پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

طبقه بندی موضوعی

۹۴ مطلب با موضوع «تفسیر» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ [آیه ۳۰]

ترجمه: به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است! [آیت الله مکارم شیرازی]

تفسیر: آیه شریفه پیرامون نگاه کردن صحبت می کند که خداوند فرموده چشمتان به نگاه به نامحرم عادت نکند.

منظور از این مطلب این نیست که چشممان را در مقابل نامحرم ببندیم منظور پایین آوردن نوع نگاه است یعنی مستمر نباشد که طبق روایت از امیرالمومنین سلام الله علیه اگر نگاه به نامحرم ادامه دار باشد ایجاد فتنه می کند.

اگرکسی می خواهد از ایمان لازم برخوردار باشد چند نکته باید رعایت کند:

۱. نگاهش از حرام حفظ باشد

۲. جاذبه های غریزی کنترل شود

۳.حفظ حیا و عفت شرطش نگاه پاک است

۴.رشد معنوی شرطش عدم چشم چرانی و عفت است


حرم مطهر شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

تحویل سال دعایی دارد با این مضامین یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبراللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

این دعا خیلی عجیب است و ما هم از مفهوم این دعا غافل نه کسی هست که مفاهیم این دعاها را بگوید نه ما می خواهیم بیایند بیان کنند نه حاضریم بنشینیم پای صحبت آخوند و ملایی که اینها را بیان می کند بزرگترین مشکل هیئتی ها هم اینست که با آخوند خوش نیستند حالا امام حسین باشد برای ما مهم است مفهوم امام حسین هدف امام حسین مهم نیست. برای ما هم یک نفر باشد گوش بدهد که چه می گوئیم برای ما هم دعا کند کافیست سر بقیه کلاه برود.

در این دعای چهار بندی من با بند آخر دعا کار دارم که می گوئیم حول حالنا الی احسن الحال

حول حالنا یعنی تغییر وضعیت به چی؟ الی احسن الحال یعنی از بدی به خوبی که این نتیجه عمل است

انسان اگر می خواهد به کمال برسد آن چیزی که خدا اراده کرده باشد باید به تغییر وضعیت ها توجه کند.

برای انسان دو تغییر وضعیت وجود دارد که قرآن هم صراحتا بیان کرده 

تغییر وضعیت اول یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ یعنی از تاریکی برود به نور

تغییر وضعیت دوم یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَات یعنی از نور به تاریکی برود

این دو مسیر به اجبار نیست بلکه انسان به اختیار خودش یکی از دو مسیر را انتخاب می کند یعنی بخواهد در ظلمت کامل بشود از خدا دور می شود و طاغوتی می شود و اگر بخواهد در نور کامل بشود از طاغوت فرار می کند و به سمت خدا می رود این یعنی انتخاب در وضعیت حال

اینکه بگوئیم خدا برای انسان فلان کار را کرده نه بیشتر به عمل و نیت بر می گردد

هر چقدر انسان بیمار به دستور دکتر عمل کند زودتر خوب می شود و الا روز به روز بیمارتر

حول حالنا یعنی نقطه شروع و احسن الحال زمانی اتفاق می افتد که 3مساله ایجاد بشود و ما هم بخواهیم

1.اول سالی قول بدهیم از تاریکی ها در بیائیم مقام انسانیت در جاده خاکی نیست جاده خاکی چه خصوصیتی دارد؟ همین که در آمدی مجبوری لباست را تکان بدهی گرد و غبار جدا بشود این تکان دادن ها توبه است و گرد و غبار گناه است

یک روز می بینیم بارانی می شود و زمین خاکی گل آلود که بدتر می شود برای انسان

پس اولین مرحله قول بدهیم به خودمان سمت جاده خاکی زندگی که گناه است نرویم

برویم گناه را بشناسیم که چه چیزهایی گناه است

2.اول سالی قول بدهیم دنبال واجبات برویم ببینیم خدا چه خواسته مستحبات را در حد خودش انجام بدهیم طوری نباشد که جای واجب را بگیرد.

هیئتی! امام حسینی خوب است اما ببینیم امام حسین چی می خواهد. امام حسین سینه زن و گریه کن تنها نمی خواهد و الا یزید و عمر سعد هم بودند برای امام حسین گریه کردند هیئت تشکیل دادند عزاداری کردند امام حسین نماز خوان گریه کن می خواهد نمازخوان سینه زن می خواهد

امام حسین هدفش نماز بود و بخاطر نماز هم از دشمن مهلت خواست ما اگر اهل واجبات که یکی نماز است نباشیم قطعا امام حسین فروش می شویم آن وقت سرمان کلاه می رود چه من سخنران باشم من مداح باشم یا من سینه زن حسین حسین گفتنمان بدون در نظر گرفتن هدف امام حسین بی اثر است

پس برویم آخوند پیدا کنیم برای ما صحبت کند

3. اول سالی قول بدهیم صفات زشت نداشته باشیم

انسان دوست دارد لباس تمیز بپوشد بهترین تیپ ها را بزند از خوشبوترین عطرها و ادکلن ها استفاده کند این خصلت انسان باکلاس است برای خودش ارزش قائل می شود 

شخصیت انسان هم ارزش دارد ارزشش به اینست که صفات زشت در او نباشد چه در عملش چه در نیتش

انجام این سه مساله دل می خواهد اگر حاضر شدیم دلش را داشتیم انجام بدهیم به مراد دل می رسیم که حالمان می شود احسن الحال و الا همین آش است و همین کاسه


29اسفند1402
هسئت سیدالشهدا مسجد الرسول سلام الله شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

یکی از سیره های اصلی حضرت زهرا دشمن شناسی است. دشمن شناسی نه اینکه نگاه انبیاء است نه اینکه نگاه ائمه است نه اینکه نگاه شهداست نه اینکه نگاه صلحاست نه اینکه نگاه علماست همه ی اینها از یک ریشه نشات می گیرد و آن قران است.  ۱3 سوره قرآن با دشمن شناسی شروع می شود قریب به 3۰۰ آیه در رابطه با یک مدل دشمن شناسی بحث می کند. 

یک مساله ای که در جهان اسلام پررنگ جلوه داده شد بحث نفاق است از رسول الله است که می فرماید علی جان من نه از مومن می ترسم نه از کافر چون ایمان و کفرشان معلوم و مشخص است ولی تمام ترسم از منافق است است چون ایمان و کفرش معلوم نیست.

یا حتی خداوند به پیامبر می فرماید خیلی مراقب باشی در جمع حوادث منافق داری که حتی خودت هم نمی شناسی حواستان به  منافق باشد چون منافق کاری می کنند که مردم نفهمند حق و باطل چیست؟

در جهان اسلام هیچ دشمنی نتوانست دست علی را ببندد اما آنهایی که در خانه علی و فاطمه دست علی را بستند همه منافق بودند.

یکی از مقامات فاطمیه است که انسان را به سمت عبرت گرفتن حرکت می دهد. اگر انسان اهل عبرت باشد از گذشتگان درس عبرت می گیرد یعنی نقاط منفی گذشتگان را ببیند و تکرار نکند مثل اینست که به اندازه ی تمام آنها زندگی کرده است. 

درس غیرت دو نتیجه دارد:

1-خطاهایی که دیگران مرتکب شدند را تکرار نمی کند. 

2-باعث می شود عمرش تلف نشود به سمت پیشرفت برود 

هزینه هایی که انقلاب ما اسلام ما داده است بخاطر اینست که ما هنوز از گذاشته درس عبرت نگرفته ایم.

فاطمیه هم درس عبرت دارد و عبرتش خیلی مهم است. 

عبرت های فاطمیه باعث می شود انسان بفهمد صحابه رسول الله با پیامبر چه کردند. 

در میان صحابی رسول الله کسانی بودند که در دوران پیامبر نمره عالی داشت اما جلوتر که رفتند ضعیف شدند در دوران امیر المومنین نمره عالی داشتند ولی جلوتر که رفتند ضعیف شدند.

نمونه طلحه و زیر که جانباز جنگ احد و بدر بودند چه کردند بعد از رسول الله؟ نمونه شمر بن ذی الجوشن که جانباز صفین بود چه کرد بعد از امیر المومنین؟  

اهمیت عبرت فاطمیه در اینست که ما بفهمیم در حکومت اسلامی چه چیزی خوب است و چه چیزی بد و در تشخیص حق و باطل اشتباه نکنیم. این خیلی مهم است. 

یکی از مسائلی که باعث شد فاطمیه اتفاق بیوفتد نفاق بود که این مساله زمان هجرت پیامبر به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد. 

مساله نفاق انقدر مهم بود که حضرت زهرا در خطبه ای می فرمایند وقتی خداوند پیامبر را از میان شما مردم به سرای انبیاء گذشته برد در میان شما حَسَکه ایجاد شد. 

حسکه در لغت عرب دو معنا داره یکی نفاق است و دیگری خار به پهلو 

در میان شما حسکه ایجاد شد که دین را پاره کرد و شما همه جانبه به دین حمله کردید. الان هم داریم آثارش را می بینیم. 

این نفاق بود که حکومت را از دست امیرالمومنین گرفت حکومی که پیامبر 23 سال در مدینه زحمتش را کشید و آخر چه فرمود؟ فرمود خدایا من تمام تلاشم را داشتم.

این نفاق بود که با هم دین حکومت را از دست علی گرفتند. این نفاق بود که وقتی به خانه علی و زهرا حمله کردند گفتند پیامبر فرمود اگر کسی از جماعت مسلمین کناره گیری کرد خانه اش را بر سرش خراب کنید و آتش بزنید.

آخر نامردها مگر می شود دختر پیامبر داماد پیامبر از مردم کناره گیری کند؟

اگر کسی هم معترض می شد می گفتند صحابی رسول است صحابی رسول الله که دروغ نمی گوید. 

نفاق بود که دست امیر المومنین بسته بشود عمامه از سرش برداشته بشود و همین عمامه را به دست و گردنش ببندد. 

نفاق باعث شد که خانه ای که فرشته وحی در آن رفت و آمد می کرد به آتش کشیده شود.


1402/09/08

مدرسه علمیه مسجد جامع نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

من آنس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقة الاخوان

ان شاء الله با قرآن مانوس باشیم با قرآن محشور باشیم از برکات و نورانیت قرآن در زندگی بهرهمند بشویم صوات هدیه بفرمائید.

بحث من در دو موضوع است:

موضوع اول انس با قرآن است و موضوع دوم اثر بخشی قرآن در زندگی

شما تصور کنید می خواهید بروید بانک وام بانکی دریافت کنید مسئول تسهیلات می گوید باید ضامن بیاورید یا صاحب چک باشدیا صاحب فیش حقوقی باشد یا صاحب پروانه کسب.

اگر بخواهید از این ضامن‌ها برای گرفتن وام استفاده کنید یک چیز نیاز است و آن طرح رفاقت یعنی باید رفیق باشید مانوس باشید تا بیایند ضمانت کنند و الا کسی که آشنا نیست خودش را به دردسر نمی‌اندازد این زندگی به صرف مادی 

در زندگی مادی معنوی هم ما نیاز به کسی داریم که اگر بخواهد ضمانت ما را کند باید با او طرح دوستی و رفاقت ببندیم و آن چیزی نیست جز قرآن.

چون آیه قرآن است در سوره فرقان آیه30 که وَ قَالَ الرَّسُولُ یَارَبّ‏ِ إِنَّ قَوْمِى اتخّذُواْ هَاذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا پیامبر فرمودند خدایا امت من قرآن را دریافت کردند ولی یتیمش کردند یا روایت است در کتاب خصال شیخ صدوق و اصول کافی جلد ۴ که امام صادق فرمودند ثلاثة تشکو الى اللَّه العزیز الجلیل سه چیز نزد خدا شکایت می‌کنند که یکی از این سه چیز و مصحف معلّق قد وقع علیه الغبار لا یقرأ فیه‏قرآن است که غبار روی آن را گرفته و خوانده نمی‌شود تا اینجا مقدمه 

اگر کسی با قرآن انس دارد بیشتر کند یا ایها اللذین آمنو آمنوااگر ایمان دارید بیشتر بیشترش کنید و حد و اندازه ندارد

اگر انس نداری اول قرآن را بشناس اینکه قرآن عربی هست و من عربی بلد نیستم قرآن نیاز به تفسیر دارد من نمی‌فهمم و نتیجه این می‌شود که من نمی‌توانم با قرآن ارتباط بگیرم این شناخت نیست 

شما ببینید در قرآن آیه داریم وقتی یهود کتاب تورات به دستشان رسید پیغمبر کشی راه انداختند وقتی قرآن دست اعراب رسید امام کشی راه انداختند پس برای این‌ها که قرآن عربی هست و تورات عبری پس چرا در خودشان مشکل وجود دارد؟ 

شناختی خوب است که هم از زبان قرآن باشد و هم از زبان معصوم و الا تعریف و شناخت قرآن در زبان من باشد می‌شود قرآن داعشی می‌شود قرآن وهابی.

ما دو مدل قرآن داریم قرآنی که هادیست هدایت می‌کند قرآنی که ضال است گمراه می‌کند بین این دو قرآن فرق است فرقش این است که در قرآن هادی معصوم نهفته است ولی در قرآن ضال غیر معصوم.

قرآنی مایه هدایت است که اهل بیت کنارش باشد پیامبر در حدیث معروف ثقلین فرمودند إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی‏ یا یک روایت دیگر ِانِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابدا

دومین راه انس، با قرآن بودن است قرآن را هم باز کن و نگاهش کن اگر حال قرائت آن را نداریم ببوسیم و ببندیم 

سومین راه انس عمل به قرآن است هر آنچه که امر فرموده انجام بدهیم و هر چیزی نهی فرموده ترک کنیم.

موضوع دوم اثر قرآن است

قال النبی صلی الله علیه و آله  نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآن‏ خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید

سبک زندگی الهی:

اگر کسی انس با قرآن داشته باشد و عمل کند به دستورات قرآن بی اثر و بی برکت نیست یکی از اثرات رد زندگی انسان است

یکی از آثار و برکات همنشینی با قرآن اینست که می توانیم مستقیما با سبک زندگی اسلامی درکلام الله آشنا شویم و الگوگیری بی واسطه و ناب داشته باشیم.

حضور ملائکه:

قال امیرالمومنین الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِین‏ خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود ذکر خداوند در آن باشد فرشتگان در آن خانه رفت و آمد دارند و شیاطین دور می شوند

تاثیر در فرزندان:

تلاوت قرآن در خانه ها در سایر افراد خانواده اثر دارد. پدر و مادری که خواندن قرآن جزء برنامه زندگیشان باشد فرزندانشان هم به فراگیری و خواندن قرآن علاقه مند می شوند.

هم پدر و مادر در منزل به سبک زندگی و تربیت قرآنی آشنا می شود و هم فرزندان مراقب هستد که تربیت شیطانی نشوند.

تقویت ایمان و باور:

امیرالمومنین فرمودند که تلاوت قرآن مایه باروری ایمان است و یکی از راه های موثر در رشد ایمان در هر فرد تلاوت قرآن است

هدایت انسان:

یکی از اثرات و ثمرات تلاوت روزانه قرآن پیداکردن مسیر درست زندگی است. قرآن انسان ها را از تاریکی به روشنایی و از جهل به علم هدایت می کند برای قرآن مهم نیست چه کسی به سراغش می آید چون برای تمام انسان ها نازل شده است

آرامش قلبی:

دستور قرآن است که قرآن تلاوت کنید که هم ذکر است و هم ارامش  الا بذکر الله تطمئن القلوب

بیداری دلها از غفلت:

قال رسول الله سلام الله علیه  فإن القرآن یحیى القلب المیت، و ینهى عن الفحشاء و المنکر قرآن دل مرده را زنده می کند و از فحشا و زشتی باز می دارد.

چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها گناه روی گناه است و هر کسی می خواهد قلبش زنده بشود تلاوت قرآن داشته باشد


1402/08/29

فاطمیه روستای خورشید

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
قال الله تعالی: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ
حدود یک ماه است که خدا توفیق داده منت سر ما گذاشته تا ما برای سیدالشهدا عزادار باشیم.
عزاداری سیدالشهدا خیلی مهم است قدر آن را بدانیم اگر تا الان ندانستیم لااقل این چند روزی که از ماه محرم مانده و این ماه صفر بدانیم و بفهمیم.
زمانی عزاداری ما ارزش پیدا می کند که دو چیز در این عزاداری باشد
اولش ولایت اهل بیت در عزاداری است
انسانی که در او ولایت اهلبیت نباشد چند اثر در او پیدا می شود:
1.پوچ است به سمت پوچی می رود
2.خسر الدنیا و الاخره است هم در دنیا زیان دنیوی می بیند هم در آخرت زیان اخروی
3.از بهترین و با ارزش ترین نعمت الهی بی بهره است
وقتی این آیه‌ که در شروع بحثم تلاوت شد آیه 28 از سوره ابراهیم در اصول کافی هم هست در کتاب الاحتجاج بحار الانوار هم هست امام صادق می فرماید نَحنُ النِّعمَهُ الّتی اَنعَمَ اللهُ بِها عَلی عِبادِه آن نعمتی که خداوند بر بندگانش نازل کرده است ماییم وَ بِنا یفوزُ مَن فازَ یومَ القِیامَهِ و به وسیله ی ما در قیامت رستگار می شوند.
یا در جایی دیگر نقل است که ابویوسف بزاز می گوید من کنار امام صادق بودم تا این آیه شریفه تلاوت شد از من سوال کردند فَاذْکُرُوا آلاءَ اَللّهِ اَلا تَدْرِی مَا آلاَءُ اَللَّهِ ابویوسف می دانی این نعمت هایی که خداوند به آن اشاره کرد چیست؟ گفتم نه فرمودند: هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش ولایت ما اهل بیت است.
انبیاء عزاداری کردند ملائک عزاداری کردند اجنه عزاداری کردند زمین و زمان عرش و فرش جمادات و نباتات پرنده و چرنده همه عزادار بودند حتی آمده است حکومت وقت بعد از شهادت سیدالشهدا اعلام عزاداری کرد
کدامشان ارزش داشت؟ بغیر از عزاداری حکومت وقت همه با ارزش بود
عزاداریست دیگر مگر می شود بی ارزش باشد؟ بله خب باشد عزاداری حتی برای امام حسین هم باشد بی ارزش است چون‌ در آن مجلس نه رنگ سیدالشهداست نه بوی سیدالشهدا.
اگر در مصیبت سیدالشهدا گریه هم می کنیم باید با ولایت باشد.
مگر نگفتند که إِنَّ لِقَتْلِ‏ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اگر کسی برای حسین بن علی اقامه عزا کند اسمش ثبت و ماندگار است چرا شما گفتید که عزاداری آنها قبول نیست؟
اگر نگاه ظاهری به روایت داشته باشیم یزید هم مؤمن می شود نه مؤمن به ولایت والیان الهی بلکه مؤمن به فسق خودش مومن به ولایت شیطان بخاطر همین اسمش آنطور که باید ماندگار نشد زیارات منسوب به سیدالشهدا را مورد مطالعه قرار بدهید این اسامی شدند اسامی ملعونه
آدمی اگر ولایت در او باشد زنده است و عاقبتش هم به خیر است
پس مراقب باشیم بی ولایت از دنیا نرویم 
دومش نیت در عزاداری است
نیت ما براى حسین بن علی علیه السلام است یا برای خودمان گریه می کنیم یا برای غرض دیگه
در کتاب وسائل الشیعه از امام صادق روایت است که به شخصی بنام مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فرمودند
فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا اگر یک قطره از گریه خالصی که عزادار امام حسین می ریزد به آتش جهنم ریخته یا چکانده بشود آتش جهنم را خاموش می کند و هر مرضی را شفا می دهد
یکی از اساتید قم می فرمودند طلبه ای دخترش سرطان گرفته با اصرار دخترش را پیش من آورد گفتم شما فردا بیا.
گفت طبق معمول هر شبم رفتم توی حیاط زیر آسمان خدا درد دل کردن و اشک ریختن به دلم افتاد شفای این بچه در اشک چشم گریه کن امام حسین علیه السلام است روضه خواندم اشک ها را در استکان ریختم فردا که پدر بچه آمد مقداری آب با آن اشک مخلوط کردم و دادم و گفتم ان شاء الله این آب متبرک است.
این طلبه رفت بعد از مدتی آمد و گفت این چه آبی بود که به من دادی؟ گفتم: این قطرات اشکی بود که برای روضه امام حسین علیه السلام خالصانه ریخته شده.
بمن گفت: دخترم را به آزمایشگاه بردم و به من گفتند این بچه نه مشکل خونی دارد و نه سرطان اشک بر سیدالشهدا کیمیاست.
ارزش عزاداری ولایت است و نیت خالصانه برای اهل بیت


حرم شهدای شهرستان نکا
1402/05/24

بسم الله الرحمن الرحیم 

یکی از سوره هایی که ما در محضرشان هستیم سوره مبارکه طارق است.

روایت شده است که هر کسی سوره طارق را بخواند به تعداد ستارگان شب در آن جلسه خداوند برای او به ازای هر ستاره در آسمان 10حسنه می نویسد

این سوره در چند موضوع بحث می کند 

1.معاد است و خداشناسی

2.نتیجه اعمال انسان است در قیامت

3.عملکرد انسان است در دنیا

اگر انسان بخواهد خداشناسی داشته باشد معاد باور باشد قرآن دستور به تفکر داده است تفکری که از روی عقل و منطق باشد نه احساس چون انسان دو مدل تفکر دارد یکی تفکر عاقلانه است و منطقی و دیگری تفکر از روی احساسا دارد.

تفکر در اینکه انسان به منشاء وجودی خودش توجه کند که سفارش آیات و روایات است پیامبر فرمودند من عرف نفسه فقد عرف ربه که اگر می خواهید خدا را بشناسید به خودتان مراجعه کنید آیات این سوره واضح بیان کردند

تفکر در اینکه چگونهه بوجود آمدید اول نطفه ای بیش نبوده که در رحم مادر قرار گرفته بعد از 9 ماه هم از رحم مادر خارج شده است و پا به عرصه خاک گذاشت یعنی شروع زندگی انسان چگونه است و پایان زندگی انسان هم چگونه است. این در موضوع اول

اما در مورد موضع دوم توجه داشته باشد که اعغمال انسان کنترل می شود و تحت حفاظت ملائک الهی قرار می گیرد و در قیامت هم انسان باید بداند روز بروز افکار و اعمال است و همینطور انگیزه و روحیات انجام آن عمل که اینها در آن روز خیلی تاثیر دارد.

طبق آیه 9 سوره طارق خداوند می فرماید یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ یعنی روز قیامت روزی است که اسرار و نهان ها هم افشا می شود و انسان دیگر نمی تواند کتمان عمل کند.

این را بدانیم انگیزه و افکار و عمل اگر در دنیا برای انسان ارزش داشته باشد در قیامت دارای آثار وب رکات است و اگر بی ارزش باشد جز خسران و عقاب در انتظار نیست.

اما موضوع سوم که در رابطه با عملکرد انسان در دنیاست

انسان بداند باید خیلی مراقب باشد چون کارنامه اعمال خودش را در قیامت را می بیند و تا می تواند در دنیا به عمل خودش ارزش بدهد و الهی کند اگر به دنبال کید باشد قطعا خداوند او را مبتلای به کید می کند وَأَکِیدُ کَیْدًا 


مسجد امام خمینی ره

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ

اگر کسی یا کسانی دستورات الهی را انجام بدهند خداوند به آنها وعده آرامش داده است و کسانی می توانند از این وعده بهره مند بشوند که به دو مقام برسند یکی مقام خشوع است و دیگری مقام رضا.

خاشعین کسانی هستند که دستورات الهی را فقط بخاطر عظمت و خود خداوند انجام می دهند.

مقام بعدی رضایت است و مقام رضا باید دو طرفه باشد یعنی هم خداوند از آنها راضی باشد و هم آنها از خداوند راضی باشند


حرم شهدای گمنام

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ

کسی که اسلام را نپذیرد،خواه مشرک باشد،خواه اهل کتاب،کافر است و سرنوشت همه ی آنها یکی است و این سرنوشت بخاطر انتخاب آنهاست و انسان با انتخاب خود جایگاه و سرنوشت خود را مشخص می کند که بهشتی است یا جهنمی.

انسان اگر به منطق و بینه روشن پشت پا بزند جزء بدترین مخلوقات می باشد و اگر می خواهد بصیرت و روشنگری داشته باشد بواسطه مقایسه بین کفر و حق است که با مقایسه بین این دو می تواند بهترین روشنگری را داشته باشد.

خداوند بین انسان و دیگر موجودات عالم فرق قائل شده است و فرقش اینجاست که رشد یا سقوط موجودات دیگر محدود است ولی رشد و سقوط انسان بی نهایت است و انسان در اثر ایمان و عمل صالح می تواند حتی از ملائک هم برتر بشود و با کفر خودش جزء بدترین باشد و این خوب و برتر شدن اثر ندارد مگر با ثمربخش بودن ایمان همراه با عمل صالح


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَمَا أُمِرُوا إِلا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ

سلائق دیگران مانند دین و دستورات الهی نیست بدلیل اینکه سلائق قضاوت است و قابل تغییر و طبق شرایط زمانی و مکانی است ولی دستورات الهی قابل تغییر و پایدار است و ثابت. اینکه خداوند به انبیاء دستور تبلیغ و پرستش خداوند را داده است و دعوت می کنند این مساله تبلیغ خودشان و دعوت به خودشان نیست و اینکه اگر چنانچه در این بین مردم با پیامبران لجاجت کنند و تفرقه افکنی داشته باشند این سابقه سبقه طولانی دارد و گذشته هم نسبت به انبیاء همین بوده و بخاطر همین مساله خداوند به پیامبران تسلی خاطر میداده.

اگر انبیاء و رسولان دنبال این هستند که وحدت بین مردم و امت به وجود آید باید بدنبال توحید و پرستش خالصانه خداوند باشند چون خلوص و بی پیرایه بودن عامل بقاء و رمز بقاء دین است 


حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

الَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ

بینه یعنی دلیل روشنی که بتوان با آ« با باطل مبارزه آشکار کرد.

اگر کسی بخواهد با کفر مبارزه کند باید با دلیل و منطق محکم و روشن باشد و اگر اینطور نباشد نباید انتظار داشته باشد که دیگران از عقیده خود دست بردارند و این دلیل می شود اتمام حجت. 

در اتمام حجت فرقی بین کفار و مشرکین ندارد. و هم چنین برای مردم غیر این دو که خداوند برای همه اتمام حجت و دلیل روشن فرستاده است و این اتمام حجت نیز بواسطه پیامبران و کتب آسمانی انجام می شود. 

یکی از ادله و بینه که خداوند برای ما فرستاده است قرآن است بدلیل اینکه: 

1-از هر خطا و انحراف و باطل و تحریف دور است 

2-دستورات قوام بخش برای زندگی فردی و اجتماعی ما دارد 

3-اوامرش سبب اعتدال و قوام جامعه می شود


حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خدا یک خصوصیتی دارد که انسان ندارد گر هم در انسان باشد خیلی کم است و آن خصوصیت بنده پروری است.

در بنده پروری در ولایت الله و ولایت غیر الله فرق است همین هم در ولایت انسان هم وجود دارد

فرق اول در پاداش و عذاب است:

اگر خدا به انسان دستور می‌دهد و آنها دستورش را اجرا ‌نکنند، زود آنها را نمی‌زند! یا وقتی به بنده‌هایش دستور می‌دهد و آنها اجرا می‌کنند، زود آنها را تشویق نمی‌کند! 

وقتی به بنده‌هایش دستور می‌دهد چه انجام بدهند چه انجام ندهند حساب و کتاب را می‌گذارد برای روز قیامت! 

اما غیر الله چطور؟ اگر انجام بدهی تشویق می شوی البته اگر تشویقی در کار باشد اگر انجام ندهی قطعا آسیب خواهی دید.

فرق دوم در فریب است

اگر خداوند به انسان دستوری می دهد قصد فریب بنده اش را ندارد در حالی‌که تبلیغات غیر الهی، پر از فریب است و نیرنگ و دو رویی. 

کلام شیطان است که می گوید لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ آنچه در زمین و در دنیا هست، پیش انسان‌ها زیبا جلوه می‌دهم! 

وقتی خداوند دسشتوری می دهد انجام دستور را به اختیار انسان می گذارد و الا می توانست اجبار کند و همه مردم خدا پرست بشوند اما این کار را نکرد خدا تعادل ایجاد کرد تا مردم جذب خداوند بشوند

فرق سوم در عظمت دادن است

ولایت الله دنبال جذب حداکثری است کاری ندارد گنهکار هستی یا نیستس آغوش خداوند برای همگان باز است خدا می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ من بنده مخلوقم را دوستش دارم

وقتی کسی بیاید به سمت ولایت الله قدرت می گیرد عظمت می گیرد اما ولایت غیرالله چطور؟

خرد می کند دنبال دفع حداکثری است وقتی کارش با انسان تمام شد شیطان اعلام بیزاری می کند إِنِّی بَری‏ءٌ مِنْکَ حرف شیطان است اما در ولایت الله اینطور نیست 

فرق چهارم در جبران است

اگر کسی در ولایت الله و تحت ولایت الله کاری کند خداوند حتما جبران می کند ولی در ولایت غیر الله اینطور نیست

اگر خطا کرد و بعد از خطا توبه کرد خداوند با پذیرش توبه سیئات را به حسنات تبدیل می کند اما در ولایت غیر الله چیزی قابل جبران نیست


1402/01/24
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خیلی از ما دنبال بدست آوردن خیر در دنیا و آخرت هستیم اما نمی دانیم چگونه بدست بیاوریم

از امام رضا روایت است که می فرماید اگر کسی می خواهد درب خیر دنیا و آخرت برای او باز بشود باید با عقل قدم بردارد و طبق عقل عمل کند

لاَ یَتِمُّ عَقْلُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَکُونَ فِیهِ عَشْرُ خِصَالٍ عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد:

1.اَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ از او امید خیر باشد

2.وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ مردم از بدى او در امان باشند

3.یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ اَلْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد

4.وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ اَلْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ خیر بسیار خود را اندک شمارد

5.لاَ یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْحَوَائِجِ إِلَیْهِ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود

6.وَ لاَ یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود

7.اَلْفَقْرُ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْغِنَى فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد

8.وَ اَلذُّلُّ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْعِزِّ فِی عَدُوِّهِخوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد

9وَ اَلْخُمُولُ أَشْهَى إِلَیْهِ مِنَ اَلشُّهْرَةِ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد

10.لاَ یَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ أَتْقَى إِنَّمَا اَلنَّاسُ احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.


نکا کوچه شهید حاجیان منزل آقای محمدیان

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

الإمامُ العسکریُّ علیه السلام :ما مِن بَلِیّةٍ إلاّ و للّه ِ فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها

هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.

آقای شیخ حسین انصاریان می‌فرمود:

یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه، نون

دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن یه کلاغی از راه رسید  سر این دیگ یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت..

گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم.

خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن.

وقت دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن  یه عقرب سیاهی ته دیگه.

رحمت و مهربانی خدا اینجاست اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.

اگر اون عقرب را ندیده بودیم هنوز هم میگفتیم یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت

بلا . گرفتاریهای بعد از بلا معنایش اینست که "خدا حالتو نگرفت، جونتو نجات داد"

خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده  چیه.

یکی از موانع درک و بهره‌برداری از رحمت خدا «گناه و یأس ناشی از گناه» است.

همین‌که انسان خطایی مرتکب می‌شود یا در خودش بدی و عیبی می‌بیند، یک مکانیزمی در وجود انسان هست که خودبه‌خود آدم را مأیوس می‌کند!

بااینکه آدم وقتی گناه می‌کند بیشتر به رحمت خدا نیاز دارد بیشتر باید التماس کند اما برعکس پیش می آید؛ کمتر رحمت و مغفرت خدا را تمنا می‌کند طبیعتاً کم‌تر رحمت خدا را باور می‌کند.

وقتی انسان گناه می کند بواسطه گناه قساوت قلب پیدا می کند و از رحمت خداوند کم بهره و در خیلی جاها بی بهره می شود و همین مساله باعث می شود قساوت قلبش بیشتر می‌شود.

شاید گناه آن‌قدر قساوت قلب در انسان نیاورد که یأس از رحمت خدا بعد از ارتکاب گناه می‌آورد!

معمولاً مردم به اندازۀ گناهان خودشان استغفار نمی‌کنند؛ بلکه به اندازۀ پاکیِ دل‌شان استغفار می‌کنند! ببینید اولیاء خدا چقدر استغفار می‌کنند! هرچه گناهِ انسان کم‌تر بشود، باور انسان نسبت به رحمت خدا و تمنای انسان برای رحمت خدا افزایش پیدا می‌کند؛ این یک اتفاق عجیب در وجود انسان است!

خدا بیش از هشتاد بار در قرآن تکرار می‌فرماید: من «غفورِ رحیم» هستم. چرا این‌قدر تأکید می‌کند که «من می‌بخشم؛ من غفورِ رحیم هستم»؟ برای اینکه آدمی که گنهکار است و اتفاقاً نیاز به بخشش الهی دارد ولی میبینم یک نوع رفتار دفاعیِ بد در او شکل می‌گیرد که عذرخواهی نمی‌کند! یعنی خودِ آن گناه مانع می‌شود که آدم عذرخواهی کند؛

ما وقتی گناه می‌کنیم انگار در ذهن خودمان، خدا را به نامهربان‌بودن‌ محکوم می‌کنیم.

خدا می‌داند که گناه، انسان را مأیوس می‌کند لذا به‌عناوین مختلف به گنهکارها فرموده است که مأیوس نشوید(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ زمر/53) گنهکاری و بدبودنِ ما نباید ما را از رحمت خدا مأیوس کند؛ مغفرت خدا برای همین جاهاست!

 آدم‌خوب‌ها معمولاً به‌خاطر خوبی‌هایشان غرور پیدا می‌کنند و از رحمت خدا بر نمی‌دارند(عُجب و غرور مانع می‌شود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم به‌خاطر بدی‌هایشان از رحمت خدا مأیوس هستند!


نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

رحم بین انسانها باعث می شود انسان رحمت و مهربانی خدا رار دریافت کند
رحم بین انسانها باعث می شود انسان رحمت و مهربانی خدا را دریافت کند.
ولی سوال اینکه ما به دیگران مهربانی ورحم می کنیم آیا از دیگران هم باید رحم و مهربانی بخواهیم؟
وقتی وارد مباحث دین و روانشناسی می شویم
نه دین اجازه چنین کاری را داده است نه روانشناسی
بدلیل اینکه هم توقع انسان بالا می رود هم شخصیت انسان می تواند زیر سوال برود که خداوند متعال به ایجاد این مساله اشکال وارد کرده است.
خداوند بعضی وقتها انسان را بواسطه مهربانی کردن مورد آزمایش قرار می دهد بعضی وقت‌ها یک کسانی را می‌فرستد به تو مهربانی کنند تا ببیند دلت می‌‌رود؟
 اگر کسی با تو مهربان بود، سعی کن خیلی برایت فرق نداشته باشد و مهم نباشد.
ما باید به دیگران مهربانی کنیم ولی زیاد انتظار عکس‌العمل نداشته باشیم. وقتی انتظار عکس‌العمل نداشته باشی رها می‌شوی، ضربه نمی‌خوری، مهربانی‌ات سقوط نمی‌کند و از بین نمی‌رود و می‌توانی به رحم‌ کردنت ادامه بدهی.
طبق روایت، اگر مهربانی کردی و طرف جواب مهربانی‌ات را نداد، خدا یک‌کسی را مأمور می‌کند به تو مهربانی کند؛ چند برابر آن جوابی که او می‌خواست بدهد! این‌طوری آدم رحمت خدا را می‌فهمد، این‌طوری آدم فضا در زندگی‌اش باز می‌شود که مهربانی خدا را درک کند!
یکی دیگر از موانع درک مهربانی خداوند اینست که ما روحیه شکر گذاری نداریم در قرآن است که خداوند می فرماید قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ از بندگان من هستند کم هستند کسانی که شکرگذاری کنند
شما سوره حمد را ببینید سراسر شگرگزاری است اینکه بر ما واجب شده است سورۀ حمد را دائماً در نمازها بخوانیم معنایش این است که دائماً باید حمد را به خودمان تلقین کنیم تا زبان‌مان به تشکرکردن از خدا باز شود، وقتی زبان ما به حمد و تشکر از خدا باز شد و نعمت‌های خدا را دیدیم، کم‌کم روحیۀ ما هم عوض می‌شود و کم‌کم چشم ما به دیدن مهربانی خدا هم باز می‌شود.

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یکی از عواملی که موجب می‌شود انسان مهربانی خدا را باور نکند یا به سختی به این موضوع توجه کند «احساس تنهایی انسان در دنیا» است، وقتی انسان تنها می شود، احساس تنهایی، انسان را از تعادل روحی و روانی خارج می‌کند، موجب سوءظن آدم نسبت به محیط و جهان خودش می‌شود و فکر می‌کند واقعاً کسی از او حمایت نمی کند
البته این تنهایی و غربت انسان معنایش این نیست که خدا را ندارد؛ معنایش این است که فقط خدا را دارد!
با اینکه انسان در غربت فرصت پیدا می کند مشغول ذکر خدا شود، اما انسان‌ این وسط می‌مانند و در نتیجه به سختی به سوی خدا حرکت می‌کند. اگر انسان‌ها تنهایی خودشان را درک کنند دیگر دلخوشی‌های بیخود هم پیدا نمی‌کنند.
در دعای ابوحمزه می‌خوانید « ارْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی» (مصباح‌المتهجد/2/593) خیلی قشنگ است که آدم غریبی‌اش درِ خانۀ خدا را ببرد و از خدا طلب رحمت و مهربانی کند، در این‌صورت کم‌کم با مهربانی خدا انس می‌گیرد.
بسیاری از آدم‌ها با احساس تنهایی، دچار رنج می‌شوند و با کوچک‌ترین خطایی که از دیگران می‌بینند، با آنها دشمنی می‌کنند، سوءظن و حتی کفر به خدا پیدا می‌کنند؛ درحالی که باید گفت «وقتی هیچ‌کس به ما رحم ندارد خدا که هست!» البته این با تفکر و توجه باید انجام بگیرد.
به ما توصیه شده است به همدیگر مهربانی و محبت کنیم تا نشانه‌ای از مهربانی خدا باشد، همان اسلامی که می‌فرماید: اگر به کسی علاقه داشتی ابراز کن (إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ؛ کافی/2/644) بگذار طعم مهربانی را بچشد تا مهربانی خدا را راحت‌تر باور کند.
اگر می‌خواهی انسان‌هایی را به خدا نزدیک کنی، آنها را از تنهایی در بیاور، البته اگر این افراد جزو ذوی‌الحقوق باشند که این کار واجب است.
مصیبت‌ها سفارش شده است که مصیبت‌زده را از تنهایی بیرون بیاورید، در رنج‌ها دلداری دادن، در غم‌ها غمگساری کردن می‌تواند انسان را واقعاً از تنهایی بیرون بیاورد!


1402/01/12

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً می‌خواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً می‌فرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل می‌کردیم از خشیت الهی متلاشی می‌شد! (حشر/21) چرا خدا این‌کار را می‌کند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند)
مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همین‌که خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست!
در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزت‌بودن) خدا را بر «رحیم‌بودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیم‌بودن خدا»؛ خدای بی‌ابهت محبتش هم مزه ندارد.
اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی می‌افتد؟ خدا تو را در آغوش می‌گیرد، آن‌وقت اگر این خدای باابهت، یک‌مقدار به تو محبت کند تو از شدت لذت و هیجان، غش می‌کنی!
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛
برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد،
برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانی‌اش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن.


1402/01/11
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
ما به‌دلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشت‌مان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی می‌بریم که هیچ‌کس از هیچ ارتباطی این لذت را نمی‌برد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلی‌ترین نیازهای آدم برطرف می‌شود.
اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد می‌شود، حالش بد می‌شود و به این سادگی نمی‌تواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب می‌کند؛ هم اخلاقش بهتر می‌شود، هم از زندگی‌اش لذت می‌برد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت می‌برند.
در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح می‌کنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد:
برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کام‌تان بنشیند و مزه بدهد و لذت‌بخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد.
چرا مهربانی خدا را نمی‌بینیم یا نمی‌چشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب می‌شود مهربانی‌هایی را که خدا همین الان-به‌صورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم.
حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چه‌کار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قله‌های مرتفع را ساخته‌ای» این یک راه است.
اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در این‌صورت، کم‌کم عظمت خدا را باور می‌کنی. یک‌مدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بی‌احترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانی‌اش را نمی‌چشی.
چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی می‌دیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی می‌کند، ناراحت می‌شدند؟ چون می‌دیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود می‌کند!
بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت می‌دانند که غرق محبت‌شان می‌شوند و از مهربانی آنها لذت می‌برند.
بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگی‌ها کسی را تحویل نمی‌گیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن می‌گوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن می‌خوانی، می‌فهمی که خدا بزرگ‌تر تو و بزرگ‌ترِ عالم است!


1402/01/10

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
چرا مؤمنین و اهل دین و معنویت-که الان تعدادشان هم کم نیست- آن رشد لازم را ندارند(هم از نظر نفوذ فرهنگی بر دیگران، هم از نظر قدرت روحی و اجتماعی)؟ چرا ایمان، آن اثر لازم را بر مؤمنین ندارد تا هم خودشان زیاد رشد کنند و هم جهان را نجات دهند؟ چه نقص خاصی وجود دارد؟
نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود از دین‌شان خوب بهره نبرند، این است که به رحمانیت و مهربانی خدا توجه کافی ندارند. مؤمنین بیشتر با این‌طور مشکلات درگیرند که «چرا گناه می‌کنم؟ چرا سحر بلند نمی‌شوم؟ چرا از دین‌داری لذت نمی‌برم؟» اما مستقیماً با این مسئلۀ ریشه‌ای درگیر نیستند که «چرا توجهِ من به رحمانیت خدا کم است؟» چون نمی‌دانند که ریشۀ خیلی از ضعف‌ها و مشکلاتشان به این مسئلۀ کلیدی برمی‌گردد.
کاش ما بیشتر از اینکه در درس‌های عقایدمان به «اثبات خدا» یا «اثبات وحدانیت و صانع‌بودنِ خدا» می‌پردازیم، به رحمانیت خدا می‌پرداختیم! مهربانی خدا یک موضوع مورد غفلت است؛ اگر از این موضوع غفلت نکنیم، هم خومان را آباد کرده‌ایم، هم جهان را آزاد خواهیم کرد.
چرا این‌قدر بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در هر کاری تأکید شده است؟ یک‌دلیلش این است که دائماً باید «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم چون مدام مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم لذا باید مدام یادآوری کنیم.
برای اینکه مهربانی خدا را باور کنیم از کجا باید شروع کنم؟ غیر از «توجه به نظم آهنینِ عالم» (که در جلسه قبل بیان شد) یکی دیگر از نقاط عزیمت و آغازین برای باور رحمانیت خدا «تفکر» است.
ما برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال زیاد نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم. ما نمی‌خواهیم مهربانی خدا را اثبات کنیم، چون همه قبول داریم که خدا مهربان است، بلکه نیاز داریم به «باورکردن مهربانی خدا» و «لذت‌بردن از مهربانی خدا»
فکر کنید به اینکه خدا چرا عالم را خلق کرد؟ چرا ما انسان‌ها را آفرید؟ خداوند-در حدیث قدسی- می‌فرماید: ای انسان، من همۀ عالم را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم(خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِک وخَلَقتُکَ لِأَجلی؛ کلیات‌حدیث‌قدسی/ص710)
دربارۀ خودت فکر کن و بگو: «خدایا من را چرا آفریدی؟» آیا خداوند ما را برای علت دیگری غیر از «مهربانی‌کردن» آفریده است؟! مثلاً آیا خدا این عالم را آفریده است که بگوید: «می‌خواستم ببینید من چقدر منظم هستم!» اینکه خیلی بی‌معناست!


1402/01/09
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

اگر کسی فکر کند در این عالم بی جهت هر اتفاقی می‌تواند بیفتد، معلوم می‌شود در این عالم خوب تربیت نشده است!

در مدرسه مدام باید نظم این عالم را بر سرِ ما ببارند و تلقین کنند تا متوجه بشویم. بعد، هرموقع هیبت این نظم عالم ما را گرفت، به ما بگویند: «رحمت خدا هم هست؛ خدا می‌تواند در این وسط معجزه کند!»

اگر انسان خطا کند باید عذاب ببیند ولی وقتی پای استغفارِ ما و بخشش خدا می آید وسط مساله عوض می شود، استغفار و بخشش درواقع یک معجزه است؛ یعنی خلاف قوانین طبیعت است!

توجه به قوانین حاکم بر حیات، ما را به‌سوی خدا سوق می‌دهد!

برای همین زندگی چندروزۀ دنیا و همین اهداف دنیایی خودمان هم نیاز به لطف و رحمت خدا داریم. می‌فرماید: «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ»  رحمت خدا ابتدائاً همۀ اشیاء عالم و همۀ اشخاص را در بر می‌گیرد. اما بعد کم‌کم به افراد خوب، اختصاص پیدا می‌کند.

رحمن و رحیم یعنی این رحمن گشترده است و رحیم اختصاصی

وقتی ما به سمت خدا نمی‌رویم همۀ موجوداتِ عالم، با ما بد می‌شوند؛

چون آنها فهمیدند خدا کیست ولی من انسان نفهمیدم چون همه عاشق خدا هستند و دارند به‌سمتش حرکت می‌کنند «یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض» آنها در حال تسبیح هستند

اما وقتی به ذکر خدا می‌پردازی می‌بینی که همۀ ذرات و اشیاء عالم با تو خوب می‌شوند؛ و به زنده بودن عالم یقین پیدا می کنی.

خدا در بین همۀ موجودات عالم-که جبراً به تسبیح او مشغولند- یک اختیاری به انسان داده است که با ارادۀ خودش به‌سوی خدا برود و تسبیح بگوید.

حالا وقتی شما طلب مغفرت کند در آغوش خدا قرار می‌گیرد.

در این عالمِ خدا فرصت‌های ویژه‌ای برای مغفرت ما قرار داده است که یکی از آنها ماه رمضان است؛ خدا در این ماه با ما متفاوت برخورد می‌کند. دنبال بهانه می‌گردد که به ما پاداش بدهد، حتی خواب ما هم عبادت است! کسی که یک‌ذره ایمان به خدا داشته باشد، خودبه‌خود در ماه رمضان بخشیده می‌شود.


1402/01/07
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

یکی از ویژگی‌های خدا که اگر به آن ایمان بیاوریم، عمیقاً متحول خواهیم شد، رحمت و مهربانی خداست. برای اینکه به رحمانیت و لطف خدا توجه پیدا کنیم و اهمیت مهربانی خدا و نقش آن در دنیا را بیشتر درک کنیم، ابتدا باید به وضعیت قوانین حاکم بر حیات بشر توجه کنیم. مهم‌ترین ویژگی و اصلِ حاکم بر این عالم، نظم و دقتی است که خدا در حیات بشر قرار داده است؛ همان نظمی که در اثبات وجود خدا از آن استفاده می‌کنیم.

این عالم، باید یک عالم منظم و پُر از حساب و کتاب باشد؛ اگر نامنظم و به‌هم‌ریخته باشد، اصلاً ما نمی‌توانیم در آن زندگی کنیم. تصور کنید اگر این عالم، منظم و دقیق نباشد چه می‌شود؟

حالا ما در چارچوب این نظمِ متقن وارد شده‌ایم و فرصتی داریم برای «خطاکردن» و رشدکردن. منتها اگر ما در یک عالم منظم و حساب‌شده، خطا کنیم قطعاً باید عکس‌العمل آن را ببینیم و ضربه‌اش را بخوریم. اینکه ما در این عالم به‌شدت منظم، امکان خطا داریم-و در اثر بسیاری از خطاهایمان ضربه نمی‌خوریم- به‌لطف خداست؛ یعنی خدا دائماً دارد خطاهای ما را جبران می‌کند.

خدا می‌تواند زمان گذشتۀ شما را جبران کند؛ نه‌تنها می‌تواند گناهان گذشتۀ شما را پاک کند بلکه می‌تواند گذشتۀ خراب شما را به گذشتۀ خوب تبدیل کند! «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات» (فرقان/70)

نمونۀ دیگرش «قانون استعداد» است؛ یعنی ممکن است من استعداد دریافت بسیاری از تمناهای بزرگ خودم را نداشته باشم اما لطف و مهربانی خدا وسط می‌آید و می‌گوید: «من از فضلِ خودم به تو می‌بخشم» یعنی قواعد عالم را در نظر نمی‌گیرم و به تو خیلی چیزها را می‌دهم. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ» (مائده/54)

شما ادیسون مخترع برق را ببینید تنبل بوده معلم نامه ای به مادرش می نویسد که همین نامه باعث می شود این کودک بعدها مخترع بشود. خداوند از قانون استعداد استفاده می کند استعداد نهفته.


1402/01/06
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

وقتی به ما سفارش میکنند هرکاری را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید  یعنی باید دائماً مهربانی خدا را به خودمان تلقین کنیم.

مهربانی و رحمت خدا موضوعی است که دائماً از ذهن انسان فرار میکند. یک آفاتی در درون سینه و روح ما ایجاد میشود که موجب میشود دائماً دچار یأس از رحمت خدا

بشویم.

اگر انسان بخواهد یاس را از خودش دور کند باید اول مهربانی خدا را برای خودش ثابت کند و تلقین کند که خداودن هم رحمان است هم رحیم.

چرا فرموده اند که دائماً برای شروع هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم  بگویید و دائماً یادآوری کنید که خدا مهربان است ؟

یکی از دلائلش این است که شما در درون قلب خودت مدام تولید کنندۀ یأس نسبت به رحمت خدا هستی و به دلائل مختلف، این یأس در درون تو تولید می شود لذا باید با آن مقابله کنی

یکی از فلسفه های ذکر، یادآوری است. و هدف ذکر هم اینست که انسان هم خوب فکر کند و هم عمیق فکر کند.

رحمت خداوند هم در کلمات مختلف تجلی پیدا می کند ما در ماه رمضان هستیم

از پیامبر اکرم است که در رابطه ماه رمضان می فرماید یا ایُّهَا النَّاسُ ای مردم چه روزه دارید چه بدون روزه بدانید إِنهُ قَدْ أقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِاْلبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اْلمَغْفِرَةِ  قبل شما هم از یان خبرها بوده روزه داری بوده اما این ماه در عین اینکه روزه را واجب کرده سه مساله را همراه خود دارد 1.برکت 2.رحمت 3.مغفرت

بعد از بیان این سه مساله می فرماید در این ماه، به مهمانی خدا دعوت شدید مهمانی که خوابیدن شما در این ماه، عبادت است، اعمال شما مقبول و دعای شما مستجاب است.

اینها نشات گرفته از چیست؟ مهربانی خداوند که اگر این نبود ماه رمضان را نیم فهمیدیم از عبادتش لذت نمی بردیم


1402/01/05 

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

حضرت آدم بعد از آن ترک اولایی که انجام داد پشیمان شد ولی خبری از بخشش نبود

بیان کردند چهل سال یا چهارصد سال فقط گریه کرد که خداوند توبه اش را بپذیرد اما باز هم خبری نشد.

یک روز جبرئیل آمد و فرمود یا آدم اگر همینطور پیش بروی کاری از کار پیش نمی رود حتی اگر خودت در گریه ها بمیری.

فرمود چه کنم؟

فرمود: فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ خدا به آدم کلماتی یاد می دهد که با خواندن آن کلمات توبه آدم قبول می شود

هدف از آفرینش انسان اینست که مردم برای عبادت برای ذکر خلق شدند و در این مسیر حرکت کنند وَأَنِ ٱعۡبُدُونِی هَٰذَا صِرَٰط مُّسۡتَقِیم

انسان در کنار عبادت ادب در عبادت را هم باید داشته باشد

عبادت با این آیات معلوم می شود که ما باید در پیش خداوند در حرف زدن با خدا مهم است و خیلی در اجابت دعا تاثیر دارد.

وقتی محضر خداوند می رویم خداوند به ما اجازه داده که بصورت طلبکار برویم طلبکار عفو و بخشش باشیم اما نباید یادمان برود که ما به خدا بدهکاریم که چه کارهایی مانع اجابت دعا شده است چه کارهایی ما را از خداوند دور کرده.

حضرت ایوب در محضر خداوند خودش را بدهکار خدا می دید وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى‌ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خدایا من گرفتارم و تو ارحم الراحمین

یا امیرالمومنین با آن همه خدمات که برای اسلام داشت خودش را در برابر خداوند بدهکار می بیند آهِ ! مِن قِلَّةِ الزّادِ یا الله من چیزی برای آینده ی خودم ندارم

یا سیدالشهدا وقتی اصحاب و اهلبیت خودش را در راه خداوند می دهد می فرماید اللَّهُمَّ إنَّ هذا فیکَ قَلیلٌ خدایا اینها خیلی کم است برای تو که من تقدیم کردم

یا وقتی زینب کبری بالای پیکر بی سر برادر می نشیند به خداوند می فرماید اللّهمّ تقبّل منّا هذا قلیل القربان خدایا یان قربانی کوچک تر از اینست که ما برای تو تقدیم کردیم

بعضی وقت ها هم با تمام این اوصاف ما به خداوند یک نگاه بقول معروف چپ داریم چندین مرتبه هم اتفاقات مختلف برای ما انسانها افتاده و به خداوند اعتراض کردیم

دلیل اعتراض به خداوند هم در قرآن بیان شده است که اکثر این اعتراضات سوء ظن ما به خداست الظّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ

بدگمانی و سوء ظن ما نسبت به خداوند هم دلیل دارد

1.اینکه آیه می فرماید إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ما قبول نداریم خداوند شنونده است خدا بیننده است

 معترضیم که خداوند چرا صدای ما را نمی شوند چرا گفتاری ما را نمی بیند.

خداوند شنونده است ولی یادمان رفته صدای بنده اش را خیلی دوست دارد

2.اینکه آیه می فرماید إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ قبول نداریم که خداوند دعای ما را می شوند قبول نداریم که خداوند دعای ما را اجابت کرده است و الا نمی فرمود ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ

خدا دعا را می شنود اجابت هم نمی کند اما یک سری موارد هست که بظهور رسیدن است که یک دلیلش ظرفیت  ماست

3.اینکه آیه می فرماید اللّٰهُ لَطِیفٌ بِعِبٰادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشٰاءُ قبول ندارم که روزی من دست خداست می گویم تلاش من است خدا کجای این روزی است ولی اگر دقت کنم اگر خداوند اراده کند روزی قطع می شود و من هم توان حرکت ندارم برای جمع کردن روزی

4.اینکه آیه می فرماید أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى قبول ندارم که خدا همیشه مراقب من است تمام سختی های دنیا را به چشم خدا می بینم که خدا من را رها کرده است بفکر من نیست ما را به دنیای خاکی آورده تا سختی بدهد یا در جای دیگر می فرماید إِنَّ اللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا


1401/01/04
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خدا را شکر که توفیق شامل حال ما شد ماه رمضان دیگر را درک کنیم مناجات را طاعت را بندگی را 

خیلی پیش اومده وقتی روبروی یکی قرار می گیریم دلمان می خواهد از خودمان خیلی تعریف کنیم از مشکلاتمان خیلی بگوییم ولی نمی‌توانیم از کجا شروع کنیم نمی دانیم از چه چیزی حرف بزنیم 

در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی یک سری ادعیه هست که به ما یاد میدهد که با بهترین زبان از خودمان تعریف و تمجید کنیم از خداوند درخواست کنیم با خداوند حرف بزنیم 

اصلاً نه! این ادعیه ها آنقدر شیرین است که دلمان می‌خواهد این دعا را حفظ کنیم 

اینها را معصوم به ما یاد داده است اینها را خداوند به معصوم یاد داده است و اجازه داده است که با خداوند صحبت کنیم حرف بزنیم درد دل کنیم

بطور مثال

مناجات شعبانیه که سپری کردیم از دست ما رفت چگونه تلف شد نمیدانم معصوم زبان صحبت کردن را به ما یاد می دهد که ما با خدا اینطور صحبت کنیم:

إِلٰهِى إِنْ أَخَذْتَنِى بِجُرْمِى أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ خدایا اگر نگاه تو به جرم من باشد نگاه من به عفو و بخشش توست می دانم تو ستار العیوبی عیب ها را می پوشانی، وَ إِنْ أَخَذْتَنِى بِذُنُوبِى أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ اگر نگاه تو به گناه من باشد نگاه من به مغفرت توست، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِى النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّى أُحِبُّکَ اگر من را وارد آتش کنی این را بدان می دانم که اهل آتشم ولی ذره ای از محبت تو کم نمی شود

یا در دعای کمیل امیرالمومنین یاد داده اینطوری با خدا صحبت کنیم

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِکُ الْعِصَمَ بگیم خدایا گناهانی که باعث شده آبروی من ریخته بشود ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ خدایا گناهانی که باعث شده کیفر بر سر مردم ببارد ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَیِّرُ النِّعَمَ خدایا گناهانی که باعث شده جای نعمت و نقمت عوض بشود ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ خدایا گناهانی که باعث می شود دعا مستجاب نشود را ببخش گناه حتی کاری می کند دعا هم مستجاب نشود 

آمدند محضر موسی گفتند یا موسی خشک سالی داریم فرمود برویم بیابان دعای باران بخوانیم باران نعمت ببارد خدا به موسی فرمود موسی من دعای شما را مستجاب نمی کنم چون یک جوان گناهکار در جمع هست بگو بیرون برود تا باران را نازل کنم موسی حرف خدا را بیان کرد هنوز تمام نشده باران بارید 

موسی فرمود خدایا کسی بیرون نرفت؟ خدا فرمود یا موسی تا حرف من را گفتی جوان استغفار کرد.

ببینید یک جوان در جمع باعث شد دعای موسی براورده نشود حالا ببینید گناه ما گناهکارانچه می کند.

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ خدایا گناهانی که باعث شده بلا نازل بشود بر مردم ببخش.

یکی از عمده مشکلات و گرفتاری هایی که ما به آن دچاریم یک دلیلش گناه است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت را آمد محضر ایشان گفت مشکل دارم فرمود استغفار کن گناه مسبب خیلی گرفتاری هاست.

یادعای ابوحمزه ثمالی که در سحر های ماه رمضان خوانده می شود

نقل است که امام سجاد این دعا را در سحر ماه رمضان می خواند و می فرماید من برای خودم گریه می کنم چون بدحالتر و بدتر از من روی زمین نیست این حرف معصوم است.

وقتی معصوم این را بیان می کند ما چه بگوئیم؟

امام سجاد در دعای ابوحمزه می فرماید:

فَمَنْ یکون أَسْوَء حالاً مِنّیِ خدایا بدحال تر از من روی زمین هست؟

إِنْ نُقِلْتُ عَلى مِثْلِ حَالیِ إِلَى قَبْرِی لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتیِ خدایا با این وضعم با این حالم با این پروندم چطوری وارد قبرم بشوم 

وَمَا لِى لَاأَبْکِى وَلَا أَدْرِى إِلىٰ مَا یَکُونُ مَصِیرِى چطور گریه نکنم که نمی دانم با چه وضعی به سمت تو می آیم بهشتی هستم یا جهنمی؟

أَبْکِى لِخُرُوجِ نَفْسِى گریه می کنم از وضع جان دادنم آیا با حال گناه جان می دهم یا نه؟

أَبْکِى لِسُؤالِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ گریه می  کنم از دو فرشته قبر که نمی دانم می توانم جوابی سوالاتشان را بدهم یا نه؟

أَبْکِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْیاناً ذَلِیلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى گریه می کنم از خارج شدن از قبرم هم عریانم هم ذلیل و خوارم و سنگینی پرونده پر از گناهم را باید تحمل کنم

این عبارت را می توان پیش انسان گفت؟ نه ولی یک شخصیت می توان بیان کرد که خداست الهی و ربی من لی غیرک یعنی هر جای عالم را به گردم بغیر از تو نمی توانم پیدا کنم


14012/01/03
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

تفسیر سوره مبارکه غاشیه توسط حجت الاسلام و المسلمین حسینی تبار

در حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

تاریخ شروع تفسیر 1401/09/29

تاریخ اتمام تفسیر 1401/12/23


لینک دانلود تفسیر سوره مبارکه غاشیه


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

فَیُعَذِّبُهُ اللّهُ الْعَذابَ الْأَکْبَرَ إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ

از آیات 24الی آخر سوره بحث از عذاب و حسابرسی دارد

1- عذاب اکبر عذاب شدید و  ابدی خداوند متعال است

2- کسی از روی عمد از تذکرات خداوند اعراض کند دنبال کار خودش باشد خداوند می فرماید اینها دچار این عذاب می شوند

3-حسابرسی از سنت های خداوند است که خداوند بر خود واجب کرده است

4- فرار از قهر الهی برای هیچکس امکان ندارد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ إِلاّ مَنْ تَوَلّی وَ کَفَرَ

از آیات 21الی23سوره بحث از تذکرات خداوند است به انسان

1-تذکر برای اتمام حجت است تا انسان بعدا نگوید که چرا به ما هشدار نداده بودی تا ما هم حساب کار دستمان بیاید. البته یک نکته هم در این مساله است در مطلب تذکر انسان با دو دسته مواجه می شود یکی اهل تذکر گرفتن است و گوش می دهد مراقب است دیگری نه بهانه می آورد ان قلت می آورد حالا وقتی دچار مشکل شدند تذکر دهنده را زیر سوال می برند نه خودشان را

2- ما در تذکرات باید مامور به انجام وظیفه باشیم نه مامور به نتیجه چون پیامبر اکرم برای هدایت مردم هم اهتمام داشت هم حرص و هم نگران بود خداوند عالم فرمود وظیفه ی تو فقط تذکر است

3- وظیفه پیامبران،تذکّر است نه تسلط و تحمیل عقیده.

4-اگر کسی یا کسانی نسبت به تذکر بی اعتنا باشد وظیفه را ساقط نمی کند

5-کسی که از تذکر و هشدارها روی گردان بشود و در او تاثیر نداشته باشد اگر این روی گردانی ها از روی لجاجت باشد این افراد به کفر نزدیک می شوند چون منشا کفر همین لجاجت ها و عنادهاست


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ أَکْوابٌ مَوْضُوعَهٌ وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَهٌ وَ زَرابِیُّ مَبْثُوثَهٌ أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَی السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَ إِلَی الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَ إِلَی الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ

از آیات14الی20بحث از خلقت و دلیل خلقت است و چگونگی خلقت موجودات است توسط خداوند که همه ی اینها را انسان باید رویش فکر کند

اگر انسان می خواهد تمام هستی خداوند برای او کلاس درس باشد باید از روحیه تفکر برخوردار باشد تا از اسرار خلقت توسط خداوند مطلع بشود که تمام اسرار در آیات وحی و روایات متعدد بیان شده است. مثلا خلقت زمین برای چیست خلقت آسمان برای چیست خلقت شب و روز برای چیست خلقت انسان و حیوانات  برای چیست خلقت کوه و دریا و ... همه اینها باید رویش فکر بشود

یکی از مواردی که انسان مورد سرزنش و انتقاد خداوند قرار می گیرد همین مساله است که خیلی ساده از کنار خلقت خداوند رد می شود فکر هم نمی کند آن وقت به خداوند هم انتقاد می کند که چرا خلق شده است کارش چیست؟

با اینکه خداوند در آیات متعدد که یکی همین ایات است فرموده ار می خواهید عاقل بشوید از کنار محسوسات خداوند یعنی آن چیزهایی که می بینید به سادگی رد نشوید با دیدن و فکر کردن از کنارها عبور کنید تا بهتر از قبل خداوند را بفهمید  و همچنین مانند همین نعمت ها هم در انتظار بهشتیان است

و نکته پایانی دلیل اینکه خداوند تاکید دارد در مخلوقاتی که در دنیاست فکر کنید و به سادگی از کنار محسوسات عبور نکنید بخاطر اینست که انسان بیشتر و بهتر پی به خاقلیت خداوند و وجود خداوند صنع خداوند و قدرت خداوند ببرد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
شورای هیئات مذهبی شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَهٌ لِسَعْیِها راضِیَهٌ فِی جَنَّهٍ عالِیَهٍ لا تَسْمَعُ فِیها لاغِیَهً فِیها عَیْنٌ جارِیَهٌ فِیها سُرُرٌ مَرْفُوعَهٌ

بحث این آیات بحث اهل بهشت است که نمونه هایی را خداوند بعنوان بشارت یادآور می شود.

وقتی متوجه می شوند اهل بهشت شدند خوشحالی می کنند و از تلاشی الهی که در دنیا داشتند شادی آنها چند برابر می شود بطوری این شادی در صورتشان پیدا می شود.

خداوند انسان را در زمین قرار داد تا تلاش کند برای رسیدن به نتیجه خستگی ها را بجان بخرد سختی ها ر ا تحمل کند چون خستگی کار در دنیا زودگذر است و وقتی نتیجه ی کار خودش را می بیند خستگی ها برای او بی معنا می شود.

تنها گروهی توشه شان مورد قبول است که هم از خداوند راضی باشند هم خدا از آنها راضی باشد و تلاششان خالصانه و الهی داشته باشند.

این افراد در اعلی نقطه مادر در دنیا و معنوی در  آخرت قرار می گیرند. چون در دنیا در تلاشند تلاششان الهی است و برای جلب رضایت خداوند است

و مساله بعدی اینست که در دنیا دنبال حرف بیهوده نباشند در آخرت نیز بهترین زندگی را خواهند داشت


1401/11/25
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَرِیعٍ لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ

یکی دیگر از عذاب هایی که در این آیه بیان شده است عذاب رفع گرسنگی است با ضَرِیعٍ.                   

اینکه ضریع چیست چند معنا بیان شده

بعضی ها گفته اند:نوعى خار خشک و سمی است که به زمین مى چسبد، بطوری که هیچ حیوان و چهارپایى به آن نزدیک نمى شود.

بعضى ها گفته اند: غذایی است که خیلی از اهل عذاب  از بوی آن طعم آن بدشان می آید و برای اینکه از آن فرار کنند دست به دامن خداوند می شوند

یک روایت از رسول اکرم است در رابطه با این موضوع که می فرماید غذای اهل جهنم چیزی است شبیه خار و متعفن تر از مردار که وقتی اهل جهنم از این غذا می خورند نمی توانند صبر کنند تا تمام بشود

یکی غرق در مال دنیا بشود طمع پیدا می کند برای جمع آوری ثروت حس می کند هنوز چیزی جمع نکره است طمعش بیشتر می شود و مجبور می شود از هر راهی هم که شده ثروت جمع کند

عذاب بعدی اینست که وقتی ازطعام جهنم می خورند نه چاق می شوند نه گرسنگی آنها تمامی دارد.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

تَصْلی ناراً حامِیَهً تُسْقَی مِنْ عَیْنٍ آنِیَهٍ

از آیات4تا7بحث عذاب اهل جهنم است که نمونه هایی را خداوند بعنوان انذار یادآور می شود که حالات اهل جهنم و عذاب آنهاچگونه است؟

1.تَصْلی ناراً حامِیَهً:خیلی ها در دنیا تلاش بیهوده دارند برای جمع آوری توشه که اصلا مفید فایده نیست جز خستگی برای آنها و خانواده اثر دیگری ندارد.

یکی از عوامل عذاب در قیامت هم همین است  انسان همیشه خودش را عذاب می دهد بییشتر داشته باشد این عذاب است

2.تُسْقَی مِنْ عَیْنٍ آنِیَهٍ:یکی از عذاب هایی که در این آیه بیان شده است عذاب رفع تشنگی است

وقتی انسان در کنار حرارت قرار بگیرد احساس تشنگی به او دست می دهد مجازات اهل جهنم در این سوره به این صورت است که وقتی تشنه بشوند درخواست آب می کند تا تشنگی برطرف بشود ماموران جهنم بخواهند تشنگی اهل جهنم را برطرف کنند به اهل عذاب مقداری آب می دهند آب خنک دنیایی نیست آبی است که با حرارت جهنم به منتها درجه رسیده است. شما تصور کنید یک لیوان آب جوش را یک دفعه بنوشید چه اتفاقی می افتد درون انسان می سوزد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/11/04

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عامِلَهٌ ناصِبَهٌ

انسان باید تا زنده هست بفکر جمع آوری توشه برای سفر آخرت باشد امام مجتبی فرمودند استعد لسفرک خودت را آماده کن حصل زاد قبل حلول اجلک قبل از اینکه مرگ به سمتت بیاید کوله بارت را جمع کن

خیلی ها در دنیا در تلاشند کوله بار دنیوی خودشان را کم کنند و کوله بار اخروی خودشان را زیاد اما یک نکته ای که باید توجه بشود اینست که هر تلاشی برای جمع آوری توشه، برای قیامت فایده ندارد. باید ببیند چه توشه ایست و از چه طریقی بدست آمده است


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَهِ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَهٌ

1.هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَهِ :یکی از مسائلی که بر همه پوشیده است زمانش مکانش حوادثش قیامت است انسان باید همیشه فکرش به آن مشغول باشد که چه کند در قیامت سلامت باشد.

2.وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَهٌ: در قیامت دو گروه وجود دارند یک گروه افرادی  هستند که در دنیا خودشان را در سلامت کامل قرار دادند و در قیامت در سلامت کامل به سر می برند و یک گروه افرادی  هستند که در دنیا خودشان را با گناه در بیماری قرار دادند و در قیامت با حالت مریض به سر می برند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/10/20


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی دیگر از سوره هایی که ما در محضرشان هستیم سوره غاشیه است

در این سوره از چند موضوع بحث می شود

موضوع اول احوالات اهل بهشت و اهل جهنم در قیامت که یک عده افراد در مقام بشارت هستند و یک عده افراد در مقام انذار

موضوع دوم نشانه های قدرت خداوند در خلقت که هم استدلال بر یگانگی خداوند است هم دلیل بر قدرت خداوند بر خلقت مجدد انسان در قیامت

موضوع سوم دستورات خداوند به پیامبر که به مردم متذکر بشود حوادث قیامت را  بیان کند. بشرط اینکه هیچ اجباری در تبلیغش نباشد

خدا به انسان قوه اختیار داده و انسان هم طبق سلیقه خودش عمل می کند قرار نیست همه ایمان بیاورند یک عده کم هم ایمان بیاورند کفایت می کند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ

بخش سوم:

انسان برای رسیدن به اهداف باید برنامه ریزی کند برای فراز و نشیب راه خودش تدابیر از پیش تعیین شده داشته باشد اما با تمام این برنامه ها باز هم نمی داند موفق می شد یا نه؟

در تمام کارها توکل به خدا باشد اکثرا برای موفقیت می روند پیش کاهن و کف بین و فال بین و پیشگو طبق آیه ی قرآن اه حرف آنها نباید اعتماد کرد اگر چه درست هم باشد با واسطه هم بگویند اعتباری هم ندارد هیچ جایی نمی توان ثابت کرد

هر کار ی که انسان چه بر نفس چه در زمین انجام داد باید پاسخگو باشد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ

بخش دوم:

در کنار مرگ و قیامت علم به جنسیت نوزادان در رحم مادر مخصوص خداست درست است که امروزه علم پیشرفت گسترده ای داشته با آزمایشات و دستگاه های مختلف هم می شود فهمید که جنس نوزاد در رحم پسر است یا دختر ولی این موضوع نقصی به علم خدا وارد نمی کند اولا چون پیشرفت علم از نعمات خداست ثانیا پیشرفت علم با تمام نواقصی که دارد نمی تواند روبروی علم خداوند که کامل است قرار بگیرد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ

بخش اول:

بعضی ها سوال می کنند ما کی می میریم؟ یا قیامت چه زمانی است؟ جواب این سوالات را هیچ کسی جز خدا و هیچ چیزی نمی تواند پیدا کند.

اینکه شنیده می شود بعضی ها زمان و مکان مرگشان را می دانستند یا از آثارش متوجه می شدند یا به آنها الهام می شد ولی در حقیقت نمی توان فهمید که چه کسی کی و کجا خواهد مرد.

این نکته را باید در نظر گرفت که چون علم به زمان نیست اولا باید خودمان را آماده مرگ و قیامت کنیم و ثانیا نباید مغرور بشویم نباید به گناه آلوده بشویم که طبق روایت معصیت انسان را به مرگ نزدیک می کند و اگر انسان در حال مرگ بمیرد مثل شخص کافر مرده است چون حرام خدا را حلال کرده و حلال خدا را حرام

دلیل اینکه کسی جز خدا از این ساعت خبر ندارد اینست که اگر کسی بداند وحشت می کند و دست از کار و فعالیت روزانه بر می دارد ولی باید مراقب آماده آن لحظه باشیم


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/09/08

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لاٰ یَجْزِی وٰالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاٰ مَوْلُودٌ هُوَ جٰازٍ عَنْ وٰالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ فَلاٰ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیٰاهُ الدُّنْیٰا وَ لاٰ یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ

بخش دوم:

وقتی که خداوند بحث از وعده و وعید می کند همه چیز در دایره وعده و وعید خداوند قرار دارد از حساب و کتاب و موت و احیا عذاب و آرامش برای ما که مخلوق خدا هستیم بنده گا خدا هستیم لازم است این موضوع را جدی بگیریم که هر کسی در قیامت گرفتار عمل خودش می شود  اینکه دیگری بمن گفت فایده ندارد آن وقت خداوند می فرماید نباید قبل از عمل فکر می کردید؟ تحقیق می کردید؟ می پرسیدید؟ که اینها در قرآن بیان شده است

اگر انسان همه ی این مسائل ر ا در نظر بگیرد تا زنده است و در دنیا زندگی می کند دیگر دچار وسوسه شیطانی و مشکلات نفسانی نمی شود

با توجه به این آیات انسان به راحتی می تواند خودش را از وسوسه های شیطان دور کند و از گرفتاری دنیوی و اخروی دور بشود


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لاٰ یَجْزِی وٰالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاٰ مَوْلُودٌ هُوَ جٰازٍ عَنْ وٰالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ فَلاٰ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیٰاهُ الدُّنْیٰا وَ لاٰ یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ

بخش اول:

انسان در تمام لحظات چه افعالی و چه افکاری و چه گفتاری باید بیاد خدا باشد که نکند یک لحظه غفلت به انسان سر بزند و دچار معصیت بشود که دو اثر بر  انسان وارد  می کند:

اثر اول از خداوند فاصله می گیرد. اگر لکه ی سیاهی در وجود انسان قرار بگیرد او را از پاکی در می آورد و فاصله ای بین پاکی و ناپاکی ایجاد می کند چون خدا پاک است و انسان را هم پاک خلق کرد یک آلودگی او را دچار بیماری می کند و اثر بیماری هم فاصله گرفتن از شخص یا اشخاص سالم است.

اثر دوم او را دچار عذاب می کند یا عذاب درونی که وجدان است یا عذاب بیرونی است که در جامعه اتفاق می افتد

پس همه ی ما باید خیلی مراقب باشیم خدا ر ا در نظر بگیریم و دچار انحرافات عقیدتی،اخلاقی و عملی نشویم و تا زنده هستیم با رعایت تقوا کوله پشتی سفرمان را برای آخرت پر کنیم که همین تقواست در قیامت بکار ما می آید نه پست و مقام و اسم و رسم و حتی پدر و مادر و فرزند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ

بخش سوم:

خداوند به انسان اختیار و اراده داد که خودش راه خودش را انتخاب کند که این انتخاب یا الهی است یا شیطانی کسی نمی تواند اجبار کند که چه راهی انتخاب بشود  ولی نباید از تبلیغ و اعتدال که لازمه ایمان است در انتخاب راه صحیح دست کشید و باید انقدر ذهن مخاطب را مشغول کرد تا خودش با قوه عاقله ای که دارد متمایز کند این دو راه را و راه صحیح را انتخاب کند

در این مسیر دو گروه قرار دارند یک گروه غافلین هستند یک گروه هم مخلصین

گروه مخلصین معلوم است ولی گروه غافلین تا آیه و نشانه نباشد تلنگری ایجاد نمی شود که باز خودشان به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته دست از غفلت بر می دارند و به گروه مخلصین می روند یک دسته با اینکه تلنگر خوردند اما باز هم غافل هستند و بیدار نمی شوند.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ

بخش دوم:

انسان بطور فطری خداشناس است و آیات پیرامون برای اینست که اگر بخاطر غفلت پرده ای بر روی فطرت انسان قرار داده شد این آیات و در  کنارش حوادث باعث بشود پرده غفلت کنار برود و براحتی انسان بتواند مجدد روحیه خدانگری تقویت بشود.

اگر می خواهید کسی را به خدا دعوت کنید او را از اسباب عادی قطع امید کنید و وقتی قطع امید شد آن وقت دعوت پاسخ می دهد و انسان نجات پیدا می کند. برای این گروه اخلاص در عمل عارضی است حتما باید یک تلنگری ایجاد بشود.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ

بخش اول:

یکی از مباحث اخلاقی که انسان باید به آن متخلق بشود تا ارزشی بشود وفای به عهد است که یکی از نشانه های ایمان همین وفای به عهد است

انسان در بسیاری از موارد بر سر عهد خودش نمی ایستد خدا را یاد نمی کند در قرآن خداوند از افرادی یاد می کند تا وقتی مشکلی ندارند خدا ندارند ولی وقتی دچار حوادث شدند به سمت خدا می روند اما وقتی حوادث برطرف شد مجدد پیمان شکنی می کنند

با توجه به این توضیح انسان ها طبق ایمانشان دو دسته اند یک دسته ایمانشان مقطعی و اعتباری است یعنی وقتی اسباب از آن ها گرفته بشود متوجه خدا می شوند یک دسته ایمانشان پایدار و دائمی است چه اسباب باشد چه نباشد باز هم متوجه خدا هستند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللّٰهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیٰاتِهِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِکُلِّ صَبّٰارٍ شَکُورٍ

تفسیر:

خداوند برای ایمان آوردن انسان از دو آیات استفاده کرده است یکی از آیات آیات سماوی است آن چیزهایی که در آسمان است یکی دیگر از آیات آیات ارضی است آن چیزهای که در زمین است  که مجموعه خشکی و دریا را شامل می شود که همه ی آنها مجموعا نعمات خداوند به شمار می روند.

خداوند در  این آیه انسان را در کنار توجه به آیات آسمانی دعوت می کند به توجه آیات زمینی که همانطور در آسمان نعمات وجود دارد در زمین نیز نعماتی برای مخلوق قرار داده شده است که برای عموم قابل دسترس است

بطور نمونه حرکت کشتی در آب یکی از نعمات پر از رمز و راز خداوند است که کشتی چگونه روی آب شناور است

که مجموعه اینها بخاطر اینست که ما نگاه ساده آفریده ها نداشته باشیم و اگر می خواهیم استفاده و بهره برداری بهتری نعمات داشته باشیم باید به سه مساله توجه کرد: 1-صبور باشیم 2-بهترین استفاده را ببریم3-شاکر  باشیم


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

ذٰلِکَ بِأَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مٰا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبٰاطِلُ وَ أَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ

تفسیر:

همه ی افعال و صفات خداوند در خلقت ثابت است و پایدار و اگر غیر این باشد ناپایدار است

برای کار انسان برای هدف انسان دو ملاک وجود دارد یکی حق است و یکی باطل

هر چیزی که از طرف خدا باشد یا وابسته به خدا باشد انبیاء کتب انبیاء اولیاء معصومین که اینها به خداوند وابسته هستند حق است و هر چیزی که از طرف خدا یا وابسته به خدا نباشد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
14014/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّٰهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهٰارِ وَ یُولِجُ النَّهٰارَ فِی اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلیٰ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ أَنَّ اللّٰهَ بِمٰا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ

تفسیر:

بیشتر خطاب های قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها به شخص آن حضرت نیست،بلکه عموم مردم را شامل می شود. که یکی از مطالب اینست برای اینکه بخواهند خدا را بشناسند مطالعه در طبیعت و اسرار هستی داشته باشند

یک نمونه کوتاهی شب و بلندی روز است که اینها یک امر تصادفی نیست برنامه ای از پیش تعیین شده از طرف خداست برای پرورش موجودات عالم

نمونه دیگر نظم در گردش ماه و خورشید است برای بهره برداری و استفاده انسان است یعنی انسان در ر فتارش نیز باید مفید و هدفمند باشند

پس هدف همه ی هستی و تحوّلات گوناگون در نظام آفرینش،عمل انسان هاست،پس باید کاری کنیم که رضای خدا در آن باشد.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

مٰا خَلْقُکُمْ وَ لاٰ بَعْثُکُمْ إِلاّٰ کَنَفْسٍ وٰاحِدَهٍ إِنَّ اللّٰهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ

بخش دوم

خداوند در این آیه شریفه به این سه مطلب پاسخ داده که اولا زنده کردن همه ی شما با آفرینش یک نفر یکسان است و زمان در آن تأثیری ندارد ثانیا خداوند هم سمیع است و شنونده هم بصیر است و بیننده و همه ی رفتار و گفتار مخلوق را می بیند و آگاه است 

و در نتیجه در علم و قدرت الهی،کمیّت و جمعیّت، زمان و مکان،نهان و آشکار،تأثیری ندارد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

مٰا خَلْقُکُمْ وَ لاٰ بَعْثُکُمْ إِلاّٰ کَنَفْسٍ وٰاحِدَهٍ إِنَّ اللّٰهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ

بخش اول

در اینکه انسان به معاد تردید پیدا می کند به چند مساله مربوط می شود :

1- گاهی مربوط به خود مردگان است که بعد از مرگ استخوان می پوسد یا بواسطه پیوند اعضاء، اعضاء یک انسان با انسان دیگر آمیخته می شود چطوری در قیامت اعضاء و جوار ح مجدد به هم پیوند می خورند؟

2- گاهی مربوط به طول زمان است که چگونه مردگان پس از گذشت زمان طولانی،دوباره زنده می شوند

3- گاهی مربوط به آگاهی از رفتار،کردار و افکار است که پس از آفرینش مجدّدِ مردگان،چگونه به حساب این همه انسان رسیدگی خواهد شد؟


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

1401/06/15

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ لَوْ أَنَّ مٰا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلاٰمٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ مٰا نَفِدَتْ کَلِمٰاتُ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
تفسیر:
1. وَ لَوْ أَنَّ:
مکتب انبیاء انسان را از محدودیت در می آورد و به بی نهایت می رساند لذا وقتی به آیه توجه می شود خداوند عالم می فرماید اگر درختان قلم شوند اگر آب دریا مرکب شوند نمی توانند همه ی کلمات الهی را بنویسند. 
این یعنی انسان باید از تنگ نظری در بیاید و به محدودیت از جانب خداوند نگاه کند
2. کَلِمٰاتُ اللّٰه:
منظور از کلمه الله چیست؟
کلمات الهی لفظ نیستند
بلکه مراد سنّت ها،مخلوقات،اراده و الطاف الهی آزمایشات انسان است که در آفرینش جلوه می کند.

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/06/08

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللّٰهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ لِلّٰهِ مٰا فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللّٰهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
تفسیر:
1. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ:
کفار و مشرکان منکر خالقیت نیستند ولی دلیل انحرافشان شریک قرار دادن برای خداست و قائل هستند بت ذات قدسی خداوند نیست بلکه شریک خداست  که این نشان از جهل مشرکان است
طبق روایت از امام باقر علیه السلام توحید در فطرت مشرکان است اما در فعل نمی توانند نشان بدهند
2. لِلّٰهِ مٰا فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ:
خداوند در جواب مشرکان می فرماید: اینکه شما برای خداوند شریک قائل شدید خداوند نیاز به شریک ندارد  

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/06/01

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

فَنُنَبِّئُهُمْ بِمٰا عَمِلُوا إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ بِذٰاتِ الصُّدُور
مَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلیٰ عَذٰابٍ غَلِیظ:
بخش دوم:
1-انسان باید مراقب عمل و نیت عملی که انجام می دهد باشد که خداوند هم از نیت ما باخبر است هم در قیامت پرونده اعمال در دست انسان است 
2-اگر کفار هر چقدر پافشاری کنند بر کفرشان د ر قیامت رسواتر می شوند و اگر می خواهید مانع لجاجت کفار بشوید یک راهش اینست که آنها را متوجه این موضوع کنید 
3- خداوند اگر می خواهد انسان ر ا سعادتمند کند به کارش نگاه می کند که چقدر ارزش دارد 
4- انسان باید مراقب نعمتهای دنیوی باشد که فریب دهنده هستند که رفاه مادی سعادت نیست

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/05/18

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ مَنْ کَفَرَ فَلاٰ یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنٰا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمٰا عَمِلُوا إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ بِذٰاتِ الصُّدُور
بخش اول:
رسول الله صلی الله علیه و آله وقتی می دیدند یک عده کافر هستند و بدون فکر و تعقل به انحراف خودشان پایبندند ناراحت بودند خداوند عالم نهی کرد و فرمود بخاطر چند دلیل ناراحتی تو ارزشی ندارد:
الف:کفار انقدری ارزش ندارند که بخواهی برای آنها ناراحت باشی
ب:احساس جلوی فعالیت و پیشرفت را می گیرد  هر چقدر که تو ناراحت باشی جلوی خیلی از کارهای تو گرفته می شود
ج:کفر آنان به تو آسیبی نمی رساند.
د:تو مامور به انجام وظیفه هستی مامور به تکلیف هستی مامور به نتیجه نیستی که نگران باشی
ه:آینده ی کفار اینست که ما باید قبولشان کنیم باید به سمت ما بیایند و راهی برای فرار ندارند
و: کفرِ کافران،انتخابی است اجباری نیست اما به سمت ما آمدن و عذاب شدن امریست اجباری

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/05/04

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ

بخش دوم:

فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ:

اگر انسان می خواهد سیم ارتباطی او با خداوند وصل بشود  راهش فرمان پذیری است و فرمان پذیری کاری می کند که ایمانش راسخ می شود عملش صالح می شود و راهی که می رود می داند درست است.

شما در نظر بگیرید مومن مانند انسان نابینائیست که وقتی می خواهد به مسجد برود از دروازه مسجد تا منزل خود طنابی می بندد تا این طناب او را از منزل به مسجد هدایت کند وقتی خداوند می فرماید فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ یعنی اگر می خواهید بهترین راه ر ا بروید این طناب را بگیرید و رها نکنید. 

اگر می خواهید به بهترین راه هدایت بشوید این طناب را بگیر ید و رها نکنید.

3. وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ:حسن عاقبتی که می تواند شامل حال انسان مومن بشود و انسان آینده ی خودش را بسازد همین امور الهی است ولاغیر


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/04/28

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ

بخش اول:

در آیه قبل،دعوت شیطان از مردم و کشاندن آنان به سوی دوزخ که روی عقائد انحرافی خو دشان پایبند ماندند مطرح شد؛این آیه راه نجات از وسوسه های شیطان را تسلیم خدا شدن و انجام کار نیک می داند.

1. وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ:

 در  آیه قبل یک عده از آبا و اجداد متعصانه روی انحراف خودشان ماندند و خداوند آنها را منحرف خواند در این آیه خداوند با یک عده ی دیگر از آبا و اجداد صحبت می کند و اینکه دسته دیگر از نیاکان به خدا دلبستند  و معتقد به خداوند شدند تسلیم خداوند شدند لبیک به دعوت رسول خدا دادند.

 و خداوند فرمود این دسته جزء خوبان عالم هستند چون تسلیم فرمان خداوند و پیامبر خدا هستند 


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/04/21

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا أَ وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیر
بخش دوم
قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا:
از تفکرات غلط گذشتگان پیروی نکنید
وقتی خداوند این را فرمود بخاطر اینست که اگر اجتماع می خواهد سالم باشد با عقائد و افکار است اگر بخواهد بیمار بشود هم با عقائد و افکار است
عقائد گذشتگان برای آینده، محیط جامعه و تاریخ در انتخاب خیلی تاثیر دارد
وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیرِ:
منطق حق اصل است ملی گرایی و عقائد و رفتار گذشتگان اصل نیست بلکه اینها دعوت شیطان است که انسان را به عذاب دنیوی و اخروی هدایت می کند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا أَ وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیر

بخش اول
این آیه برای یک عده افراد لجباز و متعصبی است که وقتی حرف حق به آنها گفته می شود قبول  نمی کنند بطور نمونه افکار غلط گذشتگان ما وقتی بگوئید این درست است می گویند قدیمی ها انجام می دادند ما هم انجام می دهیم که اگر کسی با تعصب و لجبازی کاری بر خلاف دستورات خداوند انجام بدهد در حکم جدال با خداوند است
1. وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰه:
با این عبارت خداوند یک سری تبعیت را گفتند اشکال ندارد
یعنی اگر می خواهید از افکار گذشته تبعیت کنید مشروط است به چند شرط

1-الهی باشند

 2-از وحی باشد از روایات باشد(البته نه هر روایتی.معصوم فرموده روایات را با قرآن بسنجید اگر مطابق بود عمل کنید اگر مطابق نبود نه)

3-احساسی نباشد

4-بدون فکر نباشند.


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/03/31


بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّٰهَ سَخَّرَ لَکُمْ مٰا فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظٰاهِرَهً وَ بٰاطِنَهً وَ مِنَ النّٰاسِ مَنْ یُجٰادِلُ فِی اللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لاٰ هُدیً وَ لاٰ کِتٰابٍ مُنِیرٍ
تفسیر:
در این آیه به دو گونه نعمت اشاره شده است،نعمت ظاهری مانند: سلامتی، روزی،زیبایی و امثال اینها و نعمت باطنی مانند: ایمان، معرفت، اطمینان، حسن خلق،امداد غیبی،علم، فطرت،ولایت و....
این آیه یک توبیخ است به انسان که به راحتی و چشم بر هم زدنی بی توجهی می کند به اینها و به سادگی از کنارش رد می شود و نباید از نعمات الهی غافل باشیم
تمام آفریده ها هدفدار است گسترده است در دسترس است متنوع است تا انسان از نعمات بهره مند بشود
اما در استفاده از نعمات باید مراقب باشیم کفران نعمت نکنیم با خداوند مجادله نکنیم درباره دستورات خدا اگر با علم مجادله بشود بحث بشود عیبی ندارد اما بدون علم صحبت نکنیم.
1401/03/24
مکان حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْوٰاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ
اسلام دین کامل و جامعی است برای هر کاری برنامه دارد بطور نمونه:
1.وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ:
خداوند برای راه رفتن برنامه ریزی کرده که با متانت راه بروید میانه روی داشته باشید تند راه نروید
2. وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ:
خداوند برای صحبت کردن هم برنامه ریزی کرده با کسی صحبت می کنید صدای خودتان را بالا نبرید با نرمی صحبت کنید
3. إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْوٰاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ:
وقتی صدای انسان بلند بشود به بدترین صداها تبدیل می شود چون در مثال مناقشه نیست خدا هم از تمثیل ترس و ابایی ندارد در این عبارت فرموده کسی که صدایش را بلند کند برای دیگران صدای او شبیه صدای گوش درازان می شود.
زمان:1401/03/17

مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ لاتُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ

بخش دوم:

3. إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ:

یک سری افراد توهمی اند هستند که خودشان را برتر از بقیه می دانند مرض خودبرتر بینی دارند  خود شیرین هستند خداوند به آن افراد گفته مُخْتٰالٍ یعنی خداوند می خواهد بگوید شما هیچ چیزی نیستید فقط توهم زدی که بله بر تر از بقیه هستی یک سر و گردن بالاتری 

1-خودمان را گرفتار این توهمات نکنیم

2-مراقب آثار تکبر و خود برتر  بینی باشیم:هم توهین به مردم است،هم زمینه ساز کدورت جدید است هم تحریک کننده ی کینه قدیم.


زمان:1401/03/10

مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ لاٰ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّٰاسِ وَ لاٰ تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتٰالٍ فَخُورٍ
بخش اول
1. لاٰ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّٰاسِ:یک بیماری هست که شترها عموما بهش مبتلا می شوند که عرب می گوید تصعیر این بیماری طوریست که گردن شتر کج می شود
اگر انسان تکبر کند می شود مثل شتر گردنش را کج می کند با مردم رفتار می کند لقمان به فرزندش می گوید مثل شتر گردنت را کج نکن با مردم رفتار نکن خوش رفتار باش
2. لاٰ تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً:لقمان به فر زندش می گوید نه فقط در رفتار در راه رفتن هم مراقب باش متکبرانه راه نروی بلکه طوری راه بروی که بگویند انسان شادی است انرژی مثبت بگیرند.


1401/02/20
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلیٰ مٰا أَصٰابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
بخش سوم:
انسان مامور به انجام تکلیف است مامور به نتیجه نیست.

در تبلیغ دین و اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید صبر و سعه صدر داشته باشیم

امر به معروف و نهی از منکر با تلخی ها و نیش زدن های گناهکاران همراه است نباید عقب نشینی کنیم.

اگر انسان می خواهد در راه دین ارزش و مقام پیدا کند باید در تمام مسائل دین صبو.ر باشد


حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در لیالی قدر به شب زنده داری اکتفا نکنیم شبقدر را قدر بدانیم

یکی از بشارتهایی که خداوند در قرآن به پیامبر اکرم سلام الله علیه و به برکت ایشان نیز به امت اسلامی داده است بشارت شب قدر است.
مهمترین بشارت در این شب شفاعت امت است که امت اسلامی با شفاعت پیامبر اکرم راهشان انقدر کوتاه می شود که می توانند راه طولانی امت های گذشته را به راحتی طی کنند.
دلیلش اینست که شب قدر برای امت گذشته نبوده و فقط برای مسلمانان و پیامبر آخر الزمان آمده است.
در آخرالزمان طبق روایات عمر امت رسول الله کوتاه می شود ولی اگر هدفمند زندگی کنند می توانند به اندازه عمر امت گذشته از عمرشان بهره برداری کنند
أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ خداوند متعال به اندازه رشد انسان به او عمر می دهد.
شما ببینید خداوند به آدم ابوالبشر عمر زیاد داده به نوح عمر زیاد داده به انبیاء دیگر هم همینطور اما رشد امتش چقدر بود؟
وقتی می رسد به امت رسول الله روایت می گوید امت رسول الله کارشان می تواند به جایی برسد که بشوند محصول انبیاء گذشته.
مرحوم فیض کاشانی در کتاب تفسیر صافی خودش روایتی نقل کرده که یک فردی از امت بنی اسرائیل عمری طولانی داشته چقدر بوده نمی دانم ولی بیان شده بیش از 1000ماه در راه خدا شمشیر زده است.
پیامبر وقتی این را شنید خیلی تعجب کرد به خداوند فرمود در قبال عمری که به این فرد دادی به امت من چه می دهی؟
خداوند فرمود من سوره قدر را به امت تو دادم یعنی سوره قدر می تواند معجزه ای کند که امت تو نیازی به عمر طولانی او نداشته باشند ولی به اندازه عمر آن شخص راه رسیدن به خداوند را کوتاه کنند و با توی پیامبر زودتر مقرب به درگاه بشوند
چند نکته در آیه شریفه و ما ادراک ما لیلة القدر عرض کنم:
1.اگر کسی لیله القدر را بخواهد متوجه بشود باید پیامبر را متوجه بشود چون خداوند متعال یکی از شرائط هدایت امت حتی امت انبیاء گذشته را تمسک به رسول الله می داند.
2.شب قدر هدیه مخصوص خداوند است به رسول الله برای اینکه رسالتشان را تمام کنند که هدفشان اینست همه ی عالم را به سمت خدا ببرد و همه ی امت را شفاعت کند.
3.امام صادق فرمودند اگر انسان می خواهد لیله ی قدر را درک کند باید مقام ولایت را درک کند به مقام ولایت راه پیدا کند که درب آن شناخت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراست.
می دانید چرا؟ چون حضرت زهرا وقتی در مقابل دشمن ایستاد هتک حرمت ها را به جان خرید به ما فرمود ولایت ولایت ولایت.
این لیالی قدر را قدر بدانید بیدار ماندن بدرد نمی خورد عبادت با معرفت باشد که در این سه شب می توانید به اندازه 250سال عبادت داشته باشید.
که کلیدش راه پیدا کردن به ولایت است و متمسک شدن به رسول الله


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلیٰ مٰا أَصٰابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
بخش دوم:
2. وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ:
1-در قرآن28 آیه وجود دارد که وقتی بحث از نماز می شود در کنار نماز زکات هم بیان شده اما در این مورد دستور زکات بیان نشده شاید به خاطر اینست که فرزندان معمولاً ثروتی ندارند که زکات بپردازند
2-وجوب امر به معروف و نهی از منکر مخصوص دین اسلام نیست. چون می خواهند افرادی مسئولیت پذیر  و اجتماعی تربیت کنند
3-وقتی که امر و نهی می کند می خواهد انسان معروف ها و منکرها را بشناسند  و فرزند را آمر و ناهی بار بیاورد دیگران را به مسیر حق دعوت کند
4-سوال چرا همیشه امر به معروف مقدم است؟
پاسخش چند دلیل که یک دلیل آن بخاطر اینست که اگر در جامعه معروف ها رشد پیدا کند دیگر جایی برای منکرات باقی نمی ماند


حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلیٰ مٰا أَصٰابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
بخش اول
این آیه شریفه 4بخش دارد که هر 4بخش نکاتی است
1. یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ:
یکی از وظایف والدین نسبت به فرزندان، سفارش به نماز است
اگر فرزند نماز نمی خواند چکار باید کرد؟
1-تشویق کنید
2-ببینید حالتان بعد از نماز چطوریست
3-در منزل نماز جماعت راه بیاندازید و فرزندتان را امام جماعت قرار بدهید
4-اصل نماز یعنی دعا نماز مرسوم در زمان پیامبر خاتم ابداع شده که خداوند دستور این نماز را به پیامبر داده و ایشان هم به امت خودشان یاد دادند. هرجا مشاهده کردید آیه ای دستور به نماز داده آن هم برای پیامبر ماقبل از پیامبر خاتم یعنی دعا که واجب بوده انجام بدهند

1401/01/02
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یَا بُنَىَّ إِنَّهَآ إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ
1.یکی از نشانه های حکمت  توجّه دادن فرزند به علم است.
2.اگر می خواهیم موعظه ای پندی به شخص خاصی داشته باشیم حتما اسم او را ببریم که در سوره لقمان یا بنی تکرار شده است و تاکید است بر بردن نام مخاطب
3.اگر انسان بخواهد خودش را یادیگران را اصلاح کند باید به این مساله ایمان داشته باشد که در قیامت با پرونده اعمالش حاضر می شود و اعمالش هم ارزیابی مکی شود حتی کوچکترین کارها.
4.اعمالیس که انسان انجام می دهد در این جهان از بین نمی رود همه اش ذخیره می شود گر اعمالی که اصلاح بشود هم خودش را اصلاح کند در ترک آ« عمل هم اشتغفار کند
5.باید یادمان باشد در قیامت حسابرسی خداوند خیلی دقیق است که در سوره زازال آمده است فمن یعمل مثقال ذرة خیر یره تمام اعمال خیر حسابرسی می شود حتی ذره اش و من یعمل مثقال ذرة شرا یره تمام اعمال شر هم حسابرسی می شود حتی ذره اش


1400/12/17
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
بخش سوم
3.وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ
1- اگر کسی می خواهد از کسی الگو بگیرد آن الگو را بسنجد ببیند بهتر از آن هم هست یا نه؟ اگر بهتر از آن بود خوب تر را انتخاب کند در هیچ حالی نباید ترک شود
2-بهترین الگو کسانی هستند که خدایی تر هستند ایمان به خدا دارند
3-طبیعی است که در بین افراد خانواده اختلاف عقیده و سلیقه و نظر وجود دارد این دلیل نمی شود که بله چون فلانی مثل ما نیست  ما با او ارتباط نداشته باشیم خداوند می فرماید شما  ارتباط داشته باشید ولی شرط گذاشته که از صالحین پیروی کنید
صالحین کسانی هستند که چند نشانه دارند:
4. إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ: ایمان به  معاد دارند و معتقد به این هستند که در قیامت باید محضر خداوند حضور پیدا کنند
1400/12/10
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
بخش دوم

2.بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً

1-کارهایتان از روی منطق و فکر و سنجش باشد آیا بدردتان یعنی به درد دنیا و آخرتتان به درد شخص خودتان و دیگران می خورد یا خیر؟
2-اگر کسی منحرف بشود هیچ علمی هیچ منطقی نمی تواند قبول کند که او منحرف نیست
3-خیلی از افعال ما تقلیدست که قرآن فرموده تقلید بدون فکر تقلید کورکورانه است و ممنوع
4- در موارد انحرافی،اطاعت از والدین جایز نیست،ولی حریم زندگی عادّی را باید حفظ کرد.
5-ارتباط با غیر مسلمان مانعی ندارد ولی باید مراقب باشد فرهنگ غلط آنها وارد زندگی عادی و رفتار نشود


1400/12/03
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا


بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آیه15: وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

بخش اول:
در قرآن،سه نوع اطاعت داریم:
در بین این سه نوع اطاعت یک اطاعت واجب است یک اطاعت مشروط و به شرط است و یک اطاعت حرام است
1-اطاعت مطلق نسبت به خداوند،پیامبر و اولی الامر که واجب است
2-اطاعت از والدین است مشروط است بشرائط که اگر مفید باشد باید اطاعت کرد اگر مفید نباشد نه اگر والدین بخواهند فرزند را به چیزی که خدا نمی خواهد معصوم نمی خواهد دعوت کنند اصرار کنند اگر به کاری پیشنهاد بدهند که در آن گناه باشد چه برای فرزند که آلوده به گناه بشود یا برای دیگران که این فرزند با اطاعت در همان کار دیگران را آلوده به گناه کند اطاعت به هیچ وجه من الوجوه این اطاعت جایز نیست
3-اطاعت مطلق از کافران، منافقان، مفسدان، گناهکاران،ظالمان و امثالهم که این اطاعت از نوع اطاعت حرام است چون هم قرآن فرموده هم روایت فرموده که این نوع اطاعت جایز نیست
1. وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی:
1- انسان بطور فطری توحیدی است اما باید یادمان باشد کسانی هستند تلاش می کنند برای مشرک شدن انسان برای انجام ندادن دستورات خداوند توسط انسان
اینهایی که می بینید دم ز بی خدایی می زنند اینها ذاتا می دانند خدایی هست خالقی هست اما اینها یا بخاطر لجاجت است یا بخاطر انحراف عقیده که بعدها اتفاق افتاده
2-والدین مراقب رفتار و دستورات خودشان باشند ببینند بسنجند دستوراتی که به فرزند می دهند آیا حرف خداست یا نه؟ همین والدین سبب انحراف فرزند خودشان می شوند چه بخواهند چه نخواهند باید خیلی مراقب باشند که تربیت فرزند اول در کانون گرم خانواده است


زمان:26-11-1400
مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِی عٰامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوٰالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ

بخش سوم

3.وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ:
وقتی انسان برای انجام وظیفه متحمل سختی های فراوان می شود حقوق فوق العاده ای دارد که انسان باید نسبت به آن حقوق توجه بیشتری داشته باشد

4.وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ:
این عبارت دوران شیردهی مادر به فرزند را بیان می کند مادر می تواند در خلال دو سال هم فرزند خودش را از شیر بگیرد ولی بهتر است دو سال تمام بشود

5. أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ:
1-اگر کسی می خواهد از جایگاه والایی برخودار بشود احسان به والدین را فراموش نکند اگر زبانی نمی تواند عملی اگر باز هم نمی تواند یک دعا هم شده در حق والدین داشته باشد اگر در قید حیات نیستند یک صلوات یک فاتحه بخواند یک خیرات بدهد


زمان:19-11-1400
مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِی عٰامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوٰالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ
بخش دوم

2.حَمَلَتْهُ أُمُّهُ:
این عبارت به دوران بارداری مادر اشاره کرده تا وجدان اخلاقی انسان را تحریک و بیدار کند که گذشته ها را فراموش نکند. بدلیل اینکه
1-حقّ مادر بیشتر در معرض ضایع شدن است
2-حقّ او بیش از پدر است
3-مادر زحمت بیشتری می کشد نسبت به پدر از یک طرف 9ماه بارداری از طرف دیگر 2سال شیردهی و سختی های دیگر که یک نمونه اشاره می شود بارداری امر طبیعی است برای مادر ولی در این امر خیلی آسیب ها متحمل مادر است همه را بجان می خرد بخودش آسیب می زند تا طفلی که  در ظرف وجود ی مادر است آسیب نبیند یا بعد از آن شرائط بد دوران وضع حمل آسیب فراوانی که مادر متحمل می شود تا فرزند سالم به دنیا بیاید
با این وجود خداوند بصورت ویژه از مادر نام برده است و تقدیر کرده و این تقدیر باعث بشود ما فر اموش نکنیم دور ان خودمان را شانه خالی نکنیم از احسان و تقدیر


زمان:05-11-1400
مکان حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِی عٰامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوٰالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ
بخش اول
روایت است انسان از زمانی که به خودش می آید تا زمان مرگ نیاز به نصیحت دارد کوچک و بزرگ هم ندارد عالم و جاهل ندارد هم کوچک می تواند بزرگ را نصیحت کند هم بزرگ کوچک را  هم عالم می تواند جاهل را نصیحت کند هم جاهل عالم را
در بحث نصیحت چند نکته نباید فراموش بشود:
1-اگر نصیحت به حق باشد باید عمل بشود چه نصیحت از طرف انسان باشد چه خدا که نصیحتش حق است
2-بحق بودن نصیحت را باید با تحقیق فهمید تحقیق در قرآن تحقیق در روایات تحقیق در مشورت با عقل که به نفع انسان است یا خیر
1.وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ
1- همه ی انسان ها،در هر رتبه و شرایطی که باشند مدیون والدین هستند بخاطر تمام سختی هایی که والدین کشیدند تا فرزند خوبی را بزرگ کنند تربیت کنند تحویل جامعه بدهند تا جامعه ی سالمی داشته باشند
2- احسان به والدین،حقّی است انسانی نه فقط اسلامی،حتّی والدین کافر هم باشند باید احسان نمود یکی از مصادیق احسان احترام است
3- اولین نصیحتش را وصیت و نصیحت نسبت به مادر داشته
اگر انسان می خواهد نسبت به والدین ابراز محبت کند محبتش چهار قسمت باشد که یک قسمتش برای پدر باشد سه قسمت دیگر برای مادر که این موضوع نتیجه روایت است که چرائی آن در جلسه بعد ان شاء الله

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ لاٰ تُشْرِکْ بِاللّٰهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ
قسمت سوم
3. لاٰ تُشْرِکْ بالله: شرک،بزرگ ترین خطر و اصلی ترین مسئله است
4. إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ اگر همه ی دنیا را به کسی بدهند که مشرک شود،نباید بپذیرد.چون شرک ظلم بزرگی است.
شرک اگر ظلم عظیم است بخاطر آثارش است
1-حبط عمل: تمام اعمالت نابود می شود.
2-اختلاف و تفرقه: در جامعه ی شرک آلود،به جای خدای واحد، طاغوت ها،سلیقه ها و راه های متعدّد وجود دارد و مردم را دچار اختلاف و تفرقه می نماید.
3-خواری و ذلّت در قیامت:
قیامت خاص ترین لحظه زندگانی انسان است در آنجا آنچه را که از خودو برای خود ساخته است را مشاهده می کند
البته یک نکنته هم است و اینست که فقط خود شخص اعمال خود را می بیند نه دیگران و حتی خود خدا هم به خودش اجازه نمی دهد وقتی اعمال را شخص می خواند بلند بخواند بلکه دستور می دهد خودت برای خودت و با صدای آهسته بخوان
روایت است انسان وقتی با پرونده اعمال در قیامت قرار می گیرد ندا می آید خودت برای خودت بخوان بطوری که خودت بدانی نه دیگران

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ لاٰ تُشْرِکْ بِاللّٰهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ
بخش دوم
2. وَ هُوَ یَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ:
1- با نوجوان باید با زبان موعظه سخن گفت،نه سرزنش
چون اگر با زبان سرزنش باشد دو اتفاق می افتد یکی ایجاد کینه و کدورت می کند دیگری اینکه باعث دوری خواهد شد
2- موعظه باید با محبّت و عاطفه همراه باشد
3- در موعظه باید ابتدا،ذهن و حواسّ شنونده را به خود متوجّه کنیم
4- از بهترین راه های تربیت صحیح فرزند،گفتگوی صمیمی با اوست
اگر موعظه می کنیم با حالت رفاقت باشد پدر و مادر وقتی می خواهند فرزند را بخاطر خطا یا چیز دیگری موعظه کنند پدر بودن و مادر بودن خودشان را فراموش کنند با فرزند رفیق باشند
5- یکی از شرایط تأثیر موعظه،احترام و شخصیّت دادن به طرف مقابل است
6- مواعظ خود را با دلیل و منطق بیان کنیم

حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ لاٰ تُشْرِکْ بِاللّٰهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ
بخش اول
یکی از راه هایی که می توان برای دعوت به حق استفاده کرد راه موعظه است که عقل سلیم می گوید هیچ کسی از آن بی نیاز نیست.
همین قرآنی که دستور است سرلوحه زندگی قرار بدهید کتاب قانون اساسی زندگی بشریت است یکی از نام های قرآن موعظه است
1. وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ:
1- ما می توانیم شیوه های تربیتی فرزندان را از بزرگان ما یاد بگیریم که یا از راه الگوست یا از راه عبرت
2- فرزند،به موعظه و نصیحت نیاز دارد.از فرزندانمان غافل نشویم
اگر می خواهیم موعظه کنیم همه ی فرز ندان را موعظه کنیم یکی که خوب است کار ی ند اشته باتشیم یکی که بد است با او کار داشته باشیم نه
موعظه و نصیحت هر دو یک معنا هستند اما در عمل با هم فرق می کنند
موعظه با جان  و دل کار دارد با فطرت کار دارد موعظ با عاطفه ی انسانی کار دارد که اگر کسی بخواهد کسی را دعوت به حق کند و می بیند او خواب است اول باید عواطف شخص را بیدار کند و بعد بکشاند به سمت حق
اما نصیحت این نیست کسی که می خواهد ناصح باشد نصیحت کند اول باید خودش عامل باشد تا دچار چالش نشود می بینیم اگر نصیحت کنیم می گویند خودت عامل بودی؟
3- از رسالت های والدی نسبت به فرزند،موعظه است اینکه می بینیم فر زند دچار  انحراف می شود یک علتش اینست که بزرگان موعظه ندارند

زمان:07-10-1400
مکان حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

آیه12: وَ لَقَدْ آتَیْنٰا لُقْمٰانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلّٰهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمٰا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
تفسیر:
طبق احادیث لقمان 400 پیغمبر را درک کرد و از این 400پیغمبر حکمت هایی را یاد گرفت
سیره فقهای ماست سیره علمای ماست اگر چیزی بلد هستند پای درس فقهای دیگر می نشستند نمی گفتند ما عالمیم تشنه ی علم بودند می گفتند ما تشنه ی علمیم
1. وَ لَقَدْ آتَیْنٰا لُقْمٰانَ الْحِکْمَهَ
1- خداوند فرمود عطا کردیم یاد دادیم خداوند حکیم بودن لقمان را امضا زده است نفرمود یاد گرفت روایت است أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء علم نور است  که تا خدا نخواهد بر قلب تابیده نمی شود تا خدا نخواهد علم در ظرف وجودی انسان جای نخواهد گرفت
دلیل عطای حکمت چندتاست:
یکی از آن  أَنِ اشْکُرْ لِلّٰهِ شکر خدا را به جای آورد
یکی دیگر شکر نعمت، خودش یکی از بهترین نعمت هاست و از این نعمت در هر یادگرفتن حکمت استفاده می کرد


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هٰذٰا خَلْقُ اللّٰهِ فَأَرُونِی مٰاذٰا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظّٰالِمُونَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ
تفسیر:
وقتی حرف از خداوند می شود بر روی زمین دو خدا وجود دارد یکی خداوندی است که احد و صمد است لاشریک له است لااله الا الله است یکی نه خداوندی است که چند مدل است یا مخلوق خالق است ماه است ستاره است فرشته است جن است یا مخلوق مخلوق است از سنگ است از چوب است که خدا در اینها شریک است.
در جلسه قبل هم بیان شد بت پرستان و غیر خدا پرستان اعتقاد به خدای واحد دارند این اعتقاد فطری است اما خدایان دومی که بیان شد خدای خودشان نمی دانند بلکه شریک در کنار خدا می دانند اینها واسطه آن خدا هستند.
هٰذٰا خَلْقُ اللّٰهِ فَأَرُونِی مٰاذٰا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ: وقتی حرف از آفرینش می شود تنها خدایی می تواند آفرینش داشته باشد خدایی می تواند شایسته پرستش باشد که هم صاحب قدرت است هم صاحب توانایی هم مدیر است مدبر است
وقتی انبیاء در برابر دیگر خداپرستان  قرار گرفتند و آنها هم ادعای خدا داشتن کردند فرمودند خب یکی از قدرتهای خدای خودتان را بما بگوئید
وقتی ابراهیم سلام الله علیه بت های بتکده را خراب کرد و شکست تبر یا عصا را بر دوش بت بزرگ می گذارد آمدند محضر ابراهیم که تو بت های ما را خراب کردی؟
فرمود ببینید اثار جرم بدست کیست؟ عصا یا تبر که به روی بت بزرگ است.
عرض کردند بت که حرکت نمی کند قدرت حرکت هم ندارد.
بتی که قدرت حرکت ندارد چطوری شایسته پرستش است؟چطوری می تواند واسطه خیر و شر باشد؟
یا موسی کلیم الله علیه السلام که آمد پیش فرعون که ادعای خدایی می کرد تبلیغ خدای خودش را کند فرعون گفت یا موسی خدای تو چکار می تواند انجام بدهد؟
موسی فرمود یکی از کارها میراندن موجودات و بعد از آن زنده کردن آنهاست
فرعون گفت موسی این کار را من هم بلدم یکی دو نفر را کشت.
بموسی گفت یا موسی من هم مثل خدای تو می توانم موجودات را بمیرانم.
موسی فرمود خب حالا کشته شدگان را زنده کن.
اینجا فرعون کم آورد چون قادر به زنده کردن کشته شدگان نبود
2. بَلِ الظّٰالِمُونَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ اگر کسی بی خدا باشد یا دیگرخداپرستی داشته باشد مثل شیطان پرستان مثل گوساله پرستان و ... قانون زندگی بشری را بلد نیست  نمی تواند قانون خوبی بنویسد که بدرد جامعه بشری بخورد و اگر هم بلد باشد هم در عمل دچار گمراهی می شود و دیگران گمراه می کند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ

تطبیق آیات

1.خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها:
اولین اعجاز  در خلقت آسمان است اگر کسی بخواهد خانه ای بسازد اولین کاری که می کند ساخت ستون است باید ستون باشد بینند ستون آن مکان را اما وقتی خداوند می خواهد قدرت خودش را به رخ بکشد آسمان را خلق می کند می فرماید من آسمان را خلق کردم بطوری که ستون آن را هیچ کسی نمی تواند ببیند اگر می توانید مثل من خلق کنید
بعد از اعجاز، خداوند فوائد بعضی خلقتها را بیان می کند
2.وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ:
وقتی خداوند کوه را خلق کرد می فرماید ما کوه را خلق کردیم بعلتی که علتش اینست کوه ها جلوی خیلی از زمین لرزه های شدید را می گیرد
2.أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ:
1-برای اینست که خداوند خیلی بفکر مخلوق خودش است اما ما بفکر خالق خودمان نیستیم
2-خداوند بفکر این است که انسان و هر جنبنده ای که بر روی زمین است بتواند با آرامش در آن زندگی کند
3-انسان بتواند بر روی زمین حکومت کند بطور کل نظام حاکم بر زمین برای انسان است
3.وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً:
وقتی خداوند باران را از آسمان خلق کرد می فرماید ما باران را خلق کردیم بعلتی
1-هیچ چیزی به خودی خود قدرت برای بوجود آوردن ندارند شما زمین را نگاه کنید اگر در زمین خشک و بی آب بذر بکارید در نمی آید حتما باید یک رطوبتی باشد
2-آب نعمتی است برای پرورش موجودات
که همه ی اینها نشانه از قدرت و کرامت خداوند است


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ

مقدمه تفسیر

بعضی آیات خداوند معروف هستند به اعجاز قرآنی که معجزات خود خدا
وقتی خداوند بخواهد خودی نشان بدهد خودش را اثبات کند دست به معجزه می زند که مخلوقی نمی تواند مثل این انجام بدهد تا مخلوق بهتر خدا را بشناسند.
مثل قرآن که به پیامبر فرمود به امتت که تو را تکذیب می کنند بگو یک سوره یا یک آیه بیاوردند اما در آخر آیه می فرماید آنها قدر نیستند.
این آیات در زمانی نازل شد که بشر حتّی تصور برخی مطالب را نمی کرد بعدها خیلی چیزها کشف شد متوجه شدند که قرآن قبل از آن بیان کرده است
این آیه مثل آیات اعجازی دیگر جزء معجزات خداوند است.
بحث این آیه بحث علمی و عقلی است که بشر دو نوع عقل و علم دارد:
علم و عقل ناقص می گوید اگر کسی چیزی ندید نمی توان قبول کرد مثلا:
از بیرون:امیرالمومنین فرمودند من خدایی را که نبینم نه قبولش می کنم نه می پرستمش بعضی که دارای عقل ناقص هستند حرف عقل کاملی چون امیرالمومنین را نمی فهمند می گویند خدا نیست چون قابل دیدن نیست
از درون:خدا رحمت کند انیشتین را به استادش گفت انسان دارای عقل است چون عقل را نمی بیند پس برای انسان عقلی وجود ندارد یا انسان بیمار می شود مثلا سردرد چون بیماری قابل دیدن نیست پس انسان بیمار نیست و دارد بازی در می آورد.
علم و عقل کامل می گوید اینکه من نمی توانم ببینم دلیل بر نبودن نیست رسول اکرم فرمودند امیرالمومنین فرمودند اگر می خواهی خدا را ببینی و بشناسی خودت را ببین بعد پیرامون خودت را ببین اینجا پی به وجود خداوند ببر
با این مقدمه ان شاء الله جلسه بعد تطبیق آیات خواهد بود.

حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ لَهُمْ جَنّٰاتُ النَّعِیمِ خٰالِدِینَ فِیهٰا وَعْدَ اللّٰهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
تفسیر:
ایمان برای خودش شرایطی دارد بعضی ها هستند که دم از ایمان می زنند اما چیزی از ایمانشان دیده نمی شود و اینجا یک سوال مطرح می شود آیا می توان به این افراد، افراد ایمانی گفت یا خیر؟
1. طبق عبارت إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ایمان داشتن به تنهایی کافی نیست ایمان باید نتیجه هم داشته باشد نتیجه ی ایمان عمل صالح است وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ هرکجای قرآن اگر دیده شد إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا آمده وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ بعد آن هم می آید
این عبارت دو نکته دارد :
1-با عمل صالح می تواند گذشته خودش را جبران کند
2-اگر می خواهد الطاف الهی نصیبش بشود شرطش ایمان است همراه با عمل صالح
2. لَهُمْ جَنّٰاتُ النَّعِیمِ اگر کسی عمل صالح داشته باشد خداوند به او آرامش آسایش و بهشت بشارت داده
3. خٰالِدِینَ فِیهٰا برای مومنین و صالحین این وعده ی الهی نه مقطعی است نه زودگذر بلکه همیشگی است  البته اگر کسی ایمان داشته باشد عمل صالح ند اشته باشد برای آن زودگذر و مقطعی است
4. وَعْدَ اللّٰهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ اگر خداوند وعده ای به انسان ها بدهد پایبند به وعده ی خودش است خلف وعده نمی کند که این نشان از قدرت و حکمت خداوند است


حرم شهدای گمنام نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

طبق آیات6و7سوره لقمان بعضی از مردم با یک سری شرائط اگر تلاش هم کنند توفیق رستگاری ندارند و مانع هدایت خودشان می شوند:
1.لهو الحدیث بود یعنی سخن بیهوده زدن که در جلسه قبل بحثش شد
اگر کسی مبتلا باشد به حرف بیهوده با چند دلیل اهل هدایت نمی شود:
1-ترویج فساد اخلاق:
نسبت به گناه بی حیا می شود قبح گناه از بین می رود
شخصیت شکنی اتفاق می افتد براحتی جلوی همه شخصیت دیگران را خرد می کند زیر سوال می برد
2-ایجاد غفلت:
غفلت از دشمنان اینکه شاید در  این مجلس یک دشمن داشته باشد بر علیه او کار کند  
غفلت از خدا اینکه خداوند انسان را پاک خلق کرد می خواهد پاک زندگی کند و پاک بمیرد
غفلت از وظیفه اینکه خداوند وظیفه ی انسان را عمل صالح قرار داد اینکه فلان فعل حرام است برای خودش حلال کند
2.وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا وَلّی مُسْتَکْبِراً وقتی آیات الهی را مستندا می شنوند بهشان بر می خورد قبول نمی کنند
3.کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ اصلا حوصله شنیدن آیات الهی را ندارند خودشان را به نفهمی می زنند انگار ناشنوا هستند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اگر کسی بخواهد به رستگاری برسد باید تلاشی را که محسنین دارند را داشته باشد و در کنارش توفیق رستگاری را هم از خداوند بخواهد
در آیات5الی7 یک سری نکات است که باید توجه بشود
1.هدایت و توفیق باید از طرف خداوند باشد در کنارش تلاش برای هدایت شدن هم باشد
2.کسانی که با تلاش و مجاهدت توفیق هدایت شاملشان بشود رستگار می شوند
بعضی از مردم هم توفیق رستگار شدن ندارند تلاش می کنند اما تلاششان طوریست که مانع هدایت خودشان می شوند:
1.کسانی مانع هدایت خودشان هستند که اهل حرف بیهوده هستند اهل غیبت کردن اهل تهمت زدن هستند اهل فحاشی هستند اهل گمراه کردن هستند باعث گمراهی و انحراف یکی دیگر بشود.
مایی که در فضای مجازی هستیم باید خیلی مراقب باشیم
آیه هفتم سوره لقمان می فرماید لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ بغیر علم کسانی هستند که بدون مطالعه بدون تحقیق حرفی می زنند مطلبی را منتشر می کنند

حتی اگر کسی هم باشد برای اسلام در راه اسلام کاری انجام بدهد بدون اینکه علمی نسبت به این کار نداشته باشد که قرآن چه گفته معصومین چه گفتند نوعی گمراهی است


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خداوند در قرآن سوره ای را به ما عنایت کرده بنام سوره لقمان.
لقمان پیامبر نیست اما خصوصیاتی داشته که خداوند عالم به او مقام داده و بخاطر مقام او سوره ای را بنامش نازل کرده.
خداوند در قرآن کریم در رابطه با هدایت افراد زیاد صحبت می کند که کسانی قابل هدایت هستند که چند صفت داشته باشند یکی از آن صفت ها در آیه3و4 این سوره بیان شده یک صفت اینست که اهل کارهای حسنه باشند لِّلْمُحْسِنِینَ نیکوکار باشند.
کار حسنه و نیکو مصادیق زیاد دارد که خداوند در ایات مختلف بیشتر روی چند مصداق پافشاری می کند که هم جنبه فردی دارد هم جنبه اجتماعی دارد
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ اهل اقامه نماز باشند در روایت است شرط قبولی تمام اعمال همین قبول شدن نماز است.
 نماز ما مثل اسکناس پاره و چسب زده نباشد که وقتی به مغازه دار یا راننده ماشین می دهیم تا به اسکناس نگاه می کنند پس می زنند بگوید این بدرد نمی خورد بکار من نمی آید
وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ اهل پرداخت زکات باشند پرداخت زکات فقط مال نیست که بله ماه رمضان است زکات فطره بدهم دامدارم کشاورزم زکات دام و مال بدهم نه صدقه زکات است یاد دادن چیزی به دیگران زکات است و خیلی مصادیق دیگر
وَ هُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ اهل ایمان به آخرت هم باشند که روز قیامتی هست حساب و کتابی هست بهشت و جهنمی هست
پس اسلام برای هدایت انسان از سه راه کمک گرفته است و تکلیف داده
از راه بدن تکلیفش نماز است
از راه مال تکلیفش زکات است
از راه قلب که تکلیفش ایمان و یقین است
و محسنین کسانی هستند که به این سه مساله توجه خاص دارند


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از اتفاقات مهم برای جهان اسلام  25ذی الحجه نزول سوره مبارکه هل اتی است 

سوره هل اتی از چند بخش تقسیم می شود

بخش اولش بحث از انسان است

هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ...در مورد روزگار انسان 

إِنَّا خَلَقْنَا... در مورد خلقت انسان 

إِنَّا هَدَیْناهُ... در مورد هدایت انسان 

إِنَّا أَعْتَدْنا...در مورد عذاب انسان 


نکته مهم اینجاست خداوند در این آیات انسان را مخاطب قرار می دهد با انسان‌ معاهده می کند


بخش دومش وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ...که تمام مفسرین شیعه و سنی می گویند در فضایل اهل بیت است یعنی انفاق علی ع و فاطمه زهرا بما مقام معظم رهبری در تفسیر این‌ ایه می فرمایند می خواهند راه و رسم زندگی راه و رسم کمک به هم نوع را یاد بدهند... 

اشاره فقط به عبارت اول کنم یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ: نکته ای را اقای قرائتی در تفسیر این عبارت‌ می گوید اطعام و انفاق زمانى ارزش دارد که شى‌ء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد.


شما ببینید امیرالمومنین و فاطمه 3 روز به نذر سلامتی روزه هستند حسنین چند روز بیمارند این دو عزیز افطار خودشان را به فقیر مسکین یتیم می دهند


مکان:مسجدالرسول ص شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یکی از رویدادهایی که در تاریخ جهان اسلام اتفاق افتاد که مبنایش حقانیت اسلام  و حقانیت شیعه است مباهله است.

در روز مباهله چند اتفاق می افتد که لازم است خیلی به آن توجه بشود:

یکی از اتفاقات نزول آیه تطهیر است إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً قبل از مباهله پیامبر عبا به دوش انداختند امیرالمومنین فاطمه زهرا حسنین را زیر عبا قرار می دهند می فرمایند وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیتی وَخاَّصَّتی خدایا اینها اهلبیت من هستند و خاص ترین افراد بعد از من

یکی از اتفاقات نزول آیه ولایت است إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ که امیرالمومنین در حال رکوع نماز به فقیر انگشتر زکات می دهد

یکی از اتفاقات محاجه پیامبر با مسیحیان نجران است که چون همه اهل مطالعه اید الحمدلله لازم به بیان مطلب نیست. و بخاطر همین مساله آیه نازل می شود فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ

نکته‌ی مهم در باب مباهله اینست: عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد.


مکان:مسجدالرسول ص شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

محضر شمابزرگواران هستیم در بحث تفسیر و شرح دعای روز ششم اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ

یکی از مواردی که باعث می شود انسان از محضر خداوند دور بشود معصیت است چه معصیت کبیره باشد چه صغیره فرقی بحال انسان نمی کند. ولی در مقابل آن بندگی خدا نخیر باعث تقرب به درگاه خداوند می شود که در جلساتی پیرامون آن اشاراتی داشتیم.

یکی از خصلتهای این ماه اینست که ماه دوری از گناه ومعصیت است و انسان با توجه به حرمت وخصوصیت این ماه می تواند بهتر خود را از گناه دور کند چون می تواند اعضا بدن خود را با توجه به عبارات روز دعای روز اول ماه رمضان اعضا و جوارح خود را روزه دار کند.

به همین خاطر در عبارت این دعا می خوانیم اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ

روایت از معصوم است که گناه حیا را از انسان میبرد خداوند چهل پرده حیا بن خودش و انسان قرار داده با هر گناه یک پرده حیا پاره می شود تا چهل مرتبه اگر چهلمین پرده ی حیا پاره شد خداوند به ملائک امر می کند، انسان که چهل پرده ی حیا را از بین برده شما با بالها خودتان پرده حیا بشوید بین او من.

بگوئیم خدایا ما در طول سال که معصیت تو را می کردیم واقعا هم از ته قلب خسته شدیم و هم گناه باعث ذلیل شدن ما شده و هم باعث پرده دری و بی حیایی ما، اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم خدایا توفیق دور شدن از معصیت را به ما بده و با رحمانیت ورحیمیت خودت هر گناهی که از ما سر زده باعث خواری و خفت ما شده باعث عقب افتادگی ما شده همه را ببخش و بیامرز

وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ

خداوند یک صفت دارد بنام منتقم یعنی اینکه خدا انتقام می گیرد

ممکن است سوال خداوند با انتقام به چه چیز میخواهد برسد؟ و آیا این صفت برآزنده خداست؟

انتقام چند مدل است

یک مدل اینکه کسی به کسی ضرر رسانده مال باشد یا جانی که باعث تضییع حق شده شخص متضرر تصمیم میگیرد در فرصت مناسب مقابله به مثل کند تا ارامش به او دست یابد.

یک مدل اینکه شخصی در اجتماع کاری برخلاف قانون انجام می دهد یا حقوق اجتماعی را زیرپا می گذارد و محاکم اجتماعی از او انتقام می گیرد

خداوند عالم که قانونگذار مسائل فردی و اجتماعی است به خودش اجازه نمی دهد انتقام شخصی بگیرد چون انتقام شخصی جزء حق الناس است و حق الناس را به انسان سپرده است. 

اما اینکه خداوند از انتقام دنبال چه چیزی است باید گفت خداوند دنبال عدالت اجتماعی است بخاطر اینکه خداوند محافظت از قوانین آسمان و زمین را برعهده دارد إنّا نحن نزّلنا الذّکر و إنّا له لحافظون

و اینکه آیا انتقام در شان خداوند است یا خیر؟ باید در جواب این سوال این را عرض کرد صفت انتقام در قرآن آمده است صفتی که متناسب با شان ومنزلت خداوند است إنّ الله عزیزٌ ذوانتقامٍ

خداوند قدرتمند انتقام گیرنده است آن هم به معنای اجتماعی انتقام.

ما در این بخش از دعا از خداوند م خواهم که خدایا بجا انتقام حالتی به ما عطا کن بتوانم جبران گذشته را داشته باشیم و جبران گذشته بشود یعنی من از خودم انتقام بگیرم من از اعمال بد گذشته خودم انتقام بگیرم.

وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ

در عبارت قبل بحث از انتقام بود در این قسمت شرایط اننتقام را بیان می کند که در چه صورتی می شود انتقام گرفت. 

انتقام عموما زمانی است که قبلش خشمی باشد و خداوند زمانی انتقام می گیرد که عمل انسان باعث خشم خداوند بشود

وما با تمام این تفاصیل از خداوند درخواست داریم

1.آنچه که موجبات خشم تورا فراهم میکند را از ما دورکن

2.به ما توفیق ترک معصیت عطا بفرما

3.به ماتوفیق انتقام شخصی و نفسی یعنی انتقام فرد از خودش را عطا بفرما

و السلام علیکم ورحمه الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین


در محضر بزرگواران هستیم با تفسیر دیگری از آیات کتاب وحی آیه مورد بحث از سوره مبارکه آل عمران است آیه31 
در شان نزول این آیه آمده است عده ای از مسیحیان و یهودیان محضر پیامبر آمدند مسیحان گفتند اگر ما مسیح را دوست داریم بخاطر محبتی است که به خداوند داریم؛
یهودی ها هم گفتند ما و فرزندانمان دوست داران خدا هستیم.
بعد از بیان این دو پیروان این دو دین آیه نازل می شود قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ بگو اگر خدا را دوست دارید فَاتَّبِعُونِی از پیامبرش تبعیت کنید یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ تا بواسطه ی محبت شما خداوند هم شما را دوست داشته باشد و هم گناهان شما را ببخشد
وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ 
این آیه جواب کسانی است که مدعی دوستی خداوند و پیامبرانش هستند مانند همین آیه در سوره جمعه است که می فرماید قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ
شما که فکر می کنید هدایت شدید از اولیاء الله هستید بسم الله فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ از خداوند درخواست مرگ کنید.
در این آیه هم خداوند فرمود قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ اگر فکر می کنید از دوستداران خدا هستید بسم الله فَاتَّبِعُونِی.
اگر انسان بخواهد مومن بشود و بشود بنده خالص خداوند عالم شرطش اینست که قلب انسان تنها برای خدا باشد و از غیر خدا، یا مقاصد دنیوی یا حتی مقاصد اخروی مانند اینکه بخواهد ایمان بیاورد به بهشت برود ایمان بیاورد از جهنم خلاصی یابد خودش را خلاص کند و به اینها فکر نکند. 
سوال:فرض بر اینکه ما بواسطه ی محبت از پیامبر پیروی کردیم، ثمره ی این پیروی چه خواهد بود؟
ثمره ی این محبت یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ است.
خداوند می خواهد پیامبرش را با محبت اطاعت کنند مزد این اطاعت محبت و مغفرت ای است که خداوند برای محبین در نظر گرفته است.
پس به این نتیجه می رسیم که 
1.صرف عمل و گفتار باعث ایجاد ایمان در انسان نمی شود.
2.هرکس از پیامبر تبعیت کند از خداوند عالم تبعیت کرده مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ
3.هر عملی عکس العمل دارد و عکس العمل خداوند از تبعیت او و رسولش محبت و مغفرتی است که نسبت به بندگان خودش دارد.

 

ان شاء الله محبت قلبی ما نسبت به خداوند عالم باعث اطاعت از دستورات اولیاء الله باشد و عواقب همه ی ما ختم به سعادت بشود

والسلام علیکم و رحمة الله
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین 

محضر شمابزرگواران هستیم در بحث تفسیر و شرح دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان:اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

انسان وقتی در محضر خداوند معصیتی انجام بدهد جایگاه خودش را از دست می دهد و چند پله سقوط می کند و در بعضی مواقع امکان دارد جایگاه خودش را بطور کلی از دست بدهد و از درگاه خداوند رانده بشود مانند شیطان که با تخلف از درگاه خداوند اول جایگاه خودش را از دست داد و وقتی در مقابل خداوند قد علم کرد از درگاه خداوند رانده شد.
یا مانند آدم ابوالبشر که با تخلف از درگاه خداوند از بهشت رانده شد وبه زمین آمد. و بخاطر این خطا و و تبعید به زمین دست به کاری زد بنام استغفار که مدتی در سجده گریان تا خداوند توبه ی او را بخاطر تخلف بپذیرد و به جایگاه خودش برگردد.
البته نکته اینجاست آدم ابوالبشر پیامبر خداست پیغمبر خدا هم تخلف نمی کند این اتفاق بخاطر آنست که به بنی آدم بفهماند اولا در زمین چه خبر است و و ثانیا با چه دشمنی باید دست و پنجه نرم کند.
انسان ممکن الخطاست بخاطر معصوم نبودن پس لازم است برای اعمال خطای دانسته یا نادانسته استغفار کنیم.
با این مقدمه یکی از خصلت های ماه مبارک رمضان اینست که می تواند واسطه فیض برای قبول شدن توبه باشد و اگر انسان بخواهد توبه اش قبول گردد و معصیتش از پرونده پاک بشود بهترین فرصت ماه رمضان است چون هم ماه نگاه خداوند است به انسان و هم ماهی است که اگر انسان استغفار کند بشرط پشیمانی از گذشته توبه اش قبول می گردد.
بنابر این ما در قسمت اول دعا می خوانیم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ خدایا اول اینکه توفیق استغفار به ما بده و بعد از اینکه توفیق عنایت شد ما جزء توبه کننده گان باشیم.
چرا اینطور معنا کردیم؟ بخاطر اینکه استغفار شرط دارد شرطش اینجاست که اول باید بفهمیم استغفار برای چست؟ 
عموما استغفار وطلب بخشش برای انجام ظلم است و طبق روایت ظلم به سه دسته تقسیم می شود:
1.ظلمی که انسان به خدا وارد می کند
2.ظلمی که انسان به خودش وارد می کند
3.ظلم که انسان به دیگری وارد می کند
در دو قسم اول شرط پذیرفته شدنش اینست که اول استغفار کند و دوم دیگر سمت گناه نرود
در قسم آخر باید ببیند گناه چگونه است اگر می شود حلالیت گرفت حلالیت بگیرد حالا چه برگرداندن حق مردم یا طلب بخشش از او. اگر نتوانست، چون می داند اگر برود حلالیت بگیرد پا از دست رفتن جان یا ابرو در میان است اینجا باید مانند قسم اول و دوم عمل کند.
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مجتهدی را در تفسیر این دعا می فرمود مثلا اگر کسی حق مردم را خورده و شده گوشت و پوستش باید کم غذا بشود تا مال حرام از تنش آب بشود، اگر شب تا صبح پای حرام بوده باید احیا کند تا مقدراتش عوض بشود.
به هر حال باید بدانیم اکثر گرفتاری ها بخاطر معصیت انسان است مراجعه کنیم به دعای کمیل می فهمیم که معصیت چه می کند با انسان اللهم اغفرلی الذنوب ها را در قنوت نماز زیاد بخوانیم در سجده زیاد بخوانیم.
استغفار کنیم اقاجان بی نتیجه هم نیست نتیجه دارد
یا غم و غصه از بین می رود جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا
یا خبر ناخوشایند بدست نمی آوری من کل خوفٍ امنا
یا از جایی که فکرش را نمی کنی به تو نظری می شود و رزقه من حیث لایحتسب
و از همه مهمتر استغفار از درجات اعلی علیین است به این درجه می رسی.
پس با این توضیحات به این نتیجه میرسیم که:
1.استغفار از توبه جدا نیست
2.توبه مرحله قلب است و استغفار مرحله عملی
3.استغفار عمل گذشته را بازسازی می کند وتوبه عمل آینده را
4.استغفار، باید به دنبالش اصلاح و عمل صالح باشد وگرنه به لفظ گفتن و بر زبان آوردن، استغفار واقعى نیست.
در عبارت دوم ان عبارت را می خوانیم که وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
یعنی خدایا مقام عبادالله الصالحین به ما عطا کن بتوانیم جزء عبادالله الصالحین باشیم.
اگر انسان میخواهد به درگاه خداوند مقامی داشته باشد با اطاعت از فرمان خداست فرمان خدا دو چیز بیشتر نیست یا انجام واجبات است یا ترک محرمات.
چون وقتی از بنده صالح حرفی بیان م شود بنده صالح کسی است دو خصلت دارد
1.اعمال شایسته و خداپسند انجام می دهد
2.ایمان به خداوند و روز قیامت دارد
در عبارت سوم ما می گوئیم وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
اگر خاطر مبارک باشد در تفسیر قرآن عرض کردیم انسان در روی زمین دو ولی دارد و می تواند به راحتی مقرب به این دو ولی بشود یا می تواند ولی انسان خدا باشد یا می تواند طاغوت و  یک ولی دیگر هم هست که شیطان است.
پس ولایت برای انسان از سه ناحیه می تواند باشد خداوند، طاغوت، شیطان.
در این فقره از دعا ما می خواهیم جزء اولیاء مقرب باشیم.

انشاء الله بتوانیم در جرگه عبادالله الصالحین قرار بگیریم 
والسلام علیکم ورحمه الله
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
محضر شما بزرگواران هستیم از شرح و تفسیر عای روز ماه مبارک رمضان. در دعای روز چهارم عباراتی است بااین مضامین:
أَللّـهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْـنى فـیهِ حَــلاوَةَ ذِکْـرِکَ وَ أَوْزِعْنى فیهِ لاِدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَـظْنى فیهِ بِحِفْـظِکَ وَ سِتْرِکَ یـا أَبْصَـرَ النّـاظِـرینَ

یکی از نعماتی که خداوند به انسان عطا کرده است زور و قدرت و توان است وقتی که خداوند به انسان امر می کند که او را اطاعت کند باید یک قدرتی در بدن انسان باشد تا بتواند. خوب است در این مورد مساله شرعی هم گفته بشود اگر در احکام نماز را مشاهده کنید اولویت اول ایستاده نماز خواندن است کسی که می تواند بایستد نباید نماز نشسته بخواند اگر نمی تواند باید بنشیند و اگر نمی تواند بنشیند باید خوابیده نماز بخواند بخاطر اینکه قدرت و توان انسان برای نماز در مواضع مختلف فرق می کند یا شما توجه کنید در بحث روزه استطاعت بدنی لازم است کسی که روزه بگیرد و بواسطه ی روزه بیماری بر او عارض بشود یا بیماری دارد و بواسطه روزه بیماری عود کند حق روزه گرفتن ندارد.
پس چه شد؟ خداوند امر به انجام تکلیف می کند و تکلیف هم نیازمند به زور و قدرت است و روایت از امام صادق است که می فرماید لایَضْعُفُ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیهِ النِّیَّةُ اگر انسان نسبت به عملی نیت استوار داشته باشد بدنش ضعیف نخواهد شد و ما در قسمت اول برای انجام تکالیف دینی از خداوند میخواهیم أَللّـهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِکَ  یعنی خدایا قدرتی بما عطا کن تا بتوانیم به خوبی و آنچه که تو می خواهی دستورات تو را اطاعت کنیم.
شما ببینید در ظاهر روزه گرفتن در ماه رمضان آسان است اما وقتی تشنگی و گرسنگی می آید وسط طاقت انسان طاق می شود ولی تحمل می کند و تحملش هم بخاطر اراده ی قوی انسان است که از خداوند طلب کرده أَللّـهُمَّ قَوِّنى

در عبارت بعدی است وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ
شیرین ترین ذکر، ذکر خداست چون هم نور است هم تطمئن القلوب. ألا بِذِکرِاللّه ِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ
روایت از امیرالمومنین است وقتی انسان بیکار است ذکر بگوید ثواب دارد نکته مهم اینجاست ذکری خوب است همراه با معرفت باشد اگر ذکر با معرفت نباشد ذکر تاثیری ندارد و اطمینان قلبی و آرامش حاصل نمی شود.
اینجاست که از خداوند می خواهیم وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ یعنی خدایا شیرینی یاد خودت را به ما بچشان. اگر اینطور شد قرآن بخوانید لذت می برید دعا بخوانید لذت می برید زیارت بروید لذت می برید.

وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ یعنی خدایا به من توفیق شکر کرامت کن.
چند نکته در رابطه با شکر بیان کنم
1.معنای شکر اینست که نعماتی که خداوند داده را 1.درست استفاده کنیم 2.در راه اطاعت و بندگی باشد
2.شکر گذاری قدم دوم بنده است بعد از شناخت نعمت چون تا نعمت شناخته نشود شکر جاری نخواهد شد
اینجاست که ما از خداوند باید بخواهیم اول شناخت نعمت را بما عطا کند بعد شکر نعمت را

ان شاء الله توفیق شکرنعمت به همه ی ما عطا بشود 
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در محضر شما خوبان هستیم با تفسیر آیات کلام وحی از سوره آل عمران آیه مبارکه 73
وَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدی‏ هُدَی اللَّهِ أَنْ یُؤْتی‏ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتیتُمْ أَوْ یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
در تفسیر این آیه دو برداشت بیان شد: 
برداشت اول بعضی مفسرین می فرماید این آیه شریفه پیرامون تغییرقبله مسلمین است یعنی اهل کتاب قرار گذاشتند که موضوع تغییر قبله را با مسلمانان در میان نگذارند چون اگر مسلمانان بدانند تغییر قبله از علائم پیامبر حضرت رسول است او را حجت میدانند و مشکلاتی ایجاد می شود و از جمله مهمترن مشکل اینست که مسلمین دارای قبله می شوند و از ما یهودیان برتری خواهند داشت.
برداشت دوم  بعضی دیگر از مفسرین می فرمایند که موضوع در مورد نبوت است چون در کتاب یهود آمده بود پیامبری می آید از غیر بنی اسرائیل و مراقب این قضیه باشید اگر مردم(چه یهود چه غیر یهود)بفهمند این قضیه را، چون این قضیه از نشانه نبوت پیامبر خاتم است به او ایمان می آورند.
با توجه به دو برداشت علمای یهود قراری با هم می گذارند:
برای اینکه ترس از دست دادن افراد خودتان را نداشته باشید می توانید ایمان صوری بیاورید و در جمعیت خودتان وآنها تبلیغ دین خودتان و انکار دین اسلام را داشته باشید بگوئید ما اسلام آوردیمقالوا اسلمناولی بعدا آن را انکارکنید و به دینتان برگردیدوَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دینَکُمْ
با توجه به این دو برداشت، خداوند به تفکر یهود سه پاسخ داد:
1.إِنَّ الْهُدی‏ هُدَی اللَّهِ مومنین نه به حرف شما نیاز دارند نه به هدایت شما(چه با ایمان حقیقی باشد چه صوری) بلکه هدایت فقط از طرف خداست.
2.یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ هر چقدر محاجه و مبارزه کنند در برابر خداوند باز باید در قیامت پاسخگو باشند چون در کتاب آنها آمده بود پیامبری بعد از عیسی خواهد آمد دو نشانه دارد 
1.پیامبری از جنس غیر بنی اسرائیل 
2.قبله ی او با قبله انبیاء گذشته فرق می کند.
3. إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ همه ی اینها(تغیر قبله،پیامبر غیر بنی اسرائیل، برتر اسلام و ...) عنایاتی است از طرف پروردگار عالم که به هر کس بخواهد می دهد و هیچ امری مزاحم مشیت الهی نمی شود.

ان شاء الله نور ایمان در قلوب همه ی ما منور بشود والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

ان شاء الله طاعات و عبادات مورد توجه قرار بگیرد در خدمت شما هستیم با آیه شریه 14سوره آل عمران
زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ


یکی از چیزهایی که به عنوان سرمایه بطور حقیقی برای انسان معرفی شده است ایمان است یعنی اگر کسی ایمانش کامل باشد سرمایه اش فراوان خواهد بود.
مثلا یکی از عرفا در مورد مرحوم شیخ العارفین حضرت آیت الله العظمی بهجت فرموده بودند ایشان سرمایه دار ترین فرد روی زمین است. سرمایه اش بخاطر ایمان است نه مال و اموال.
بطور کلی سرمایه برای انسان دو چیز است یکی ایمان است یکی مال و خانواده.
در این آیه ی شریف در مورد سرمایه انسانی از فرزند و همسر  و ... نام برده است ولی در ادامه آیه می فرماید اینها نمی تواند سرمایه باشند چون در دنیا می توان استفاده کرد جنبه دنیای و مادی دارد و انسان باید دنبال یک سرمایه ای برود که جنبه ی معنوی داشته باشد و هم بدرد آخرت بخورد.
بله نکته ی مهم که باید توجه داشت اینست انسان امورات مادی را هم می توان در جنبه معنوی و برای آخرت استفاده کرد.
علامه طباطبایی در مورد این آیه می فرماید این آیه و آیات بعد از آن، شرح مطلبی می تواند باشد از آیه 10سوره آل عمران که می فرماید إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً
1.این آیه جواب است بر کفار که معتقد بودند که می توانند با اموال و اولاد، از خدا بی نیازشوند
2.زینت دادن دنیا برای انسان از طرف خداوند نیست یا از طرف شیطان استزُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوایا از طرف نفس است بوسیله شهوتزُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ
3.اگر ما بخواهیم جملهزُیِّنَ لِلنَّاسِبه خداوند نسبت بدهیم کم لطفی شدیدی نسبت به خدا داریم بخاطر اینکهزُیِّنَ لِلنَّاسِ یا ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِتناقض دارد از یک طرف بخواهد دنیا را با این موارد زینت کند و از طرفی 
بخواهد منصرف کند انسان را و به سمت ثواب سوق بدهد.
4.مراد ازحُبُّ الشَّهَواتِعلاقه معمولى نیست، دلدادگى و مرحله شدید حب است که خود نوعى جنون است و به همین جهت به شیطان نسبت داده شده است.
پس با این توضیحات مختصر به این نتیجه می توان رسید که  مردم نسبت به حب الشهوات یکجور نیستند.
1.بعضی ها هدفی جز لذت از زنان و دلبستن به آنها ندارند دلشان می خواهد که همیشه همنشین با جنس مخالف باشند و از طرف زن این وضع اتفاق نیم افتد اگر هم اتفاق بیوفتد خیلی کم است.
2.بعضی ها فرزند دوست دارند که بخاطر تکاثر نسل است
3.بعضی ها هم حب مال دارند مثل بساز بفروش ها رفتار می کنند اینها هم حب مال است.
4.بعضی ها هم به حیوان علاقه دارند یا برای سواری است یا برای کشاورزی

 

ان شاء الله با کرامت کتاب وحی عاقبت همه ی ما ختم بخیر بشود والسلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ‌ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ  بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین 
در این دعا چند نعمت برای انسان معرفی شده است دو نعمت برای رستگاری انسان است که از طرف خداوند است مانندحافظه و تنبیه و دو نعمت برای ضلالت انسان است و از طرف شیطان مانند سفاهت و تمویه.
در فرار اول این دعا اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ 
در این فراز از دو نعمت نام برده شده یکی ذهن است و دیگری تنبیه.
دو نکته بیان کنم:
1.نعمت حافظه و تنبیه بواسطه علم بدست می آید.یعنی بصیرت حافظه بصیرت افزایی می کند و تنبیه دوربرگردان است برای راهی که رفتیم.
2.کار این دو نعمت مانند تابلوهای خطر در کنار جاده هاست تا انسان را نسبت به خطرات آینده هوشیار می کند و او را خواب غفلت بیدار کند.
بعضی وقتها اتفاق می افتد که انسان ذهنش درگیر مسائلی می شود که باعث کند ذهنی انسان می شود و از دو حال خارج نیست یکی امکان گناهی باشد که انسان مرتکب آن می شود یا امکان دارد بخاطر تنبیه از طرف پروردگار عالم باشد.
شخصی محضر عالمی شرفیاب می شود عرض می کند اقاجان حافظه ام کم شده؟! آن عالم می فرماید گناه نکنید چون گناه باعث کم شدن حافظه می شود. در دعای کمیل است اللهم اغفرلی النوب التی تغیر النعم حافظه یک نعمت است که بخاطر معصیت تغییر می کند.
از رسول اکرم روایت است اِتَّقُوا فِراسَةَ المُؤمِنِ فَإنِّهُ یَنظُرُ بِنُورِاللّه از تیزهوشی و تیزبینی مومن فرار کنید چون این نوریست از انوار الهی که در وجود مومن تابیده شده.
پس 
1.ذهن و تنبیه دو نعمت از نعمات پروردگار عالم است
2.اگر نباشد روشن بینی و بصیرت و خودآگاهی برای انسان بوجود نخواهد آمد
در فراز دوم می خوانیم وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ از خداوند طلب دور شدن از سفاهت و تمویه را داریم.
سفیه به کسی گفته می شود که کاری انجام می دهد یا حرفی می زند که از عقل به دور است.
نکته ای که باید توجه کرد سفاهت در چند مورد اتفاق می افتد: یا در گفتار یا در اعمال.
تمویه هم یعنی دروغ بافی صفتی در کسی یا چیزی نیست اما به او نسبت می دهیم، رنگ و لعاب می دهیم زینتش می دهیم.
در این فراز از دعا ما از خداوند می خواهیم این دو نعمت شیطانی که از ناحیه شیطان است برای گمراهی انسان را از ما بگیرد.
و اما فراز آخر این دعا وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ
خدایا کار خیری که در این ماه نازل شده ما را هم بی نصیب نکن 
در طول روز در طول سال یک سری کارهای خیری که از نعمات الهی است شامل حال انسان مومن می شود و نصیبش می شود یکی خود ماه رمضان یکی شبهای قدر یکی عبادات و کثرت ثواب یک عمل در این ماه است برای چه؟ برای اینکه ما بتوانیم در این ماه پوزه ی شیطان را به خاک بمالیم توفیق پیدا کنیم جزء عباد الله قرار بگیریم.
البته یک نگاه دیگری هم میشود داشت وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً می تواند برای بعد از ماه رمضان هم باشد که از خداوند بخواهیم آثار و برکات، بعد از ماه مبارک هم در وجود ما ادامه دار باشد فقط برای ماه رمضان نباشد.

انشاء الله خیر وبرکات این ماه عزیز شامل همه ی ما قرار بگیرد و اولین خیر این ماه فرج نازنین امام زمان و سلامتی سکان دار نظام جمهوری اسلامی مقام معظم رهبری باشد

والسلام علیکم و رحمة الله 
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

ان شاء الله طاعات عبادات مورد قبول اله متعال قرار بگیرد.

آیه ای که امروز در محضرشان هستیم از سوره آل عمران آیه 8 است که خداوند می فرماید رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

این آیه ی مبارکه یکی از آیات دعا در قرآن کریم است که از زبان انبیا یا علمای زمان انبیاء است که از خداوند درخواست شده و با کلمه ربنا شروع می شود.

این ادعیه های قرآنی مانند هر ادعیه دیگر می خواهد جایگاه دعا را در زندگی به ما بفهماند.

دعا در زندگی از اهمیت زیادی برخوردار است که می تواند هم جایگاه انسان و هم می تواند سرنوشت انسان را عوض کند.

امام صادق در روایتی می فرمایند: عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ شما را به دعا کردن سفارش مى کنم ، چون با دعا می توانید به خداوند عالم نزدیک بشوید.

طبق یک روایتی اگر کسی درخواست دعا نداشته باشد روایت از او تعبیر عاجز کرده اَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.

در مورد دعا چند سوال مطرح می شود که ان شاء الله جواب مختصر بدهیم و بپردازیم به آیه شریفه:

1.چه زمانی دعا کنیم؟

در هر زمان انسان می تواند دعا کند ولی یادش باشد اگر می خواهد دعایش مستجاب بشود یک زمان های خاصی است برای استجابت دعا مثلا زمان نزول باران، سر سفره طعام، هنگام نماز و ... اگر در این زمان ها ما دعا کنیم بدانیم به هدف اجابت می رسد

2.از خداوند چه بخواهیم؟

انسان می تواند هم حوائج مشروع بخواهد و هم حوائج نامشروع هم می تواند حاجب کوچک بخواهد و هم می تواند حاجت بزرگ

اما نکته اینجاست که اگر حاجتش مشروعه باشد مورد توجه خدا قرار می گیرد اما در خواسته های بزرگ و یا کوچک فرقی نمی کند.

از امام صادق است در ادامه حدیث می فرماید: لَا تَتْرُکُوا صَغِیرَةً لِصِغَرِهَا اگر خواسته تان کوچک هم هست دعا را ترک نکنید بخواهید

أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکِبَارِ حاجت کوچکان بواسطه حاجت بزرگ برآورده خواهد شد. چونحاجت کوچیک و بزرگ دست یک نفر بیشتر نیست و آن خداست.

3.آیا دعایمان مستجاب می شود یا خیر؟

استجابت دعا یک سری شرائط دارد شرایط ظاهری بیان شد که وقت آن است شرایط باطنی هم هست که نیاز اه آماده سازی و خودسازی دارد.

1.امام حسن علیه السلام:اگر کسی در دلش خشنوید خداوند باشد من تضمین کننده ی اجابت دعایش هستم

2.امام صادق علیه السلام:اجابت دعا در کسب روزی حلال است.

4.تکلیف ما در زمانی که دعا مستجاب شد یا مستجاب نشد چیست؟

روایتی از امیرالمومنین است که می فرماید بعضی مواقع خواسته و دعایی که از خداوند داریم از سه حالت دور نیست:

1.یا خداوند خواسته را نمی دهد؛

2.یا خداوند خواسته را زود می دهد؛

3.یا خداوند خواسته را دیر می دهد.

اگر در حالت اول باشد باید بدانیم مصلحت است خداوند ندهد چون امکان دارد اجابت دعا همراهش نابودی دین و دنیا باشد.

اگر در حالت دوم باشد باید بدانیم خدا را شاکر باشیم و باز دعا کردن را ادامه بدهیم

اگر در حالت سوم باشد باید بدانیم بعضی ها نامید می شوند از دعا کردن که مثلا خداوند صدای من را نشنید روایست از امام صادق است خداوند دعا را مستجاب کرده اما می فرماید حاجت را ندهید. چرا؟ چون خواند عاشق دعا کننده استفَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُدوست دارم بیشتر صدای بنده ام را بشنوم چون امکان دارد اگر حاجتش را بدهم دیگر سمت دعا نرود.

اما تفسیر آیه شریفه: مفسرین در مورد این آیه فرمودند این آیه درخواست علم از خداوند است کدام علم؟ علمی که باعث انحراف عالم نشود. چون بعد از درخواست علم رحمت هم درخواست کردند که که باعث هدایت و عدم انحراف آنها بشود

در این آیه شریفه چند نکته وجود دارد:

1.علوم امکان دارد باعث فساد عالم بشود

بخاطر اینکه یا عالم ظرفیت علم را ندارد و مغرور می شود یا علم بدرد عالم نمی خورد.

پس اینجا از خداوند می خواهد بعد از بدست آوردن علم منحرف نشود.

2.کسی که علم دارد عالم است اگر می خواهد رحمت خداوند عالم شامل حالش بشود قدم برداشتنش برای نشر علم باید برای رضای خدا باشد.

3.علم اندوزی مهم نیست آنچه مهم است استفاده از علم است علم را در چه راهی استفاده می کنم و نشر علم چه علمی را منتشر می کنم؟ آیا بدرد مردم می خورد یا خیر؟

اگر این ها مراعات بشود هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اتفاق می افتد هم مورد رحمت خداوند واقع می شوم و هم علم که هدیه ی الهی ا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

ان شاء الله طاعات عبادات مورد قبول اله متعال قرار بگیرد.

آیه ای که امروز در محضرشان هستیم از سوره آل عمران آیه 8 است که خداوند می فرماید رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

این آیه ی مبارکه یکی از آیات دعا در قرآن کریم است که از زبان انبیا یا علمای زمان انبیاء است که از خداوند درخواست شده و با کلمه ربنا شروع می شود.

این ادعیه های قرآنی مانند هر ادعیه دیگر می خواهد جایگاه دعا را در زندگی به ما بفهماند.

دعا در زندگی از اهمیت زیادی برخوردار است که می تواند هم جایگاه انسان و هم می تواند سرنوشت انسان را عوض کند.

امام صادق در روایتی می فرمایند: عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ شما را به دعا کردن سفارش مى کنم ، چون با دعا می توانید به خداوند عالم نزدیک بشوید.

طبق یک روایتی اگر کسی درخواست دعا نداشته باشد روایت از او تعبیر عاجز کرده اَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.

در مورد دعا چند سوال مطرح می شود که ان شاء الله جواب مختصر بدهیم و بپردازیم به آیه شریفه:

1.چه زمانی دعا کنیم؟

در هر زمان انسان می تواند دعا کند ولی یادش باشد اگر می خواهد دعایش مستجاب بشود یک زمان های خاصی است برای استجابت دعا مثلا زمان نزول باران، سر سفره طعام، هنگام نماز و ... اگر در این زمان ها ما دعا کنیم بدانیم به هدف اجابت می رسد

2.از خداوند چه بخواهیم؟

انسان می تواند هم حوائج مشروع بخواهد و هم حوائج نامشروع هم می تواند حاجب کوچک بخواهد و هم می تواند حاجت بزرگ

اما نکته اینجاست که اگر حاجتش مشروعه باشد مورد توجه خدا قرار می گیرد اما در خواسته های بزرگ و یا کوچک فرقی نمی کند.

از امام صادق است در ادامه حدیث می فرماید: لَا تَتْرُکُوا صَغِیرَةً لِصِغَرِهَا اگر خواسته تان کوچک هم هست دعا را ترک نکنید بخواهید

أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکِبَارِ حاجت کوچکان بواسطه حاجت بزرگ برآورده خواهد شد. چونحاجت کوچیک و بزرگ دست یک نفر بیشتر نیست و آن خداست.

3.آیا دعایمان مستجاب می شود یا خیر؟

استجابت دعا یک سری شرائط دارد شرایط ظاهری بیان شد که وقت آن است شرایط باطنی هم هست که نیاز اه آماده سازی و خودسازی دارد.

1.امام حسن علیه السلام:اگر کسی در دلش خشنوید خداوند باشد من تضمین کننده ی اجابت دعایش هستم

2.امام صادق علیه السلام:اجابت دعا در کسب روزی حلال است.

4.تکلیف ما در زمانی که دعا مستجاب شد یا مستجاب نشد چیست؟

روایتی از امیرالمومنین است که می فرماید بعضی مواقع خواسته و دعایی که از خداوند داریم از سه حالت دور نیست:

1.یا خداوند خواسته را نمی دهد؛

2.یا خداوند خواسته را زود می دهد؛

3.یا خداوند خواسته را دیر می دهد.

اگر در حالت اول باشد باید بدانیم مصلحت است خداوند ندهد چون امکان دارد اجابت دعا همراهش نابودی دین و دنیا باشد.

اگر در حالت دوم باشد باید بدانیم خدا را شاکر باشیم و باز دعا کردن را ادامه بدهیم

اگر در حالت سوم باشد باید بدانیم بعضی ها نامید می شوند از دعا کردن که مثلا خداوند صدای من را نشنید روایست از امام صادق است خداوند دعا را مستجاب کرده اما می فرماید حاجت را ندهید. چرا؟ چون خواند عاشق دعا کننده استفَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُدوست دارم بیشتر صدای بنده ام را بشنوم چون امکان دارد اگر حاجتش را بدهم دیگر سمت دعا نرود.

اما تفسیر آیه شریفه: مفسرین در مورد این آیه فرمودند این آیه درخواست علم از خداوند است کدام علم؟ علمی که باعث انحراف عالم نشود. چون بعد از درخواست علم رحمت هم درخواست کردند که که باعث هدایت و عدم انحراف آنها بشود

در این آیه شریفه چند نکته وجود دارد:

1.علوم امکان دارد باعث فساد عالم بشود

بخاطر اینکه یا عالم ظرفیت علم را ندارد و مغرور می شود یا علم بدرد عالم نمی خورد.

پس اینجا از خداوند می خواهد بعد از بدست آوردن علم منحرف نشود.

2.کسی که علم دارد عالم است اگر می خواهد رحمت خداوند عالم شامل حالش بشود قدم برداشتنش برای نشر علم باید برای رضای خدا باشد.

3.علم اندوزی مهم نیست آنچه مهم است استفاده از علم است علم را در چه راهی استفاده می کنم و نشر علم چه علمی را منتشر می کنم؟ آیا بدرد مردم می خورد یا خیر؟

اگر این ها مراعات بشود هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اتفاق می افتد هم مورد رحمت خداوند واقع می شوم و هم علم که هدیه ی الهی است را خوب نگهدار می کنم.

ان شاء الله همه ی ما در نشر علم الهی کوشا باشیم و در راه نشر علم صفت غرور در وجود ما قرار نگیرد.ست را خوب نگهدار می کنم.

ان شاء الله همه ی ما در نشر علم الهی کوشا باشیم و در راه نشر علم صفت غرور در وجود ما قرار نگیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

‌اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ


بزرگترین سعادت برای انسان این می تواند باشد از طرف یک امیر و بزرگی پذیرفته بشود و مقرب درگاهش بشود


‌1.اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ 
خدایا ما را طوری که خشنود می شوی نزدیک به درگاهت کن  که مقرب به درگاهت بشویم.
اگر بخواهیم مقرب به درگاه خداوند عالم بشویم و در این تقرب خشنودی هم اضافه بشود چند عمل را انسان باید انجام بدهد
1.تقوا=اتقوا الله تقوا 
سوال می کنند تقوایی که خداوند در قرآن به انسان دستور داده یعنی چه؟
تقوا جمع در پنج چیز است 
1.2.عمل واجب و مستحب که معلوم است
3.4.ترک حرام و مکروه این هم معلوم است
5.ترک مباح در صورت غیر نیاز  و عمل به آن در صورت نیاز
اما در این خیلی ها مشکل دارند استفاده مباح در صورتی لازم است که باعث بشود انسان را ب درگاه خداوند هدایت کند. مثلا خوردن غذا مباح است ورزش کردن مباح است خواب مباح است اگر اینها باعث بشوند من از اطاعت خداوند دور بمانم در حد امکان ترک کنم یعنی اولویت را به واجب بدهم.
غذای زیاد باعث شکم پری می شود و شکم پری هم باعث کسلی می شود و کسلی هم باعث می شود من نمازم درست و حسابی نباشد این باید کم بشود. مباح یعنی این.
یکی از عرفا در خواب شرفیاب می شود محضر پیامبر سوال می کند یا رسول الله علمای زمان شما مردم زمان شما زود به درجات عالیه زمی رسیدند اما مردم و علمای زمان ما نمی توانند؟
فرمودند مردم و علمای زمان ما به دو حکم از احکام عمل می کردند در واجبات عمل بود و در محرمات ترک اما مردم و علمای زمان شما به پنج حکم از احکام عمل می کنند با این حال نمی شود سخت است و زمان بر.
2.ایمان=آمَنوا و آمِنوا 
ایمان آوردن راحت است ولی باید مراقب ایمان باشیم که دزد ایمان زیاد است. یک سری موارد هست اگر رعایت نشود ایمان را زیر سوال می برد و یا از بین می برد مثل خشوع در نماز مثل امانت داری و وفای به عهد که در روایت است اگر وفای به عهد یا امانت داری نباشد شخص در جرگه منافقین قرار می گیرد.
مطلب اول بحث از خشنودی خداوند است سوال چه زمانی خداوند از ما خشنود و راضی است؟ این مطلب خیلی دقت می خواهد.
ما چه زمانی می توانیم متوجه بشویم که خداوند از ما راضی و خشنود است؟
از معصوم سوال کردند. فرمود دقت کنید به این نکته توجه کنید فرمود ببین تو از خداوند چقدر خشنود و راضی هستی و بعد ببین خدا در کجای زندگی توست و چه جایگاهی دارد؟

 

2.وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ
خیلی از ما وقتی در جمع بزرگانی هستیم خیلی مراقبیم حرکتی اجام نشود سخنی بیان نشود که باعث ناراحتی و دلخوری بود یا نه نافرمانی نکنیم که باعث تنبیه ما بشود.
از خداوند می خواهیم خدایا جلوی کاری از ما که باعث ناراحتی و عغضب تو می شود سدی قرار بده.
به این نکته دقت کنیم که هر کسی می تواند مورد غب خداوند قرار بگیرد و چنانچه مورد غضب خداوند قرار گرفت برکت از زندگی او خارج می شود.
نگاه به آیات مختلف قرآن که سرنوشت شوم اقوام بیان شده گر آسیب فردی دیدند یا دچر آسیب اجتماعی شدند همه شان بخاطر نافرمانی بود.
شما داستان قوم حضرت نوح صالح هود لوط موسی را دقت کنید چرا دچار عذاب شدند؟ بخار نافرمانی حتی مردم دین پیامبر هم از این امر مستثنی نیستند اگر نافرمانی کنند مستوجب غذاب خواهند شد.
ایه ی سوره فاتحه که ایاک نعبد و ایاک نستعین است را در نماز زیاد می خوانیم این را با توجه بیشتر بخوانیم. مراقب باشیم وسوسه های شیطان هم باشیم که از مسیر الی الله به الی الشسطان منحرف نشویم.
شیخ رجبعلی خیاط در مورد این آیه می فرمایند که هستند افرادی که نماز می خوانند اما از شیطان تبعیت می کنند اینجا دیگه تبعیت از دستورات خدا نیست مستقیما شیطان را پرستش میشود.
 

3.وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ
خداوند توفیق به سمتقرآن کشیده شدن به همه ی ما عنایت بفرماید. از امام سجاد نقل است در کتاب رسالة الحقوق که حق الکتاب ثلاثه. کتاب خداوند یعنی قرآن سه حق به ما دارد که ما باید حقوق را بپردازیم.
قبل از اینکه به حقوق کتاب وحی بپردازم یک نکته بگویم خوب است بدانیم در روز قیامت انسان شاکی زیاد دارد انسان است حیوان است خانه است مسجد است و یکی از آن شاکیان قرآن کریم است شکایتش زمانی است که انسان قرآن را در خانه یتیم کند مهجورش کند قرآن شکایت می کند که انسان من را مهجور قرار داد. کتاب وحی سه حق دارد
1. قرائت قرآن حالا می خواهد فارسی باشد یا عربی ولی آیه ی قرن است و رَتَّل القرآنَ ترتیلا قرآن را به عربی بخوانید و با آهنگ خاص خودش.
متاسفانه به سمت قرآن رفتن هایمان موسمی است موقعش بشود قرآن بدست می گیریم استخاره می خواهد در ماه رمضان بیاید مجلس ختم برود در مراسم احیا شرکت کرده زمان عقد باشد بقیه زمانها چه؟ خبری نیست. خداوند فرمود تا می توانید بخوانید.فاقرئوا ما تَیَسَّرَ من القرآن
2.تدبر در آیات قرآن این خیلی مهمتر از قرائت است زمانی می تواند قرآن بر دل بنشیند که قاری کلام خداوند با فکر کلمات را به زبان بیاورد که چه می گوید.
تدبر در قرآن چند ویژگی را در وجود انسان ایجاد می کند
1.اگر تدبر در کلام خدا نباشد انسان از طرف خدا بازخواست می شود
2.تدبر در قران داروی است در برابر نفاق که انسان دچار آن است
3.اگر انسان می خواهد به اسلام گرایش پیدا کند فقط از راه تدبر در قرآن می شود
3.عمل به قرآن که بالاتر از همه است. امام صادق فرمودند هر آیه ای که پیدا کردید که باعث نجات گذشتگان باشد به اسباب نجات که در آیه بیان شده است عمل کنید و اگر دیدید آیه باعث سقوط گذشتگان شد از عمل به اسبابش اجتناب کنید.
 

ان شاء الله جزء عاملین به قرآن قرار بگیریم و با قرآن محشور بشویم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ان شاء الله طاعات عبادات در این ماه پر فضیلت مورد قبول خداوند قرار بگیرد.
بحث ما در ظهر های ماه مبارک تفسیر آیات کریمه است و آیه ای که در این روز در محضرشان هستیم آیه 257سوره بقره است.
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون.
در این آیه دو نوع ولایت را خداوند مطرح می کند یکی ولایت الله متعال است و یکی هم ولایت شیطان که انسان وقتی خودش را شناخت با مضمون آیه ی شریفه اهدنا الصرط می خواهد به مسیری برای ساختن سرنوشت خودش برود. وقتی نیت طی طریق در ذهنش آمد دو مسیر جلوی پایش نمایان می شود وقتی که اهدنا الصراط به میان آمد برای ما سوالی پیش می اید که کدام راه؟ عبارت در همین آیه می فرماید المستقیم یعنی راهی که انتهای آن سعادت است.
پس به این نتیجه می رسیم که با استفاده از عبارت اهدنا الصراط ما 2 راه برای طی طریق داریم: مسیر نور و دیگری مسیر ظلمت.
هر مسیری هم نیاز به راه بلد دارد که در عبارت قرآنی به آن راه بلد ولی یا سرپرست می گویند در این دو راه هم انسان ناچار است دست به دامان ولی همان راه بشود که بالتبع مسیر دو ولی هم وجود دارد. یکی الله است در مسیر نور که انتهایش سعادت است و دیگری طاغوت است در مسیر ظلمت که انتهایش شقاوت است و بدبختی.
با این بیان شاید سوالی در ذهن مطرح بشود که طریق طریق است چه این باشد چه آن انسان هم باید برود چه فرقی می کند کدام راه را باید برود؟
نکته ی این در اینست که اگر انسان می خواهد راهی را برود باید راه کم خطر را انتخاب کند راهی را انتخاب کند که بتواند به راحتی و با هزینه ی کم به مقصد برسد. این دو راه یک فرق هایی با هم دارند که نیاز به توجه است.
1.راه بلد یک مسیر خداوند استالله ولی الذین آمنوا که به نفع انسان حرکتی انجام می دهد ولی راه بلد مسیر دیگری طاغوت استوالذین کفروا اولیائهم الطاغوت با دلسوزی قدم بر می دارد اما طوری با پنبه سر می برد که انسان متوجه نمی شود.
2.در مسیر، فقط خداست که انسان را هدایت می کندیخرجهمولی در مسیر بعدی راه بلد یکی نیست چند نفر هستند که هدایتگرندیخرجونهم
3.اگر کسی در مسیر هدایت و ولایت خداوند قرار بگیرد از طلمت به نور هدایت می شودیخرجهم من الظلمات الی النوراما اگر در مسیر هدایت و ولایت طاغوت قرار بگیرد دیگر از نور خبری نیست همان قدر نوری که در وجودش باشد تبدیل به ظلمت خواهد شدیخرجونهم من النور الی الظلمات
4.مسیر کسانی در تحت ولایت الله هستند یکی است در آیه 6سوره فاتحه از خداوند می خواهیم اهدنا الصراط المستقیم مستقیم یعنی یک راه نه چند راه ولی کسانی که در تحت ولایت طاغوت باشند مسیرشان متعدد مقام، پست، جاه، جلال، پول، شهرت، شهوت و همه ی اینها اگر از مسیر خداوند خارج بشود طاغوت است

ان شاء الله عاقبت همه ی ما در مسیر هدایت و ولایت خداوند ختم به سعادت بشود 
و السلام علیکم و رحمة الله
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیا عَنِ الْمُجْرِمِینَ


با یک نکته بحثم آغاز بشود و ای نکته اینست که هر چیزی برای شناساندن خودش شناسنامه دارد یا اسمی یا شخصیتی ماه های سال هم از انی امر مستثنی نیستند. و شناسنامه ی ماه های سال در ادعیه ی آنهاست که خصوصیات در آن وارد شده است.
در دعای ماه مبارک انسان مومن از خداوند متعال درخواست هایی دارد که عاجزانه از ساحت مقدسش می خواهد که ان شاء الله در تفسیر هر روز به آنها بیان می شود.
ادر دعای روز اول ما پنج درخواست از ساخت ربوبی داریم که هر کدام برای خودش توضیحات طولانی دارد و ما مختصرا به آنها می پردازیم:


1.اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ 
در قسمت اول از خداوند می خواهیم که روزه ی ما جزء روزه داران قرار بگیرد.
سوال مطرح است 
1.مسلمانان در ماه رمضان روزه هستند چرا ما این درخواست را داریم؟ 
2.منظور از روزه ی روزه داران کدام روزه هست؟
پاسخ به سوالات را من بصورت نکته ای بیان می کنم
1.هر عملی برای خودش یا در سلامت کامل یا سلامت نسبی یا در فساد کامل یا فساد نسبی 
2.روزه هم می تواند فاسد باشد هم می تواند سالم باشد که فساد و سلامت آن بسته به شخص روزه دار است.
3.فساد یا در ظاهر است که ظاهر عمل را فاسد می کند یا در باطن عمل که باطن را فاسد می کند ولی کاری با ظاهر عمل ندارد.
فساد در ظاهر روزه منظورش مبطلاتی است که فقهای بزرگوار در رساله های فقهی خودشان بیان کردند که اگر شخص روزه دار یکی از آنها را ظاهر روزه فاسد می شود اما فساد در باطن روزه منظورش این نیست که اگر کسی فعل حرامی را که جزء مبطلات روزه نیست انجام بدهد روزه اش باطل می شود نه باطن روزه فاسد می شود ولی روزه ی او صحیح است باین معنی که امتیاز کامل را نخواهد گرفت.
مثلا روزه دار دروغ بگوید که از محرمات است این فعل جزء مبطلات نیست اما امتیاز کم می کند.
یک وقتی شخصی اهل مشروب خوردن بود سوال کرد حاج آقا من اهل مشروب خوردن هستم ولی بخاطر آن نماز نمی خوانم. اشکالی پیش می آید؟
گفتم دلیل نماز نخواندنت چیست؟(بعضی ها استدلال خوبی می آورند) گفت به دو دلیل اول اینکه آیه داریم مست هستید سمت نماز نروید دوم اینکه روایت داریم کسی که مشروب خورده تا40روز بدنش نجس است و نماز خواندن هم با بدن نجس باطل هست.
گفتم بله درست است اما این دلیل نمی شود که ما نماز نخوانی اولا آیه فرموده که اگر مست لایعقل هستید نماز نخوانید چون نمی دانید چه می گوئید و ثانیا درست است که مشروب40روز بدن را ناپاک می کند اما نماز خواندن با آن بدن صحیح است.
من جایی نخواندم و ندیدم اما ممکن است همین نماز با همین بدن موجب تلنگر شخص بشود و شخص توبه کند؟ ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر
پس هر روزه ای جزء روزه ی واقعی نیست همانطور که هر نمازی نماز واقعی نخواهد بود.با این تفاصیل به تعبیر مرحوم آیت الله مجتهدی ما می توانیم بگوئیم که روزه می تواند چند نوع و چند درجه باشد و در این سیر می توانیم جایگاه روزه ی خودمان را بدانیم
1.روزه عوام:بعضی مردم روزه را فقط انجام ندادن مبطلات روزه می دانند. این افراد مبطلات روزه را انجام نمی دهند ولی تا دلشان بخواهد محرمات را انجام می دهند. غیبت می کنند تهمت می زنند دروغ می گویند و ... این روزه روزه عوام است.
2.روزه خواص:بعضی ها علاوه بر انجام ندادن مبطلات روزه محرمات الهی را هم انجام نمی دهند شاید دلشان بخواهد اما چون روزه هستند و اعضاء و جوارح خودشان را هم روزه دار می کنند سمت محرمات و مبطلات نمی روند. این روزه روزه خواص است.
3.روزه خاص الخاص:این روزه خیلی روزه قشنگی است. بعضی ها اصلا فکر معصیت نمی کنند و به ذهن خودشان و اعضاء و جوارح خودشان اجازه فکر برای انجام معصیت نمی دهند. این روزه روزه خاص الخاص است.
در این عبارت ما از خداوند می خواهیم خدایا روزه ی ما را دسته سوم قرار بده اگر هم لایق نبودیم لااقل جزء روزه داران خاص باشیم که نور خودت و نور روزه داران خاص الخاص به ما بتابد تا تلنگر بشود.


2.وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ 
ما چند نوع قیام داریم. قیام برای نماز قیام برای اجرای امر به معروف قیام برای جهاد و ...
قیام در این عبارت منظورش نماز است یعنی نماز ما جزء نمازگزاران واقعی قرار بگیرد.
1.اگر هر عبادتی بخواهد قبول بشود باید نماز قبول بشود
2.اگر نماز بخواهد قبول بشود برای خودش شرط دارد
نقل کردند شهید مطهری محضر یکی از عرفا شرفیاب می شوند از ایشان سوال می کنند نمازت چگونه است؟ شهید مطهری فرمودند نمازم با وضوی کامل یعنی همراه با دعای وضو نمازم با تجوید صحیح ترتیل تضرع و ... آن عارف فرمودند این نماز نیست.
شهید مطهری بعد از مدتی دومرتبه محضر آن عارف شرفیاب می شوند همان سوال مجدد تکرار می شود در پاسخ می گویند که نمازم با خصول و حضور است.
آن عارف بالله می فرمایند نماز همین است.
خیلی از ما نمازمان از روی عادت است و رفع تکلیف بطوری که چون خداوند واجب کرده من می خوانم تا ترک واجب نشود ما وقتی به نمازمان نگاه کنیم ما نمی توانیم نمره قبولی بدهیم چه برسد به خداوند.
نمازی که در آن حضور خداوند نباشد نماز نخواهد بود این یادمان باشد. حضور خداوند در نماز یعنی اینکه بغیر از خداوند به چیزی فکر نکنیم و کسی را جز خداوند نبینیم.
رهبر معظم انقلاب در جایی اقامه نماز داشتند وسط نماز جماعت بزغاله ای وارد مسجد می شود به صف اول می آید و جانماز نمازگذاری را به دهان و فرار می کند نماز گذاران هم تا بزغاله را مشاهده می کنند نمازشان بواسطه قهقهه باطل می شود وقتی با این صحنه مواجه می شوند خنده شان بیشتر می شود. 
نماز مقام معظم رهبری تمام می شود داستان را برای ایشان نقل می کنند می فرماید من اصلا متوجه نشدم این اتفاق را. این یعنی حضور قلب در نماز.
اگر می خواهیم نمازمان واقعی باشد مهمترین خصلتش حضور قلب است اگر حضور قلب نباشد نمازمان می شود نماز عوام.


3.وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ 
این عبارت خیلی دلچسب است درخواست تنبیه است که خدایا ما در غفلتیم و با غفلت در این دنیا زندگی می کنیم تنبیهی برای ما فراهم کن که از خواب غفلت بیدار بشویم.نبهنی یعنی تنبیه.
انسان بخواهد یا نخواهد به غفلت می رود مگر اینکه شخص، خالص باشد الذی یوسوس فی صدور الناس این یعنی غفلت انقدر وسوسه می کند تا به غفلت برود.
یکی از عرفا الان خاطرم نیست مرحوم آمیرزا جواد آقا ملکی تبری بودند یا محمدجواد انصاری همدانی فرمودند یک روز در میان به قبرستان بروید که همین به قبرستان رفتن ها انسان را تنبیه می کند و از غفلت بیدار می شود.
پس1.یکی از دلائل معصیت انسان می تواند غفلت باشد
2.سخت ترین مرگ برای انسان مرگ در غفلت است.
خیلی سخت است انسان در غفلت باشد و غرق در گناه هم باشد و ملک الموت جانش را بگیرد.

 

ان شائ الله خداوند عاقبت همه ی ما ختم به سعادت کند والسلام علیکم و رحمة الله
 

بسم الله الرحمن الرحیم و الصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین

در تفسیر آیه سوم سوره حمد یعنی آیه شریفه الرحمن الرحیم باید بیان کنم که این آیه دو صفات خداوند است که در روایتی می فرماید که هر بنده ای از من مرا به این دو صفت قسم بدهد هر چه بخواهد به او خواهم داد.

با توجه به این روایت چند نکته قابل توجه است:

نکته اول اینکه: خداوند رحمت را بر خود واجب دانسته تا به خلق خودش از انسان تا دیگر مخلوقات ارزانی بدارد و فرقی برایش ندارد که مسلمان باشد یا غیر مسلمان.

نکته دوم اینکه: رحمان یعنی کثرت نعمت یعنی خداوند نعمات خود را در بعضی مواقع زیاد از حد به بندگان عنایت می کند ولی اگر انسان نعمت را کم یا زیاد دریافت می کند دلیل بر ظرف وجودی انسان است که هر کسی به قدر ظرف خود نعمت دریافت می کند.

شکر نعمت نعمتت افزون کند.

نکته سوم اینکه: رحمان و رحیم هر دو از ریشه رحمت هستند ولی با دو فرق.

فرق اول اینست که رحمت صفت درونی است و رحیم صفت بیرونی؛

فرق دوم اینست که رحمانیت عمومی است و رحیمیت خصوصی که مختص به مومنین است؛

فرق سوم اینست که همانطور که گفته شد رحمن بمعنای کثرت است و رحیم بمعنای دوام.