  وَ الْمُوَازَرَةِ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّهُ یَقْطَعُ دَابِرَهُمَا یَعْنِی السُّلْطَانَ وَ الشَّیْطَانَ اگر در راه خدا محبت مودت در عمل صالح داشته باشد این کار سلطان و شیطان را ریشه کن می کند.

عبارت دوم امام باقر نیاز به دقت دارد عَلَیْکُمْ بِالْحُبِّ فِی اللَّهِ وَ التَّوَدُّدِ وَ الْمُوَازَرَةِ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ 

اینکه دشمن می خواهد نابود بشود نیاز به هزینه ی مالی نیست بله یک دشمن است اهل سوء استفاده است شما خوبی می کنید او سوء استفاده می کند و در آخر کاری می کند مجبورید با او مبارزه کنید این بحثش فرق دارد اما اصل شکست دشمن طبق روایت امام با سلاح محبت و مودت در راه خداست.

این دو مساله انقدر مهم است که امام باقر این دو را مهمترین وسیله و ابزار برای جنگ تن به تن با شیطان و سلطان بیان می کنند

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در تاریخ شهادت و کیفیت شهادت امام جواد علیه السلام روایات مختلف است یکی شهادت را پنجم ذی الحجه بیان شده است و یکی شهادت را آخر ذی القعده ولی در بین این دو قول مشهورترین روایت قول دوم است 

در مورد کیفیت شهادت هم همانطور که عرض شد روایات مختلف است که من فقط به قاتلین می پردازم نه نحوه به شهادت رساندن یک روایت نقل از ابن شهرآشوب است که بیان می کند غلام معتصم عباسی قاتل امام بوده یک روایت نقل از علامه مجلسی بیان می کند یکی از کاتبان معتصم عباسی قاتل امام بوده یک روایت نقل از علامه محمدحسین مظفر و شیخ عباس قمی است که بیان می کنند قاتل امام همسر ایشان ام فضل است. بهر حال باید تاریخ را بدانیم بفهمیم که چه کسانی با امام همراه بودند و چه کسانی از امام جدا بودند.

از منظر باورهای دینی امامت یک موهبت است و از این دیدگاه خداوند به هر کسی که شایسته ی این مقام باشد مقام امامت را عطا می کند حتی اگر آن شخص سنش کم باشد. درست است سن بالا نشانه ی به کمال رسیدن انسان است اما یک کودک هم می تواند یک شبه ره صد ساله را برود و به مقام امامت و ولایت برسد و اطاعتش بر همه واجب بشود.

این مطلب نکته دارد و نکته اینست که خداوند می خواهد بفهماند مقام نبوت و امامت که تداوم راه نبوت است منصب معمولی نیست که انسان زمینه سازی کند شرایط که عادی شد بله یک نفر را بعنوان امام معرفی کند و بشود خلیفة المسلمین یا امام المسلمین نه مقام امامت و ولایت شرایط ویژه ای دارد که در هر کسی وجود ندارد.

وقتی امام جواد در سن نه سالگی امام هادی در سن هشت سالگی امام زمان در سن پنج سالگی به مقام امامت رسیدند این سوالات پیش آمد که مگر یک بچه می تواند امامت جامعه را بعهده بگیرد؟ بابا برود با بچه های هم سن و سال خودشان بازی کند کودک را چه به مقام امامت بقول امروزی ها برود گردو بازی کند.

یک روایت بگویم شنیدنی است: آمد محضر امام رضا سوال کرد اگر حادثه ای برای شما اتفاق بیوفتد ما به چه کسی رجوع کنیم؟ امام با صراحت فرمودند به فرزندم امام جواد.

شخص تعجب کرد امام جواد هم کودک است امام رضا تا تردید این شخص را دید فرمود خداوند عیسی بن مریم را که در قنداقه بود صاحب شریعت کرد (حالا نمی تواند یک کودک نه ساله را به مقام امامت برساند؟)

چند آیه بیاوریم پایان عرائضم باشد:

1.یک ایه است در سوره مریم آیه 12 که می فرماید یا یَحْیى‏ خُذِ الْکَتابَ بِقُوّة وَ آتَیْناهُ الحُکْمَ صَبِیّ"ما فرمان نبوت را در کودکى به او دادیم" حضرت یحیی زمانی به مقام نبوت رسید که کودک بود 

2.یک ایه است در سوره مریم آیه 30الی32 که می فرماید قالَ اِنّى عَبْدُالله آتنِىَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِى مُبرکاً أیْنَما کُنْتُ و اَوْصنِى بالصّلوة وَ الزّکاةِ مادُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِى وَ لَمْ یَجْعَلْنِى جَبّاراً شَقِیّاً

این آیه چه می گوید؟ زمانی کودک میخواهد به حرف حدود 12ماه زمان لازم است اما وقتی عیسی بن مریم در آغوش مادر است خیلی ها هم تهمت زنا به مریم می زدند و اهانت می کردند خداوند به مریم وحی می کند شما سکوت کن فرزندت جواب خواهد داد. عیسی چند ساله بود؟ کسی می تواند فکر کند یک نوزاد چند ساعته یا شاید چند روزه بخواهد حرف بزند؟ زبان باز می کند می فرماید من عبد خداوند صاحب شریعتم. این شریعت کی داده شد؟ زمانی که عیسی در قنداقه بود.

با توجه به این آیات می فهمیم که نه فقط ائمه بلکه قبل از ائمه انبیاء هم بودند که در کودکی و نوزادی به مقام نبوت رسیدند این موضوع فقط برای ائمه نیست


بسم لله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از بالاترین مقام در عرفان و اخلاق اسلامی مقام رضاست که هم ریشه اش در قرآن است و هم در اسماء الله که بحث های فراوان در روایات، اخلاق و عرفان در این مورد می شود.

معنای رضا در بحث اخلاق عرفان مختلف است که یکی از معروف ترین تعایف آن اینست که رضا را خشنودی بنده از خداوند و مقدرات او می دانند یا به تعبیر دیگر رضا یعنی تسلیم.

هر کدام از ائمه طاهرین ما با توجه به برخورداری از کمالات و فضائل تجلی یکی از اسماء الله هستند که با توجه به این صفات از دیگر ائمه مشهور ترند.

نکته ای که باید بیان شود اینست تمام این  صفات و القاب بیان کننده واقعیاتی است که متناسب با شخصیت آن امام است.

ولادت امام رضاست امام هشتم القاب زیاد دارد صابر زکی ولی رضا، ولی می بینید رضا بین این همه القاب سرآمد القاب شده.

اینکه چرا بعضی القاب بین القاب دیگر سرآمد می شود باید به تاریخ زندگانی ائمه مراجعه کنیم تا بفهمیم. سوال چرا امام هشتم به رضا مشهور شدند؟

مورخان چند دلیل بر اینکه امام هشتم به رضا مشهور شدند بیان می کند:

1. وقتی امام به ولایتعهدی رسیدند هم دوستان ائمه موافق بودند هم دشمنان ائمه با توجه به اینکه این موضوع برای معصومین دیگر اتفاق نیفتاد

2. همیشه راضی به قضا و مشیت الهی بودند 

3. یکی از القاب امام هشتم الراضی من آل محمد است که علمای اهل سنت می گویند این لقب را مامون عباسی به امام هشتم می دهد.

البته نکته اینجاست که بعد از شهادت امام رضا آمدند محضر امام جواد سوال می کنند که یابن رسول الله شنیدیم لقب رضا را مامون به پدر شما داده؟ فرمودند هر کسی این را بگوید دروغ است خداوند لقب رضا را به پدرم داده بخاطر اینکه هم خدا راضی بود هم پیامبر خدا و هم ائمه دیگر.

4.بعضی از روات حدیث هم معتقد بر این هستند که امام کاظم این لقب را عطا کرده.

علامه جوادی آملی در مورد مقام رضا و نامیدن امام هشتم به رضا بحثی دارند که نکته ی اول و دوم و بیان امام جواد در نکته سوم را پررنگ تر می کند

هیچ موجودی از موجود دیگر رضایت ندارد مگر با وساطت امام هشتم، هیچ انسانی به هیچ توفیقی نخواهد رسید مگر با وساطت امام هشتم، هیچ نفس مطمئنه ای به مقام رضا نخواهد رسید مگر با وساطت امام هشتم، لقب رضا فقط بخاطر این نیست که او به مقام رضا رسیده باشد بلکه انسان های دیگر را هم به مقام رضا می رساند.


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

شب میلاد کریمه اهل بیت حضرت معصومه است این میلاد را اولا به ساحت قدسی امام زمان و رهبر معظم و ارادتمندان تبریک و تهنیت عرض می کنم

طبق روایات امام موسی کاظم فرزند زیاد داشتند که در تعداد فرزندان اختلاف است.

مرحوم شیخ محمد تقی تستری در قاموس الرجال میفرماید: 

در میان فرزندان امام کاظمعلیه السلامبعد از امام رضاعلیه السلامکسی هم شأن کریمه اهل بیت حضرت معصومه نیست.

خصوصیاتی این بانو دارد که در بین زنان اهل بیت زبانزد است خصوصیاتی دارد که در بین دختران امام موسی کاظم زبانزد است.

اولین خصوصیت کریمه بودن است.

شما ببینید همه معصومین کریم هستند ولی دو شخصیت بین اهل بیت رسول الله مشهور شدند به کریم یکی امام حسن مجتبی و دیگری حضرت معصومه.

سوال چرا حضرت معصومه به کریمه ملقب شدند؟

1.بخاطر اینکه کریمه به کسی می گویند  هم دارای روح بزرگیست و منزه از پستی است.

بعضی ها فکر می کنند کریمه یعنی سخاوت این یک معناست اما معنای دیگر در مقابل هوای نفس است.

وقتی خداوند عالم می فرماید وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ ما به بنی آدم کرامت دادیم با سخاوت کرامت دادیم؟ این یک بخش است اما بخش مهمش جای دیگر قرآن است که می فرماید إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ شما با پاک بودن و تقوا می توانید کریم باشید و به کرامت برسید

2.کریمه بودن الگویی بشود برای تمام دختران

حضرت معصومه دختر است و جوان تمام ویژگی زنانگی را هم دارد با تقوایی که دارد ذره ای از مسیر الهی خارج نمی شود.

دومین خصوصیت طبق روایات عالمه آل محمد است

فقیهه است مجتده است وقتی قمی‌ها سؤال‌های خودشان را به مدینه می برند به دلیل اینکه امام موسی کاظمعلیه‌السلام در شهر نبودند حضرت معصومهسلام‌الله‌علیها؛ به همه سؤال‌های آن‌ها جواب می‌دهند. در مسیر برگشت با امام برخورد می‌کنند و ماجرا را نقل می‌کنند حضرت تمام سؤالات و جواب‌ها را شنیدند و فرمودند همه را درست جواب داده که طبق روایات امام کاظم سه بار به ایشان فداها ابوها می گوید همان جمله ی معروفی که پیامبر به حضرت زهرا می گویند.

سومین خصلت معصومه بودن است

اینکه فرزند امام موسی کاظم به معصومه مشهور شد بخاطر اینست که عصمت حضرت زهرا در ایشان تجلی پیدا کرد و به مقام عصمت می رسند

چهارمین خصلت داشتن زیارت مخصوص است

بین اهلبیت فقط دو بانو زیارت مخصوص و ماثور دارند که خود امام این زیارتنامه را نقل می کند یکی حضرت فاطمه زهراسلام الله علیهادوم حضرت فاطمه معصومهسلام الله علیها

مرحوم آیت الله العظمی بهجت فرمودند ایشان مانند امامزاده های دیگر نیستند که زیارتنامه مطلق داشته باشند یعنی هر امامزاده ای که بروید در حرم آنها زیارتنامه ببینید زیارتنامه مطلق است امام تنها امامزاده ای که زیارت مخصوص دارد ایشان هستند که در روایت آمده اگر کسی ایشان را زیارت کند فله الجنة به بهشت می رود.

و پنجمین خصلت مقام شفاعت است

در قرآن کریم بالاترین شفاعت به رسول اکرم داده شده چون ایشان به مقام محمود رسیدند در میان بانوان به دو نفر مقام شفاعت داده شده یکی حضرت فاطمه زهراسلام الله علیهادوم حضرت فاطمه معصومهسلام الله علیهاچون در زیارتنامه است یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ شفاعت ما دست توست بخاطر چه؟ بخاطر اینکه به مقامی رسیدی که اعظم مقام هاست.

و در ختم صحبتم سه روایت از معصوم در باب زیارت این بانو

1.هر کسی ایشان را در قم زیارت کند مانند کسی است که قبر حضرت فاطمه را زیارت کرده

2.امام رضا فرمودند هر کسی خواهرم معصومه را در قم زیارت کند مانند اینست که مرا در طوس زیارت کرده

3.امام جواد فرمودند هر کسی عمه ام را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب می شود


ان شاء الله شفاعت این بانو در دنیا عالم قبر و آخرت شامل حال ما بشود و السلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در ابتدای عرائض شهادت رئیس مذهب شیعه امام صادق علیه السلام را به محضر امام زمان رهبر معظم و به خواهران و برادران مومن و متدین تسلیت عرض کنم باشدش ان شاء الله پیرو ائمه معصومین با شناخت کامل باشیم.

تمام جلساتی که نسبت به معصومین گرفته می شود و خیلی ها هم از خودی ها و ناخودی ها اشکال وارد می کنند چرا جلسه می گیرید پاسخش یک جمله است تجدید بیعت و تجدید پیمان با اهلبیت و ایجاد پیوند فکری معنوی و اخلاقی بین ما و معصوم است.

اگر در دعای فرج می خوانیم اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی بخاطر همین است معصوم حجت خداست چه امام باشد چه پیامبر. کسانی که از خط معصومین جدا شدند بخاطر اینست که آنها را نشناختند.

خداوند توفیق شناخت بیشتر اهلبیت چه سیره علمی و چه سیره عملی را به ما عنایت کند ان شاء الله که این شناخت باعث ایجاد محبت فیمابین ما و اهلبیت بشود و اگر در دنیا و آخرت خواستار شفاعت اهلبیتیم بواسطه محبت و مودت ایجاد بشود.

توصیه ی پیامبر است که من از امت چیزی نمی خواهم جز محبت و مودت ذی القربی.

بحث ما پیرامون شخصیت امام صادق است هم کتابها به رشته تالیف در آمد و هم سخن ها از زبان جاری شد که هر کدام می تواند ابعادی از شناخت نسبت به اهلبیت را بیان کند بهترین بُعد شناخت، کنیه و القاب اهلبیت است که بیان کننده مقام و منزلت ال الله است

یک نکته بیان کنم اینست اگر می خواهید نسبت به معصوم شناخت پیدا کنید مطالعه تان در مورد القاب وکنیه معصومین بیشتر باشد چرا امام صادق لقبش شد صادق چرا شد صابر چرا امام معصوم می فرماید پدرم خیر البریّه است. جستجو و مطالعه برای همه نه برای روحانی و مداح برای همه ی شیعیان و محبین این مهمترین کاری است که یک شیعه یک محب باید نسبت به معصومین داشته باشد.

ابعاد شخصیتی امام صادق همه شان مهم است و آنچه به نظر بنده مهم تر به نظر می آید اینست که امام دنبال رسیدن به کمال و سعادت ماموم است و تا جان دارد از هدایت و رهبری جامعه کوتاه نمی آید. 

اینکه خیلی ها امامت را حکومت داری خلاصه کردند اشتباه است فقط حکومت داری نیست اینکه به زعم بعضی ها امامت یعنی حکومت داری این سوال را پاسخ بدهند اگر وظیفه امام حکومت داری بود چرا معصومین نتوانستند حکومت اسلامی تشکیل بدهند یا اگر حکومت اسلامی تشکیل شد نتوانستند حکومت داری کنند؟ پس دلیلی نداشت یکی مانند امام صادق 34سال امامت امت را بدست بگیرد چندصد هزار شاگرد تربیت کند که همه شان می شوند مجتهد مسلم.

بزرگترین ظلمی که بعد از رحلت پیامبر شد این بود که مسیر امامت و ولایت را منحرف کردند. ولایت یعنی حکومت داری یعنی این که یکی مانند معاویه در زمان امیرالمومنین بشود خلیفه او هم حکومت داری کرد امیرالمومنین هم حکومت داری کرد.

حکومت داری بله اما چه حکومت داری؟ حکومت اسلامی که یکی حاکمش می شود معاویه یکی می شود علی سوال اینجاست هر دو هم دایه دار حکومت اسلامی بودند علی حق است یا معاویه.

حکومت داری بله ولی حکومتی که بر پایه عدل و عدالت باشد. اگر معصومین نتوانستند بخاطر عدالت است علی را بخاطر عدالتش کشتند.

وقتى نوبت به امامت امام صادق  رسید برنامه های خودش را مفصل بیان می کند.

عیسی بن سَرّی قمی آمد محضر امام صادق یابن رسول الله اسلام بر چه چیزهایی بنا شد. فرمودند بر چند چیز 

1.اقرار به یگانگی خداوند و اینکه محمد پیامبر و فرستاده خداست

2.اقرار به معجزه بودن قرآن و کلام خدا

3.اقرار به ولایت آل محمد که ولایتشان ولایت خداست.

این انتظار امام صادق از شیعیان است که تتمه بحثم روایتی باشد با این مضامین گهر بار

شیعیان سه دسته هستند: 

1.گروهى به وسیله ما زینت مى‏یابند و ما را وسیله عزّت و آبروى خویش قرار مى‏دهند، 

2.گروهى ما را وسیله درآمد زندگى دنیایى خویش قرار داده و از این طریق زندگى مى‏کنند

3.گروهى از ما و به سوى ما هستند با امنیت ما آرامش مى‏یابند و با ترس ما ترسان هستند، در برابر جفاکاران خودنمایى ندارند، اگر پنهان باشند کسى سراغ آن‏ها را نمى‏گیرد و اگر آشکار باشند به آن‏ها اعتنا نمى‏شوند. 

که گروه سوم به حقیقت شیعیان واقعى و راهنمایان مردم هستند.


ان شاء الله عاقبت همه ی ما با شناخت اهلبیت پیامبر ختم به سعادت بشود؛

دعای خیر امام زمان شامل حال ما بشود؛

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

مذهب شیعه در طول تاریخ خیلی مورد هجمه قرار گرفته بطوری که می خواستند این مذهب از بین برود و آثاری ازش روی زمین نباشد.

یکی از این هجمه ها تخریب قبور ائمه بقیع است که در چند نکته فقط انگیزه ی تخریب حرم ها را بیان کنیم تا انشاء الله بتوانیم اندکی حق مطلب ادا و بصیرتی نسبت به این موضوع و چهره ی وهابیت ایجاد بشود.

نکته اول اینکه یکی از آفات بزرگ و خطرناک در هر مذهب برداشت های غلط و انحرافی است که از مطالب پیرامون آن مذهب گرفته می شود و نتیجه ی این برداشت ها، تندروی ها و کج فهمی ها می شود که نتیجه ی این تندروی ها تفرقه و تضعیف مذهب خواهد شد.

در تشیع هم داریم تشیع انگلیسی که با برنامه های مختلف خودشان دارند رنگ تشیع را کمرنگ و تبلیغ وحشیگری شیعه را می کنند یا در اهل سنت وهابیت بوجود آمد تا ضربه سنگین به این مذهب بزند یا داعش و امثال آن بوجود آمد تا ضربه به این مذهب بزند که در هر دو مذهب نگاه به چهره ی مذاهب نیم شود نگاه به چهره اسلام می شود که مذاهب در لوای این دین درحال گسترش هستند.

خلاصه نکته اول اینکه اگر دین یا مذهب آسیب می بیند مشکل از دین و مذهب نیست مشکل از کج فهمی های مردم آن دین است.

نکته دوم اینکه پایان قرن هفتم علما اجماع داشتند که سفر زیارتی مباح است و مباح مقدمه مستحب که اگر مستحب هم نباشد لااقل جایز است اما در قرن هشتم ابن تیمیه که تخریب قبور از افکار این شخصیت گرفته شد حدیثی مطرح می کند از ابوهریره که جمیع علمای اهلسنت او را کذاب می دانند که از پیامبر نقل می کند بار سفر بسته نمی شود مگر به سه مسجد : مسجد من(مسجد مدینه)، مسجد الحرام، مسجد الأقصی 

یعنی اگر کسی برای کار عبادی بخواهد به مسافرت برود باید به یکی از این سه مساجد برود ولی زیارت قبور جایز نیست چون در این روایت زیارت قبور مطرح نشده که یکی مثل ابن باز از علمای و مفتیان وهابی می گوید افتخارم اینست من چند دهه در حرم پیامبر نماز خواندم ولی یک بار هم قبرش را زیارت نکردم با اینکه در کتب جهان اسلام در مورد زیارت و ثواب زیارت قبر پیامبر حدیث و روایات زیاد داریم.

نکته سوم اینکه مهمترین مساله ای که وهابیت در روی آن تاکید داشتند برای تخریب قبور ساختن قبّه و بارگاه که مکرراً در کلماتشان می آورند. 

دلیلش هم یک روایت مخدوش از ابی الهِیّاج اسدی که امیرالمومنین فرمودند پیامبر مرا مامور کرد هر قبر بلندی را تسویه(یعنی تخریب)کنم  و هر صورت و تمثالی را محو و من هم تو را به این کار مامور می کنم.

در صورتی که این حدیث، هم از لحاظ سند، دارای خدشه است؛ و هم از لحاظ متن و دلالت ِ بر مدعا.

ان شاء الله هرچه سریعتر فرج امام زمان نزدیک بشود تا مذهب تشیع بتواند با دستان مبارک ایشان حرمی بر قبور مطهر ائمه در بقیع بنا کند


بسم‌ الله الرحمن الرحیم الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌ و صلی الله علی محمد و آله‌ الطاهرین

شام شهادت حضرت زینب کبراست با تدابیر امنیتی انسانی و ویروس منحوس کرونا مواجه هستیم به همین منوال منبر خودمان را در فضای مجازی برگزار که ان شاء الله مورد توجه حضرت قرار بگیرد.

از مهمترین قوانینی که حاکم هست در یک خانواده قانون وراثت هست که بر اساس این قانون تمام اوصاف والدین به فرزند بی چون و چرا بی کم و کاست منتقل میشود و همه ی انسانها تحت تاثیر این قانون قرار می گیرند.
14قرن پیش پیامبر در یک حادثه جالب این موضوع را مطرح کرد: 
از زن و شوهری سفیدپوست، فرزندی بدنیا می آید سیاه پوست. هر کسی باشد فکر می کند از خانم خطایی سر زده، شوهر با اینکه اعتماد به همسر دارد که با عفت است و با حیا می آید محضر پیغمبر یا رسول الله من و همسرم سفید پوستیم اما فرزندی به دنیا آمده سیاه پوست.
پیامبر می فرماید این طفل فرزند تو از نطفه ی توست در نطفه همه انسان‏‌ها یک عنصرى هست به نام عِرق، فرمودند: هذَا نَزِعَهُ عِرْقٍ خیلی جالب است که دانشمندان عالم هم به ژن تعبیرش کردند.
این عرق خصلت گذشتگان هست که به بچه های نسل بعد منتقل می شود قطعاً یکی اجداد تو یا همسرت، پوستشان سیاه بود که این سیاهى منتقل شده به فرزندت. 
اگر وارد اقیانوس بی انتهای قرآن بشویم این جریان وجود دارد ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ‏ از ابراهیم (ع) اوصافش به اسماعیل (ع) منتقل شده و از اسماعیل (ع) نیز این اوصاف به نسلش، و از نسلش، به پیغمبر (ص) و از پیغمبر به ائمه طاهرین.
حالا شما این قانون وراثت را بر زینب کبری سلام الله علیها پیاده سازی کنید.زینب کبرى (س) بر اساس این قانون، چهار شخصیت و چهار خزینه از خزائن با ارزش الهی را دارد؛ 
خزینه اول، وجود مبارک امیرمؤمنان، خزینه دوم، وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره که پروردگار عالم، از وجود مبارک امیرمؤمنان (ع) و حضرت زهرا (س)، در یک آیه به دو دریا تعبیر کرده است مرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلتَقیِانِ دریایى که اول دارد، ولى‏ آخر ندارد و در آیه ی دیگر می فرمایدیَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ‏ که از این دو دریا لؤلؤ و مرجان ظهور مى‏کند.
با این پدر و مادر فرزندی متولد می شود بنام زینب که او هم شریک این پدر و مادر است اول دارد ولی آخر ندارد.
دو خزینه دیگر یکى وجود مبارک رسول خدا یکى هم خدیجه کبرى (س) که پدر و مادر حضرت صدیقه طاهره هستند.
از این سلسله می شود یک دختر بنام زینب که وقتی به دنیا می آید قنداقه اش به دست پیامبر، پیامبر می فرماید هر کسی برای این دختر گریه کند، گریه اش مساویست با گریه ی بر حسن و حسین. نفرمودند ثواب گریه مساوى گریه بر اباعبدالله (ع) است، بلکه فرمودند گریه بر او، مساوى است با گریه بر دو امام معصوم. 
یعنی شما ببینید روایت است چشمی که در دنیا برای حسنم گریه کند در قیامت گریان نخواهد شد برای حسینم گریه کند سبب شفاعت می شود همین ویژگی در گریه برای زینب کبراست. این دو گریه را اگر در یک کف ترازو و گریه بر زینب کبرى (س) را در یک کف دیگر، با هم مساوى مى‏شود. چه خصلتی دارد این بانوی معظمه فقط خداوند می داند و معصومین.

السلام علیک یا بنتِ امیرالمومنین

همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا‌ ماندم‌ ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی
ببین‌ بعد از تو تنها ماندم‌ ای دوست

مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند وقتی زینب بدنیا آمد مادر قنداقه را بدست پیامبر داد پیامبر تبریک گفت نکته بگویم‌ هر قنداقی از اهلبیت به دست‌ پیامبر می رسید  چشم‌ باز می کرد الا زینب که دست پیامبر بود چشم‌ باز نکرد.
تنها زمانی چشم باز کرد که قنداقه را بدست‌ برادرش‌ حسین دادند...
تصور کنید یا بار چشم زینب برای صورت برادر باز شد یک بار هم چشم‌ حسین برای صورت خواهر آن هم زمانی که سر حسین بر نیزه در مجلس یزید، وقتی سر به کنار زینب می رسد نقل می کنند اشک از چشمان حسین جاری...
گیسو بدست‌ باد رها کردنت‌ بس است
اینگونه‌ ای ستاره ی من دیدنت‌ بس است
راست‌ به روی نیزه ولی بی تعادل است
یک سنگ هم به نیت افتادنت بس است
علی لعنه الله علی القوم‌ الظالمین

بسم الله الرحمن الرحیم والعاقبة للمتقین

۱.برنامه ی خداوند طوری طراحی شده که اولا باید دختری در جامعه عرب‌ آن زمان بدنیا بیاید که تمام تفکرات سوء اعراب را در مورد دختران از بین ببرد.
انا اعطیناک الکوثر
ثانیا باید دختری بدنیا بیاید که یکی از مصادیق الیوم‌ اکملت‌ لکم‌ دینکم‌ و اتممت‌ علیکم‌ نعمتی باشد یعنی هم کامل کننده‌ نبوت‌ باشد و هم پایه گذار مساله امامت.
۲.زمانی که پیامبر در معراج بود خداوند به پیامبر می فرماید فرزندی داری اسمش‌ را فاطمه گذاشتیم.
نکته:یکی از سنت های فراموش شده و ناگفته‌ اینجاست که از وظائف والدین است در زمان وضع حمل و بعد از تشخیص جنسیت برای فرزند نام‌ مشخص کنند حال می خواهد بدنیا بیاید یا خدای ناکرده بواسطه عارضه ای بر جنین یا مادر، مجبور به سقط بشوند.
۳.پیامبر به خدیجه بشارت دادند خداوند فرزند دختر به تو عنایت می کند.
۴.ما داریم که مادر بواسطه مادری با فرزند در رحم صحبت می کند درد دل می کند اما ندیده ایم که طفل در رحم با مادر صحبت کند. خدیجه فرمود یا رسول الله با فرزند در رحم خودم و مرا دعوت‌ به صبر می کند.


سخنرانی حجت الاسلام حسینی تبار در تاریخ 25-11-1398 در مسجد جامع زرندین سفلی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم مصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

یکی از مباحثی‌ که خیلی برای شیعه‌ مهم است‌ بحث‌ فاطمیه است چون‌ هم هویت‌ و شناسنامه شیعه است‌ هم ارزش‌ واقعی شیعه‌ وابسته‌ ی به آن‌ است یعنی اگر مخدوش‌ بشود‌ شیعه‌ استحاله‌ خواهد شد.

شاید سوال‌ مطرح‌ بشود فاطمیه‌ بحث اسلام است‌ چرا اسلام از بین نمی رود ولی شیعه از بین‌ می رود؟!

جوابش اینست‌ که بین‌ هویت‌ اسلام‌ و هویت‌ شیعه‌ فرق‌ است. هویت اسلام اعم‌ از دو مذهب‌ است‌ شیعه‌ و سنی.

ولی هویت‌ شیعه بسته به چند مساله است که اگر غدیر اتفاق نمی افتاد و علی معرفی نمی شد، ثقیفه‌ اتفاق نمی افتاد و علی سکوت نمی کرد، هتک حرمت‌ اتفاق نمی افتاد و صبر نمی کرد هم اسلام خواه یا ناخواه از بین می رفت هم اسمی از شیعه نبود. چون شیعه مدیون حضرت‌ زهراست.

بله شیعه نبود اگر فاطمیه نبود عاشورا نبود اگر فاطمیه نبود چون اتفاقات عاشورا نشات از  فاطمیه و کوچه های بنی هاشم است‌.

علامه‌ امینی با یکی از بزرگان‌ اهلسنت‌ مناظره‌ می کند به علامه می گوید علامه چرا برای حسین‌ دو ماه عزا می گیرید ولی بقیه اهلبیت‌ نه؟

فرمود مولوی بخاطر اینکه کلاهی که در فاطمیه سر ما رفت در عاشورا نخواهد رفت.

اینکه می گوییم‌ فاطمیه هویت شیعه است اینجاست که اگر کسی نداند اهل سنت‌ می گویند آهای تشیع‌ ما هم انجام شعائر دینی را قائلیم‌ در ایام موالید جشن‌ می گیریم در ایام‌ شهادات‌ عزا و مقتل می خوانیم.

اما جواب می دهیم بله در تعظیم شعائر با هم مشترکیم اما این‌ فرع دین‌ است‌ اصل دین دفاع است‌ چرا دفاعیه ندارید؟

 استاد ما می فرمود‌ با بزرگان‌ اهلسنت‌ عربستان به مناظره‌ دعوت شدیم‌ بحث‌ از غدیر و فاطمیه شد جوابی نداشتند.

نمی توانند‌ هم جواب بدهند چون‌ در کتاب خودشان‌ سند دارند آن هم اسناد قوی.

شبهه‌ بگویم‌ که وهابیت به جان شیعه بی مطالعه انداخته مثلا

فاطمه زهرا بمرگ طبیعی از دنیا رفته...

دفاع از فاطمه برای همه است‌. حضرت‌ زهرا فقط برای سادات نیست برای هر کسی که محبش‌ باشد هم هست این روایت است.

اگر بخواهیم جواب بگوییم‌ از خود کتب آنها و اسناد آنها جواب می گوییم...

کسی که بزرگ طبیعی بمیرد سقط جنین‌ دلیل بر مرگ طبیعی است؟

مسمار در دلیل بر مرگ طبیعی است؟

اینکه فاطمه زهرا پشت درب باشد لگد به  درب بزنند چهل مرد از روی درب‌ عبور کنند دلیل بر مرگ طبیعی است؟

اینهاست که حقانیت شیعه را می رساند و جوابی برای اهل سنت نیست‌ برای این سوالات که پا به فرار می گذارند

بله اگر فاطمیه و اتفاقات فاطمیه نبود نه محرم و صفر بود نه عزاداری های ما.


حسینیه روستای حاجی محله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین

۱.امام رضا-علیه السلام-در نیشابور مهمان پیرزنی بودند در وقت خارج شدن از نیشابور از امام رضا-علیه السلام-سوال می کنند یابن رسول الله باز هم امکان زیارت فراهم است؟
فرمودند در دنیا نه ولی در آخرت ملاقات خواهیم کرد؛
۲.محبت اهل بیت هم در دنیا بدرد ما میخورد هم در آخرت؛
۳.امام رضا-علیه السلام-فرمودند هر چقدر در دنیا به زیارت من بیایید من هم سه جا به ملاقات شما خواهم آمد که یکی لحظه جان دادن است یکی در شب اول قبر است و یکی در قیامت و زمان حساب و کتاب؛
۴.اگر میخواهیم ارادات‌ و زیارات‌ ما قبول بشود از کسانی استفاده کنیم که نزد خداوند با آبرو‌ هستند خصوصا مادر چون اگر شیر پاک مادر در مجالس اهل بیت  نبود ما ارادت و محبتی نسبت به اهل بیت نداشتیم؛

بسم الله الرحمن الرحیم و العاقبة لاهل التقوی و الیقین

انسان اگر میخواهد در قیامت با پیامبر محشور بشود طبق روایت از نبی مکرم اسلام باید خصوصیات چند دسته را دارا باشد:

۱.از کسانی باشد که مهر و محبت پیامبر در دلش باشد؛
من احب‌ قوما حشر معهم: کسی که گروهی را دوست داشته باشد با آن گروه محشور می شود.

۲.از کسانی باشد که دارای حسن خلق باشد؛
اقربکم‌ منی مجلسا‌ یوم القیامه احسنکم‌ اخلاقا: کسیکه‌ اخلاقش نیکوتر است در قیامت‌ در همنشینی بمن نزدیکتر است.

۳.از کسانی باشد که زیاد بر پیامبر صلوات میفرستد؛
اولی الناس فی یوم‌ القیامه اکثرهم علی صلاه فی دار الدنیا: سزاوارترین‌ مردم بمن در روز قیامت کسی است که در دنیا بیشتر از همه بمن صلوات بفرستد.

۴.از کسانی باشد که در سلام کردن بخیل نباشد؛
اولی‌ الناس بالله و برسوله من بدا بالسلام:نزدیکترین مردم به خدا و پیامبر کسی است که در سلام کردن پیشی بگیرد.

۱.عیار انسان بسته به چیزهایی است که برای آن ارزش قائل است.

۲.ما برای اهلبیت ارزش قائلیم چون اهلبیت برای دین زمان خود و آینده ارزش قائل شدند و همه چیزشان را فدا کردند.
۳.اگر بخواهیم عیار خودمان را با غبار اهلبیت بسنجیم لازمه اش چند فاکتور است:
الف.شناخت اهلبیت
شناخت اهلبیت از دو راه امکان دارد:
۱.شناخت شناسنامه‌ ای که گذراست و پایدار نیست؛
۲.شناخت و معرفت از روی یقین که پایدار است.
ب.در مسیر اهلبیت‌ قرار گرفتن
باید متوجه بشویم کنیه اهلبیت چیست و چرا به این القاب نامیده شدند و سرِّ این موضوع چیست؟
وقتی به سرش‌ دست پیدا کردیم باید جا پای اهلبیت بگذاریم و در مسیرشان حرکت کنیم.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در فقه ما احکام به سه بخش تقسیم می شود:
یک بخش به صرف عمل اثرگذار هستند مثلاً پاک کردن محل نجاست که برای خدا باشد چه نباشد یا پاک کردن لباس نجس که برای خدا باشد چه نباشد ولی تایید روی صحت نماز دارد که نماز خواندن با لباس نجس باطل است نماز خواندن در محل نجس باطل است یا اگر بدن با بول یا غائط نجس شود نماز باطل است بدن انسان با جنابت نجس میشود نماز باطل است اینها روی نماز اثرگذار است اینها روی عبادات اثرگذار است.
یک بخش صرف عمل هستند تاثیر گذار هم هست اما یک چیز هم به آن اضافه می‌شود یعنی قربة الی الله است یعنی برای نزدیک شدن به خدا با همان شرایطی که در شریعت آمده عمل می‌کنیم که اثرگذار است.
مثلاً یتیم نوازی که از محبت درون باشد یا اکراه چون بخاطر تقرب به خداست این هم اثرگذار است و خودمان را مجبور به انجام این عمل می‌کنیم.
یک بخش صرف عمل هست ولی وقتی تاثیر گذار است که به خاطر خدا و برای خدا باشد یک فرق با نکته قبلی دارند که در کار قبل ما برای نزدیک شدن به خدا این کار را انجام می‌دهیم اما در نکته سوم هم به خاطر خداست هم برای خدا.
نمونه اش در زیارت اگر بخواهیم بفهمیم زیارت ما قبول است چند دستور آمده که یکی از آن اخلاص در زیارت است یا نماز از شرایط قبولی نماز اخلاص در نماز در اعمال دیگر هم همینطور اخلاص قاطی آن است.
یک مساله دیگر که بحث ماست این است که خیلی از ماها این اعمال و افعال را انجام می‌دهیم اثر گذار هم هست اما یکی وقتی یک کسی هم پیدا می‌شود دنبال این است که می‌خواهد ویتامین اعمالش بیشتر بشود می‌خواهد بیشتر لذت ببرد از نماز از زیارت چه کنند؟
 بالاتر از اخلاص معرفت در افعال و اعمال است.
معرفت مانند خاک خوبی در زمین است برای رشد گیاه.
باغدار برای رشد درخت و گیاه هر سمی هر کوی و هر خاکی را استفاده نمی‌کند.
وقتی در دلمان از محبت و معرفت خبری نباشد هیچ عملی تأثیرگذار نیست.
با این حال می‌بینیم خیلی از زائرین که از مکه و عتبات و غیر می‌آیند بعد از مدتی آن حال دینی از بین می رود و می شود همان شخص ثابت چرا؟ چون معرفت از زیارت و معرفت در زیارت ندارد.
شب اربعین سیدالشهداست خیلی ها زائر عتبات عالیات هستند کربلای معلی هستند خدا رحمت کند استاد حضرت آیت الله العظمی بهجت آسیدعلی اقا قاضی طباطبایی را به ایشان فرمودند در عالم رویا ای کاش من زیارت عاشورا را هر روز می‌خواندم نه هفته یک مرتبه.
همین زیارت رفتن ها پیاده روی ها سابقه تاریخی دارد سابقش کجاست؟ دو شخصیت سیدالشهدا را پیاده زیارت کردند یکی جابر دیگری حضرت زینب و ما اگر این کار را می‌کنیم یکی به خاطر پیشینه تاریخی است و دیگری معرفتی است.
خیلی از ماها فکر می کنیم زیارت یعنی از نزدیک زیارت کردن برویم حرم و ضریح را پچسبیم باین می گویند زیارت. از راه دور هم می شود زیارت کرد. هر چند بهتر است که زیارت از نزدیک باشد ولی کسی که چاره ندارد می تواند از راه دور زیارت کند.حتی در منزل ما نمی توانیم زیارت کنیم
از امام صادق است که امام صادق به یکی از محبین فرمودند آیا هر روز جدمات سیدالشهدا را زیارت می کنید؟ عرض کرد نه هفته یک بار چطور؟ عرض کرد نه ماه یکبار چطور؟ عرض کرد نه سال یک بار چطور؟ عرض کرد نه
امام صادق فرمودند به سال بگذرد هر کسی زیارت نکند جدمان سیدالشهدا از ما نیست
یابن رسول الله من چه کار کنم؟ فرمود شما رو به حرم جدمان بشوید و سلام کنید
همین زیارت عاشورا زیارت مستقیم سیدالشهدا
زیارت ها معرفت می آورد.
معرفت نسبت به اهل بیت دو مدل تعریف دارد:
1.شناختی که به تدریج با عمل به دستورات در سیره بزرگان یا بزرگ شدن و شرکت کردن در مجالس بدست می آیند. در خانواده مذهبی رشد کرده ذره ذره در موقعیت های مختلف محبت بیشتر می‌شود
2.شناختی که بر پایه ایمان باشد برپایه تصدیق باشد.
این شناخت را هر کسی ندارد نگاه کنیم خیلی از مستشرقین را خیلی از کفار را که در زندگانی معصومی تحقیق می‌کنند ولی تحقیق معرفت نمی آورد برای آنها.
می بینیم هر چقدر شناختشان بیشتر می‌شود کینه شان هم بیشتر می‌شود.
زمانی که آمدند امام حسین فرمود شما که مرا می شناسند می دانند از چه خانواده هستم که گفتند بغضا لابیک
اینکه می ‌گویم زیارت باید با معرفت باشد میدانید کجاست؟ روایت است از امام صادق فرمودند اگر کسی قبر امام حسین را زیارت کند البته با معرفت برای او درجه اعلی علیین می‌نویسند و در روایت دیگر می فرماید مانند کسی است که در رکاب پیامبر به حج رفته
اینها در زمانی است که زیارت با معرفت باشد اگر با معرفت نباشد این‌ها به دست می‌آید
مخلص کلام طبق دو تعریف از معرفت باید گفت که معرفت دو بعد دارد
یک بعد معرفت شناسنامه‌ای است اسمش چیست فرزند کیست چه روزی به دنیا آمده چه روزی به شهادت رسیده است
بعد بعدی معرفت کُنیه ایست. کنیه لقب است
بین این دو بعد از همه مهم تر بُعد دوم است یعنی اسرار اهل بیت در مورد دوم نهفته است یعنی چه؟
اینکه می‌گویم اباعبدالله یعنی چه؟
اینکه در زیارت عاشورا آمده یا ثارالله و ابن ثاره یعنی چه؟
اینها کنیه ابا عبدالله است که از اسرار  امام حسین است که اگر ما می‌خواهیم معرفت پیدا کنیم به سید‌الشهدا اینها را باید بفهمیم


روستای اسکاردین

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در جلسه قبل روایت این کردیم که هر دو از پیغمبر که اگر اولی را قبول کنیم دومی را نه نمی شود چونن نقل از پیغمبر است اگر دومی را قبول کنیم علی و فاطمه میروند کنار باز هم نمی‌شود چون نقل از پیغمبر است که الفاطمه بضعة منی یا باید هر دو را رد کنیم یا باید هر دو را قبول کنیم
اینها را گفتیم تا بدانیم چه جنایتی بر علیه جهان اسلام و شیعه آوردند
این که بگوییم هر روایتی از پیغمبر داریم و سند است و باید عمل شود جور درنمی‌آید
خوب است چند عجیب و غریب بگویم آشنا بشویم
1.یکی از مبطلات نماز جنابت است پیغمبر فرمود هر کسی جنب شود آثار جنابت را از لباس خود از بین ببرد بدون شستن مثلا با ناخن از بین ببرد می تواند نماز بخواند
2.اگر به شخص بالغ از شیره این خانمی بخورد اگر شیرخوار دختر باشد به شوهر و پسران و اگر پسر باشد به او و دختران محرم می شود
اینها جنایت استکه  بر پیغمبر و اسلام آوردند
اگر بخواهیم عمل کنیم شرع می گوید نه عقل باید بگوید چون نقل از رسول الله است باید عمل کنیم
اینجا امام صادق به ما می گوید حدیثی قابل عمل است که مطابق با قرآن باشد اگر مطابق نبود بکوبید به دیوار یا به نقلی زیر پا له کنید
این روایات چهار نکته دارد
نکته اول بر تمام شیعیان واجب است اتفاقات از زمان پیغمبر تا امام زمان را بدانند و آن آگاهی داشته باشند که به این می‌گویند معرفت
نکته دوم خداوند به انسان دو گوش داده و بین این دو گوشم مغز است ما هم در شنیدن استادیم اما در فکر کردن و عمل کردن خنثی
نکته سوم قرآن خیلی تاکید دارد بر روی تفکر تمام این تک روی ها و منیت ها به خاطر نداشتن عقل است
نکته چهارم اسلام دین تحقیق و تبلیغ است نه دین تقلید مراجع فرمودند فقط در احکام دین تقلید کنیم نه در اعتقادات و افرادی که اسلام را بدون تحقیق قبول کردند قرآن این افراد را نادان خطاب کردیم
خلاصه کلام جنایاتی که بعد از رحلت پیغمبر اتفاق افتاده حکایت از تقلیدی بودن دارد و اگر تحقیق باشد متوجه می‌شویم دین چیست و چه می‌گوید و چه کسی بر حق است


روستای اسکاردین

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
با یک بنده خدایی بحثمان شد که مدعی بر این بود هر حدیثی که از پیغمبر داریم باید به آن عمل کرد چون روایت نقل از پیغمبر است و قال رسول الله هست
سوال کسی از ما چقدر از اتفاقات بعد از پیغمبر باخبر است چقدر از منبریهای ما بیان کردند؟
بعد از رحلت رسول الله یک سری اتفاقات بر علیه اسلام می‌افتد که مشهورش شورای سقیفه است اما بیشتر از آن و مهمترین آن این هاست
1.سه روز پیکر پیغمبر بدون غسل و کفن و نماز در منزل می ماند نه اینکه این کار را نکرده باشند نمی‌شود امام معصوم باشد ولی واجبات را انجام نداده باشد حتماً انجام دادند ولی مصلحت این بود که آشکارا نباشد
2.خلیفه دوم مدعی می شود که پیغمبر از دنیا نرفته است مانند موسی که ۳۰ روز به کوه برای عبادت رفت و بعد با حضور خلیفه اول مجبور شد خجالت بکشد
3.اهل مدینه هر روایت مکتوبی که از پیامبر دارند جمع‌آوری کنند و مراسم حدیث سوزان انجام دهند
4.معاویه بن ابی سفیان چه نفر از محدثین را جمع می‌کنند با کیسه های پر از سکه های طلا برای احادیثی به نفع خلفای ثلاث و خصوصا خلیفه دوم نقل از پیغمبر بنویسند.
شیعه ۴ کتاب حدیث معتبر بیشتر ندارد فکر میکنید چند حدیث در این کتاب ها نوشته شده است؟
 مهمتر از همه است این کتاب‌ها را هم نمی دانیم البته به درد ما نمی‌خورد برای طلبه هاست.
اساتید می‌گفتند که کسبه ها قبل از اینکه درب مغازه را باز کنند اول می‌رفتند پای درس اساتید احکام حلال و حرام را یاد می‌گرفتند الان رساله توضیح المسائل را هم نگاه نمی کنیم چه برسد به اینکه برویم حوزه ببینیم که گفته می‌شود.
در کتاب کافی شیخ کلینی ۱۶۱۹۹ حدیث در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق ۵۹۶۳ در کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی 13۵۹۰ حدیث و در کتاب استبصار فیما اختلاف من الاخبار شیخ طوسی ۵۵۱۱ حدیث که جمع همه اینها می شود 41263 حدیث می شود.
علامه مجلسی وقت صرف کرده ۳۶ سال ۱۱۰ جلد کتاب نوشته بنام بحارالانوار با ۸۵ هزار و ۱۷۳ حدیث یعنی ۴ جلد کتاب که اسمشان بیان شد نطفه این کتاب هم نمی شوند ولی همین علامه مجلسی در مقدمه کتاب خودش می نویسد خیلی از این روایات قابل قبول نیست حالا یکی مثل من بی‌سواد بیاید بگوید روایات پیغمبر همه اش قابل قبول است و سند است و ۱۰۰ درصد معتبر
من دو روایت از پیغمبر نقل می کنم شما بگویید کدام صحیح است و کدام باطل هر دو هم از پیغمبر نقل شده
حدیث اول در قیامت امیرالمومنین و فاطمه در کنار حوض کوثر به من ملحق می شوند
حدیث دوم در قیامت و در کنار حوض کوثر غیر از خلیفه دوم کسی به من ملحق خواهد شد
این دو روایت از پیغمبر ما اگر اولی را قبول کنیم دومی میشود غیر قابل قبول اگر دومی را قبول کنیم روایت اول که امیرالمومنین و فاطمه از پیغمبر هستند در حق شان جفا می شود که شرح و تفصیل این دو روایت انشاالله جلسه بعد


مسجد روستای اسکاردین شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بحثم را با یک سوال شروع می کنم این که می گویند فلانی به زیارت فلان کس رفت یعنی چه؟
زیارت در فارسی و عربی به معنای دیدن و دیدار است یعنی دیدن خود شخص به شخصی که این عمل را انجام می دهد می گویند زائر.
اگر زائر در خانه شخصی برود و او را نبیند عمل زیارت را انجام نداده یعنی در واقع برای او برای زیارت رفته اما بدون اینکه زیارت کرده باشد برگشته.
اگر بخواهیم زیارت را در معنای حقیقی به کار ببریم یعنی اینکه آدم برود زیارت معصوم و امام معصوم را ببیند نه حرم او را.
اگر این اتفاق بیفتد این شخص این شخص زائر واقعی است اما از آنجا که لیاقت های همه در آن حد نیست که معصوم را ببینند زیارت حرم را مانند زیارت معصوم قرار دادند.
این جوری نیست که الان بگوییم کسی که رفت و حرم را دید ولی معصوم را ندید زیارت نکرده، آن هم زیارت کرده.
پس اگر کسی که حرم را ببیند گویا که امام معصوم را دیده این معنای عمومی زیارت است
خیلی‌ها این مهلت را از اجل نگرفتند و به قول شهید کافی جوان ها پیر شدند پیرها مردند و کربلا را ندیدند.
از امام صادق روایت است کسی که اباعبدالله را در کربلا زیارت کنند مثل اینکه خداوند متعال را فوق عرش زیارت کرده.
زیارت یک اعتقاد ضروری در مذهب شیعه است . گاهی زیارت بستگان است گاهی زیارت اهل قبور است گاهی زیارت زائر اهل بیت است که امام رضا فرمودند کسی که زائر ما را زیارت کند گویی خودمان را زیارت کرده
به یک انقلاب و شوری در عالم تشیع است که سایر مذاهب از آن بهره نبردند
رفتن و خداحافظی کردن و برگشتن چاوشی خواندن دید و بازدید ولیمه دادن نشستن و تربت آوردن که حالت جوش و خروش خاصی دارد.
کربلای معلی خصوصیت خاصی دارد که کمتر توجه می‌شود
امام صادق می فرماید زائر در منزلش نیت می کند که به زیارت برود نوشته می شود و خداوند چهار هزار ملک می آورد که برای و خانوادش استغفار کند تا او برگردد
امام صادق می فرماید کربلایی هر جای دنیا که بمیرد قبرش محل زیارت ملائکه قرار می گیرد و آن ۴۰۰۰ ملک کنار قبر تا روز قیامت برای استفاده می کنند
در روایت داریم دو ملکی که سر شانه ها، کاتب سیات و حسنات هستند به کنار قبرش می آیند و تا ابد برایش استغفار می کنند
امام صادق می‌فرمایند اگر زائر امام حسین در هنگام رفت یا برگشت از دنیا رفت ما بر بدنش نماز می خوانیم
امام صادق می فرماید کسی که می خواهد خدا عاقبتش را بخیر کند به امام حسین و زیارتش علاقمند می شود


طوسکلا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یکی از مسائلی که چند سالی هست که شیعیان با آن در درگیر هستند مسئله اربعین و پیاده روی اربعین است که دشمن خیلی تبلیغات سوء می‌کند نسبت به این موضوع که مثلاً به جای رفتن به کربلا بروید به فقرا کمک کنید
یک مساله اینست یکی از سیاست مدارهای احمق کشور ما فعال هم هست خیلی وقیحانه می گوید چون زیارت اربعین مستحب هست و ارز دولتی بهش تعلق می‌گیرد به مسافرت آنتالیا هم ارز دولتی بدهید چون مسافرت به آنتالیا، آرامش روانی پدید می آورد این مسافرت قطعاً مستحب است.
آخر احمق کدام آدم حسابی دیدید برود آنتالیا برای آرامش فکری بیشتر ایرانی‌هایی که به کشورهایی مثل ترکیه و ارمنستان و آنتالیا و ... می‌روند برای غریزه جنسی میروند کسی برای مثلاً کار و کسب تجربه برای کار نمیروند که یک چیزی گیرش بیاید به دردش بخورد اینها انگشت شمار هستند که بخاطر کار بروند
مساله بعدی اینست بعضی ها فکر می‌کنند رفتن به زیارت آن هم پیاده پیاده روی از اصولی ترین شعائر دینی مسلمانان است در حالی که نه پیاده روی روی اصل نیست این عشق است حضور میلیونی مردم مسلمان در کشور عراق برای زیارت عتبات فلسفه دارد
یک فلسفه اش پیاده روی زینب همراه قافله که اکثریت غافل زنها بودند است و همه و بعد از آنها حضور جابر در پیاده در این پیاده روی است
بعضی ها میتوانند بروند اما نمی روند می گویند سخت است سختی اش نمی ارزد هر سختی هم که در این سفر داشتید زائر معجور است
گاهی خدا برای بخشیدن به دنبال بهانه می‌گردد البته آن طرف قضیه را هم باید دقت کنید که شیطان هم منتظر است تا پاداش تمام این درد و ناراحتی شما را بگیرد
مراقب شیطان باشید با گناهان عادی ثواب این زیارت محسوب نشود
سختی هایی را که زائر در این زیارت متحمل می‌شود قطعاً به پای کفاره گناهان نوشته می شود با هر قدمی که به طور عادی برمی‌دارد هزار گناه را محو و هزار حسن نوشته میشود ادم هایی را که با رنج و درد برداشته شود حسابش جداست
داوود بن کثیر از امام صادق روایت می کند که حضرت فرمود خود حضرت فاطمه سلام الله علیها برای پذیرایی از زوار قبر فرزندشان اباعبدالله الحسین حاضر می شوند حضرت فاطمه برای آنها طلب مغفرت می‌کند در زیارت جامعه می گوید من خراب کاری هایی کردم که هیچ راهی ندارم جز اینکه شما از من راضی بشوید یعنی آبروی خود را گرو بگذارید و الا کارم خراب است کسی باورش نمی شود وجود مقدس حضرت زهرا حاضر می شوند برای زائرین استغفار کنند

مسجد امام رضا علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
سه شب در مورد کمرنگ شدن یاد خدا گفتیم اما وقتی یه چیزی کم رنگ شود یواش یواش کار به جایی می رسد که از بین می رود وقتی یاد خدا کم رنگ شود خدا فراموش می شود علامت های خدا فراموشی میدانید چیست؟
علامت آدم هایی که ارتباطشان با خدا ضعیف است می دانید چیست؟
 یک چند شبی در مورد این بحث داشته باشیم تا بتوانیم دشمنان امام حسین را با این علامت بشناسیم
اول ارتباط ضعیف با قرآن
این افراد با قرآن خیلی ارتباط ندارند
قرآن می فرماید وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا آدم‌هایی که ارتباطشان با خدا ضعیف است وقتی قرآن می خوانند بدشان می آید علاوه بر این که ارتباط خودشان با قران ضعیف است اگر کسی هم قرآن می خواند در وجود آنها اثر نمی گذارد اینها طبق همین آیه جزء خسارت دیدگان هستند
دلتان پاک است در این ماه محرم خدا را قسم بدهید دعا کنید ارتباطمان با قرآن قوی شود سعی کنید حداقل روزی ۵۰ بخوانید و حفظ کنید از حافظه‌های تان بهره بگیرید قرآن نورانیت عجیبی در زندگی انسان دارد
قرآن خودش نور است قرآن منشاء نور است قرآن کتاب انسان سازی است گاهی یک آیه انسان را زیر و رو کرده است
جبیر مشکر است پسرش هم در مدینه بدست مسلمانان اسیر شده پیامبر اعلام کرد هر کسی پول بیاورد اسیرش را آزاد می‌کند مقداری پول برداشت آمد که فرزندش را ببرد وقتی به مسجد رسید موقع نماز بود صبر کرد تا پیغمبر نمازش تمام شود اتفاقاً پیغمبر داشت سوره طور را می خواند وقتی به آیه إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ رسید جرقه‌ای در دل جبیر زده شد.
دیده اید انسان می‌خواهد آتش روشن کند اول یک آتش کوچک ایجاد می کند مواظب است که این آتش کوچک خاموش نشود
خدا دو ماه را برای جرقه زدن انسان به انسان هدیه داد ماه محرم و یکی ماه رمضان به قول آن شخصیت غربی که گفته بود دو چیز در شیعه جلوی فعالیت ما را گرفته است یکی مرجعیت شیعه و دیگری امام حسین و عاشوراست
علت اینکه ما نتوانستیم به شیعه غلبه کنیم یکی از دلایل همین عاشورا و همین مجالس نصیحت و موعظه است
جبیر همین که این آیه را شنید خدمت پیغمبر آمد عرض کرد یا رسول الله این چه بود خواندید پیغمبر فرمودند این آیه قرآن بود گفت می‌شود دوباره بخوانید پیغمبر یک بار دیگر این آیه را خواند
گفت یا رسول الله من مسلمان شدم همین یک آیه بس است مسلمان شد
ببینید چه می کند آیه قرآن جبیر مشرک آمد مسلمان رفت
مشترک آمد موحد برگشت با چه؟ با یک آیه از قرآن


مسجد امام رضا علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اعراض از یاد خدا سه چهار علامت و چند اثر در زندگی انسان دارد من آنها را برای شما میشمارم تا ببینید چقدر یاد خدا در زندگیتان را دارد یک اثر اعراض از یاد خدا و خود فراموشی و بحران هویت است
بعضی از جوان ها می گویند کلاف سردرگم هستند نمی دانند در این دایره هستی کدام نقطه هستند نمی دانم چرا احساس پوچی می کنند چرا احساس کم ارزشی و بی هویتی می کنند؟
قرآن می فرماید علت اصلی همه این ها قطع ارتباط انسان با عالم و با خداست
میفرماید وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ از کسانی نباشید که خدا را فراموش کرده اند فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ خود فراموش شدند بحران هویت گرفتند رها شدند و راحت به هر کاری تن میدهند
گاهی بعضی فرصت ها دیگر به دست می‌آید گاهی بعضی فرصت ها قابل جبران و قابل تدارک نیست.
امیرالمومنین می فرمایند إنَّ اللَّیلَ و النَّهارَ یَعمَلانِ فیکَ فَاعمَل فیهِما و یَأخُذانِ مِنکَ فخُذْ مِنهُما شب و روز دارند روی شما کار می‌کنند وقت شما را می‌گیرند و از آنها استفاده کنید
دیده اید تقویم چقدر جلو می رود سال ها دائم ورق می خورند همین که می خواهید تقویم را بخری می بینی نصفش ورق خورده و تمام شده
حضرت می فرماید روی تو عمل می کنند از شب و روزت بهره ببر نگذار شب و روز واحدهای عمر تو را کم کند اما تا می توانی از شب و روز برای آینده خود استفاده کنیم و طبق آیه أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى‌ عَلى‌ ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّه فقط آه و حسرت باشد
حبیب بن مظاهر می گوید من جلوی خیمه نشسته بودم دیدم کسی داره از جلوی دشمن می آید نگاه کردم دیدم قرة بن قیس حنظلی است من او را می شناختم آدم بدی نبود تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند جلو آمد وقتی رسید گفت حبیب می خواهم با امام حسین ملاقات کنم گفت عمر سعد مرا فرستاده برای امام حسین پیامی دارم می خواهم به ملاقاتش بروم.گفتم شمشیرت را بگذار و برو سلاحش را گذاشت و رفت
وقتی ملاقاتش با امام حسین تمام شد آمد من او را نگه داشتم و گفت قرة من که تو را میشناسم آدم بدی نبودی چه شد به سپاه ابن زیاد پیوستی من علتش را نمیدانم اما من نصیحت می کنم حالا که آمدی نرو حالا که به بهانه ملاقات با امام حسین آمدی دیگر برنگرد بیا پیش ما بمان قول می‌دهم جدش رسول الله را شفاعت کنند
خوشا به حال آنهایی که نصیحت پذیر هستند خوشا به حال آنهایی که با یک موعظه با یک تلنگر با یک اتفاق بیدار می شوند اما بدا بحال کسانی که ساعتها وقت هم بگذاری معجزه هم کنی از خواب غفلت بیدار نخواهند شد
در جواب می گوید بگذار بروم پیام را برسانم وقتی که رفت دیگر برنگشت.
یعنی چه شد؟ با اینکه حسین بن علی را می شناخت اما فرصت سوزی کرد.
در کربلا تمثال بن قیس زیاد بودند که فرصت داشتند اما فرصت سوزی کردند


مسجد امام رضا علیه السلام نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بحث این است علل رویارویی با ابا عبد الله علیه السلام در آن صف آرایی گسترده چه بود؟از طرف شما ببینید سی هزار آدم را در مقابل امام علم می کنند و از طرفی امام حسین با این همه دعوت و نامه و پیام لشگرش می شود هفتاد چندی که تعداد زیادش فامیل هستند و غریبه حول و هوش ۳۰-۴۰ نفر.
افر اد دشمن به این سادگی می توانستند افراد را جذب کنند اما امام با حقانیت و امامت و عظمتش با این جمعیت اندک در کربلا حاضر شد؟
این مساله دو علت دارد درونی و بیرونی
اگر امام زمان عنایتی داشته باشند من ابتدا چند جلسه در مورد علت های درونی مباحثی را ارائه بدهم تا بعد به علت های بیرونی بپردازیم.
اول تعریفی داشته باشیم از علت درونی که علت های درونی آن چیزی است که ما باید به آن توجه کنیم مخصوصا به اثرهای اخلاقی آن برای خردمان
اولین علت دوری از خداست
در سوره حشر آیه ۱۹ است وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ اگر در جامعه یاد خدا کمرنگ شود آن جامعه و افراد آن جامعه به راحتی چند به گناه میدهند.
بهانه کمرنگ شدن یاد خدا چیست؟ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ خود فراموشی اتفاق می‌افتد
خود فراموشی یعنی چه؟ یعنی دیگر برایش مهم نیست دنبال ابن زیاد باشد یا دنبال عمر سعد وقتی انسان بی هویت شود موضع گیری هایش درست نیست این آیه خیلی عجیب است
مرحوم امام در تفسیر این آیه می فرماید اگر کسی خدا را فراموش کرد خدا او را به خودش واگذار می‌کند وقتی که انسان به خودشان واگذار شد راحت زیر بار شیطان میرود راحت زیر بار ظلم می رود به راحتی هم با امام حسین می جنگند و برایش هم مهم نیست
اولین خطبه امام حسین در صبح عاشورا را مطالعه بفرمایید دقیقاً اشاره می فرماید قلب های تان را شیطان تسخیر کرده خدا را فراموش کرده اید که نه نور امام را می‌بینید نه نور خدا را و نه نور دین را.
شخصی از قبیله حمدان که از طرفی جز اصحاب امام حسین است و از طرفی دیگر رفیق و همشهری عمرسعد می گوید به امام حسین عرض کردم آقا جان اجازه بدهید من بروم با عمرسعد صحبت کنم سیدالشهدا فرمود فایده ندارد اما برو. اجازه گرفت و رفت.
می‌گوید آمد مقابل خیمه عمرسعد دیدم نشسته و دارد شمشیرش را تیز میکند ایستادم هیچ نگفتم سرش را بالا گرفت و گفت چرا سلام نمی کنی؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفتم واقعا تو فکر مسلمانی؟
وقتی متوجه شد چرا سلام نکردم سرش را بالا گرفت و گفت تو که مرا می شناسی همشهری هستیم من ‌میدانم اهل بیت پیغمبر هستند میدانم آزار اینها حرام است من مقام اینها را می دانم اما چه کنم من روی خون حسین با ملک ری معامله کردم با فرمانداری ری معامله کردم اگر این معامله نبود آب را باز می کردم
وقتی این شخص برگشت امام حسین فرمود چه شد صحبت کردی؟عرض کرد صحبت کردم اما عمر سعد روی خون شما معامله کرده است علتش چیست؟ همین دوری از خدا إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ

مسجد امام رضا علیه السلام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

قال الله تبارک و تعالی: وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ
شما واگن های قطار را ببینید در حالت های مختلف همه شبیه هم هستند همه هم روی یک ریل در حرکتند ولی فرق همه اینها در راننده و مسافر است.
قرآن کریم و روایات ما وقتی داستان های تاریخی را نقل می کنند، انسان می بیند از اول تاریخ تا کنون بسیاری از عوامل مشترک هستند ولی حوادث با هم تفاوت دارد و افرادش فرق می کنند، اما آن ریشه هایی که حوادث را خلق می کنند شبیه هم هستند.
شما ملاحظه کنید قرآن کریم درباره قوم بنی اسرائیل می فرماید: و ضریت علیهم الذلة والمسکنه اینها ذلیل و خوار شدند، پست شدند، غضب خدا را برای خودشان خریدند، چرا؟
می فرماید علتش چهار چیز است:
اولا: این ها به آیات خدا کافر شدند دلک بأنهم کانوا یکفرون بآیات الله؛
ثانیا: این ها به انبیاء الهی هتک حرمت کردند یقتلون النبیین بغیر الحق؛
تاریخ بنی اسرائیل پر است از جنایت که در قتل پیامبران ابا نداشتند چرا؟ چون می خواستند منافع نامشروع آنها حفظ بشود که در یک روز 43 پیامبر را به قتل می رسانند 112عابد و صالح را به قتل می رسانند جمعا می شود 155 کشته در یک روز یا در سوره آل عمران است آیات21و22 از آدم کشانی بی رحم یاد می کند که به سه سرنوشت عذاب دچار می شوند
در یک روایت آمده است بنی اسرائیل در بین الطلوعین70پیامبر را به قتل می رسانند
أَنَّ بَنی إِسْرائیلَ کانُوا یَقْتُلُونَ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَبْعینَ نَبِیّاً این سیره بنی اسرائیل است
ثالثا: این ها معصیت می کردند ذلک بما عضوة؛  دنبال منافع نامشروع بودند
چهارم: این ها تجاوز می کردند و کانوا یعتدون
بنا بر این چهار عامل کفر، آدم کشی، عصیان و روحیة تجاوزگری علتی بود برای ذلت و خواری بنی اسرائیل
شما قصص قرآن را ببینید با حال امروز یهود در اسرائیل. آیا مشاهده میشود یا نمی شود؟
این خیلی مهم است که ما از تاریخ، ریشه های مشترک حوادث را استخراج کنیم
بحثم اینجاست که چه شد که چند هزار آدم مقابل پسر پیغمبر ایستادند؟
چه شد که چند هزار آدم در یک شب دور مسلم ابن عقیل را خالی کردند؟
اینها ریشه هایی دارد که اگر استخراج شود در تربیت ما در زندگی و عاشورایی شدن ما در امروز و فرداها خیلی قابل استفاده است.
عاشورا نقل تاریخ نیست که بنده و امثال بنده انجام می دهیم مصیبت نیست که بخوانیم، اشکی بریزیم. عاشورا در یک جمله زینب کبری در مجلس ابن زیاد: ما رأیت إلا جمیلا
ما دنبال علت این واقعه هستیم که چرا عاشورا اتفاق افتاد چرا برای حسین بن علی ۷۲یار و برای لشکر عمر سعد بالای ۳۰.۰۰۰ یار و علت زینب حادثه عاشورا را به جمیلا گفت چه بود؟
کدام جنبه های این مصیبت و حادثه که در تاریخ اتفاق افتاد، زیبا بود؟ چه درس هایی داشت؟ چه نکته هایی داشت؟ این چیزهایی است که برای امروز ما مفید است.

بسم الله الرحمن ارحیم الحمدلله رب العالمین والعاقبة للمتقین

اواخر عمر امیرالمومنین‌ یکی از صحابی بنام صعصه بن‌ صوحان آمد منزل‌ حضرت،‌ امام مجتبی اجازه ملاقات ندادند. 

زمانی که حضرت‌ به هوش‌ آمدند فرمود صعصعه بن صوحان‌ در جمع ملاقات کنندگان است و سوال دارد
فرمود اجازه بدهید بیاید بشرط اینکه سوالش‌ کوتاه باشد.

آمد به بالین‌ حضرت‌ سوال پرسید: 
یا امیرالمومنین!
شما بالاترید‌ یا آدم‌ ابوالبشر؟
شما بالاترید‌ یا‌ نوح‌ نبی الله؟
شما بالاترید‌ یا ابراهیم‌ خلیل الله؟
شما‌ بالاترید‌ یا موسی کلیم‌ الله؟
شما بالاترید یا عیسی روح الله؟
 
فرمودند شایسته نیست‌ کسی از خودش تعریف کند ولی از این جهت که خداوند فرمود وَأَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ و چون سوال پرسیدی پاسخ‌ می دهم.

من از آدم‌ ابوالبشر با فضیلت‌ ترم چون برای آدم همه ی نعمات فراهم بود ولی خداوند او را از خوردن‌ گندم‌ منع‌ کرد ولی با این ممنوعیت بخاطر خوردن‌ گندم‌ از بهشت‌ رانده شد، در حالی که من از خوردن‌ گندم منع نشدم‌ ولی بدلیل اینکه دنیا را قابل توجه نمی دانم بخودم‌ سختی دادم‌ و هرگز در دنیا گندم‌ نخوردم.
تقوا در اولین‌ پاسخ‌ حضرت‌ نکته بزرگی است که هر کسی از دنیا و زیبایی های دنیا دور باشد بیشتر به پاکی نزدیکتر و از معصیت دور تر است.
 
من از نوح نبی با فضیلت‌ ترم چون‌ نوح‌ قوم‌ خود را به یکتا پرستی دعوت‌ کرد 
ولی اطاعت ندید قوم‌ خود را نفرین‌ کرد
بعد از پیامبر، این امت صدمات‌ زیادی به من وارد کردند ولی صبر کردم‌ و لب‌ به نفرین‌ باز نکردم.
صبر در دومین‌ پاسخ‌ هم نکته ی خیلی مهمی است که ما براحتی از آن عبور می کنیم‌.
در خطبه شقشقیه فرمودند صبر کردم در حالی که در چشمم خار و در گلویم استخوانی بود.
یکی از خصائص‌ ایمان‌ صبر است که به ما یاد می دهند.

من از ابراهیم با فضیلت ترم‌ چون‌ در کتاب وحی آمده است که ابراهیم خلیل به خداوند فرمود رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی می خواهم زنده کردن‌ مردگان را ببینم
قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن؟ خداوند فرمود ایمان نداری؟
ْ قالَ بَلی وَلکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی جواب داد ایمان دارم ولی می خواهم به یقین‌ برسم و قلبم آرام بشود.
اما من انقدر به حداوند یقین دارم که اگر برای من کشف حجاب هم بشود، پرده های غیب بالا برود ایمان من همان است بیشتر نخواهد شد.
علو درجات به درجه ی یقین‌ است حضرت‌ به مرحله ی حق الیقین‌ رسیدند که می فرماید چیزی اضافه نمی شود یعنی ایمانش نیاز به نشانه و علامت و معجزه ندارد.

من از موسی کلیم الله بافضیلت‌ ترم‌ چون طبق آیه ی وحی بعد از قتلی که موسی توسط موسی انجام شد بخداوند عالم‌ فرمود رَبِّ إِنِّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً من مرتکب‌ قتل‌ نفس شدم
 فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُون می ترسم مرا به قتل برسانند
وَأَخِی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِی رِدْءاً یُصَدِّقُنِی برادرم‌ هارون‌ که در سخنوری فصیح‌ است همراهم باشد
إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِی می ترسم مرا تکذیب نمایند اما موقعی که پیامبر خدا به من مأموریت داد تا به مکه بروم، آیات اول سوره توبه را در بالای بام کعبه بر کفار قریش قرائت کنم و بعد از قرائت‌ جنگی صورت‌ گرفت‌ که بستگانم که از کفار قریش بودند ‌در این جنگ کشتم‌ ترسی از خود نشان‌ ندادم.
توکل یکی دیگر از خصلتهای مومن است که امیرالمومنین به آن‌ اشاره می کند یعنی کار برای خدا باشد بقیه اش با خداست.
فرمود موسی به برادرش هارون اعتماد داشت، ولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) به طور کامل به خدای بزرگ توکل و اعتماد نمود.

من از عیسی با فضیلت ترم‌ چون‌ زمانی که مریم موقع وضع‌ حمل به بیت المقدس آمد تا عیسی را در مسجد بیت‌ المقدس بدنیا‌ بیاورد خداوند وحی فرستاد یا مریم‌ مسجد جایگاه‌ عبادت‌ است‌ نه جایگاه ولایت و از بیت‌ المقدس خارج‌ شد وعیسی در بیابان متولد شد. اما وقتی مادر من فاطمه بنت اسد درد زاییدن گرفت در وسط کعبه به مستجار کعبه متوسل شد و گفت: بارالها بحق این خانه کعبه و بحق کسی

که این خانه را بنا نهاده است، درد زایمان را بر من سهل و آسان گردان. در همان وقت دیوار کعبه شکافته شد من در همان خانه کعبه متولد شدم.
چون مکه بر بیت المقدس برتری دارد مریم از وضع حمل عیسی در بیت المقدس که پائین تر از مکه است نهی شد ولی مادرم  برای وضع حمل به مکانی برتر از بیت المقدس دعوت شد، 

نقل نموده اند: فضائلی که برای علی ابن ابی طالب(علیه السلام) آمده برای هیچ یک از صحابه نیامده است.


مسجد امام رضا علیه السلام - مسجد موسی بن جعفر علیه السلام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
حضرت زینب را می توان در در سه حرف خلاصه کرد و در این سه حرف می توان شناخت ص-ب-ر
صاد یعنی صبر
باء یعنی بلا
راء یعنی رشادت
قرآن کریم دو دست زن را به عنوان نمونه برای درس گرفتن به ما می‌شناساند و معرفی می کند
یک دست زنان به عنوان زنان ملعونه مانند زن ابولهب و امثال اون که به خاطر آزار و پیغمبر مورد عذاب قرار می‌گیرند
یک دست زنان به عنوان زنان نمونه هستند چند نمونه زن به عنوان زنان نمونه معرفی شدند که یکی از آنها آسیه زن فرعون بود که دلبسته دین موسی شد و به موسی ایمان آورد و به خاطر ایمان به موسی زیر شکنجه رفت و بخاطر این شکنجه از دنیا رفت.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ -تحریم11
در کنار این افراد و بانوان شخصیت به نام زینب کبری که نمی‌توان در مقابل اینها قرار داد بلکه ایجاب می‌کند چند پله بالاتر برود
درد و رنجی که زینب کشید آسیه نکشید در طول تاریخ مانند زینب هم نمی توان نظیر بیاوریم دقت کنید شهادت برادران شهادت فرزندان شهادت بستگان همه در یک روز جلوی چشمان زینب هتک حرمت ها بوسیله ی دشمن حتی زینب به خودش اجازه نداد دعای رَبِّ نَجِّنِی بیان کند.
این آیه در مورد آسیه زن فرعون که شان و مقام زینب بالاتر از آسیه است و نمی‌توان او را با زینب مقایسه کرد نمی توان این آیه را به زینب زد
وقتی زینب در مقام هجوم وحشیانه قرار گرفت یک ذکر بیان می کند اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان یعنی الهی این قربانی را از ما قبول کن یا بالاتر از آن می‌گوید که زینب برادرانت فرزندان تمام و بستگان تو را خدا کشت این عذاب خداست یک جمله بیان می کند در جواب میگه ما رایت الا جمیلا
چرا این جمله را فرمود؟ سه دلیل داره
یک از سوی خداست من الله
دو برای خداست للله
سه در راه خداست فی سبیل الله
پس با این تفاصیل بهترین الگوی صبر و استقامت در زندگی زینب است چون بقای اسلام و تشیع و خطبه‌های علی وار زینب بود و الا کار اسلام بعد از شهادت امام حسین در عصر عاشورا تمام شده بود.


مجلس خصوصی سیاوشکلا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حضرت زینب در سه حرف خلاصه میشه و در این سه حرف میشه شناخت یک صاد یعنی صبر با یعنی بلا راء یعنی رشادت
قرآن کریم دو دست زن به عنوان نمونه برای درس گرفتن می‌شناساند
یک دسته از زنان به عنوان زنان ملعون مانند زن ابولهب و امثال اون که به خاطر آزار و اذیت پیغمبر مورد عذاب قرار می‌گیرد
یک دسته از زنان به عنوان زنان نمونه هستند چند نمونه زن به عنوان زنان نمونه معرفی شدند که یکی از آنها زن فرعون بود که دلبسته دین موسی شد و به موسی ایمان آورد و به خاطر ایمان به موسی زیر شکنجه رفت در کنار این افراد و بانوان شخصیت به نام زینب کبرا که نمی‌توان در مقابل اینها قرار داد بلکه ایجاد می‌کند چند پله بالاتر برود
درد و رنج که زینب کشید آسیه نکشید در طول تاریخ مانند زینب هم نمی توان نظیر بیاوریم دقت کنید شهادت برادران شهادت فرزندان شهادت بستگان همه در یک روز جلوی چشمان زینب هتک حرمت ها زینب به خودش اجازه نداد دعای رَبِّ َنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ که زن فرعون بیان کرد را بیان کند این آیه در مورد آسیه زن فرعون که مقام زینب بالاتر از آسیه است و نمی‌توان مطالب این آیه را با زینب مقایسه کرد
وقتی زینب در مقام هجوم وحشیانه قرار گرفت یک ذکر بیان می کند الهی تقبل منا یعنی الهی این قربانی را از ما قبول کن یا بالاتر از آن می‌گوید که زینب برادرانت فرزندان تمام و بستگانت را خدا کشت این عذاب خداست یک جمله بیان می کند در جواب میگه ما رایت الا جمیلا
چرا این جمله را فرمود سه دلیل داره
یک از سوی خداست
دو برای خداست
سه در راه خداست
پس با این تفاسیر بهترین الگوی صبر و استقامت در زندگی زینب به بقای اسلام و تشیع و خطبه‌های علی وار زینب بود و کار اسلام بعد از شهادت امام حسین در عصر عاشورا تمام شده بود.
سیاوشکلا منزل آقای اصغر اسماعیلی