پایگاه حجت الاسلام سیدمحمدجواد حسینی تبار

۲۰ مطلب با موضوع «تفسیر :: ماه رمضان» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خدا یک خصوصیتی دارد که انسان ندارد گر هم در انسان باشد خیلی کم است و آن خصوصیت بنده پروری است.

در بنده پروری در ولایت الله و ولایت غیر الله فرق است همین هم در ولایت انسان هم وجود دارد

فرق اول در پاداش و عذاب است:

اگر خدا به انسان دستور می‌دهد و آنها دستورش را اجرا ‌نکنند، زود آنها را نمی‌زند! یا وقتی به بنده‌هایش دستور می‌دهد و آنها اجرا می‌کنند، زود آنها را تشویق نمی‌کند! 

وقتی به بنده‌هایش دستور می‌دهد چه انجام بدهند چه انجام ندهند حساب و کتاب را می‌گذارد برای روز قیامت! 

اما غیر الله چطور؟ اگر انجام بدهی تشویق می شوی البته اگر تشویقی در کار باشد اگر انجام ندهی قطعا آسیب خواهی دید.

فرق دوم در فریب است

اگر خداوند به انسان دستوری می دهد قصد فریب بنده اش را ندارد در حالی‌که تبلیغات غیر الهی، پر از فریب است و نیرنگ و دو رویی. 

کلام شیطان است که می گوید لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ آنچه در زمین و در دنیا هست، پیش انسان‌ها زیبا جلوه می‌دهم! 

وقتی خداوند دسشتوری می دهد انجام دستور را به اختیار انسان می گذارد و الا می توانست اجبار کند و همه مردم خدا پرست بشوند اما این کار را نکرد خدا تعادل ایجاد کرد تا مردم جذب خداوند بشوند

فرق سوم در عظمت دادن است

ولایت الله دنبال جذب حداکثری است کاری ندارد گنهکار هستی یا نیستس آغوش خداوند برای همگان باز است خدا می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ من بنده مخلوقم را دوستش دارم

وقتی کسی بیاید به سمت ولایت الله قدرت می گیرد عظمت می گیرد اما ولایت غیرالله چطور؟

خرد می کند دنبال دفع حداکثری است وقتی کارش با انسان تمام شد شیطان اعلام بیزاری می کند إِنِّی بَری‏ءٌ مِنْکَ حرف شیطان است اما در ولایت الله اینطور نیست 

فرق چهارم در جبران است

اگر کسی در ولایت الله و تحت ولایت الله کاری کند خداوند حتما جبران می کند ولی در ولایت غیر الله اینطور نیست

اگر خطا کرد و بعد از خطا توبه کرد خداوند با پذیرش توبه سیئات را به حسنات تبدیل می کند اما در ولایت غیر الله چیزی قابل جبران نیست


1402/01/24
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خیلی از ما دنبال بدست آوردن خیر در دنیا و آخرت هستیم اما نمی دانیم چگونه بدست بیاوریم

از امام رضا روایت است که می فرماید اگر کسی می خواهد درب خیر دنیا و آخرت برای او باز بشود باید با عقل قدم بردارد و طبق عقل عمل کند

لاَ یَتِمُّ عَقْلُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَکُونَ فِیهِ عَشْرُ خِصَالٍ عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد:

1.اَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ از او امید خیر باشد

2.وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ مردم از بدى او در امان باشند

3.یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ اَلْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد

4.وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ اَلْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ خیر بسیار خود را اندک شمارد

5.لاَ یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْحَوَائِجِ إِلَیْهِ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود

6.وَ لاَ یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود

7.اَلْفَقْرُ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْغِنَى فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد

8.وَ اَلذُّلُّ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْعِزِّ فِی عَدُوِّهِخوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد

9وَ اَلْخُمُولُ أَشْهَى إِلَیْهِ مِنَ اَلشُّهْرَةِ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد

10.لاَ یَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ أَتْقَى إِنَّمَا اَلنَّاسُ احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.


نکا کوچه شهید حاجیان منزل آقای محمدیان

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

الإمامُ العسکریُّ علیه السلام :ما مِن بَلِیّةٍ إلاّ و للّه ِ فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها

هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.

آقای شیخ حسین انصاریان می‌فرمود:

یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه، نون

دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن یه کلاغی از راه رسید  سر این دیگ یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت..

گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم.

خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن.

وقت دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن  یه عقرب سیاهی ته دیگه.

رحمت و مهربانی خدا اینجاست اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.

اگر اون عقرب را ندیده بودیم هنوز هم میگفتیم یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت

بلا . گرفتاریهای بعد از بلا معنایش اینست که "خدا حالتو نگرفت، جونتو نجات داد"

خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده  چیه.

یکی از موانع درک و بهره‌برداری از رحمت خدا «گناه و یأس ناشی از گناه» است.

همین‌که انسان خطایی مرتکب می‌شود یا در خودش بدی و عیبی می‌بیند، یک مکانیزمی در وجود انسان هست که خودبه‌خود آدم را مأیوس می‌کند!

بااینکه آدم وقتی گناه می‌کند بیشتر به رحمت خدا نیاز دارد بیشتر باید التماس کند اما برعکس پیش می آید؛ کمتر رحمت و مغفرت خدا را تمنا می‌کند طبیعتاً کم‌تر رحمت خدا را باور می‌کند.

وقتی انسان گناه می کند بواسطه گناه قساوت قلب پیدا می کند و از رحمت خداوند کم بهره و در خیلی جاها بی بهره می شود و همین مساله باعث می شود قساوت قلبش بیشتر می‌شود.

شاید گناه آن‌قدر قساوت قلب در انسان نیاورد که یأس از رحمت خدا بعد از ارتکاب گناه می‌آورد!

معمولاً مردم به اندازۀ گناهان خودشان استغفار نمی‌کنند؛ بلکه به اندازۀ پاکیِ دل‌شان استغفار می‌کنند! ببینید اولیاء خدا چقدر استغفار می‌کنند! هرچه گناهِ انسان کم‌تر بشود، باور انسان نسبت به رحمت خدا و تمنای انسان برای رحمت خدا افزایش پیدا می‌کند؛ این یک اتفاق عجیب در وجود انسان است!

خدا بیش از هشتاد بار در قرآن تکرار می‌فرماید: من «غفورِ رحیم» هستم. چرا این‌قدر تأکید می‌کند که «من می‌بخشم؛ من غفورِ رحیم هستم»؟ برای اینکه آدمی که گنهکار است و اتفاقاً نیاز به بخشش الهی دارد ولی میبینم یک نوع رفتار دفاعیِ بد در او شکل می‌گیرد که عذرخواهی نمی‌کند! یعنی خودِ آن گناه مانع می‌شود که آدم عذرخواهی کند؛

ما وقتی گناه می‌کنیم انگار در ذهن خودمان، خدا را به نامهربان‌بودن‌ محکوم می‌کنیم.

خدا می‌داند که گناه، انسان را مأیوس می‌کند لذا به‌عناوین مختلف به گنهکارها فرموده است که مأیوس نشوید(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ زمر/53) گنهکاری و بدبودنِ ما نباید ما را از رحمت خدا مأیوس کند؛ مغفرت خدا برای همین جاهاست!

 آدم‌خوب‌ها معمولاً به‌خاطر خوبی‌هایشان غرور پیدا می‌کنند و از رحمت خدا بر نمی‌دارند(عُجب و غرور مانع می‌شود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم به‌خاطر بدی‌هایشان از رحمت خدا مأیوس هستند!


نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

رحم بین انسانها باعث می شود انسان رحمت و مهربانی خدا رار دریافت کند
رحم بین انسانها باعث می شود انسان رحمت و مهربانی خدا را دریافت کند.
ولی سوال اینکه ما به دیگران مهربانی ورحم می کنیم آیا از دیگران هم باید رحم و مهربانی بخواهیم؟
وقتی وارد مباحث دین و روانشناسی می شویم
نه دین اجازه چنین کاری را داده است نه روانشناسی
بدلیل اینکه هم توقع انسان بالا می رود هم شخصیت انسان می تواند زیر سوال برود که خداوند متعال به ایجاد این مساله اشکال وارد کرده است.
خداوند بعضی وقتها انسان را بواسطه مهربانی کردن مورد آزمایش قرار می دهد بعضی وقت‌ها یک کسانی را می‌فرستد به تو مهربانی کنند تا ببیند دلت می‌‌رود؟
 اگر کسی با تو مهربان بود، سعی کن خیلی برایت فرق نداشته باشد و مهم نباشد.
ما باید به دیگران مهربانی کنیم ولی زیاد انتظار عکس‌العمل نداشته باشیم. وقتی انتظار عکس‌العمل نداشته باشی رها می‌شوی، ضربه نمی‌خوری، مهربانی‌ات سقوط نمی‌کند و از بین نمی‌رود و می‌توانی به رحم‌ کردنت ادامه بدهی.
طبق روایت، اگر مهربانی کردی و طرف جواب مهربانی‌ات را نداد، خدا یک‌کسی را مأمور می‌کند به تو مهربانی کند؛ چند برابر آن جوابی که او می‌خواست بدهد! این‌طوری آدم رحمت خدا را می‌فهمد، این‌طوری آدم فضا در زندگی‌اش باز می‌شود که مهربانی خدا را درک کند!
یکی دیگر از موانع درک مهربانی خداوند اینست که ما روحیه شکر گذاری نداریم در قرآن است که خداوند می فرماید قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ از بندگان من هستند کم هستند کسانی که شکرگذاری کنند
شما سوره حمد را ببینید سراسر شگرگزاری است اینکه بر ما واجب شده است سورۀ حمد را دائماً در نمازها بخوانیم معنایش این است که دائماً باید حمد را به خودمان تلقین کنیم تا زبان‌مان به تشکرکردن از خدا باز شود، وقتی زبان ما به حمد و تشکر از خدا باز شد و نعمت‌های خدا را دیدیم، کم‌کم روحیۀ ما هم عوض می‌شود و کم‌کم چشم ما به دیدن مهربانی خدا هم باز می‌شود.

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یکی از عواملی که موجب می‌شود انسان مهربانی خدا را باور نکند یا به سختی به این موضوع توجه کند «احساس تنهایی انسان در دنیا» است، وقتی انسان تنها می شود، احساس تنهایی، انسان را از تعادل روحی و روانی خارج می‌کند، موجب سوءظن آدم نسبت به محیط و جهان خودش می‌شود و فکر می‌کند واقعاً کسی از او حمایت نمی کند
البته این تنهایی و غربت انسان معنایش این نیست که خدا را ندارد؛ معنایش این است که فقط خدا را دارد!
با اینکه انسان در غربت فرصت پیدا می کند مشغول ذکر خدا شود، اما انسان‌ این وسط می‌مانند و در نتیجه به سختی به سوی خدا حرکت می‌کند. اگر انسان‌ها تنهایی خودشان را درک کنند دیگر دلخوشی‌های بیخود هم پیدا نمی‌کنند.
در دعای ابوحمزه می‌خوانید « ارْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی» (مصباح‌المتهجد/2/593) خیلی قشنگ است که آدم غریبی‌اش درِ خانۀ خدا را ببرد و از خدا طلب رحمت و مهربانی کند، در این‌صورت کم‌کم با مهربانی خدا انس می‌گیرد.
بسیاری از آدم‌ها با احساس تنهایی، دچار رنج می‌شوند و با کوچک‌ترین خطایی که از دیگران می‌بینند، با آنها دشمنی می‌کنند، سوءظن و حتی کفر به خدا پیدا می‌کنند؛ درحالی که باید گفت «وقتی هیچ‌کس به ما رحم ندارد خدا که هست!» البته این با تفکر و توجه باید انجام بگیرد.
به ما توصیه شده است به همدیگر مهربانی و محبت کنیم تا نشانه‌ای از مهربانی خدا باشد، همان اسلامی که می‌فرماید: اگر به کسی علاقه داشتی ابراز کن (إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ؛ کافی/2/644) بگذار طعم مهربانی را بچشد تا مهربانی خدا را راحت‌تر باور کند.
اگر می‌خواهی انسان‌هایی را به خدا نزدیک کنی، آنها را از تنهایی در بیاور، البته اگر این افراد جزو ذوی‌الحقوق باشند که این کار واجب است.
مصیبت‌ها سفارش شده است که مصیبت‌زده را از تنهایی بیرون بیاورید، در رنج‌ها دلداری دادن، در غم‌ها غمگساری کردن می‌تواند انسان را واقعاً از تنهایی بیرون بیاورد!


1402/01/12

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً می‌خواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً می‌فرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل می‌کردیم از خشیت الهی متلاشی می‌شد! (حشر/21) چرا خدا این‌کار را می‌کند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند)
مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همین‌که خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست!
در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزت‌بودن) خدا را بر «رحیم‌بودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیم‌بودن خدا»؛ خدای بی‌ابهت محبتش هم مزه ندارد.
اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی می‌افتد؟ خدا تو را در آغوش می‌گیرد، آن‌وقت اگر این خدای باابهت، یک‌مقدار به تو محبت کند تو از شدت لذت و هیجان، غش می‌کنی!
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛
برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد،
برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانی‌اش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن.


1402/01/11
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
ما به‌دلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشت‌مان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی می‌بریم که هیچ‌کس از هیچ ارتباطی این لذت را نمی‌برد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلی‌ترین نیازهای آدم برطرف می‌شود.
اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد می‌شود، حالش بد می‌شود و به این سادگی نمی‌تواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب می‌کند؛ هم اخلاقش بهتر می‌شود، هم از زندگی‌اش لذت می‌برد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت می‌برند.
در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح می‌کنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد:
برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کام‌تان بنشیند و مزه بدهد و لذت‌بخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد.
چرا مهربانی خدا را نمی‌بینیم یا نمی‌چشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب می‌شود مهربانی‌هایی را که خدا همین الان-به‌صورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم.
حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چه‌کار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قله‌های مرتفع را ساخته‌ای» این یک راه است.
اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در این‌صورت، کم‌کم عظمت خدا را باور می‌کنی. یک‌مدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بی‌احترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانی‌اش را نمی‌چشی.
چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی می‌دیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی می‌کند، ناراحت می‌شدند؟ چون می‌دیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود می‌کند!
بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت می‌دانند که غرق محبت‌شان می‌شوند و از مهربانی آنها لذت می‌برند.
بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگی‌ها کسی را تحویل نمی‌گیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن می‌گوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن می‌خوانی، می‌فهمی که خدا بزرگ‌تر تو و بزرگ‌ترِ عالم است!


1402/01/10

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
چرا مؤمنین و اهل دین و معنویت-که الان تعدادشان هم کم نیست- آن رشد لازم را ندارند(هم از نظر نفوذ فرهنگی بر دیگران، هم از نظر قدرت روحی و اجتماعی)؟ چرا ایمان، آن اثر لازم را بر مؤمنین ندارد تا هم خودشان زیاد رشد کنند و هم جهان را نجات دهند؟ چه نقص خاصی وجود دارد؟
نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود از دین‌شان خوب بهره نبرند، این است که به رحمانیت و مهربانی خدا توجه کافی ندارند. مؤمنین بیشتر با این‌طور مشکلات درگیرند که «چرا گناه می‌کنم؟ چرا سحر بلند نمی‌شوم؟ چرا از دین‌داری لذت نمی‌برم؟» اما مستقیماً با این مسئلۀ ریشه‌ای درگیر نیستند که «چرا توجهِ من به رحمانیت خدا کم است؟» چون نمی‌دانند که ریشۀ خیلی از ضعف‌ها و مشکلاتشان به این مسئلۀ کلیدی برمی‌گردد.
کاش ما بیشتر از اینکه در درس‌های عقایدمان به «اثبات خدا» یا «اثبات وحدانیت و صانع‌بودنِ خدا» می‌پردازیم، به رحمانیت خدا می‌پرداختیم! مهربانی خدا یک موضوع مورد غفلت است؛ اگر از این موضوع غفلت نکنیم، هم خومان را آباد کرده‌ایم، هم جهان را آزاد خواهیم کرد.
چرا این‌قدر بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در هر کاری تأکید شده است؟ یک‌دلیلش این است که دائماً باید «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم چون مدام مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم لذا باید مدام یادآوری کنیم.
برای اینکه مهربانی خدا را باور کنیم از کجا باید شروع کنم؟ غیر از «توجه به نظم آهنینِ عالم» (که در جلسه قبل بیان شد) یکی دیگر از نقاط عزیمت و آغازین برای باور رحمانیت خدا «تفکر» است.
ما برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال زیاد نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم. ما نمی‌خواهیم مهربانی خدا را اثبات کنیم، چون همه قبول داریم که خدا مهربان است، بلکه نیاز داریم به «باورکردن مهربانی خدا» و «لذت‌بردن از مهربانی خدا»
فکر کنید به اینکه خدا چرا عالم را خلق کرد؟ چرا ما انسان‌ها را آفرید؟ خداوند-در حدیث قدسی- می‌فرماید: ای انسان، من همۀ عالم را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم(خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِک وخَلَقتُکَ لِأَجلی؛ کلیات‌حدیث‌قدسی/ص710)
دربارۀ خودت فکر کن و بگو: «خدایا من را چرا آفریدی؟» آیا خداوند ما را برای علت دیگری غیر از «مهربانی‌کردن» آفریده است؟! مثلاً آیا خدا این عالم را آفریده است که بگوید: «می‌خواستم ببینید من چقدر منظم هستم!» اینکه خیلی بی‌معناست!


1402/01/09
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

اگر کسی فکر کند در این عالم بی جهت هر اتفاقی می‌تواند بیفتد، معلوم می‌شود در این عالم خوب تربیت نشده است!

در مدرسه مدام باید نظم این عالم را بر سرِ ما ببارند و تلقین کنند تا متوجه بشویم. بعد، هرموقع هیبت این نظم عالم ما را گرفت، به ما بگویند: «رحمت خدا هم هست؛ خدا می‌تواند در این وسط معجزه کند!»

اگر انسان خطا کند باید عذاب ببیند ولی وقتی پای استغفارِ ما و بخشش خدا می آید وسط مساله عوض می شود، استغفار و بخشش درواقع یک معجزه است؛ یعنی خلاف قوانین طبیعت است!

توجه به قوانین حاکم بر حیات، ما را به‌سوی خدا سوق می‌دهد!

برای همین زندگی چندروزۀ دنیا و همین اهداف دنیایی خودمان هم نیاز به لطف و رحمت خدا داریم. می‌فرماید: «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ»  رحمت خدا ابتدائاً همۀ اشیاء عالم و همۀ اشخاص را در بر می‌گیرد. اما بعد کم‌کم به افراد خوب، اختصاص پیدا می‌کند.

رحمن و رحیم یعنی این رحمن گشترده است و رحیم اختصاصی

وقتی ما به سمت خدا نمی‌رویم همۀ موجوداتِ عالم، با ما بد می‌شوند؛

چون آنها فهمیدند خدا کیست ولی من انسان نفهمیدم چون همه عاشق خدا هستند و دارند به‌سمتش حرکت می‌کنند «یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض» آنها در حال تسبیح هستند

اما وقتی به ذکر خدا می‌پردازی می‌بینی که همۀ ذرات و اشیاء عالم با تو خوب می‌شوند؛ و به زنده بودن عالم یقین پیدا می کنی.

خدا در بین همۀ موجودات عالم-که جبراً به تسبیح او مشغولند- یک اختیاری به انسان داده است که با ارادۀ خودش به‌سوی خدا برود و تسبیح بگوید.

حالا وقتی شما طلب مغفرت کند در آغوش خدا قرار می‌گیرد.

در این عالمِ خدا فرصت‌های ویژه‌ای برای مغفرت ما قرار داده است که یکی از آنها ماه رمضان است؛ خدا در این ماه با ما متفاوت برخورد می‌کند. دنبال بهانه می‌گردد که به ما پاداش بدهد، حتی خواب ما هم عبادت است! کسی که یک‌ذره ایمان به خدا داشته باشد، خودبه‌خود در ماه رمضان بخشیده می‌شود.


1402/01/07
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

یکی از ویژگی‌های خدا که اگر به آن ایمان بیاوریم، عمیقاً متحول خواهیم شد، رحمت و مهربانی خداست. برای اینکه به رحمانیت و لطف خدا توجه پیدا کنیم و اهمیت مهربانی خدا و نقش آن در دنیا را بیشتر درک کنیم، ابتدا باید به وضعیت قوانین حاکم بر حیات بشر توجه کنیم. مهم‌ترین ویژگی و اصلِ حاکم بر این عالم، نظم و دقتی است که خدا در حیات بشر قرار داده است؛ همان نظمی که در اثبات وجود خدا از آن استفاده می‌کنیم.

این عالم، باید یک عالم منظم و پُر از حساب و کتاب باشد؛ اگر نامنظم و به‌هم‌ریخته باشد، اصلاً ما نمی‌توانیم در آن زندگی کنیم. تصور کنید اگر این عالم، منظم و دقیق نباشد چه می‌شود؟

حالا ما در چارچوب این نظمِ متقن وارد شده‌ایم و فرصتی داریم برای «خطاکردن» و رشدکردن. منتها اگر ما در یک عالم منظم و حساب‌شده، خطا کنیم قطعاً باید عکس‌العمل آن را ببینیم و ضربه‌اش را بخوریم. اینکه ما در این عالم به‌شدت منظم، امکان خطا داریم-و در اثر بسیاری از خطاهایمان ضربه نمی‌خوریم- به‌لطف خداست؛ یعنی خدا دائماً دارد خطاهای ما را جبران می‌کند.

خدا می‌تواند زمان گذشتۀ شما را جبران کند؛ نه‌تنها می‌تواند گناهان گذشتۀ شما را پاک کند بلکه می‌تواند گذشتۀ خراب شما را به گذشتۀ خوب تبدیل کند! «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات» (فرقان/70)

نمونۀ دیگرش «قانون استعداد» است؛ یعنی ممکن است من استعداد دریافت بسیاری از تمناهای بزرگ خودم را نداشته باشم اما لطف و مهربانی خدا وسط می‌آید و می‌گوید: «من از فضلِ خودم به تو می‌بخشم» یعنی قواعد عالم را در نظر نمی‌گیرم و به تو خیلی چیزها را می‌دهم. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ» (مائده/54)

شما ادیسون مخترع برق را ببینید تنبل بوده معلم نامه ای به مادرش می نویسد که همین نامه باعث می شود این کودک بعدها مخترع بشود. خداوند از قانون استعداد استفاده می کند استعداد نهفته.


1402/01/06
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

وقتی به ما سفارش میکنند هرکاری را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید  یعنی باید دائماً مهربانی خدا را به خودمان تلقین کنیم.

مهربانی و رحمت خدا موضوعی است که دائماً از ذهن انسان فرار میکند. یک آفاتی در درون سینه و روح ما ایجاد میشود که موجب میشود دائماً دچار یأس از رحمت خدا

بشویم.

اگر انسان بخواهد یاس را از خودش دور کند باید اول مهربانی خدا را برای خودش ثابت کند و تلقین کند که خداودن هم رحمان است هم رحیم.

چرا فرموده اند که دائماً برای شروع هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم  بگویید و دائماً یادآوری کنید که خدا مهربان است ؟

یکی از دلائلش این است که شما در درون قلب خودت مدام تولید کنندۀ یأس نسبت به رحمت خدا هستی و به دلائل مختلف، این یأس در درون تو تولید می شود لذا باید با آن مقابله کنی

یکی از فلسفه های ذکر، یادآوری است. و هدف ذکر هم اینست که انسان هم خوب فکر کند و هم عمیق فکر کند.

رحمت خداوند هم در کلمات مختلف تجلی پیدا می کند ما در ماه رمضان هستیم

از پیامبر اکرم است که در رابطه ماه رمضان می فرماید یا ایُّهَا النَّاسُ ای مردم چه روزه دارید چه بدون روزه بدانید إِنهُ قَدْ أقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِاْلبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اْلمَغْفِرَةِ  قبل شما هم از یان خبرها بوده روزه داری بوده اما این ماه در عین اینکه روزه را واجب کرده سه مساله را همراه خود دارد 1.برکت 2.رحمت 3.مغفرت

بعد از بیان این سه مساله می فرماید در این ماه، به مهمانی خدا دعوت شدید مهمانی که خوابیدن شما در این ماه، عبادت است، اعمال شما مقبول و دعای شما مستجاب است.

اینها نشات گرفته از چیست؟ مهربانی خداوند که اگر این نبود ماه رمضان را نیم فهمیدیم از عبادتش لذت نمی بردیم


1402/01/05 

نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

حضرت آدم بعد از آن ترک اولایی که انجام داد پشیمان شد ولی خبری از بخشش نبود

بیان کردند چهل سال یا چهارصد سال فقط گریه کرد که خداوند توبه اش را بپذیرد اما باز هم خبری نشد.

یک روز جبرئیل آمد و فرمود یا آدم اگر همینطور پیش بروی کاری از کار پیش نمی رود حتی اگر خودت در گریه ها بمیری.

فرمود چه کنم؟

فرمود: فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ خدا به آدم کلماتی یاد می دهد که با خواندن آن کلمات توبه آدم قبول می شود

هدف از آفرینش انسان اینست که مردم برای عبادت برای ذکر خلق شدند و در این مسیر حرکت کنند وَأَنِ ٱعۡبُدُونِی هَٰذَا صِرَٰط مُّسۡتَقِیم

انسان در کنار عبادت ادب در عبادت را هم باید داشته باشد

عبادت با این آیات معلوم می شود که ما باید در پیش خداوند در حرف زدن با خدا مهم است و خیلی در اجابت دعا تاثیر دارد.

وقتی محضر خداوند می رویم خداوند به ما اجازه داده که بصورت طلبکار برویم طلبکار عفو و بخشش باشیم اما نباید یادمان برود که ما به خدا بدهکاریم که چه کارهایی مانع اجابت دعا شده است چه کارهایی ما را از خداوند دور کرده.

حضرت ایوب در محضر خداوند خودش را بدهکار خدا می دید وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى‌ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خدایا من گرفتارم و تو ارحم الراحمین

یا امیرالمومنین با آن همه خدمات که برای اسلام داشت خودش را در برابر خداوند بدهکار می بیند آهِ ! مِن قِلَّةِ الزّادِ یا الله من چیزی برای آینده ی خودم ندارم

یا سیدالشهدا وقتی اصحاب و اهلبیت خودش را در راه خداوند می دهد می فرماید اللَّهُمَّ إنَّ هذا فیکَ قَلیلٌ خدایا اینها خیلی کم است برای تو که من تقدیم کردم

یا وقتی زینب کبری بالای پیکر بی سر برادر می نشیند به خداوند می فرماید اللّهمّ تقبّل منّا هذا قلیل القربان خدایا یان قربانی کوچک تر از اینست که ما برای تو تقدیم کردیم

بعضی وقت ها هم با تمام این اوصاف ما به خداوند یک نگاه بقول معروف چپ داریم چندین مرتبه هم اتفاقات مختلف برای ما انسانها افتاده و به خداوند اعتراض کردیم

دلیل اعتراض به خداوند هم در قرآن بیان شده است که اکثر این اعتراضات سوء ظن ما به خداست الظّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ

بدگمانی و سوء ظن ما نسبت به خداوند هم دلیل دارد

1.اینکه آیه می فرماید إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ما قبول نداریم خداوند شنونده است خدا بیننده است

 معترضیم که خداوند چرا صدای ما را نمی شوند چرا گفتاری ما را نمی بیند.

خداوند شنونده است ولی یادمان رفته صدای بنده اش را خیلی دوست دارد

2.اینکه آیه می فرماید إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ قبول نداریم که خداوند دعای ما را می شوند قبول نداریم که خداوند دعای ما را اجابت کرده است و الا نمی فرمود ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ

خدا دعا را می شنود اجابت هم نمی کند اما یک سری موارد هست که بظهور رسیدن است که یک دلیلش ظرفیت  ماست

3.اینکه آیه می فرماید اللّٰهُ لَطِیفٌ بِعِبٰادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشٰاءُ قبول ندارم که روزی من دست خداست می گویم تلاش من است خدا کجای این روزی است ولی اگر دقت کنم اگر خداوند اراده کند روزی قطع می شود و من هم توان حرکت ندارم برای جمع کردن روزی

4.اینکه آیه می فرماید أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى قبول ندارم که خدا همیشه مراقب من است تمام سختی های دنیا را به چشم خدا می بینم که خدا من را رها کرده است بفکر من نیست ما را به دنیای خاکی آورده تا سختی بدهد یا در جای دیگر می فرماید إِنَّ اللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا


1401/01/04
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

خدا را شکر که توفیق شامل حال ما شد ماه رمضان دیگر را درک کنیم مناجات را طاعت را بندگی را 

خیلی پیش اومده وقتی روبروی یکی قرار می گیریم دلمان می خواهد از خودمان خیلی تعریف کنیم از مشکلاتمان خیلی بگوییم ولی نمی‌توانیم از کجا شروع کنیم نمی دانیم از چه چیزی حرف بزنیم 

در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی یک سری ادعیه هست که به ما یاد میدهد که با بهترین زبان از خودمان تعریف و تمجید کنیم از خداوند درخواست کنیم با خداوند حرف بزنیم 

اصلاً نه! این ادعیه ها آنقدر شیرین است که دلمان می‌خواهد این دعا را حفظ کنیم 

اینها را معصوم به ما یاد داده است اینها را خداوند به معصوم یاد داده است و اجازه داده است که با خداوند صحبت کنیم حرف بزنیم درد دل کنیم

بطور مثال

مناجات شعبانیه که سپری کردیم از دست ما رفت چگونه تلف شد نمیدانم معصوم زبان صحبت کردن را به ما یاد می دهد که ما با خدا اینطور صحبت کنیم:

إِلٰهِى إِنْ أَخَذْتَنِى بِجُرْمِى أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ خدایا اگر نگاه تو به جرم من باشد نگاه من به عفو و بخشش توست می دانم تو ستار العیوبی عیب ها را می پوشانی، وَ إِنْ أَخَذْتَنِى بِذُنُوبِى أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ اگر نگاه تو به گناه من باشد نگاه من به مغفرت توست، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِى النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّى أُحِبُّکَ اگر من را وارد آتش کنی این را بدان می دانم که اهل آتشم ولی ذره ای از محبت تو کم نمی شود

یا در دعای کمیل امیرالمومنین یاد داده اینطوری با خدا صحبت کنیم

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِکُ الْعِصَمَ بگیم خدایا گناهانی که باعث شده آبروی من ریخته بشود ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ خدایا گناهانی که باعث شده کیفر بر سر مردم ببارد ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَیِّرُ النِّعَمَ خدایا گناهانی که باعث شده جای نعمت و نقمت عوض بشود ببخش 

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ خدایا گناهانی که باعث می شود دعا مستجاب نشود را ببخش گناه حتی کاری می کند دعا هم مستجاب نشود 

آمدند محضر موسی گفتند یا موسی خشک سالی داریم فرمود برویم بیابان دعای باران بخوانیم باران نعمت ببارد خدا به موسی فرمود موسی من دعای شما را مستجاب نمی کنم چون یک جوان گناهکار در جمع هست بگو بیرون برود تا باران را نازل کنم موسی حرف خدا را بیان کرد هنوز تمام نشده باران بارید 

موسی فرمود خدایا کسی بیرون نرفت؟ خدا فرمود یا موسی تا حرف من را گفتی جوان استغفار کرد.

ببینید یک جوان در جمع باعث شد دعای موسی براورده نشود حالا ببینید گناه ما گناهکارانچه می کند.

اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ خدایا گناهانی که باعث شده بلا نازل بشود بر مردم ببخش.

یکی از عمده مشکلات و گرفتاری هایی که ما به آن دچاریم یک دلیلش گناه است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت را آمد محضر ایشان گفت مشکل دارم فرمود استغفار کن گناه مسبب خیلی گرفتاری هاست.

یادعای ابوحمزه ثمالی که در سحر های ماه رمضان خوانده می شود

نقل است که امام سجاد این دعا را در سحر ماه رمضان می خواند و می فرماید من برای خودم گریه می کنم چون بدحالتر و بدتر از من روی زمین نیست این حرف معصوم است.

وقتی معصوم این را بیان می کند ما چه بگوئیم؟

امام سجاد در دعای ابوحمزه می فرماید:

فَمَنْ یکون أَسْوَء حالاً مِنّیِ خدایا بدحال تر از من روی زمین هست؟

إِنْ نُقِلْتُ عَلى مِثْلِ حَالیِ إِلَى قَبْرِی لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتیِ خدایا با این وضعم با این حالم با این پروندم چطوری وارد قبرم بشوم 

وَمَا لِى لَاأَبْکِى وَلَا أَدْرِى إِلىٰ مَا یَکُونُ مَصِیرِى چطور گریه نکنم که نمی دانم با چه وضعی به سمت تو می آیم بهشتی هستم یا جهنمی؟

أَبْکِى لِخُرُوجِ نَفْسِى گریه می کنم از وضع جان دادنم آیا با حال گناه جان می دهم یا نه؟

أَبْکِى لِسُؤالِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ گریه می  کنم از دو فرشته قبر که نمی دانم می توانم جوابی سوالاتشان را بدهم یا نه؟

أَبْکِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْیاناً ذَلِیلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى گریه می کنم از خارج شدن از قبرم هم عریانم هم ذلیل و خوارم و سنگینی پرونده پر از گناهم را باید تحمل کنم

این عبارت را می توان پیش انسان گفت؟ نه ولی یک شخصیت می توان بیان کرد که خداست الهی و ربی من لی غیرک یعنی هر جای عالم را به گردم بغیر از تو نمی توانم پیدا کنم


14012/01/03
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

در لیالی قدر به شب زنده داری اکتفا نکنیم شبقدر را قدر بدانیم

یکی از بشارتهایی که خداوند در قرآن به پیامبر اکرم سلام الله علیه و به برکت ایشان نیز به امت اسلامی داده است بشارت شب قدر است.
مهمترین بشارت در این شب شفاعت امت است که امت اسلامی با شفاعت پیامبر اکرم راهشان انقدر کوتاه می شود که می توانند راه طولانی امت های گذشته را به راحتی طی کنند.
دلیلش اینست که شب قدر برای امت گذشته نبوده و فقط برای مسلمانان و پیامبر آخر الزمان آمده است.
در آخرالزمان طبق روایات عمر امت رسول الله کوتاه می شود ولی اگر هدفمند زندگی کنند می توانند به اندازه عمر امت گذشته از عمرشان بهره برداری کنند
أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ خداوند متعال به اندازه رشد انسان به او عمر می دهد.
شما ببینید خداوند به آدم ابوالبشر عمر زیاد داده به نوح عمر زیاد داده به انبیاء دیگر هم همینطور اما رشد امتش چقدر بود؟
وقتی می رسد به امت رسول الله روایت می گوید امت رسول الله کارشان می تواند به جایی برسد که بشوند محصول انبیاء گذشته.
مرحوم فیض کاشانی در کتاب تفسیر صافی خودش روایتی نقل کرده که یک فردی از امت بنی اسرائیل عمری طولانی داشته چقدر بوده نمی دانم ولی بیان شده بیش از 1000ماه در راه خدا شمشیر زده است.
پیامبر وقتی این را شنید خیلی تعجب کرد به خداوند فرمود در قبال عمری که به این فرد دادی به امت من چه می دهی؟
خداوند فرمود من سوره قدر را به امت تو دادم یعنی سوره قدر می تواند معجزه ای کند که امت تو نیازی به عمر طولانی او نداشته باشند ولی به اندازه عمر آن شخص راه رسیدن به خداوند را کوتاه کنند و با توی پیامبر زودتر مقرب به درگاه بشوند
چند نکته در آیه شریفه و ما ادراک ما لیلة القدر عرض کنم:
1.اگر کسی لیله القدر را بخواهد متوجه بشود باید پیامبر را متوجه بشود چون خداوند متعال یکی از شرائط هدایت امت حتی امت انبیاء گذشته را تمسک به رسول الله می داند.
2.شب قدر هدیه مخصوص خداوند است به رسول الله برای اینکه رسالتشان را تمام کنند که هدفشان اینست همه ی عالم را به سمت خدا ببرد و همه ی امت را شفاعت کند.
3.امام صادق فرمودند اگر انسان می خواهد لیله ی قدر را درک کند باید مقام ولایت را درک کند به مقام ولایت راه پیدا کند که درب آن شناخت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراست.
می دانید چرا؟ چون حضرت زهرا وقتی در مقابل دشمن ایستاد هتک حرمت ها را به جان خرید به ما فرمود ولایت ولایت ولایت.
این لیالی قدر را قدر بدانید بیدار ماندن بدرد نمی خورد عبادت با معرفت باشد که در این سه شب می توانید به اندازه 250سال عبادت داشته باشید.
که کلیدش راه پیدا کردن به ولایت است و متمسک شدن به رسول الله


حرم شهدای گمنام شهرستان نکا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

محضر شمابزرگواران هستیم در بحث تفسیر و شرح دعای روز ششم اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ

یکی از مواردی که باعث می شود انسان از محضر خداوند دور بشود معصیت است چه معصیت کبیره باشد چه صغیره فرقی بحال انسان نمی کند. ولی در مقابل آن بندگی خدا نخیر باعث تقرب به درگاه خداوند می شود که در جلساتی پیرامون آن اشاراتی داشتیم.

یکی از خصلتهای این ماه اینست که ماه دوری از گناه ومعصیت است و انسان با توجه به حرمت وخصوصیت این ماه می تواند بهتر خود را از گناه دور کند چون می تواند اعضا بدن خود را با توجه به عبارات روز دعای روز اول ماه رمضان اعضا و جوارح خود را روزه دار کند.

به همین خاطر در عبارت این دعا می خوانیم اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ

روایت از معصوم است که گناه حیا را از انسان میبرد خداوند چهل پرده حیا بن خودش و انسان قرار داده با هر گناه یک پرده حیا پاره می شود تا چهل مرتبه اگر چهلمین پرده ی حیا پاره شد خداوند به ملائک امر می کند، انسان که چهل پرده ی حیا را از بین برده شما با بالها خودتان پرده حیا بشوید بین او من.

بگوئیم خدایا ما در طول سال که معصیت تو را می کردیم واقعا هم از ته قلب خسته شدیم و هم گناه باعث ذلیل شدن ما شده و هم باعث پرده دری و بی حیایی ما، اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم خدایا توفیق دور شدن از معصیت را به ما بده و با رحمانیت ورحیمیت خودت هر گناهی که از ما سر زده باعث خواری و خفت ما شده باعث عقب افتادگی ما شده همه را ببخش و بیامرز

وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ

خداوند یک صفت دارد بنام منتقم یعنی اینکه خدا انتقام می گیرد

ممکن است سوال خداوند با انتقام به چه چیز میخواهد برسد؟ و آیا این صفت برآزنده خداست؟

انتقام چند مدل است

یک مدل اینکه کسی به کسی ضرر رسانده مال باشد یا جانی که باعث تضییع حق شده شخص متضرر تصمیم میگیرد در فرصت مناسب مقابله به مثل کند تا ارامش به او دست یابد.

یک مدل اینکه شخصی در اجتماع کاری برخلاف قانون انجام می دهد یا حقوق اجتماعی را زیرپا می گذارد و محاکم اجتماعی از او انتقام می گیرد

خداوند عالم که قانونگذار مسائل فردی و اجتماعی است به خودش اجازه نمی دهد انتقام شخصی بگیرد چون انتقام شخصی جزء حق الناس است و حق الناس را به انسان سپرده است. 

اما اینکه خداوند از انتقام دنبال چه چیزی است باید گفت خداوند دنبال عدالت اجتماعی است بخاطر اینکه خداوند محافظت از قوانین آسمان و زمین را برعهده دارد إنّا نحن نزّلنا الذّکر و إنّا له لحافظون

و اینکه آیا انتقام در شان خداوند است یا خیر؟ باید در جواب این سوال این را عرض کرد صفت انتقام در قرآن آمده است صفتی که متناسب با شان ومنزلت خداوند است إنّ الله عزیزٌ ذوانتقامٍ

خداوند قدرتمند انتقام گیرنده است آن هم به معنای اجتماعی انتقام.

ما در این بخش از دعا از خداوند م خواهم که خدایا بجا انتقام حالتی به ما عطا کن بتوانم جبران گذشته را داشته باشیم و جبران گذشته بشود یعنی من از خودم انتقام بگیرم من از اعمال بد گذشته خودم انتقام بگیرم.

وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ

در عبارت قبل بحث از انتقام بود در این قسمت شرایط اننتقام را بیان می کند که در چه صورتی می شود انتقام گرفت. 

انتقام عموما زمانی است که قبلش خشمی باشد و خداوند زمانی انتقام می گیرد که عمل انسان باعث خشم خداوند بشود

وما با تمام این تفاصیل از خداوند درخواست داریم

1.آنچه که موجبات خشم تورا فراهم میکند را از ما دورکن

2.به ما توفیق ترک معصیت عطا بفرما

3.به ماتوفیق انتقام شخصی و نفسی یعنی انتقام فرد از خودش را عطا بفرما

و السلام علیکم ورحمه الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین 

محضر شمابزرگواران هستیم در بحث تفسیر و شرح دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان:اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

انسان وقتی در محضر خداوند معصیتی انجام بدهد جایگاه خودش را از دست می دهد و چند پله سقوط می کند و در بعضی مواقع امکان دارد جایگاه خودش را بطور کلی از دست بدهد و از درگاه خداوند رانده بشود مانند شیطان که با تخلف از درگاه خداوند اول جایگاه خودش را از دست داد و وقتی در مقابل خداوند قد علم کرد از درگاه خداوند رانده شد.
یا مانند آدم ابوالبشر که با تخلف از درگاه خداوند از بهشت رانده شد وبه زمین آمد. و بخاطر این خطا و و تبعید به زمین دست به کاری زد بنام استغفار که مدتی در سجده گریان تا خداوند توبه ی او را بخاطر تخلف بپذیرد و به جایگاه خودش برگردد.
البته نکته اینجاست آدم ابوالبشر پیامبر خداست پیغمبر خدا هم تخلف نمی کند این اتفاق بخاطر آنست که به بنی آدم بفهماند اولا در زمین چه خبر است و و ثانیا با چه دشمنی باید دست و پنجه نرم کند.
انسان ممکن الخطاست بخاطر معصوم نبودن پس لازم است برای اعمال خطای دانسته یا نادانسته استغفار کنیم.
با این مقدمه یکی از خصلت های ماه مبارک رمضان اینست که می تواند واسطه فیض برای قبول شدن توبه باشد و اگر انسان بخواهد توبه اش قبول گردد و معصیتش از پرونده پاک بشود بهترین فرصت ماه رمضان است چون هم ماه نگاه خداوند است به انسان و هم ماهی است که اگر انسان استغفار کند بشرط پشیمانی از گذشته توبه اش قبول می گردد.
بنابر این ما در قسمت اول دعا می خوانیم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ خدایا اول اینکه توفیق استغفار به ما بده و بعد از اینکه توفیق عنایت شد ما جزء توبه کننده گان باشیم.
چرا اینطور معنا کردیم؟ بخاطر اینکه استغفار شرط دارد شرطش اینجاست که اول باید بفهمیم استغفار برای چست؟ 
عموما استغفار وطلب بخشش برای انجام ظلم است و طبق روایت ظلم به سه دسته تقسیم می شود:
1.ظلمی که انسان به خدا وارد می کند
2.ظلمی که انسان به خودش وارد می کند
3.ظلم که انسان به دیگری وارد می کند
در دو قسم اول شرط پذیرفته شدنش اینست که اول استغفار کند و دوم دیگر سمت گناه نرود
در قسم آخر باید ببیند گناه چگونه است اگر می شود حلالیت گرفت حلالیت بگیرد حالا چه برگرداندن حق مردم یا طلب بخشش از او. اگر نتوانست، چون می داند اگر برود حلالیت بگیرد پا از دست رفتن جان یا ابرو در میان است اینجا باید مانند قسم اول و دوم عمل کند.
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مجتهدی را در تفسیر این دعا می فرمود مثلا اگر کسی حق مردم را خورده و شده گوشت و پوستش باید کم غذا بشود تا مال حرام از تنش آب بشود، اگر شب تا صبح پای حرام بوده باید احیا کند تا مقدراتش عوض بشود.
به هر حال باید بدانیم اکثر گرفتاری ها بخاطر معصیت انسان است مراجعه کنیم به دعای کمیل می فهمیم که معصیت چه می کند با انسان اللهم اغفرلی الذنوب ها را در قنوت نماز زیاد بخوانیم در سجده زیاد بخوانیم.
استغفار کنیم اقاجان بی نتیجه هم نیست نتیجه دارد
یا غم و غصه از بین می رود جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا
یا خبر ناخوشایند بدست نمی آوری من کل خوفٍ امنا
یا از جایی که فکرش را نمی کنی به تو نظری می شود و رزقه من حیث لایحتسب
و از همه مهمتر استغفار از درجات اعلی علیین است به این درجه می رسی.
پس با این توضیحات به این نتیجه میرسیم که:
1.استغفار از توبه جدا نیست
2.توبه مرحله قلب است و استغفار مرحله عملی
3.استغفار عمل گذشته را بازسازی می کند وتوبه عمل آینده را
4.استغفار، باید به دنبالش اصلاح و عمل صالح باشد وگرنه به لفظ گفتن و بر زبان آوردن، استغفار واقعى نیست.
در عبارت دوم ان عبارت را می خوانیم که وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ
یعنی خدایا مقام عبادالله الصالحین به ما عطا کن بتوانیم جزء عبادالله الصالحین باشیم.
اگر انسان میخواهد به درگاه خداوند مقامی داشته باشد با اطاعت از فرمان خداست فرمان خدا دو چیز بیشتر نیست یا انجام واجبات است یا ترک محرمات.
چون وقتی از بنده صالح حرفی بیان م شود بنده صالح کسی است دو خصلت دارد
1.اعمال شایسته و خداپسند انجام می دهد
2.ایمان به خداوند و روز قیامت دارد
در عبارت سوم ما می گوئیم وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ
اگر خاطر مبارک باشد در تفسیر قرآن عرض کردیم انسان در روی زمین دو ولی دارد و می تواند به راحتی مقرب به این دو ولی بشود یا می تواند ولی انسان خدا باشد یا می تواند طاغوت و  یک ولی دیگر هم هست که شیطان است.
پس ولایت برای انسان از سه ناحیه می تواند باشد خداوند، طاغوت، شیطان.
در این فقره از دعا ما می خواهیم جزء اولیاء مقرب باشیم.

انشاء الله بتوانیم در جرگه عبادالله الصالحین قرار بگیریم 
والسلام علیکم ورحمه الله
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
محضر شما بزرگواران هستیم از شرح و تفسیر عای روز ماه مبارک رمضان. در دعای روز چهارم عباراتی است بااین مضامین:
أَللّـهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْـنى فـیهِ حَــلاوَةَ ذِکْـرِکَ وَ أَوْزِعْنى فیهِ لاِدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَـظْنى فیهِ بِحِفْـظِکَ وَ سِتْرِکَ یـا أَبْصَـرَ النّـاظِـرینَ

یکی از نعماتی که خداوند به انسان عطا کرده است زور و قدرت و توان است وقتی که خداوند به انسان امر می کند که او را اطاعت کند باید یک قدرتی در بدن انسان باشد تا بتواند. خوب است در این مورد مساله شرعی هم گفته بشود اگر در احکام نماز را مشاهده کنید اولویت اول ایستاده نماز خواندن است کسی که می تواند بایستد نباید نماز نشسته بخواند اگر نمی تواند باید بنشیند و اگر نمی تواند بنشیند باید خوابیده نماز بخواند بخاطر اینکه قدرت و توان انسان برای نماز در مواضع مختلف فرق می کند یا شما توجه کنید در بحث روزه استطاعت بدنی لازم است کسی که روزه بگیرد و بواسطه ی روزه بیماری بر او عارض بشود یا بیماری دارد و بواسطه روزه بیماری عود کند حق روزه گرفتن ندارد.
پس چه شد؟ خداوند امر به انجام تکلیف می کند و تکلیف هم نیازمند به زور و قدرت است و روایت از امام صادق است که می فرماید لایَضْعُفُ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیهِ النِّیَّةُ اگر انسان نسبت به عملی نیت استوار داشته باشد بدنش ضعیف نخواهد شد و ما در قسمت اول برای انجام تکالیف دینی از خداوند میخواهیم أَللّـهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ أَمْرِکَ  یعنی خدایا قدرتی بما عطا کن تا بتوانیم به خوبی و آنچه که تو می خواهی دستورات تو را اطاعت کنیم.
شما ببینید در ظاهر روزه گرفتن در ماه رمضان آسان است اما وقتی تشنگی و گرسنگی می آید وسط طاقت انسان طاق می شود ولی تحمل می کند و تحملش هم بخاطر اراده ی قوی انسان است که از خداوند طلب کرده أَللّـهُمَّ قَوِّنى

در عبارت بعدی است وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ
شیرین ترین ذکر، ذکر خداست چون هم نور است هم تطمئن القلوب. ألا بِذِکرِاللّه ِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ
روایت از امیرالمومنین است وقتی انسان بیکار است ذکر بگوید ثواب دارد نکته مهم اینجاست ذکری خوب است همراه با معرفت باشد اگر ذکر با معرفت نباشد ذکر تاثیری ندارد و اطمینان قلبی و آرامش حاصل نمی شود.
اینجاست که از خداوند می خواهیم وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ یعنی خدایا شیرینی یاد خودت را به ما بچشان. اگر اینطور شد قرآن بخوانید لذت می برید دعا بخوانید لذت می برید زیارت بروید لذت می برید.

وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ یعنی خدایا به من توفیق شکر کرامت کن.
چند نکته در رابطه با شکر بیان کنم
1.معنای شکر اینست که نعماتی که خداوند داده را 1.درست استفاده کنیم 2.در راه اطاعت و بندگی باشد
2.شکر گذاری قدم دوم بنده است بعد از شناخت نعمت چون تا نعمت شناخته نشود شکر جاری نخواهد شد
اینجاست که ما از خداوند باید بخواهیم اول شناخت نعمت را بما عطا کند بعد شکر نعمت را

ان شاء الله توفیق شکرنعمت به همه ی ما عطا بشود 
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ‌ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ  بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین 
در این دعا چند نعمت برای انسان معرفی شده است دو نعمت برای رستگاری انسان است که از طرف خداوند است مانندحافظه و تنبیه و دو نعمت برای ضلالت انسان است و از طرف شیطان مانند سفاهت و تمویه.
در فرار اول این دعا اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ 
در این فراز از دو نعمت نام برده شده یکی ذهن است و دیگری تنبیه.
دو نکته بیان کنم:
1.نعمت حافظه و تنبیه بواسطه علم بدست می آید.یعنی بصیرت حافظه بصیرت افزایی می کند و تنبیه دوربرگردان است برای راهی که رفتیم.
2.کار این دو نعمت مانند تابلوهای خطر در کنار جاده هاست تا انسان را نسبت به خطرات آینده هوشیار می کند و او را خواب غفلت بیدار کند.
بعضی وقتها اتفاق می افتد که انسان ذهنش درگیر مسائلی می شود که باعث کند ذهنی انسان می شود و از دو حال خارج نیست یکی امکان گناهی باشد که انسان مرتکب آن می شود یا امکان دارد بخاطر تنبیه از طرف پروردگار عالم باشد.
شخصی محضر عالمی شرفیاب می شود عرض می کند اقاجان حافظه ام کم شده؟! آن عالم می فرماید گناه نکنید چون گناه باعث کم شدن حافظه می شود. در دعای کمیل است اللهم اغفرلی النوب التی تغیر النعم حافظه یک نعمت است که بخاطر معصیت تغییر می کند.
از رسول اکرم روایت است اِتَّقُوا فِراسَةَ المُؤمِنِ فَإنِّهُ یَنظُرُ بِنُورِاللّه از تیزهوشی و تیزبینی مومن فرار کنید چون این نوریست از انوار الهی که در وجود مومن تابیده شده.
پس 
1.ذهن و تنبیه دو نعمت از نعمات پروردگار عالم است
2.اگر نباشد روشن بینی و بصیرت و خودآگاهی برای انسان بوجود نخواهد آمد
در فراز دوم می خوانیم وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ از خداوند طلب دور شدن از سفاهت و تمویه را داریم.
سفیه به کسی گفته می شود که کاری انجام می دهد یا حرفی می زند که از عقل به دور است.
نکته ای که باید توجه کرد سفاهت در چند مورد اتفاق می افتد: یا در گفتار یا در اعمال.
تمویه هم یعنی دروغ بافی صفتی در کسی یا چیزی نیست اما به او نسبت می دهیم، رنگ و لعاب می دهیم زینتش می دهیم.
در این فراز از دعا ما از خداوند می خواهیم این دو نعمت شیطانی که از ناحیه شیطان است برای گمراهی انسان را از ما بگیرد.
و اما فراز آخر این دعا وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ
خدایا کار خیری که در این ماه نازل شده ما را هم بی نصیب نکن 
در طول روز در طول سال یک سری کارهای خیری که از نعمات الهی است شامل حال انسان مومن می شود و نصیبش می شود یکی خود ماه رمضان یکی شبهای قدر یکی عبادات و کثرت ثواب یک عمل در این ماه است برای چه؟ برای اینکه ما بتوانیم در این ماه پوزه ی شیطان را به خاک بمالیم توفیق پیدا کنیم جزء عباد الله قرار بگیریم.
البته یک نگاه دیگری هم میشود داشت وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً می تواند برای بعد از ماه رمضان هم باشد که از خداوند بخواهیم آثار و برکات، بعد از ماه مبارک هم در وجود ما ادامه دار باشد فقط برای ماه رمضان نباشد.

انشاء الله خیر وبرکات این ماه عزیز شامل همه ی ما قرار بگیرد و اولین خیر این ماه فرج نازنین امام زمان و سلامتی سکان دار نظام جمهوری اسلامی مقام معظم رهبری باشد

والسلام علیکم و رحمة الله 
 

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

‌اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ


بزرگترین سعادت برای انسان این می تواند باشد از طرف یک امیر و بزرگی پذیرفته بشود و مقرب درگاهش بشود


‌1.اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ 
خدایا ما را طوری که خشنود می شوی نزدیک به درگاهت کن  که مقرب به درگاهت بشویم.
اگر بخواهیم مقرب به درگاه خداوند عالم بشویم و در این تقرب خشنودی هم اضافه بشود چند عمل را انسان باید انجام بدهد
1.تقوا=اتقوا الله تقوا 
سوال می کنند تقوایی که خداوند در قرآن به انسان دستور داده یعنی چه؟
تقوا جمع در پنج چیز است 
1.2.عمل واجب و مستحب که معلوم است
3.4.ترک حرام و مکروه این هم معلوم است
5.ترک مباح در صورت غیر نیاز  و عمل به آن در صورت نیاز
اما در این خیلی ها مشکل دارند استفاده مباح در صورتی لازم است که باعث بشود انسان را ب درگاه خداوند هدایت کند. مثلا خوردن غذا مباح است ورزش کردن مباح است خواب مباح است اگر اینها باعث بشوند من از اطاعت خداوند دور بمانم در حد امکان ترک کنم یعنی اولویت را به واجب بدهم.
غذای زیاد باعث شکم پری می شود و شکم پری هم باعث کسلی می شود و کسلی هم باعث می شود من نمازم درست و حسابی نباشد این باید کم بشود. مباح یعنی این.
یکی از عرفا در خواب شرفیاب می شود محضر پیامبر سوال می کند یا رسول الله علمای زمان شما مردم زمان شما زود به درجات عالیه زمی رسیدند اما مردم و علمای زمان ما نمی توانند؟
فرمودند مردم و علمای زمان ما به دو حکم از احکام عمل می کردند در واجبات عمل بود و در محرمات ترک اما مردم و علمای زمان شما به پنج حکم از احکام عمل می کنند با این حال نمی شود سخت است و زمان بر.
2.ایمان=آمَنوا و آمِنوا 
ایمان آوردن راحت است ولی باید مراقب ایمان باشیم که دزد ایمان زیاد است. یک سری موارد هست اگر رعایت نشود ایمان را زیر سوال می برد و یا از بین می برد مثل خشوع در نماز مثل امانت داری و وفای به عهد که در روایت است اگر وفای به عهد یا امانت داری نباشد شخص در جرگه منافقین قرار می گیرد.
مطلب اول بحث از خشنودی خداوند است سوال چه زمانی خداوند از ما خشنود و راضی است؟ این مطلب خیلی دقت می خواهد.
ما چه زمانی می توانیم متوجه بشویم که خداوند از ما راضی و خشنود است؟
از معصوم سوال کردند. فرمود دقت کنید به این نکته توجه کنید فرمود ببین تو از خداوند چقدر خشنود و راضی هستی و بعد ببین خدا در کجای زندگی توست و چه جایگاهی دارد؟

 

2.وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ
خیلی از ما وقتی در جمع بزرگانی هستیم خیلی مراقبیم حرکتی اجام نشود سخنی بیان نشود که باعث ناراحتی و دلخوری بود یا نه نافرمانی نکنیم که باعث تنبیه ما بشود.
از خداوند می خواهیم خدایا جلوی کاری از ما که باعث ناراحتی و عغضب تو می شود سدی قرار بده.
به این نکته دقت کنیم که هر کسی می تواند مورد غب خداوند قرار بگیرد و چنانچه مورد غضب خداوند قرار گرفت برکت از زندگی او خارج می شود.
نگاه به آیات مختلف قرآن که سرنوشت شوم اقوام بیان شده گر آسیب فردی دیدند یا دچر آسیب اجتماعی شدند همه شان بخاطر نافرمانی بود.
شما داستان قوم حضرت نوح صالح هود لوط موسی را دقت کنید چرا دچار عذاب شدند؟ بخار نافرمانی حتی مردم دین پیامبر هم از این امر مستثنی نیستند اگر نافرمانی کنند مستوجب غذاب خواهند شد.
ایه ی سوره فاتحه که ایاک نعبد و ایاک نستعین است را در نماز زیاد می خوانیم این را با توجه بیشتر بخوانیم. مراقب باشیم وسوسه های شیطان هم باشیم که از مسیر الی الله به الی الشسطان منحرف نشویم.
شیخ رجبعلی خیاط در مورد این آیه می فرمایند که هستند افرادی که نماز می خوانند اما از شیطان تبعیت می کنند اینجا دیگه تبعیت از دستورات خدا نیست مستقیما شیطان را پرستش میشود.
 

3.وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ
خداوند توفیق به سمتقرآن کشیده شدن به همه ی ما عنایت بفرماید. از امام سجاد نقل است در کتاب رسالة الحقوق که حق الکتاب ثلاثه. کتاب خداوند یعنی قرآن سه حق به ما دارد که ما باید حقوق را بپردازیم.
قبل از اینکه به حقوق کتاب وحی بپردازم یک نکته بگویم خوب است بدانیم در روز قیامت انسان شاکی زیاد دارد انسان است حیوان است خانه است مسجد است و یکی از آن شاکیان قرآن کریم است شکایتش زمانی است که انسان قرآن را در خانه یتیم کند مهجورش کند قرآن شکایت می کند که انسان من را مهجور قرار داد. کتاب وحی سه حق دارد
1. قرائت قرآن حالا می خواهد فارسی باشد یا عربی ولی آیه ی قرن است و رَتَّل القرآنَ ترتیلا قرآن را به عربی بخوانید و با آهنگ خاص خودش.
متاسفانه به سمت قرآن رفتن هایمان موسمی است موقعش بشود قرآن بدست می گیریم استخاره می خواهد در ماه رمضان بیاید مجلس ختم برود در مراسم احیا شرکت کرده زمان عقد باشد بقیه زمانها چه؟ خبری نیست. خداوند فرمود تا می توانید بخوانید.فاقرئوا ما تَیَسَّرَ من القرآن
2.تدبر در آیات قرآن این خیلی مهمتر از قرائت است زمانی می تواند قرآن بر دل بنشیند که قاری کلام خداوند با فکر کلمات را به زبان بیاورد که چه می گوید.
تدبر در قرآن چند ویژگی را در وجود انسان ایجاد می کند
1.اگر تدبر در کلام خدا نباشد انسان از طرف خدا بازخواست می شود
2.تدبر در قران داروی است در برابر نفاق که انسان دچار آن است
3.اگر انسان می خواهد به اسلام گرایش پیدا کند فقط از راه تدبر در قرآن می شود
3.عمل به قرآن که بالاتر از همه است. امام صادق فرمودند هر آیه ای که پیدا کردید که باعث نجات گذشتگان باشد به اسباب نجات که در آیه بیان شده است عمل کنید و اگر دیدید آیه باعث سقوط گذشتگان شد از عمل به اسبابش اجتناب کنید.
 

ان شاء الله جزء عاملین به قرآن قرار بگیریم و با قرآن محشور بشویم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیا عَنِ الْمُجْرِمِینَ


با یک نکته بحثم آغاز بشود و ای نکته اینست که هر چیزی برای شناساندن خودش شناسنامه دارد یا اسمی یا شخصیتی ماه های سال هم از انی امر مستثنی نیستند. و شناسنامه ی ماه های سال در ادعیه ی آنهاست که خصوصیات در آن وارد شده است.
در دعای ماه مبارک انسان مومن از خداوند متعال درخواست هایی دارد که عاجزانه از ساحت مقدسش می خواهد که ان شاء الله در تفسیر هر روز به آنها بیان می شود.
ادر دعای روز اول ما پنج درخواست از ساخت ربوبی داریم که هر کدام برای خودش توضیحات طولانی دارد و ما مختصرا به آنها می پردازیم:


1.اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ 
در قسمت اول از خداوند می خواهیم که روزه ی ما جزء روزه داران قرار بگیرد.
سوال مطرح است 
1.مسلمانان در ماه رمضان روزه هستند چرا ما این درخواست را داریم؟ 
2.منظور از روزه ی روزه داران کدام روزه هست؟
پاسخ به سوالات را من بصورت نکته ای بیان می کنم
1.هر عملی برای خودش یا در سلامت کامل یا سلامت نسبی یا در فساد کامل یا فساد نسبی 
2.روزه هم می تواند فاسد باشد هم می تواند سالم باشد که فساد و سلامت آن بسته به شخص روزه دار است.
3.فساد یا در ظاهر است که ظاهر عمل را فاسد می کند یا در باطن عمل که باطن را فاسد می کند ولی کاری با ظاهر عمل ندارد.
فساد در ظاهر روزه منظورش مبطلاتی است که فقهای بزرگوار در رساله های فقهی خودشان بیان کردند که اگر شخص روزه دار یکی از آنها را ظاهر روزه فاسد می شود اما فساد در باطن روزه منظورش این نیست که اگر کسی فعل حرامی را که جزء مبطلات روزه نیست انجام بدهد روزه اش باطل می شود نه باطن روزه فاسد می شود ولی روزه ی او صحیح است باین معنی که امتیاز کامل را نخواهد گرفت.
مثلا روزه دار دروغ بگوید که از محرمات است این فعل جزء مبطلات نیست اما امتیاز کم می کند.
یک وقتی شخصی اهل مشروب خوردن بود سوال کرد حاج آقا من اهل مشروب خوردن هستم ولی بخاطر آن نماز نمی خوانم. اشکالی پیش می آید؟
گفتم دلیل نماز نخواندنت چیست؟(بعضی ها استدلال خوبی می آورند) گفت به دو دلیل اول اینکه آیه داریم مست هستید سمت نماز نروید دوم اینکه روایت داریم کسی که مشروب خورده تا40روز بدنش نجس است و نماز خواندن هم با بدن نجس باطل هست.
گفتم بله درست است اما این دلیل نمی شود که ما نماز نخوانی اولا آیه فرموده که اگر مست لایعقل هستید نماز نخوانید چون نمی دانید چه می گوئید و ثانیا درست است که مشروب40روز بدن را ناپاک می کند اما نماز خواندن با آن بدن صحیح است.
من جایی نخواندم و ندیدم اما ممکن است همین نماز با همین بدن موجب تلنگر شخص بشود و شخص توبه کند؟ ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر
پس هر روزه ای جزء روزه ی واقعی نیست همانطور که هر نمازی نماز واقعی نخواهد بود.با این تفاصیل به تعبیر مرحوم آیت الله مجتهدی ما می توانیم بگوئیم که روزه می تواند چند نوع و چند درجه باشد و در این سیر می توانیم جایگاه روزه ی خودمان را بدانیم
1.روزه عوام:بعضی مردم روزه را فقط انجام ندادن مبطلات روزه می دانند. این افراد مبطلات روزه را انجام نمی دهند ولی تا دلشان بخواهد محرمات را انجام می دهند. غیبت می کنند تهمت می زنند دروغ می گویند و ... این روزه روزه عوام است.
2.روزه خواص:بعضی ها علاوه بر انجام ندادن مبطلات روزه محرمات الهی را هم انجام نمی دهند شاید دلشان بخواهد اما چون روزه هستند و اعضاء و جوارح خودشان را هم روزه دار می کنند سمت محرمات و مبطلات نمی روند. این روزه روزه خواص است.
3.روزه خاص الخاص:این روزه خیلی روزه قشنگی است. بعضی ها اصلا فکر معصیت نمی کنند و به ذهن خودشان و اعضاء و جوارح خودشان اجازه فکر برای انجام معصیت نمی دهند. این روزه روزه خاص الخاص است.
در این عبارت ما از خداوند می خواهیم خدایا روزه ی ما را دسته سوم قرار بده اگر هم لایق نبودیم لااقل جزء روزه داران خاص باشیم که نور خودت و نور روزه داران خاص الخاص به ما بتابد تا تلنگر بشود.


2.وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ 
ما چند نوع قیام داریم. قیام برای نماز قیام برای اجرای امر به معروف قیام برای جهاد و ...
قیام در این عبارت منظورش نماز است یعنی نماز ما جزء نمازگزاران واقعی قرار بگیرد.
1.اگر هر عبادتی بخواهد قبول بشود باید نماز قبول بشود
2.اگر نماز بخواهد قبول بشود برای خودش شرط دارد
نقل کردند شهید مطهری محضر یکی از عرفا شرفیاب می شوند از ایشان سوال می کنند نمازت چگونه است؟ شهید مطهری فرمودند نمازم با وضوی کامل یعنی همراه با دعای وضو نمازم با تجوید صحیح ترتیل تضرع و ... آن عارف فرمودند این نماز نیست.
شهید مطهری بعد از مدتی دومرتبه محضر آن عارف شرفیاب می شوند همان سوال مجدد تکرار می شود در پاسخ می گویند که نمازم با خصول و حضور است.
آن عارف بالله می فرمایند نماز همین است.
خیلی از ما نمازمان از روی عادت است و رفع تکلیف بطوری که چون خداوند واجب کرده من می خوانم تا ترک واجب نشود ما وقتی به نمازمان نگاه کنیم ما نمی توانیم نمره قبولی بدهیم چه برسد به خداوند.
نمازی که در آن حضور خداوند نباشد نماز نخواهد بود این یادمان باشد. حضور خداوند در نماز یعنی اینکه بغیر از خداوند به چیزی فکر نکنیم و کسی را جز خداوند نبینیم.
رهبر معظم انقلاب در جایی اقامه نماز داشتند وسط نماز جماعت بزغاله ای وارد مسجد می شود به صف اول می آید و جانماز نمازگذاری را به دهان و فرار می کند نماز گذاران هم تا بزغاله را مشاهده می کنند نمازشان بواسطه قهقهه باطل می شود وقتی با این صحنه مواجه می شوند خنده شان بیشتر می شود. 
نماز مقام معظم رهبری تمام می شود داستان را برای ایشان نقل می کنند می فرماید من اصلا متوجه نشدم این اتفاق را. این یعنی حضور قلب در نماز.
اگر می خواهیم نمازمان واقعی باشد مهمترین خصلتش حضور قلب است اگر حضور قلب نباشد نمازمان می شود نماز عوام.


3.وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ 
این عبارت خیلی دلچسب است درخواست تنبیه است که خدایا ما در غفلتیم و با غفلت در این دنیا زندگی می کنیم تنبیهی برای ما فراهم کن که از خواب غفلت بیدار بشویم.نبهنی یعنی تنبیه.
انسان بخواهد یا نخواهد به غفلت می رود مگر اینکه شخص، خالص باشد الذی یوسوس فی صدور الناس این یعنی غفلت انقدر وسوسه می کند تا به غفلت برود.
یکی از عرفا الان خاطرم نیست مرحوم آمیرزا جواد آقا ملکی تبری بودند یا محمدجواد انصاری همدانی فرمودند یک روز در میان به قبرستان بروید که همین به قبرستان رفتن ها انسان را تنبیه می کند و از غفلت بیدار می شود.
پس1.یکی از دلائل معصیت انسان می تواند غفلت باشد
2.سخت ترین مرگ برای انسان مرگ در غفلت است.
خیلی سخت است انسان در غفلت باشد و غرق در گناه هم باشد و ملک الموت جانش را بگیرد.

 

ان شائ الله خداوند عاقبت همه ی ما ختم به سعادت کند والسلام علیکم و رحمة الله