بسم الله الرحمن الرحیم
آیه: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ [آیه ۳۰]
ترجمه: به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است! [آیت الله مکارم شیرازی]
تفسیر: آیه شریفه پیرامون نگاه کردن صحبت می کند که خداوند فرموده چشمتان به نگاه به نامحرم عادت نکند.
منظور از این مطلب این نیست که چشممان را در مقابل نامحرم ببندیم منظور پایین آوردن نوع نگاه است یعنی مستمر نباشد که طبق روایت از امیرالمومنین سلام الله علیه اگر نگاه به نامحرم ادامه دار باشد ایجاد فتنه می کند.
اگرکسی می خواهد از ایمان لازم برخوردار باشد چند نکته باید رعایت کند:
۱. نگاهش از حرام حفظ باشد
۲. جاذبه های غریزی کنترل شود
۳.حفظ حیا و عفت شرطش نگاه پاک است
۴.رشد معنوی شرطش عدم چشم چرانی و عفت است
حرم مطهر شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یکی از سیره های اصلی حضرت زهرا دشمن شناسی است. دشمن شناسی نه اینکه نگاه انبیاء است نه اینکه نگاه ائمه است نه اینکه نگاه شهداست نه اینکه نگاه صلحاست نه اینکه نگاه علماست همه ی اینها از یک ریشه نشات می گیرد و آن قران است. ۱3 سوره قرآن با دشمن شناسی شروع می شود قریب به 3۰۰ آیه در رابطه با یک مدل دشمن شناسی بحث می کند.
یک مساله ای که در جهان اسلام پررنگ جلوه داده شد بحث نفاق است از رسول الله است که می فرماید علی جان من نه از مومن می ترسم نه از کافر چون ایمان و کفرشان معلوم و مشخص است ولی تمام ترسم از منافق است است چون ایمان و کفرش معلوم نیست.
یا حتی خداوند به پیامبر می فرماید خیلی مراقب باشی در جمع حوادث منافق داری که حتی خودت هم نمی شناسی حواستان به منافق باشد چون منافق کاری می کنند که مردم نفهمند حق و باطل چیست؟
در جهان اسلام هیچ دشمنی نتوانست دست علی را ببندد اما آنهایی که در خانه علی و فاطمه دست علی را بستند همه منافق بودند.
یکی از مقامات فاطمیه است که انسان را به سمت عبرت گرفتن حرکت می دهد. اگر انسان اهل عبرت باشد از گذشتگان درس عبرت می گیرد یعنی نقاط منفی گذشتگان را ببیند و تکرار نکند مثل اینست که به اندازه ی تمام آنها زندگی کرده است.
درس غیرت دو نتیجه دارد:
1-خطاهایی که دیگران مرتکب شدند را تکرار نمی کند.
2-باعث می شود عمرش تلف نشود به سمت پیشرفت برود
هزینه هایی که انقلاب ما اسلام ما داده است بخاطر اینست که ما هنوز از گذاشته درس عبرت نگرفته ایم.
فاطمیه هم درس عبرت دارد و عبرتش خیلی مهم است.
عبرت های فاطمیه باعث می شود انسان بفهمد صحابه رسول الله با پیامبر چه کردند.
در میان صحابی رسول الله کسانی بودند که در دوران پیامبر نمره عالی داشت اما جلوتر که رفتند ضعیف شدند در دوران امیر المومنین نمره عالی داشتند ولی جلوتر که رفتند ضعیف شدند.
نمونه طلحه و زیر که جانباز جنگ احد و بدر بودند چه کردند بعد از رسول الله؟ نمونه شمر بن ذی الجوشن که جانباز صفین بود چه کرد بعد از امیر المومنین؟
اهمیت عبرت فاطمیه در اینست که ما بفهمیم در حکومت اسلامی چه چیزی خوب است و چه چیزی بد و در تشخیص حق و باطل اشتباه نکنیم. این خیلی مهم است.
یکی از مسائلی که باعث شد فاطمیه اتفاق بیوفتد نفاق بود که این مساله زمان هجرت پیامبر به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد.
مساله نفاق انقدر مهم بود که حضرت زهرا در خطبه ای می فرمایند وقتی خداوند پیامبر را از میان شما مردم به سرای انبیاء گذشته برد در میان شما حَسَکه ایجاد شد.
حسکه در لغت عرب دو معنا داره یکی نفاق است و دیگری خار به پهلو
در میان شما حسکه ایجاد شد که دین را پاره کرد و شما همه جانبه به دین حمله کردید. الان هم داریم آثارش را می بینیم.
این نفاق بود که حکومت را از دست امیرالمومنین گرفت حکومی که پیامبر 23 سال در مدینه زحمتش را کشید و آخر چه فرمود؟ فرمود خدایا من تمام تلاشم را داشتم.
این نفاق بود که با هم دین حکومت را از دست علی گرفتند. این نفاق بود که وقتی به خانه علی و زهرا حمله کردند گفتند پیامبر فرمود اگر کسی از جماعت مسلمین کناره گیری کرد خانه اش را بر سرش خراب کنید و آتش بزنید.
آخر نامردها مگر می شود دختر پیامبر داماد پیامبر از مردم کناره گیری کند؟
اگر کسی هم معترض می شد می گفتند صحابی رسول است صحابی رسول الله که دروغ نمی گوید.
نفاق بود که دست امیر المومنین بسته بشود عمامه از سرش برداشته بشود و همین عمامه را به دست و گردنش ببندد.
نفاق باعث شد که خانه ای که فرشته وحی در آن رفت و آمد می کرد به آتش کشیده شود.
1402/09/08
مدرسه علمیه مسجد جامع نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
من آنس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقة الاخوان
ان شاء الله با قرآن مانوس باشیم با قرآن محشور باشیم از برکات و نورانیت قرآن در زندگی بهرهمند بشویم صوات هدیه بفرمائید.
بحث من در دو موضوع است:
موضوع اول انس با قرآن است و موضوع دوم اثر بخشی قرآن در زندگی
شما تصور کنید می خواهید بروید بانک وام بانکی دریافت کنید مسئول تسهیلات می گوید باید ضامن بیاورید یا صاحب چک باشدیا صاحب فیش حقوقی باشد یا صاحب پروانه کسب.
اگر بخواهید از این ضامنها برای گرفتن وام استفاده کنید یک چیز نیاز است و آن طرح رفاقت یعنی باید رفیق باشید مانوس باشید تا بیایند ضمانت کنند و الا کسی که آشنا نیست خودش را به دردسر نمیاندازد این زندگی به صرف مادی
در زندگی مادی معنوی هم ما نیاز به کسی داریم که اگر بخواهد ضمانت ما را کند باید با او طرح دوستی و رفاقت ببندیم و آن چیزی نیست جز قرآن.
چون آیه قرآن است در سوره فرقان آیه30 که وَ قَالَ الرَّسُولُ یَارَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتخّذُواْ هَاذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا پیامبر فرمودند خدایا امت من قرآن را دریافت کردند ولی یتیمش کردند یا روایت است در کتاب خصال شیخ صدوق و اصول کافی جلد ۴ که امام صادق فرمودند ثلاثة تشکو الى اللَّه العزیز الجلیل سه چیز نزد خدا شکایت میکنند که یکی از این سه چیز و مصحف معلّق قد وقع علیه الغبار لا یقرأ فیهقرآن است که غبار روی آن را گرفته و خوانده نمیشود تا اینجا مقدمه
اگر کسی با قرآن انس دارد بیشتر کند یا ایها اللذین آمنو آمنوااگر ایمان دارید بیشتر بیشترش کنید و حد و اندازه ندارد
اگر انس نداری اول قرآن را بشناس اینکه قرآن عربی هست و من عربی بلد نیستم قرآن نیاز به تفسیر دارد من نمیفهمم و نتیجه این میشود که من نمیتوانم با قرآن ارتباط بگیرم این شناخت نیست
شما ببینید در قرآن آیه داریم وقتی یهود کتاب تورات به دستشان رسید پیغمبر کشی راه انداختند وقتی قرآن دست اعراب رسید امام کشی راه انداختند پس برای اینها که قرآن عربی هست و تورات عبری پس چرا در خودشان مشکل وجود دارد؟
شناختی خوب است که هم از زبان قرآن باشد و هم از زبان معصوم و الا تعریف و شناخت قرآن در زبان من باشد میشود قرآن داعشی میشود قرآن وهابی.
ما دو مدل قرآن داریم قرآنی که هادیست هدایت میکند قرآنی که ضال است گمراه میکند بین این دو قرآن فرق است فرقش این است که در قرآن هادی معصوم نهفته است ولی در قرآن ضال غیر معصوم.
قرآنی مایه هدایت است که اهل بیت کنارش باشد پیامبر در حدیث معروف ثقلین فرمودند إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی یا یک روایت دیگر ِانِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابدا
دومین راه انس، با قرآن بودن است قرآن را هم باز کن و نگاهش کن اگر حال قرائت آن را نداریم ببوسیم و ببندیم
سومین راه انس عمل به قرآن است هر آنچه که امر فرموده انجام بدهیم و هر چیزی نهی فرموده ترک کنیم.
موضوع دوم اثر قرآن است
قال النبی صلی الله علیه و آله نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآن خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید
سبک زندگی الهی:
اگر کسی انس با قرآن داشته باشد و عمل کند به دستورات قرآن بی اثر و بی برکت نیست یکی از اثرات رد زندگی انسان است
یکی از آثار و برکات همنشینی با قرآن اینست که می توانیم مستقیما با سبک زندگی اسلامی درکلام الله آشنا شویم و الگوگیری بی واسطه و ناب داشته باشیم.
حضور ملائکه:
قال امیرالمومنین الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِین خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود ذکر خداوند در آن باشد فرشتگان در آن خانه رفت و آمد دارند و شیاطین دور می شوند
تاثیر در فرزندان:
تلاوت قرآن در خانه ها در سایر افراد خانواده اثر دارد. پدر و مادری که خواندن قرآن جزء برنامه زندگیشان باشد فرزندانشان هم به فراگیری و خواندن قرآن علاقه مند می شوند.
هم پدر و مادر در منزل به سبک زندگی و تربیت قرآنی آشنا می شود و هم فرزندان مراقب هستد که تربیت شیطانی نشوند.
تقویت ایمان و باور:
امیرالمومنین فرمودند که تلاوت قرآن مایه باروری ایمان است و یکی از راه های موثر در رشد ایمان در هر فرد تلاوت قرآن است
هدایت انسان:
یکی از اثرات و ثمرات تلاوت روزانه قرآن پیداکردن مسیر درست زندگی است. قرآن انسان ها را از تاریکی به روشنایی و از جهل به علم هدایت می کند برای قرآن مهم نیست چه کسی به سراغش می آید چون برای تمام انسان ها نازل شده است
آرامش قلبی:
دستور قرآن است که قرآن تلاوت کنید که هم ذکر است و هم ارامش الا بذکر الله تطمئن القلوب
بیداری دلها از غفلت:
قال رسول الله سلام الله علیه فإن القرآن یحیى القلب المیت، و ینهى عن الفحشاء و المنکر قرآن دل مرده را زنده می کند و از فحشا و زشتی باز می دارد.
چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها گناه روی گناه است و هر کسی می خواهد قلبش زنده بشود تلاوت قرآن داشته باشد
1402/08/29
فاطمیه روستای خورشید
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
انسانها به چهار دسته تقسیم مىشوند:
1-
کسانى که
از اوّل تا آخر عمر در مسیر صحیح بوده اند این گروه یقیناً عاقبت بخیر
هستند مانند انبیاء ائمه اولیاء شهدا(نه همه ی شهدا بعضی بودند قبلا شر
بودند به راه آمدند)
2- کسانى که از اوّل عمر تا پایان شرّ بوده اند، و لحظه اى در مقابل فرامین الهى سر تعظیم فرود نیاوردند.این گروه در عاقبت به شرّشان شکّى نیست.
3- گروه سوّم انسانهایى هستند که در اوائل زندگى اهل خیر و نیکى و در مسیر هدایت هستند ولى بر اثر عدم تسلّط هواهاى نفسانى و پاکیزه شدن از صفات رذیله، کم کم به انحراف کشیده شده و سرانجام عارى از ایمان و در حال ارتداد و کفر از دنیا رفته، این گونه افراد را مىگوییم افرادى که عاقبت به شر شدهاند.
4- گروهى در اوائل زندگى بر اثر غفلت و نادانى دچار گناه و انحرافات هستند ولى با گذشت زمان آرام آرام در مسیر صحیح قرار گرفته و سرانجام باایمان کامل و کوله بارى از اعمال صالح و توبه قبول شده از دنیا مىروند، این گروه را عاقبت بخیر مىنامیم.
نمونه بعضی شهدا شهید ضرغام که در زمان قبل انقلاب بادیگارد قمارخانه بوده با دعای مادر عاقبت بخیر شد به شهادت رسید پیکرش بر نگشت
نمونه شهید مجید قربان خانی که توسط یک راننده کامیون عاقبت بخیر می شود
با توجه به این چهار تقسیم انسان باید تلاش کند که هر لحظه در حالى باشد که داراى ایمان کامل و توبه مقبوله باشد و اگر ذرّهاى کوتاهى و بى مبالاتى کند امکان دارد در همان لحظه ایمان از انسان گرفته شود و دلبسته به غیر خدا باشد.
در کتاب صحیفه سجادیه دعایی از امام سجاد است با نام بِخَوَاتِمِ الْخَیْرِ یعنی طلب عاقبت بخیری
امام سجاد در این دعا چند چیز از خداوند می خواهد که در راسش سلامتی است که از مهم ترین مسائل زندگى انسان است و حسن عاقبت
امام سجاد در این دعا سه عمل انسان را اشاره می کند که این سه عمل سه نشانه از نشانه های عاقبت بخیری است:
1. یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ یاد خدا می کنند به آنها آبرو می دهد شرف می دهد عزت می دهد
ذکر خدا خاصیت فراوان دارد یکی اینکه بین او و بین گناه فاصله می اندازد
یکی اینکه آرامش قلبی می آورد
2. وَیَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ وقتی خدا را شاکر هستند این شکر به آنها آرامش و پیروزی می دهد که در میدانی پیروز شدند که شیاطین در مقابل آنها در حال مبارزه و رقابت هستند
اگر کسی می خواهد شاکر باشد شکر نعمت بوسیله دو چیز انجام می شود: یکی از زبان است دربرابر نعمت هاى بى پایان پروردگار اظهار سپاسگزارى مى کند یکی از قلب است انسان درباره نعمت هاى خداوند بیندیشد و خود را مدیون بداند و تصمیم بر حفظ این نعمت ها داشته باشد یکی عمل است هر نعمتى بدون هدف خلق نشده است وقتی می خواهد از نعمت استفاده کند در هدف خاص خودش استفاده کند
3. وَیَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ طاعت و بندگی خداوند باعث می شود آنها از شر انس و جن نجات پیدا کنند نمونه انبیاء اولیا شهدا در میدانی قدم برداشتند و قیام کردند که در مقابل آنها سپاهی از اشرار و شیاطین و کفار بودند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب
العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و
لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
قال الله تعالی: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ
حدود یک ماه است که خدا توفیق داده منت سر ما گذاشته تا ما برای سیدالشهدا عزادار باشیم.
عزاداری سیدالشهدا خیلی مهم است قدر آن را بدانیم اگر تا الان ندانستیم لااقل این چند روزی که از ماه محرم مانده و این ماه صفر بدانیم و بفهمیم.
زمانی عزاداری ما ارزش پیدا می کند که دو چیز در این عزاداری باشد
اولش ولایت اهل بیت در عزاداری است
انسانی که در او ولایت اهلبیت نباشد چند اثر در او پیدا می شود:
1.پوچ است به سمت پوچی می رود
2.خسر الدنیا و الاخره است هم در دنیا زیان دنیوی می بیند هم در آخرت زیان اخروی
3.از بهترین و با ارزش ترین نعمت الهی بی بهره است
وقتی این آیه که در شروع بحثم تلاوت شد آیه 28 از سوره ابراهیم در اصول کافی هم هست در کتاب الاحتجاج بحار الانوار هم هست امام صادق می فرماید نَحنُ النِّعمَهُ الّتی اَنعَمَ اللهُ بِها عَلی عِبادِه آن نعمتی که خداوند بر بندگانش نازل کرده است ماییم وَ بِنا یفوزُ مَن فازَ یومَ القِیامَهِ و به وسیله ی ما در قیامت رستگار می شوند.
یا در جایی دیگر نقل است که ابویوسف بزاز می گوید من کنار امام صادق بودم تا این آیه شریفه تلاوت شد از من سوال کردند فَاذْکُرُوا آلاءَ اَللّهِ اَلا تَدْرِی مَا آلاَءُ اَللَّهِ ابویوسف می دانی این نعمت هایی که خداوند به آن اشاره کرد چیست؟ گفتم نه فرمودند: هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش ولایت ما اهل بیت است.
انبیاء عزاداری کردند ملائک عزاداری کردند اجنه عزاداری کردند زمین و زمان عرش و فرش جمادات و نباتات پرنده و چرنده همه عزادار بودند حتی آمده است حکومت وقت بعد از شهادت سیدالشهدا اعلام عزاداری کرد
کدامشان ارزش داشت؟ بغیر از عزاداری حکومت وقت همه با ارزش بود
عزاداریست دیگر مگر می شود بی ارزش باشد؟ بله خب باشد عزاداری حتی برای امام حسین هم باشد بی ارزش است چون در آن مجلس نه رنگ سیدالشهداست نه بوی سیدالشهدا.
اگر در مصیبت سیدالشهدا گریه هم می کنیم باید با ولایت باشد.
مگر نگفتند که إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اگر کسی برای حسین بن علی اقامه عزا کند اسمش ثبت و ماندگار است چرا شما گفتید که عزاداری آنها قبول نیست؟
اگر نگاه ظاهری به روایت داشته باشیم یزید هم مؤمن می شود نه مؤمن به ولایت والیان الهی بلکه مؤمن به فسق خودش مومن به ولایت شیطان بخاطر همین اسمش آنطور که باید ماندگار نشد زیارات منسوب به سیدالشهدا را مورد مطالعه قرار بدهید این اسامی شدند اسامی ملعونه
آدمی اگر ولایت در او باشد زنده است و عاقبتش هم به خیر است
پس مراقب باشیم بی ولایت از دنیا نرویم
دومش نیت در عزاداری است
نیت ما براى حسین بن علی علیه السلام است یا برای خودمان گریه می کنیم یا برای غرض دیگه
در کتاب وسائل الشیعه از امام صادق روایت است که به شخصی بنام مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فرمودند
فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا اگر یک قطره از گریه خالصی که عزادار امام حسین می ریزد به آتش جهنم ریخته یا چکانده بشود آتش جهنم را خاموش می کند و هر مرضی را شفا می دهد
یکی از اساتید قم می فرمودند طلبه ای دخترش سرطان گرفته با اصرار دخترش را پیش من آورد گفتم شما فردا بیا.
گفت طبق معمول هر شبم رفتم توی حیاط زیر آسمان خدا درد دل کردن و اشک ریختن به دلم افتاد شفای این بچه در اشک چشم گریه کن امام حسین علیه السلام است روضه خواندم اشک ها را در استکان ریختم فردا که پدر بچه آمد مقداری آب با آن اشک مخلوط کردم و دادم و گفتم ان شاء الله این آب متبرک است.
این طلبه رفت بعد از مدتی آمد و گفت این چه آبی بود که به من دادی؟ گفتم: این قطرات اشکی بود که برای روضه امام حسین علیه السلام خالصانه ریخته شده.
بمن گفت: دخترم را به آزمایشگاه بردم و به من گفتند این بچه نه مشکل خونی دارد و نه سرطان اشک بر سیدالشهدا کیمیاست.
ارزش عزاداری ولایت است و نیت خالصانه برای اهل بیت
دلیل نامیدن ماه محرم به محرم
حرمت ماه محرم تاریخش به قبل از اسلام بر می گردد.در تاریخ آمده است که اعراب قبل از اسلام در طول سال در حال جنگ و خون ریزی بودند اما وقتی به ماه محرم می رسیدند خون ریزی و جنگ را ممنوع اعلام می کردند تا این ماه تمام بشود یکی از دلائلی که ماه محرم محرم نامیده شد همین مساله است.
عزاداری سید الشهدا مخصوص شیعیان نیست
عزاداری برای امام حسین علیه السلام مخصوص ما و برای ما شیعیان نیست غیر مسلمان و غیر شیعه وقتی به ماه محرم می رسند مخصوصا روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام اقامه عزا می کنند.
شما در اربعین حسینی اگر مشاهده کنید همه اقشار امت جهان در کربلا برای زیارت امام حسین علیه السلام حاضر می شوند
ماه محرم به دو بخش تقسیم می شود که باید مورد توجه قرار بگیرد
بخش اول عزاداری برای سیدالشهدا و اهلبیت و اصحاب است:
همه می دانیم امام حسین علیه السلام با اهل بیت و اصحاب به کربلا آمدند و در روز عاشورا اصحاب و بخشی از اهلبیت به شهادت رسیدند و بخشی دیگر از اهلبیت به اسارت رفتند
بخش دوم هدف قیام سیدالشهداست:
قیام سیدالشهدا از چند جنبه قابل بررسی است
1.روح استکبار ستیزی و دشمن ستیزی:
شخصی آمد حلال خدا را حرام کرد و حرام خدا را حلال کرد که حق و باطل به هم آمیخته شد
2.بصیرت افزایی:
اتفاق کربلا یک تاریخ است که باید هر لحظه به آن نگاه کرد. درست است که عاشورا یک بار در تاریخ اتفاق افتاد اما هر لحظه امکان اتفاق برای ما شبیه آن وجود دارد چون حق و باطلی که زمان آدم ابوالبشر پیش آمد در زمان سیالشهدا به مرحله ظهور قرار گرفت و بعد ایشان هم امکان وقوع است
3.روحیه ایثار و شهادت:
برای اسلام و نگهداشتن اسلام باید انسان هزینه کند طبق آیه قرآن جهاد فی سبیل الله داشته باشد یا با مال است که همین نذری دادن ها و مجالس خصوصی و عمومی است یا با جان است که شهادت است و اسارت و جانباری
ویژگی امام حسین علیه السلام
در بین ویژگی های اخلاقی و رفتاری سیدالشهدا چند ویژگی خیلی مورد توجه قرار گرفته است:
1.عبادت ایشان:
در ظهر عاشورا برای اقامه نماز ظهر و عصر فرصت می گیرند برای عبادت و بندگی خداوند یا وقتی آمدند ایشان را به شهادت برسانند ذکر خداوند از لبان و زبان مبارک قطع نمی شد
2.صبر و شکیبایی:
امام در روز عاشورا در امتحانی قرار می گیرند که اهلبیت او به شهادت می رسند ایشان طبق دستور خداوند به پیامبر که می فرماید فاستقم کما امرت ایشان با تاسی به پیامبر صبر و استقامت می کنند
3.گذشت و بخشش:
یک روز یکی از خادمین امام مرتکب عمل حرامی می شوند امام دستور دادند به ایشان حد شرعی جاری شود. خادم به امام حسین علیه السلام سه جمله می گویند:
جمله اول مولای من کاظمین الغیظ امام فرمودند او را رهایش کنید
جمله دوم و العافین عن الناس امام فرمودند او را بخشیدم
جمله سوم و الله یحب المحسنین امام فرمودند او را در راه خدا آزاد کردم
در رابطه با بخشش و گذشت همین بس که هم دین به آ« سفارش کرده است هم اخلاق اخلاق فردی و اجتماعی که اگر شخصی این مورد را در خودش داشته باشد از آثار و برکات فراوانی برخوردار خواهد شد
خداوند بارها در قرآن کریم انسان را به گذشت و بخشش سفارش کرده است که اگر کسی دارای گذشت باشد هم جزء اهل احسان معرفی می شود و هم محبوب قلوب مردم خواهد شد.
یک نکته ای که باید همه بدانیم اینست که گذشت همه جا خوب نیست با اینکه عمل خوبی هست خداوند در چند مساله خط قرمز تعیین کرده است که در این جاها گذشت نداشته باشید.
اگر جایی حق اجتماعی و حقوق مردم در جامعه و دین ضایع می شود که اگر کسی در این مسائل گذشت کند خیانت کرده است هم به خودش هم به حقوق اجتماعی مردم و هم به دین
بخشش چند اثر دارد:
1.برای خود انسان آرامش و آسایش می آورد:
اگر کسی بخواهد در هر مساله ای به شخص یا اشخاصی بحث و جدل کند بقول معروف گیر بدهد نمی تواند با کسی زندگی کند و در زندگی آرامش داشته باشد
2.جلب محبت مردم:
عفو و گذشت لازمه زندگی اجتماعی است
3.باعث افزایش عمر می شود:
یکی از عواملی که باعث کم شدن عمر می شود افسردگی است کینه است کدورت است وقتی انسان در زندگی اینطور باشد از زندگی لذت نمی برد و قطعا عمرش کم می شود
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از سوره هایی که ما در محضرشان هستیم سوره مبارکه طارق است.
روایت شده است که هر کسی سوره طارق را بخواند به تعداد ستارگان شب در آن جلسه خداوند برای او به ازای هر ستاره در آسمان 10حسنه می نویسد
این سوره در چند موضوع بحث می کند
1.معاد است و خداشناسی
2.نتیجه اعمال انسان است در قیامت
3.عملکرد انسان است در دنیا
اگر انسان بخواهد خداشناسی داشته باشد معاد باور باشد قرآن دستور به تفکر داده است تفکری که از روی عقل و منطق باشد نه احساس چون انسان دو مدل تفکر دارد یکی تفکر عاقلانه است و منطقی و دیگری تفکر از روی احساسا دارد.
تفکر در اینکه انسان به منشاء وجودی خودش توجه کند که سفارش آیات و روایات است پیامبر فرمودند من عرف نفسه فقد عرف ربه که اگر می خواهید خدا را بشناسید به خودتان مراجعه کنید آیات این سوره واضح بیان کردند
تفکر در اینکه چگونهه بوجود آمدید اول نطفه ای بیش نبوده که در رحم مادر قرار گرفته بعد از 9 ماه هم از رحم مادر خارج شده است و پا به عرصه خاک گذاشت یعنی شروع زندگی انسان چگونه است و پایان زندگی انسان هم چگونه است. این در موضوع اول
اما در مورد موضع دوم توجه داشته باشد که اعغمال انسان کنترل می شود و تحت حفاظت ملائک الهی قرار می گیرد و در قیامت هم انسان باید بداند روز بروز افکار و اعمال است و همینطور انگیزه و روحیات انجام آن عمل که اینها در آن روز خیلی تاثیر دارد.
طبق آیه 9 سوره طارق خداوند می فرماید یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ یعنی روز قیامت روزی است که اسرار و نهان ها هم افشا می شود و انسان دیگر نمی تواند کتمان عمل کند.
این را بدانیم انگیزه و افکار و عمل اگر در دنیا برای انسان ارزش داشته باشد در قیامت دارای آثار وب رکات است و اگر بی ارزش باشد جز خسران و عقاب در انتظار نیست.
اما موضوع سوم که در رابطه با عملکرد انسان در دنیاست
انسان بداند باید خیلی مراقب باشد چون کارنامه اعمال خودش را در قیامت را می بیند و تا می تواند در دنیا به عمل خودش ارزش بدهد و الهی کند اگر به دنبال کید باشد قطعا خداوند او را مبتلای به کید می کند وَأَکِیدُ کَیْدًا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
خدا یک خصوصیتی دارد که انسان ندارد گر هم در انسان باشد خیلی کم است و آن خصوصیت بنده پروری است.
در بنده پروری در ولایت الله و ولایت غیر الله فرق است همین هم در ولایت انسان هم وجود دارد
فرق اول در پاداش و عذاب است:
اگر خدا به انسان دستور میدهد و آنها دستورش را اجرا نکنند، زود آنها را نمیزند! یا وقتی به بندههایش دستور میدهد و آنها اجرا میکنند، زود آنها را تشویق نمیکند!
وقتی به بندههایش دستور میدهد چه انجام بدهند چه انجام ندهند حساب و کتاب را میگذارد برای روز قیامت!
اما غیر الله چطور؟ اگر انجام بدهی تشویق می شوی البته اگر تشویقی در کار باشد اگر انجام ندهی قطعا آسیب خواهی دید.
فرق دوم در فریب است
اگر خداوند به انسان دستوری می دهد قصد فریب بنده اش را ندارد در حالیکه تبلیغات غیر الهی، پر از فریب است و نیرنگ و دو رویی.
کلام شیطان است که می گوید لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ آنچه در زمین و در دنیا هست، پیش انسانها زیبا جلوه میدهم!
وقتی خداوند دسشتوری می دهد انجام دستور را به اختیار انسان می گذارد و الا می توانست اجبار کند و همه مردم خدا پرست بشوند اما این کار را نکرد خدا تعادل ایجاد کرد تا مردم جذب خداوند بشوند
فرق سوم در عظمت دادن است
ولایت الله دنبال جذب حداکثری است کاری ندارد گنهکار هستی یا نیستس آغوش خداوند برای همگان باز است خدا میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ من بنده مخلوقم را دوستش دارم
وقتی کسی بیاید به سمت ولایت الله قدرت می گیرد عظمت می گیرد اما ولایت غیرالله چطور؟
خرد می کند دنبال دفع حداکثری است وقتی کارش با انسان تمام شد شیطان اعلام بیزاری می کند إِنِّی بَریءٌ مِنْکَ حرف شیطان است اما در ولایت الله اینطور نیست
فرق چهارم در جبران است
اگر کسی در ولایت الله و تحت ولایت الله کاری کند خداوند حتما جبران می کند ولی در ولایت غیر الله اینطور نیست
اگر خطا کرد و بعد از خطا توبه کرد خداوند با پذیرش توبه سیئات را به حسنات تبدیل می کند اما در ولایت غیر الله چیزی قابل جبران نیست
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
ما انسانها در دو واقعه به سمت خدا می رویم یکی برای گرفتن حاجت است البته کار خوبی است، ولی از آن بالاتر؛ یک عدهای برای طلب مغفرت، درِ خانۀ خدا میروند
با اینکه خداوند به هر دو نگاه می کند اما یک نگاه ویژه ای به گروه دوم دارد با محبت و استقبال بیشتری با اینها برخورد میکند.
یک عده ی دیگر هم هستد که خدا نگاه ویژه تری به آنها دارد این مربوط به کسانی است که دنبال «رحمت و مهربانی پروردگار عالم» هستند و میخواهند لذت رحمت و مهربانی خدا را بچشند اشک می ریزند برای درک این مرحله
انسان زمانی به آرامش می رسد که از گرمای محبت الهی لذت ببرد اگر کسی شدت محبت و مهربانی خدا را درک کند، لذات عالم را چشیده است.
اینکه میفرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب؛ معنای دقیقش این است به ذکر رحمانیت و مهربانی خدا، دل آرام میگیرد، و الا اگر صبح تا شب بگویی «خدا خالق است» اما به مهربانی و رحمانیت خدا توجه پیدا نکنی، هیچ اتفاق بزرگی در قلبت نمیافتد.
اینکه اولیاء خدا-در ادعیه- دوست دارند پیش خدا اظهار ضعف بکنند، یک دلیلش این است که میدانند خدا مهربان است و در اثر احساس ضعفکردنِ بندهاش درِ خانۀ او، مهربانیاش را مضاعف میکند.
اصلاً انرژیِ مؤمن از ارتباط قلبیای است که با خدا دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
خیلی از ما دنبال بدست آوردن خیر در دنیا و آخرت هستیم اما نمی دانیم چگونه بدست بیاوریم
از امام رضا روایت است که می فرماید اگر کسی می خواهد درب خیر دنیا و آخرت برای او باز بشود باید با عقل قدم بردارد و طبق عقل عمل کند
لاَ یَتِمُّ عَقْلُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَکُونَ فِیهِ عَشْرُ خِصَالٍ عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد:
1.اَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ از او امید خیر باشد
2.وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ مردم از بدى او در امان باشند
3.یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ اَلْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد
4.وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ اَلْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ خیر بسیار خود را اندک شمارد
5.لاَ یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْحَوَائِجِ إِلَیْهِ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود
6.وَ لاَ یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
7.اَلْفَقْرُ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْغِنَى فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد
8.وَ اَلذُّلُّ فِی اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ اَلْعِزِّ فِی عَدُوِّهِخوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد
9وَ اَلْخُمُولُ أَشْهَى إِلَیْهِ مِنَ اَلشُّهْرَةِ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد
10.لاَ یَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ أَتْقَى إِنَّمَا اَلنَّاسُ احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
الإمامُ العسکریُّ علیه السلام :ما مِن بَلِیّةٍ إلاّ و للّه ِ فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها
هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
آقای شیخ حسین انصاریان میفرمود:
یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه، نون
دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن یه کلاغی از راه رسید سر این دیگ یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت..
گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم.
خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن.
وقت دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگه.
رحمت و مهربانی خدا اینجاست اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.
اگر اون عقرب را ندیده بودیم هنوز هم میگفتیم یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت
بلا . گرفتاریهای بعد از بلا معنایش اینست که "خدا حالتو نگرفت، جونتو نجات داد"
خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه.
یکی از موانع درک و بهرهبرداری از رحمت خدا «گناه و یأس ناشی از گناه» است.
همینکه انسان خطایی مرتکب میشود یا در خودش بدی و عیبی میبیند، یک مکانیزمی در وجود انسان هست که خودبهخود آدم را مأیوس میکند!
بااینکه آدم وقتی گناه میکند بیشتر به رحمت خدا نیاز دارد بیشتر باید التماس کند اما برعکس پیش می آید؛ کمتر رحمت و مغفرت خدا را تمنا میکند طبیعتاً کمتر رحمت خدا را باور میکند.
وقتی انسان گناه می کند بواسطه گناه قساوت قلب پیدا می کند و از رحمت خداوند کم بهره و در خیلی جاها بی بهره می شود و همین مساله باعث می شود قساوت قلبش بیشتر میشود.
شاید گناه آنقدر قساوت قلب در انسان نیاورد که یأس از رحمت خدا بعد از ارتکاب گناه میآورد!
معمولاً مردم به اندازۀ گناهان خودشان استغفار نمیکنند؛ بلکه به اندازۀ پاکیِ دلشان استغفار میکنند! ببینید اولیاء خدا چقدر استغفار میکنند! هرچه گناهِ انسان کمتر بشود، باور انسان نسبت به رحمت خدا و تمنای انسان برای رحمت خدا افزایش پیدا میکند؛ این یک اتفاق عجیب در وجود انسان است!
خدا بیش از هشتاد بار در قرآن تکرار میفرماید: من «غفورِ رحیم» هستم. چرا اینقدر تأکید میکند که «من میبخشم؛ من غفورِ رحیم هستم»؟ برای اینکه آدمی که گنهکار است و اتفاقاً نیاز به بخشش الهی دارد ولی میبینم یک نوع رفتار دفاعیِ بد در او شکل میگیرد که عذرخواهی نمیکند! یعنی خودِ آن گناه مانع میشود که آدم عذرخواهی کند؛
ما وقتی گناه میکنیم انگار در ذهن خودمان، خدا را به نامهربانبودن محکوم میکنیم.
خدا میداند که گناه، انسان را مأیوس میکند لذا بهعناوین مختلف به گنهکارها فرموده است که مأیوس نشوید(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ زمر/53) گنهکاری و بدبودنِ ما نباید ما را از رحمت خدا مأیوس کند؛ مغفرت خدا برای همین جاهاست!
آدمخوبها معمولاً بهخاطر خوبیهایشان غرور پیدا میکنند و از رحمت خدا بر نمیدارند(عُجب و غرور مانع میشود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم بهخاطر بدیهایشان از رحمت خدا مأیوس هستند!
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
اگر انسان خدا را در زندگی خودش نداشته باشد تنها می شود و وقتی تنها بشود مایوس می شود و وقتی مایوس بشود آلوده به معصیت ها می شود چون خدا را در زندگی نمی تواند درک کند.
ولی باید دانست که خداوند در همین تنهایی ها غربت ها می تواند نوری را برای انسان روشن کند برای هدایتش.
خداوند می فرماید لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ خداوند می فرماید در همین تنهایی و غربت ها نباید از درگاه خداوند ناامید شد
اگر میخواهیم رحمت خدا را باور کنیم نباید مأیوس باشیم و اگر میخواهیم رحمت خدا را باور کنیم باید به رح خدا هم باور داشته باشیم و اگذر می خواهیم رحم خدا را باور کنیم باید به همدیگر رحم کنیم.
خداوند دنبال بهانه می گردد برای گسترش رحمت خودش
طبق روایت، مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِی حَاجَةٍ اگر کسی آمد سر راهت و یک حاجتی از تو خواست
فَإِنَّمَا هِیَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سَاقَهَا إِلَیْهِ این خودش رحمت خداست، دست رد به سینهاش نزن ؛
ما بیشترین نیازمان به رحمت خداست اگر می خواهیم رحمت خدا را برای خودمان جلب و جذب کنیم یک شرطش رحم است به دیگران رحمت خدا را که به ما داده ما هم این رحمت را برای مردم گسترش دهیم.
لازمۀ درک رحمت الهی، رحمتی است که باید بین مؤمنین و بین افراد جامعه رواج پیدا کند.
ما فرصتهایی را که برای رحمکردن و مهربانی بههم پیدا میکنیم، معمولاً از دست میدهیم و بهسراغ قانون میرویم و میخواهیم قانون را جایگزین این رحمت کنیم. خیلی وقتها واقعاً قانون، مزاحمِ رحمت است، آدمها که نباید مدام به سراغ قانون بروند!
امام کاظم(ع) میفرماید: «إِنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ لَمَرْحُومُونَ مَا تَحَابُّوا وَ...» (مشکاتالانوار/52) مادامی که انسانها باهمدیگر با محبت برخورد کنند مورد رحم و شفقت الهی قرار میگیرند(حتی اگر کافر باشند)
شما هرجا رحم کنی یقین داشته باش که خدا به تو رحم میکند! ولی متأسفانه این یقینِ ما به رحمت خدا گاهی ضعیف است.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یکی از عواملی که موجب میشود انسان مهربانی خدا را باور نکند یا به سختی به این موضوع توجه کند «احساس تنهایی انسان در دنیا» است، وقتی انسان تنها می شود، احساس تنهایی، انسان را از تعادل روحی و روانی خارج میکند، موجب سوءظن آدم نسبت به محیط و جهان خودش میشود و فکر میکند واقعاً کسی از او حمایت نمی کند
البته این تنهایی و غربت انسان معنایش این نیست که خدا را ندارد؛ معنایش این است که فقط خدا را دارد!
با اینکه انسان در غربت فرصت پیدا می کند مشغول ذکر خدا شود، اما انسان این وسط میمانند و در نتیجه به سختی به سوی خدا حرکت میکند. اگر انسانها تنهایی خودشان را درک کنند دیگر دلخوشیهای بیخود هم پیدا نمیکنند.
در دعای ابوحمزه میخوانید « ارْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی» (مصباحالمتهجد/2/593) خیلی قشنگ است که آدم غریبیاش درِ خانۀ خدا را ببرد و از خدا طلب رحمت و مهربانی کند، در اینصورت کمکم با مهربانی خدا انس میگیرد.
بسیاری از آدمها با احساس تنهایی، دچار رنج میشوند و با کوچکترین خطایی که از دیگران میبینند، با آنها دشمنی میکنند، سوءظن و حتی کفر به خدا پیدا میکنند؛ درحالی که باید گفت «وقتی هیچکس به ما رحم ندارد خدا که هست!» البته این با تفکر و توجه باید انجام بگیرد.
به ما توصیه شده است به همدیگر مهربانی و محبت کنیم تا نشانهای از مهربانی خدا باشد، همان اسلامی که میفرماید: اگر به کسی علاقه داشتی ابراز کن (إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ؛ کافی/2/644) بگذار طعم مهربانی را بچشد تا مهربانی خدا را راحتتر باور کند.
اگر میخواهی انسانهایی را به خدا نزدیک کنی، آنها را از تنهایی در بیاور، البته اگر این افراد جزو ذویالحقوق باشند که این کار واجب است.
مصیبتها سفارش شده است که مصیبتزده را از تنهایی بیرون بیاورید، در رنجها دلداری دادن، در غمها غمگساری کردن میتواند انسان را واقعاً از تنهایی بیرون بیاورد!
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً میخواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً میفرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل میکردیم از خشیت الهی متلاشی میشد! (حشر/21) چرا خدا اینکار را میکند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند)
مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همینکه خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست!
در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزتبودن) خدا را بر «رحیمبودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیمبودن خدا»؛ خدای بیابهت محبتش هم مزه ندارد.
اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی میافتد؟ خدا تو را در آغوش میگیرد، آنوقت اگر این خدای باابهت، یکمقدار به تو محبت کند تو از شدت لذت و هیجان، غش میکنی!
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛
برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد،
برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانیاش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
ما بهدلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشتمان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی میبریم که هیچکس از هیچ ارتباطی این لذت را نمیبرد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلیترین نیازهای آدم برطرف میشود.
اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد میشود، حالش بد میشود و به این سادگی نمیتواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب میکند؛ هم اخلاقش بهتر میشود، هم از زندگیاش لذت میبرد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت میبرند.
در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح میکنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد:
برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کامتان بنشیند و مزه بدهد و لذتبخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد.
چرا مهربانی خدا را نمیبینیم یا نمیچشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب میشود مهربانیهایی را که خدا همین الان-بهصورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم.
حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چهکار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قلههای مرتفع را ساختهای» این یک راه است.
اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در اینصورت، کمکم عظمت خدا را باور میکنی. یکمدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بیاحترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانیاش را نمیچشی.
چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی میدیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی میکند، ناراحت میشدند؟ چون میدیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود میکند!
بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت میدانند که غرق محبتشان میشوند و از مهربانی آنها لذت میبرند.
بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگیها کسی را تحویل نمیگیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن میگوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن میخوانی، میفهمی که خدا بزرگتر تو و بزرگترِ عالم است!
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
چرا مؤمنین و اهل دین و معنویت-که الان تعدادشان هم کم نیست- آن رشد لازم را ندارند(هم از نظر نفوذ فرهنگی بر دیگران، هم از نظر قدرت روحی و اجتماعی)؟ چرا ایمان، آن اثر لازم را بر مؤمنین ندارد تا هم خودشان زیاد رشد کنند و هم جهان را نجات دهند؟ چه نقص خاصی وجود دارد؟
نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب میشود از دینشان خوب بهره نبرند، این است که به رحمانیت و مهربانی خدا توجه کافی ندارند. مؤمنین بیشتر با اینطور مشکلات درگیرند که «چرا گناه میکنم؟ چرا سحر بلند نمیشوم؟ چرا از دینداری لذت نمیبرم؟» اما مستقیماً با این مسئلۀ ریشهای درگیر نیستند که «چرا توجهِ من به رحمانیت خدا کم است؟» چون نمیدانند که ریشۀ خیلی از ضعفها و مشکلاتشان به این مسئلۀ کلیدی برمیگردد.
کاش ما بیشتر از اینکه در درسهای عقایدمان به «اثبات خدا» یا «اثبات وحدانیت و صانعبودنِ خدا» میپردازیم، به رحمانیت خدا میپرداختیم! مهربانی خدا یک موضوع مورد غفلت است؛ اگر از این موضوع غفلت نکنیم، هم خومان را آباد کردهایم، هم جهان را آزاد خواهیم کرد.
چرا اینقدر بر تکرار ذکرِ «بسماللهالرحمنالرحیم» در هر کاری تأکید شده است؟ یکدلیلش این است که دائماً باید «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم چون مدام مهربانی خدا را فراموش میکنیم لذا باید مدام یادآوری کنیم.
برای اینکه مهربانی خدا را باور کنیم از کجا باید شروع کنم؟ غیر از «توجه به نظم آهنینِ عالم» (که در جلسه قبل بیان شد) یکی دیگر از نقاط عزیمت و آغازین برای باور رحمانیت خدا «تفکر» است.
ما برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال زیاد نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم. ما نمیخواهیم مهربانی خدا را اثبات کنیم، چون همه قبول داریم که خدا مهربان است، بلکه نیاز داریم به «باورکردن مهربانی خدا» و «لذتبردن از مهربانی خدا»
فکر کنید به اینکه خدا چرا عالم را خلق کرد؟ چرا ما انسانها را آفرید؟ خداوند-در حدیث قدسی- میفرماید: ای انسان، من همۀ عالم را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم(خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِک وخَلَقتُکَ لِأَجلی؛ کلیاتحدیثقدسی/ص710)
دربارۀ خودت فکر کن و بگو: «خدایا من را چرا آفریدی؟» آیا خداوند ما را برای علت دیگری غیر از «مهربانیکردن» آفریده است؟! مثلاً آیا خدا این عالم را آفریده است که بگوید: «میخواستم ببینید من چقدر منظم هستم!» اینکه خیلی بیمعناست!
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
اگر کسی فکر کند در این عالم بی جهت هر اتفاقی میتواند بیفتد، معلوم میشود در این عالم خوب تربیت نشده است!
در مدرسه مدام باید نظم این عالم را بر سرِ ما ببارند و تلقین کنند تا متوجه بشویم. بعد، هرموقع هیبت این نظم عالم ما را گرفت، به ما بگویند: «رحمت خدا هم هست؛ خدا میتواند در این وسط معجزه کند!»
اگر انسان خطا کند باید عذاب ببیند ولی وقتی پای استغفارِ ما و بخشش خدا می آید وسط مساله عوض می شود، استغفار و بخشش درواقع یک معجزه است؛ یعنی خلاف قوانین طبیعت است!
توجه به قوانین حاکم بر حیات، ما را بهسوی خدا سوق میدهد!
برای همین زندگی چندروزۀ دنیا و همین اهداف دنیایی خودمان هم نیاز به لطف و رحمت خدا داریم. میفرماید: «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» رحمت خدا ابتدائاً همۀ اشیاء عالم و همۀ اشخاص را در بر میگیرد. اما بعد کمکم به افراد خوب، اختصاص پیدا میکند.
رحمن و رحیم یعنی این رحمن گشترده است و رحیم اختصاصی
وقتی ما به سمت خدا نمیرویم همۀ موجوداتِ عالم، با ما بد میشوند؛
چون آنها فهمیدند خدا کیست ولی من انسان نفهمیدم چون همه عاشق خدا هستند و دارند بهسمتش حرکت میکنند «یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض» آنها در حال تسبیح هستند
اما وقتی به ذکر خدا میپردازی میبینی که همۀ ذرات و اشیاء عالم با تو خوب میشوند؛ و به زنده بودن عالم یقین پیدا می کنی.
خدا در بین همۀ موجودات عالم-که جبراً به تسبیح او مشغولند- یک اختیاری به انسان داده است که با ارادۀ خودش بهسوی خدا برود و تسبیح بگوید.
حالا وقتی شما طلب مغفرت کند در آغوش خدا قرار میگیرد.
در این عالمِ خدا فرصتهای ویژهای برای مغفرت ما قرار داده است که یکی از آنها ماه رمضان است؛ خدا در این ماه با ما متفاوت برخورد میکند. دنبال بهانه میگردد که به ما پاداش بدهد، حتی خواب ما هم عبادت است! کسی که یکذره ایمان به خدا داشته باشد، خودبهخود در ماه رمضان بخشیده میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یکی از ویژگیهای خدا که اگر به آن ایمان بیاوریم، عمیقاً متحول خواهیم شد، رحمت و مهربانی خداست. برای اینکه به رحمانیت و لطف خدا توجه پیدا کنیم و اهمیت مهربانی خدا و نقش آن در دنیا را بیشتر درک کنیم، ابتدا باید به وضعیت قوانین حاکم بر حیات بشر توجه کنیم. مهمترین ویژگی و اصلِ حاکم بر این عالم، نظم و دقتی است که خدا در حیات بشر قرار داده است؛ همان نظمی که در اثبات وجود خدا از آن استفاده میکنیم.
این عالم، باید یک عالم منظم و پُر از حساب و کتاب باشد؛ اگر نامنظم و بههمریخته باشد، اصلاً ما نمیتوانیم در آن زندگی کنیم. تصور کنید اگر این عالم، منظم و دقیق نباشد چه میشود؟
حالا ما در چارچوب این نظمِ متقن وارد شدهایم و فرصتی داریم برای «خطاکردن» و رشدکردن. منتها اگر ما در یک عالم منظم و حسابشده، خطا کنیم قطعاً باید عکسالعمل آن را ببینیم و ضربهاش را بخوریم. اینکه ما در این عالم بهشدت منظم، امکان خطا داریم-و در اثر بسیاری از خطاهایمان ضربه نمیخوریم- بهلطف خداست؛ یعنی خدا دائماً دارد خطاهای ما را جبران میکند.
خدا میتواند زمان گذشتۀ شما را جبران کند؛ نهتنها میتواند گناهان گذشتۀ شما را پاک کند بلکه میتواند گذشتۀ خراب شما را به گذشتۀ خوب تبدیل کند! «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات» (فرقان/70)
نمونۀ دیگرش «قانون استعداد» است؛ یعنی ممکن است من استعداد دریافت بسیاری از تمناهای بزرگ خودم را نداشته باشم اما لطف و مهربانی خدا وسط میآید و میگوید: «من از فضلِ خودم به تو میبخشم» یعنی قواعد عالم را در نظر نمیگیرم و به تو خیلی چیزها را میدهم. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ» (مائده/54)
شما ادیسون مخترع برق را ببینید تنبل بوده معلم نامه ای به مادرش می نویسد که همین نامه باعث می شود این کودک بعدها مخترع بشود. خداوند از قانون استعداد استفاده می کند استعداد نهفته.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
وقتی به ما سفارش میکنند هرکاری را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید یعنی باید دائماً مهربانی خدا را به خودمان تلقین کنیم.
مهربانی و رحمت خدا موضوعی است که دائماً از ذهن انسان فرار میکند. یک آفاتی در درون سینه و روح ما ایجاد میشود که موجب میشود دائماً دچار یأس از رحمت خدا
بشویم.
اگر انسان بخواهد یاس را از خودش دور کند باید اول مهربانی خدا را برای خودش ثابت کند و تلقین کند که خداودن هم رحمان است هم رحیم.
چرا فرموده اند که دائماً برای شروع هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم بگویید و دائماً یادآوری کنید که خدا مهربان است ؟
یکی از دلائلش این است که شما در درون قلب خودت مدام تولید کنندۀ یأس نسبت به رحمت خدا هستی و به دلائل مختلف، این یأس در درون تو تولید می شود لذا باید با آن مقابله کنی
یکی از فلسفه های ذکر، یادآوری است. و هدف ذکر هم اینست که انسان هم خوب فکر کند و هم عمیق فکر کند.
رحمت خداوند هم در کلمات مختلف تجلی پیدا می کند ما در ماه رمضان هستیم
از پیامبر اکرم است که در رابطه ماه رمضان می فرماید یا ایُّهَا النَّاسُ ای مردم چه روزه دارید چه بدون روزه بدانید إِنهُ قَدْ أقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِاْلبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اْلمَغْفِرَةِ قبل شما هم از یان خبرها بوده روزه داری بوده اما این ماه در عین اینکه روزه را واجب کرده سه مساله را همراه خود دارد 1.برکت 2.رحمت 3.مغفرت
بعد از بیان این سه مساله می فرماید در این ماه، به مهمانی خدا دعوت شدید مهمانی که خوابیدن شما در این ماه، عبادت است، اعمال شما مقبول و دعای شما مستجاب است.
اینها نشات گرفته از چیست؟ مهربانی خداوند که اگر این نبود ماه رمضان را نیم فهمیدیم از عبادتش لذت نمی بردیم
1402/01/05
نکا مسجد حضرت ابوالفضل صیاد شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
حضرت آدم بعد از آن ترک اولایی که انجام داد پشیمان شد ولی خبری از بخشش نبود
بیان کردند چهل سال یا چهارصد سال فقط گریه کرد که خداوند توبه اش را بپذیرد اما باز هم خبری نشد.
یک روز جبرئیل آمد و فرمود یا آدم اگر همینطور پیش بروی کاری از کار پیش نمی رود حتی اگر خودت در گریه ها بمیری.
فرمود چه کنم؟
فرمود: فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ خدا به آدم کلماتی یاد می دهد که با خواندن آن کلمات توبه آدم قبول می شود
هدف از آفرینش انسان اینست که مردم برای عبادت برای ذکر خلق شدند و در این مسیر حرکت کنند وَأَنِ ٱعۡبُدُونِی هَٰذَا صِرَٰط مُّسۡتَقِیم
انسان در کنار عبادت ادب در عبادت را هم باید داشته باشد
عبادت با این آیات معلوم می شود که ما باید در پیش خداوند در حرف زدن با خدا مهم است و خیلی در اجابت دعا تاثیر دارد.
وقتی محضر خداوند می رویم خداوند به ما اجازه داده که بصورت طلبکار برویم طلبکار عفو و بخشش باشیم اما نباید یادمان برود که ما به خدا بدهکاریم که چه کارهایی مانع اجابت دعا شده است چه کارهایی ما را از خداوند دور کرده.
حضرت ایوب در محضر خداوند خودش را بدهکار خدا می دید وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خدایا من گرفتارم و تو ارحم الراحمین
یا امیرالمومنین با آن همه خدمات که برای اسلام داشت خودش را در برابر خداوند بدهکار می بیند آهِ ! مِن قِلَّةِ الزّادِ یا الله من چیزی برای آینده ی خودم ندارم
یا سیدالشهدا وقتی اصحاب و اهلبیت خودش را در راه خداوند می دهد می فرماید اللَّهُمَّ إنَّ هذا فیکَ قَلیلٌ خدایا اینها خیلی کم است برای تو که من تقدیم کردم
یا وقتی زینب کبری بالای پیکر بی سر برادر می نشیند به خداوند می فرماید اللّهمّ تقبّل منّا هذا قلیل القربان خدایا یان قربانی کوچک تر از اینست که ما برای تو تقدیم کردیم
بعضی وقت ها هم با تمام این اوصاف ما به خداوند یک نگاه بقول معروف چپ داریم چندین مرتبه هم اتفاقات مختلف برای ما انسانها افتاده و به خداوند اعتراض کردیم
دلیل اعتراض به خداوند هم در قرآن بیان شده است که اکثر این اعتراضات سوء ظن ما به خداست الظّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ
بدگمانی و سوء ظن ما نسبت به خداوند هم دلیل دارد
1.اینکه آیه می فرماید إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ما قبول نداریم خداوند شنونده است خدا بیننده است
معترضیم که خداوند چرا صدای ما را نمی شوند چرا گفتاری ما را نمی بیند.
خداوند شنونده است ولی یادمان رفته صدای بنده اش را خیلی دوست دارد
2.اینکه آیه می فرماید إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ قبول نداریم که خداوند دعای ما را می شوند قبول نداریم که خداوند دعای ما را اجابت کرده است و الا نمی فرمود ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
خدا دعا را می شنود اجابت هم نمی کند اما یک سری موارد هست که بظهور رسیدن است که یک دلیلش ظرفیت ماست
3.اینکه آیه می فرماید اللّٰهُ لَطِیفٌ بِعِبٰادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشٰاءُ قبول ندارم که روزی من دست خداست می گویم تلاش من است خدا کجای این روزی است ولی اگر دقت کنم اگر خداوند اراده کند روزی قطع می شود و من هم توان حرکت ندارم برای جمع کردن روزی
4.اینکه آیه می فرماید أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى قبول ندارم که خدا همیشه مراقب من است تمام سختی های دنیا را به چشم خدا می بینم که خدا من را رها کرده است بفکر من نیست ما را به دنیای خاکی آورده تا سختی بدهد یا در جای دیگر می فرماید إِنَّ اللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
خدا را شکر که توفیق شامل حال ما شد ماه رمضان دیگر را درک کنیم مناجات را طاعت را بندگی را
خیلی پیش اومده وقتی روبروی یکی قرار می گیریم دلمان می خواهد از خودمان خیلی تعریف کنیم از مشکلاتمان خیلی بگوییم ولی نمیتوانیم از کجا شروع کنیم نمی دانیم از چه چیزی حرف بزنیم
در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی یک سری ادعیه هست که به ما یاد میدهد که با بهترین زبان از خودمان تعریف و تمجید کنیم از خداوند درخواست کنیم با خداوند حرف بزنیم
اصلاً نه! این ادعیه ها آنقدر شیرین است که دلمان میخواهد این دعا را حفظ کنیم
اینها را معصوم به ما یاد داده است اینها را خداوند به معصوم یاد داده است و اجازه داده است که با خداوند صحبت کنیم حرف بزنیم درد دل کنیم
بطور مثال
مناجات شعبانیه که سپری کردیم از دست ما رفت چگونه تلف شد نمیدانم معصوم زبان صحبت کردن را به ما یاد می دهد که ما با خدا اینطور صحبت کنیم:
إِلٰهِى إِنْ أَخَذْتَنِى بِجُرْمِى أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ خدایا اگر نگاه تو به جرم من باشد نگاه من به عفو و بخشش توست می دانم تو ستار العیوبی عیب ها را می پوشانی، وَ إِنْ أَخَذْتَنِى بِذُنُوبِى أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ اگر نگاه تو به گناه من باشد نگاه من به مغفرت توست، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِى النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّى أُحِبُّکَ اگر من را وارد آتش کنی این را بدان می دانم که اهل آتشم ولی ذره ای از محبت تو کم نمی شود
یا در دعای کمیل امیرالمومنین یاد داده اینطوری با خدا صحبت کنیم
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِکُ الْعِصَمَ بگیم خدایا گناهانی که باعث شده آبروی من ریخته بشود ببخش
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ خدایا گناهانی که باعث شده کیفر بر سر مردم ببارد ببخش
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَیِّرُ النِّعَمَ خدایا گناهانی که باعث شده جای نعمت و نقمت عوض بشود ببخش
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ خدایا گناهانی که باعث می شود دعا مستجاب نشود را ببخش گناه حتی کاری می کند دعا هم مستجاب نشود
آمدند محضر موسی گفتند یا موسی خشک سالی داریم فرمود برویم بیابان دعای باران بخوانیم باران نعمت ببارد خدا به موسی فرمود موسی من دعای شما را مستجاب نمی کنم چون یک جوان گناهکار در جمع هست بگو بیرون برود تا باران را نازل کنم موسی حرف خدا را بیان کرد هنوز تمام نشده باران بارید
موسی فرمود خدایا کسی بیرون نرفت؟ خدا فرمود یا موسی تا حرف من را گفتی جوان استغفار کرد.
ببینید یک جوان در جمع باعث شد دعای موسی براورده نشود حالا ببینید گناه ما گناهکارانچه می کند.
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ خدایا گناهانی که باعث شده بلا نازل بشود بر مردم ببخش.
یکی از عمده مشکلات و گرفتاری هایی که ما به آن دچاریم یک دلیلش گناه است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت را آمد محضر ایشان گفت مشکل دارم فرمود استغفار کن گناه مسبب خیلی گرفتاری هاست.
یادعای ابوحمزه ثمالی که در سحر های ماه رمضان خوانده می شود
نقل است که امام سجاد این دعا را در سحر ماه رمضان می خواند و می فرماید من برای خودم گریه می کنم چون بدحالتر و بدتر از من روی زمین نیست این حرف معصوم است.
وقتی معصوم این را بیان می کند ما چه بگوئیم؟
امام سجاد در دعای ابوحمزه می فرماید:
فَمَنْ یکون أَسْوَء حالاً مِنّیِ خدایا بدحال تر از من روی زمین هست؟
إِنْ نُقِلْتُ عَلى مِثْلِ حَالیِ إِلَى قَبْرِی لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتیِ خدایا با این وضعم با این حالم با این پروندم چطوری وارد قبرم بشوم
وَمَا لِى لَاأَبْکِى وَلَا أَدْرِى إِلىٰ مَا یَکُونُ مَصِیرِى چطور گریه نکنم که نمی دانم با چه وضعی به سمت تو می آیم بهشتی هستم یا جهنمی؟
أَبْکِى لِخُرُوجِ نَفْسِى گریه می کنم از وضع جان دادنم آیا با حال گناه جان می دهم یا نه؟
أَبْکِى لِسُؤالِ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ گریه می کنم از دو فرشته قبر که نمی دانم می توانم جوابی سوالاتشان را بدهم یا نه؟
أَبْکِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْیاناً ذَلِیلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى گریه می کنم از خارج شدن از قبرم هم عریانم هم ذلیل و خوارم و سنگینی پرونده پر از گناهم را باید تحمل کنم
این عبارت را می توان پیش انسان گفت؟ نه ولی یک شخصیت می توان بیان کرد که خداست الهی و ربی من لی غیرک یعنی هر جای عالم را به گردم بغیر از تو نمی توانم پیدا کنم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
فَیُعَذِّبُهُ اللّهُ الْعَذابَ الْأَکْبَرَ إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ
از آیات 24الی آخر سوره بحث از عذاب و حسابرسی دارد
1- عذاب اکبر عذاب شدید و ابدی خداوند متعال است
2- کسی از روی عمد از تذکرات خداوند اعراض کند دنبال کار خودش باشد خداوند می فرماید اینها دچار این عذاب می شوند
3-حسابرسی از سنت های خداوند است که خداوند بر خود واجب کرده است
4- فرار از قهر الهی برای هیچکس امکان ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ إِلاّ مَنْ تَوَلّی وَ کَفَرَ
از آیات 21الی23سوره بحث از تذکرات خداوند است به انسان
1-تذکر برای اتمام حجت است تا انسان بعدا نگوید که چرا به ما هشدار نداده بودی تا ما هم حساب کار دستمان بیاید. البته یک نکته هم در این مساله است در مطلب تذکر انسان با دو دسته مواجه می شود یکی اهل تذکر گرفتن است و گوش می دهد مراقب است دیگری نه بهانه می آورد ان قلت می آورد حالا وقتی دچار مشکل شدند تذکر دهنده را زیر سوال می برند نه خودشان را
2- ما در تذکرات باید مامور به انجام وظیفه باشیم نه مامور به نتیجه چون پیامبر اکرم برای هدایت مردم هم اهتمام داشت هم حرص و هم نگران بود خداوند عالم فرمود وظیفه ی تو فقط تذکر است
3- وظیفه پیامبران،تذکّر است نه تسلط و تحمیل عقیده.
4-اگر کسی یا کسانی نسبت به تذکر بی اعتنا باشد وظیفه را ساقط نمی کند
5-کسی که از تذکر و هشدارها روی گردان بشود و در او تاثیر نداشته باشد اگر این روی گردانی ها از روی لجاجت باشد این افراد به کفر نزدیک می شوند چون منشا کفر همین لجاجت ها و عنادهاست
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ أَکْوابٌ مَوْضُوعَهٌ وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَهٌ وَ زَرابِیُّ مَبْثُوثَهٌ أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَی السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَ إِلَی الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَ إِلَی الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ
از آیات14الی20بحث از خلقت و دلیل خلقت است و چگونگی خلقت موجودات است توسط خداوند که همه ی اینها را انسان باید رویش فکر کند
اگر انسان می خواهد تمام هستی خداوند برای او کلاس درس باشد باید از روحیه تفکر برخوردار باشد تا از اسرار خلقت توسط خداوند مطلع بشود که تمام اسرار در آیات وحی و روایات متعدد بیان شده است. مثلا خلقت زمین برای چیست خلقت آسمان برای چیست خلقت شب و روز برای چیست خلقت انسان و حیوانات برای چیست خلقت کوه و دریا و ... همه اینها باید رویش فکر بشود
یکی از مواردی که انسان مورد سرزنش و انتقاد خداوند قرار می گیرد همین مساله است که خیلی ساده از کنار خلقت خداوند رد می شود فکر هم نمی کند آن وقت به خداوند هم انتقاد می کند که چرا خلق شده است کارش چیست؟
با اینکه خداوند در آیات متعدد که یکی همین ایات است فرموده ار می خواهید عاقل بشوید از کنار محسوسات خداوند یعنی آن چیزهایی که می بینید به سادگی رد نشوید با دیدن و فکر کردن از کنارها عبور کنید تا بهتر از قبل خداوند را بفهمید و همچنین مانند همین نعمت ها هم در انتظار بهشتیان است
و نکته پایانی دلیل اینکه خداوند تاکید دارد در مخلوقاتی که در دنیاست فکر کنید و به سادگی از کنار محسوسات عبور نکنید بخاطر اینست که انسان بیشتر و بهتر پی به خاقلیت خداوند و وجود خداوند صنع خداوند و قدرت خداوند ببرد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَهٌ لِسَعْیِها راضِیَهٌ فِی جَنَّهٍ عالِیَهٍ لا تَسْمَعُ فِیها لاغِیَهً فِیها عَیْنٌ جارِیَهٌ فِیها سُرُرٌ مَرْفُوعَهٌ
بحث این آیات بحث اهل بهشت است که نمونه هایی را خداوند بعنوان بشارت یادآور می شود.
وقتی متوجه می شوند اهل بهشت شدند خوشحالی می کنند و از تلاشی الهی که در دنیا داشتند شادی آنها چند برابر می شود بطوری این شادی در صورتشان پیدا می شود.
خداوند انسان را در زمین قرار داد تا تلاش کند برای رسیدن به نتیجه خستگی ها را بجان بخرد سختی ها ر ا تحمل کند چون خستگی کار در دنیا زودگذر است و وقتی نتیجه ی کار خودش را می بیند خستگی ها برای او بی معنا می شود.
تنها گروهی توشه شان مورد قبول است که هم از خداوند راضی باشند هم خدا از آنها راضی باشد و تلاششان خالصانه و الهی داشته باشند.
این افراد در اعلی نقطه مادر در دنیا و معنوی در آخرت قرار می گیرند. چون در دنیا در تلاشند تلاششان الهی است و برای جلب رضایت خداوند است
و مساله بعدی اینست که در دنیا دنبال حرف بیهوده نباشند در آخرت نیز بهترین زندگی را خواهند داشت
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَرِیعٍ لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ
یکی دیگر از عذاب هایی که در این آیه بیان شده است عذاب رفع گرسنگی است با ضَرِیعٍ.
اینکه ضریع چیست چند معنا بیان شده
بعضی ها گفته اند:نوعى خار خشک و سمی است که به زمین مى چسبد، بطوری که هیچ حیوان و چهارپایى به آن نزدیک نمى شود.
بعضى ها گفته اند: غذایی است که خیلی از اهل عذاب از بوی آن طعم آن بدشان می آید و برای اینکه از آن فرار کنند دست به دامن خداوند می شوند
یک روایت از رسول اکرم است در رابطه با این موضوع که می فرماید غذای اهل جهنم چیزی است شبیه خار و متعفن تر از مردار که وقتی اهل جهنم از این غذا می خورند نمی توانند صبر کنند تا تمام بشود
یکی غرق در مال دنیا بشود طمع پیدا می کند برای جمع آوری ثروت حس می کند هنوز چیزی جمع نکره است طمعش بیشتر می شود و مجبور می شود از هر راهی هم که شده ثروت جمع کند
عذاب بعدی اینست که وقتی ازطعام جهنم می خورند نه چاق می شوند نه گرسنگی آنها تمامی دارد.
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
تَصْلی ناراً حامِیَهً تُسْقَی مِنْ عَیْنٍ آنِیَهٍ
از آیات4تا7بحث عذاب اهل جهنم است که نمونه هایی را خداوند بعنوان انذار یادآور می شود که حالات اهل جهنم و عذاب آنهاچگونه است؟
1.تَصْلی ناراً حامِیَهً:خیلی ها در دنیا تلاش بیهوده دارند برای جمع آوری توشه که اصلا مفید فایده نیست جز خستگی برای آنها و خانواده اثر دیگری ندارد.
یکی از عوامل عذاب در قیامت هم همین است انسان همیشه خودش را عذاب می دهد بییشتر داشته باشد این عذاب است
2.تُسْقَی مِنْ عَیْنٍ آنِیَهٍ:یکی از عذاب هایی که در این آیه بیان شده است عذاب رفع تشنگی است
وقتی انسان در کنار حرارت قرار بگیرد احساس تشنگی به او دست می دهد مجازات اهل جهنم در این سوره به این صورت است که وقتی تشنه بشوند درخواست آب می کند تا تشنگی برطرف بشود ماموران جهنم بخواهند تشنگی اهل جهنم را برطرف کنند به اهل عذاب مقداری آب می دهند آب خنک دنیایی نیست آبی است که با حرارت جهنم به منتها درجه رسیده است. شما تصور کنید یک لیوان آب جوش را یک دفعه بنوشید چه اتفاقی می افتد درون انسان می سوزد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
عامِلَهٌ ناصِبَهٌ
انسان باید تا زنده هست بفکر جمع آوری توشه برای سفر آخرت باشد امام مجتبی فرمودند استعد لسفرک خودت را آماده کن حصل زاد قبل حلول اجلک قبل از اینکه مرگ به سمتت بیاید کوله بارت را جمع کن
خیلی ها در دنیا در تلاشند کوله بار دنیوی خودشان را کم کنند و کوله بار اخروی خودشان را زیاد اما یک نکته ای که باید توجه بشود اینست که هر تلاشی برای جمع آوری توشه، برای قیامت فایده ندارد. باید ببیند چه توشه ایست و از چه طریقی بدست آمده است
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَهِ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَهٌ
1.هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَهِ :یکی از مسائلی که بر همه پوشیده است زمانش مکانش حوادثش قیامت است انسان باید همیشه فکرش به آن مشغول باشد که چه کند در قیامت سلامت باشد.
2.وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَهٌ: در قیامت دو گروه وجود دارند یک گروه افرادی هستند که در دنیا خودشان را در سلامت کامل قرار دادند و در قیامت در سلامت کامل به سر می برند و یک گروه افرادی هستند که در دنیا خودشان را با گناه در بیماری قرار دادند و در قیامت با حالت مریض به سر می برند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یکی دیگر از سوره هایی که ما در محضرشان هستیم سوره غاشیه است
در این سوره از چند موضوع بحث می شود
موضوع اول احوالات اهل بهشت و اهل جهنم در قیامت که یک عده افراد در مقام بشارت هستند و یک عده افراد در مقام انذار
موضوع دوم نشانه های قدرت خداوند در خلقت که هم استدلال بر یگانگی خداوند است هم دلیل بر قدرت خداوند بر خلقت مجدد انسان در قیامت
موضوع سوم دستورات خداوند به پیامبر که به مردم متذکر بشود حوادث قیامت را بیان کند. بشرط اینکه هیچ اجباری در تبلیغش نباشد
خدا به انسان قوه اختیار داده و انسان هم طبق سلیقه خودش عمل می کند قرار نیست همه ایمان بیاورند یک عده کم هم ایمان بیاورند کفایت می کند
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/09/29
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
بخش سوم:
انسان برای رسیدن به اهداف باید برنامه ریزی کند برای فراز و نشیب راه خودش تدابیر از پیش تعیین شده داشته باشد اما با تمام این برنامه ها باز هم نمی داند موفق می شد یا نه؟
در تمام کارها توکل به خدا باشد اکثرا برای موفقیت می روند پیش کاهن و کف بین و فال بین و پیشگو طبق آیه ی قرآن اه حرف آنها نباید اعتماد کرد اگر چه درست هم باشد با واسطه هم بگویند اعتباری هم ندارد هیچ جایی نمی توان ثابت کرد
هر کار ی که انسان چه بر نفس چه در زمین انجام داد باید پاسخگو باشد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
بخش دوم:
در کنار مرگ و قیامت علم به جنسیت نوزادان در رحم مادر مخصوص خداست درست است که امروزه علم پیشرفت گسترده ای داشته با آزمایشات و دستگاه های مختلف هم می شود فهمید که جنس نوزاد در رحم پسر است یا دختر ولی این موضوع نقصی به علم خدا وارد نمی کند اولا چون پیشرفت علم از نعمات خداست ثانیا پیشرفت علم با تمام نواقصی که دارد نمی تواند روبروی علم خداوند که کامل است قرار بگیرد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
إِنَّ اللّٰهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْأَرْحٰامِ وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ مٰا ذٰا تَکْسِبُ غَداً وَ مٰا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
بخش اول:
بعضی ها سوال می کنند ما کی می میریم؟ یا قیامت چه زمانی است؟ جواب این سوالات را هیچ کسی جز خدا و هیچ چیزی نمی تواند پیدا کند.
اینکه شنیده می شود بعضی ها زمان و مکان مرگشان را می دانستند یا از آثارش متوجه می شدند یا به آنها الهام می شد ولی در حقیقت نمی توان فهمید که چه کسی کی و کجا خواهد مرد.
این نکته را باید در نظر گرفت که چون علم به زمان نیست اولا باید خودمان را آماده مرگ و قیامت کنیم و ثانیا نباید مغرور بشویم نباید به گناه آلوده بشویم که طبق روایت معصیت انسان را به مرگ نزدیک می کند و اگر انسان در حال مرگ بمیرد مثل شخص کافر مرده است چون حرام خدا را حلال کرده و حلال خدا را حرام
دلیل اینکه کسی جز خدا از این ساعت خبر ندارد اینست که اگر کسی بداند وحشت می کند و دست از کار و فعالیت روزانه بر می دارد ولی باید مراقب آماده آن لحظه باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لاٰ یَجْزِی وٰالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاٰ مَوْلُودٌ هُوَ جٰازٍ عَنْ وٰالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ فَلاٰ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیٰاهُ الدُّنْیٰا وَ لاٰ یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ
بخش دوم:
وقتی که خداوند بحث از وعده و وعید می کند همه چیز در دایره وعده و وعید خداوند قرار دارد از حساب و کتاب و موت و احیا عذاب و آرامش برای ما که مخلوق خدا هستیم بنده گا خدا هستیم لازم است این موضوع را جدی بگیریم که هر کسی در قیامت گرفتار عمل خودش می شود اینکه دیگری بمن گفت فایده ندارد آن وقت خداوند می فرماید نباید قبل از عمل فکر می کردید؟ تحقیق می کردید؟ می پرسیدید؟ که اینها در قرآن بیان شده است
اگر انسان همه ی این مسائل ر ا در نظر بگیرد تا زنده است و در دنیا زندگی می کند دیگر دچار وسوسه شیطانی و مشکلات نفسانی نمی شود
با توجه به این آیات انسان به راحتی می تواند خودش را از وسوسه های شیطان دور کند و از گرفتاری دنیوی و اخروی دور بشود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لاٰ یَجْزِی وٰالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاٰ مَوْلُودٌ هُوَ جٰازٍ عَنْ وٰالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللّٰهِ حَقٌّ فَلاٰ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیٰاهُ الدُّنْیٰا وَ لاٰ یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ
بخش اول:
انسان در تمام لحظات چه افعالی و چه افکاری و چه گفتاری باید بیاد خدا باشد که نکند یک لحظه غفلت به انسان سر بزند و دچار معصیت بشود که دو اثر بر انسان وارد می کند:
اثر اول از خداوند فاصله می گیرد. اگر لکه ی سیاهی در وجود انسان قرار بگیرد او را از پاکی در می آورد و فاصله ای بین پاکی و ناپاکی ایجاد می کند چون خدا پاک است و انسان را هم پاک خلق کرد یک آلودگی او را دچار بیماری می کند و اثر بیماری هم فاصله گرفتن از شخص یا اشخاص سالم است.
اثر دوم او را دچار عذاب می کند یا عذاب درونی که وجدان است یا عذاب بیرونی است که در جامعه اتفاق می افتد
پس همه ی ما باید خیلی مراقب باشیم خدا ر ا در نظر بگیریم و دچار انحرافات عقیدتی،اخلاقی و عملی نشویم و تا زنده هستیم با رعایت تقوا کوله پشتی سفرمان را برای آخرت پر کنیم که همین تقواست در قیامت بکار ما می آید نه پست و مقام و اسم و رسم و حتی پدر و مادر و فرزند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ
بخش سوم:
خداوند به انسان اختیار و اراده داد که خودش راه خودش را انتخاب کند که این انتخاب یا الهی است یا شیطانی کسی نمی تواند اجبار کند که چه راهی انتخاب بشود ولی نباید از تبلیغ و اعتدال که لازمه ایمان است در انتخاب راه صحیح دست کشید و باید انقدر ذهن مخاطب را مشغول کرد تا خودش با قوه عاقله ای که دارد متمایز کند این دو راه را و راه صحیح را انتخاب کند
در این مسیر دو گروه قرار دارند یک گروه غافلین هستند یک گروه هم مخلصین
گروه مخلصین معلوم است ولی گروه غافلین تا آیه و نشانه نباشد تلنگری ایجاد نمی شود که باز خودشان به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته دست از غفلت بر می دارند و به گروه مخلصین می روند یک دسته با اینکه تلنگر خوردند اما باز هم غافل هستند و بیدار نمی شوند.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ
بخش دوم:
انسان بطور فطری خداشناس است و آیات پیرامون برای اینست که اگر بخاطر غفلت پرده ای بر روی فطرت انسان قرار داده شد این آیات و در کنارش حوادث باعث بشود پرده غفلت کنار برود و براحتی انسان بتواند مجدد روحیه خدانگری تقویت بشود.
اگر می خواهید کسی را به خدا دعوت کنید او را از اسباب عادی قطع امید کنید و وقتی قطع امید شد آن وقت دعوت پاسخ می دهد و انسان نجات پیدا می کند. برای این گروه اخلاص در عمل عارضی است حتما باید یک تلنگری ایجاد بشود.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّٰا نَجّٰاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاّٰ کُلُّ خَتّٰارٍ کَفُورٍ
بخش اول:
یکی از مباحث اخلاقی که انسان باید به آن متخلق بشود تا ارزشی بشود وفای به عهد است که یکی از نشانه های ایمان همین وفای به عهد است
انسان در بسیاری از موارد بر سر عهد خودش نمی ایستد خدا را یاد نمی کند در قرآن خداوند از افرادی یاد می کند تا وقتی مشکلی ندارند خدا ندارند ولی وقتی دچار حوادث شدند به سمت خدا می روند اما وقتی حوادث برطرف شد مجدد پیمان شکنی می کنند
با توجه به این توضیح
انسان ها طبق ایمانشان دو دسته اند یک دسته ایمانشان مقطعی و اعتباری است یعنی
وقتی اسباب از آن ها گرفته بشود متوجه خدا می شوند یک دسته ایمانشان پایدار و
دائمی است چه اسباب باشد چه نباشد باز هم متوجه خدا هستند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللّٰهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیٰاتِهِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِکُلِّ صَبّٰارٍ شَکُورٍ
تفسیر:
خداوند برای ایمان آوردن انسان از دو آیات استفاده کرده است یکی از آیات آیات سماوی است آن چیزهایی که در آسمان است یکی دیگر از آیات آیات ارضی است آن چیزهای که در زمین است که مجموعه خشکی و دریا را شامل می شود که همه ی آنها مجموعا نعمات خداوند به شمار می روند.
خداوند در این آیه انسان را در کنار توجه به آیات آسمانی دعوت می کند به توجه آیات زمینی که همانطور در آسمان نعمات وجود دارد در زمین نیز نعماتی برای مخلوق قرار داده شده است که برای عموم قابل دسترس است
بطور نمونه حرکت کشتی در آب یکی از نعمات پر از رمز و راز خداوند است که کشتی چگونه روی آب شناور است
که مجموعه اینها بخاطر اینست که ما نگاه ساده آفریده ها نداشته باشیم و اگر می خواهیم استفاده و بهره برداری بهتری نعمات داشته باشیم باید به سه مساله توجه کرد: 1-صبور باشیم 2-بهترین استفاده را ببریم3-شاکر باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ذٰلِکَ بِأَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مٰا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبٰاطِلُ وَ أَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ
تفسیر:
همه ی افعال و صفات خداوند در خلقت ثابت است و پایدار و اگر غیر این باشد ناپایدار است
برای کار انسان برای هدف انسان دو ملاک وجود دارد یکی حق است و یکی باطل
هر چیزی که از طرف خدا باشد یا وابسته به خدا باشد انبیاء کتب انبیاء اولیاء معصومین که اینها به خداوند وابسته هستند حق است و هر چیزی که از طرف خدا یا وابسته به خدا نباشد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّٰهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهٰارِ وَ یُولِجُ النَّهٰارَ فِی اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلیٰ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ أَنَّ اللّٰهَ بِمٰا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
تفسیر:
بیشتر خطاب های قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها به شخص آن حضرت نیست،بلکه عموم مردم را شامل می شود. که یکی از مطالب اینست برای اینکه بخواهند خدا را بشناسند مطالعه در طبیعت و اسرار هستی داشته باشند
یک نمونه کوتاهی شب و بلندی روز است که اینها یک امر تصادفی نیست برنامه ای از پیش تعیین شده از طرف خداست برای پرورش موجودات عالم
نمونه دیگر نظم در گردش ماه و خورشید است برای بهره برداری و استفاده انسان است یعنی انسان در ر فتارش نیز باید مفید و هدفمند باشند
پس هدف همه ی هستی و تحوّلات گوناگون در نظام آفرینش،عمل انسان هاست،پس باید کاری کنیم که رضای خدا در آن باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مٰا خَلْقُکُمْ وَ لاٰ بَعْثُکُمْ إِلاّٰ کَنَفْسٍ وٰاحِدَهٍ إِنَّ اللّٰهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
بخش دوم
خداوند در این آیه شریفه به این سه مطلب پاسخ داده که اولا زنده کردن همه ی شما با آفرینش یک نفر یکسان است و زمان در آن تأثیری ندارد ثانیا خداوند هم سمیع است و شنونده هم بصیر است و بیننده و همه ی رفتار و گفتار مخلوق را می بیند و آگاه است
و در نتیجه در علم و قدرت الهی،کمیّت و جمعیّت، زمان و مکان،نهان و آشکار،تأثیری ندارد
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/06/22
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مٰا خَلْقُکُمْ وَ لاٰ بَعْثُکُمْ إِلاّٰ کَنَفْسٍ وٰاحِدَهٍ إِنَّ اللّٰهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
بخش اول
در اینکه انسان به معاد تردید پیدا می کند به چند مساله مربوط می شود :
1- گاهی مربوط به خود مردگان است که بعد از مرگ استخوان می پوسد یا بواسطه پیوند اعضاء، اعضاء یک انسان با انسان دیگر آمیخته می شود چطوری در قیامت اعضاء و جوار ح مجدد به هم پیوند می خورند؟
2- گاهی مربوط به طول زمان است که چگونه مردگان پس از گذشت زمان طولانی،دوباره زنده می شوند
3- گاهی مربوط به آگاهی از رفتار،کردار و افکار است که پس از آفرینش مجدّدِ مردگان،چگونه به حساب این همه انسان رسیدگی خواهد شد؟
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
1401/06/15
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ
بخش دوم:
فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ:
اگر انسان می خواهد سیم ارتباطی او با خداوند وصل بشود راهش فرمان پذیری است و فرمان پذیری کاری می کند که ایمانش راسخ می شود عملش صالح می شود و راهی که می رود می داند درست است.
شما در نظر بگیرید مومن مانند انسان نابینائیست که وقتی می خواهد به مسجد برود از دروازه مسجد تا منزل خود طنابی می بندد تا این طناب او را از منزل به مسجد هدایت کند وقتی خداوند می فرماید فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ یعنی اگر می خواهید بهترین راه ر ا بروید این طناب را بگیرید و رها نکنید.
اگر می خواهید به بهترین راه هدایت بشوید این طناب را بگیر ید و رها نکنید.
3. وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ:حسن عاقبتی که می تواند شامل حال انسان مومن بشود و انسان آینده ی خودش را بسازد همین امور الهی است ولاغیر
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقیٰ وَ إِلَی اللّٰهِ عٰاقِبَهُ الْأُمُورِ
بخش اول:
در آیه قبل،دعوت شیطان از مردم و کشاندن آنان به سوی دوزخ که روی عقائد انحرافی خو دشان پایبند ماندند مطرح شد؛این آیه راه نجات از وسوسه های شیطان را تسلیم خدا شدن و انجام کار نیک می داند.
1. وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ:
در آیه قبل یک عده از آبا و اجداد متعصانه روی انحراف خودشان ماندند و خداوند آنها را منحرف خواند در این آیه خداوند با یک عده ی دیگر از آبا و اجداد صحبت می کند و اینکه دسته دیگر از نیاکان به خدا دلبستند و معتقد به خداوند شدند تسلیم خداوند شدند لبیک به دعوت رسول خدا دادند.
و خداوند فرمود این دسته جزء خوبان عالم هستند چون تسلیم فرمان خداوند و پیامبر خدا هستند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا أَ وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیر
بخش دوم
قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا:
از تفکرات غلط گذشتگان پیروی نکنید
وقتی خداوند این را فرمود بخاطر اینست که اگر اجتماع می خواهد سالم باشد با عقائد و افکار است اگر بخواهد بیمار بشود هم با عقائد و افکار است
عقائد گذشتگان برای آینده، محیط جامعه و تاریخ در انتخاب خیلی تاثیر دارد
وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیرِ:
منطق حق اصل است ملی گرایی و عقائد و رفتار گذشتگان اصل نیست بلکه اینها دعوت شیطان است که انسان را به عذاب دنیوی و اخروی هدایت می کند
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا وَجَدْنٰا عَلَیْهِ آبٰاءَنٰا أَ وَ لَوْ کٰانَ الشَّیْطٰانُ یَدْعُوهُمْ إِلیٰ عَذٰابِ السَّعِیر
بخش اول
این آیه برای یک عده افراد لجباز و متعصبی است که وقتی حرف حق به آنها گفته می شود قبول نمی کنند بطور نمونه افکار غلط گذشتگان ما وقتی بگوئید این درست است می گویند قدیمی ها انجام می دادند ما هم انجام می دهیم که اگر کسی با تعصب و لجبازی کاری بر خلاف دستورات خداوند انجام بدهد در حکم جدال با خداوند است
1. وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اللّٰه:
با این عبارت خداوند یک سری تبعیت را گفتند اشکال ندارد
یعنی اگر می خواهید از افکار گذشته تبعیت کنید مشروط است به چند شرط
1-الهی باشند
2-از وحی باشد از روایات باشد(البته نه هر روایتی.معصوم فرموده روایات را با قرآن بسنجید اگر مطابق بود عمل کنید اگر مطابق نبود نه)
3-احساسی نباشد
4-بدون فکر نباشند.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْوٰاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِمکان حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ لاتُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
بخش دوم:
3. إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ:
یک سری افراد توهمی اند هستند که خودشان را برتر از بقیه می دانند مرض خودبرتر بینی دارند خود شیرین هستند خداوند به آن افراد گفته مُخْتٰالٍ یعنی خداوند می خواهد بگوید شما هیچ چیزی نیستید فقط توهم زدی که بله بر تر از بقیه هستی یک سر و گردن بالاتری
1-خودمان را گرفتار این توهمات نکنیم
2-مراقب آثار تکبر و خود برتر بینی باشیم:هم توهین به مردم است،هم زمینه ساز کدورت جدید است هم تحریک کننده ی کینه قدیم.
زمان:1401/03/10
مکان حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ لاٰ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّٰاسِ وَ لاٰ تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتٰالٍ فَخُورٍ
بخش اول
1. لاٰ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّٰاسِ:یک بیماری هست که شترها عموما بهش مبتلا می شوند که عرب می گوید تصعیر این بیماری طوریست که گردن شتر کج می شود
اگر انسان تکبر کند می شود مثل شتر گردنش را کج می کند با مردم رفتار می کند لقمان به فرزندش می گوید مثل شتر گردنت را کج نکن با مردم رفتار نکن خوش رفتار باش
2. لاٰ تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً:لقمان به فر زندش می گوید نه فقط در رفتار در راه رفتن هم مراقب باش متکبرانه راه نروی بلکه طوری راه بروی که بگویند انسان شادی است انرژی مثبت بگیرند.
1401/02/20
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلیٰ مٰا أَصٰابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
بخش سوم:
انسان مامور به انجام تکلیف است مامور به نتیجه نیست.
در تبلیغ دین و اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید صبر و سعه صدر داشته باشیم
امر به معروف و نهی از منکر با تلخی ها و نیش زدن های گناهکاران همراه است نباید عقب نشینی کنیم.
اگر انسان می خواهد در راه دین ارزش و مقام پیدا کند باید در تمام مسائل دین صبو.ر باشد
حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وقتی علی به امامت رسید آمدند محضر رسول الله با ناراحتی گفت من ولایتش را قبول ندارم فرمود دستور خداست گفته اگر خدا هم گفته باشد قبول ندارم
اگر کسی ولایت امیرالمومنین را قبول نداشته باشد جزء بدبخت ترین افراد روی زمین است حرف من نیست حرف روایات است
در رابطه با فضائل یعسوب الدین امیرالمومنین در کتب عامه روایات زیاد است که نمی دانم کدامش را بگویم هر چند ترس هم هست که بگویند فلانی صوفی و علی اللهی است.
یک کتاب معرفی می کنم بروید کتاب را از اینترنت دانلود کنید 1001 فضیلت امیرالمومنین در منابع اهل سنت مطالعه کنید
چند روایت از فضیلت امیرالمومنین عرض کنم
امام باقر از رسول اکرم نقل می کند إِنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَیَّ جبرئیل بر من نازل شد وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَقُومَ بِتَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ خَطِیباً عَلَى أَصْحَابِکَ و گفت: خداوند تو را مأمور می نماید که به بیان فضائل علی بن ابیطالب علیهالسلام در بین اصحاب بپردازی لِیُبَلِّغُوا مَنْ بَعْدَهُمْ ذَلِکَ عَنْکَ تا آنها نیز این فضائل را بعد از تو به آیندگان منتقل نمایند وَ یَأْمُرُ جَمِیعَ الْمَلَائِکَةِ و به همه فرشتگان نیز فرمان داده است أَنْ تَسْمَعَ مَا تَذْکُرُهُ تا فضائلی را که شما بیان می کنید، گوش کنند
چه عبادتی بالاتر از این که ملائک در جمع شما ذاکرین علی بن ابی طالب باشند
چرا فضائل را بیام می کنیم؟
1. بدانیم زیر پرچم چه کسی هستیم.
2. بدانیم زیر پرچم این آقا نمی توانیم هر کاری کرد و هر جوری بود.
روایت است از رسول اکرم زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب اگر می خواهید مجالستان نورانی باشد پر برکت باشد با ذکر علی بن ابی طالب زینتش بدهید
یا روایت دیگر ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ اگر می خواهید عبادتتان پر از محصول باشد در آن و بعد از آن ذکر علی باشد برای اینکه ذکر علی خودش یک عبادت است
شاعر خیلی قشنگ گفت
نماز بى ولایت بى نمازیست
تعبد نیست، نوعى حقه بازیست
روایت دیگر است وَ لَا یُقْبَلُ الله إِیمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِولَایَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ خداوند ایمانِ هیچ بنده ای را قبول نمی کند مگر به ولایتِ علی (ع) و برائتِ از دشمنانش
پس بیان فضائل حضرت هم دستور است و هم عبادت و هم تضیمین برای ما.
عبدالله بن مسعود نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله روزی مرا صدا کرد فرمود: من در آسمان چهارم در معراج در حضور ارواح انبیا و وجود عیسی و خضر حضور داشتم. جبرئیل گفت: سوال کن چه شد پیامبر شدید؟ گفتند: ما پیامبر شدیم چون ولایت تو و علی علیهالسلام را قبول کردیم.
همین عامه که ولایت امیرالمومنین را قبول ندارند
یک دعایی خلیفه ی دوم دارد خیلی جالب است باَبی اَنتُم وَ اُمِّی بِکُم هَدانَا اللهُ وَ بِکُم اَخرَجَنا مِن الظُلُماتِ اِلَی النُور یعنی توسط امیرالمومنین، خدا ما را هدایت می کند و ما را از ظلمات بیرون می آورد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در لیالی قدر به شب زنده داری اکتفا نکنیم شبقدر را قدر بدانیم
یکی از بشارتهایی که خداوند در قرآن به پیامبر اکرم سلام الله علیه و به برکت ایشان نیز به امت اسلامی داده است بشارت شب قدر است.
مهمترین بشارت در این شب شفاعت امت است که امت اسلامی با شفاعت پیامبر اکرم راهشان انقدر کوتاه می شود که می توانند راه طولانی امت های گذشته را به راحتی طی کنند.
دلیلش اینست که شب قدر برای امت گذشته نبوده و فقط برای مسلمانان و پیامبر آخر الزمان آمده است.
در آخرالزمان طبق روایات عمر امت رسول الله کوتاه می شود ولی اگر هدفمند زندگی کنند می توانند به اندازه عمر امت گذشته از عمرشان بهره برداری کنند
أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ خداوند متعال به اندازه رشد انسان به او عمر می دهد.
شما ببینید خداوند به آدم ابوالبشر عمر زیاد داده به نوح عمر زیاد داده به انبیاء دیگر هم همینطور اما رشد امتش چقدر بود؟
وقتی می رسد به امت رسول الله روایت می گوید امت رسول الله کارشان می تواند به جایی برسد که بشوند محصول انبیاء گذشته.
مرحوم فیض کاشانی در کتاب تفسیر صافی خودش روایتی نقل کرده که یک فردی از امت بنی اسرائیل عمری طولانی داشته چقدر بوده نمی دانم ولی بیان شده بیش از 1000ماه در راه خدا شمشیر زده است.
پیامبر وقتی این را شنید خیلی تعجب کرد به خداوند فرمود در قبال عمری که به این فرد دادی به امت من چه می دهی؟
خداوند فرمود من سوره قدر را به امت تو دادم یعنی سوره قدر می تواند معجزه ای کند که امت تو نیازی به عمر طولانی او نداشته باشند ولی به اندازه عمر آن شخص راه رسیدن به خداوند را کوتاه کنند و با توی پیامبر زودتر مقرب به درگاه بشوند
چند نکته در آیه شریفه و ما ادراک ما لیلة القدر عرض کنم:
1.اگر کسی لیله القدر را بخواهد متوجه بشود باید پیامبر را متوجه بشود چون خداوند متعال یکی از شرائط هدایت امت حتی امت انبیاء گذشته را تمسک به رسول الله می داند.
2.شب قدر هدیه مخصوص خداوند است به رسول الله برای اینکه رسالتشان را تمام کنند که هدفشان اینست همه ی عالم را به سمت خدا ببرد و همه ی امت را شفاعت کند.
3.امام صادق فرمودند اگر انسان می خواهد لیله ی قدر را درک کند باید مقام ولایت را درک کند به مقام ولایت راه پیدا کند که درب آن شناخت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراست.
می دانید چرا؟ چون حضرت زهرا وقتی در مقابل دشمن ایستاد هتک حرمت ها را به جان خرید به ما فرمود ولایت ولایت ولایت.
این لیالی قدر را قدر بدانید بیدار ماندن بدرد نمی خورد عبادت با معرفت باشد که در این سه شب می توانید به اندازه 250سال عبادت داشته باشید.
که کلیدش راه پیدا کردن به ولایت است و متمسک شدن به رسول الله
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
تقدیم به محضر اعلای حضرت بقیۀ الله الاعظم امام زمانعلیهالسلام یک صلوات بلند عنایت فرمایید!
ماه مبارک رمضان است ان شاءالله از برکات این ماه عزیز بهره مند بشویم همه گذشتگان از این جمع را یاد کنید شادی روحشان صلواتی اهدا بفرمائید
جلسه ای که در این ماه عزیز و پر فضیلت در کنار هم جمع شدیم برای تمجید و پاس داشت یاد مرحوم حاج روح الله اسدی است ان شاء الله خداوند روحشان را با رسول الله و اهل بیتش محشور بفرماید.
دقایقی کوتاه در خدمکت شما هستیم ان شاء الله بتوانیم در این وقت مطالبی را ارائه و حق مطلب را بتوانم ادا کنم.
بشر از زمانی که خودش را شناخت با دو مشکل پر تکرار دست و پنجه نرم می کند یا با هم همراهی می کند یا مبارزه. یکی جهل است و دیگری غفلت.
این دو شاید در معنا شبیه هم باشند اما در خارج با هم فرق دارند بطوری که جهل یعنی ندانستن اما غفلت یعنی دانستن و بی توجهی کردن اهمیت ندادن مسائلی که اولیت دارد را کنار می گذاریم و مسائلی که مهم نیست را با اهمیت جلوه می دهیم.
از بین این دو موضوع غفلت حساسیت خاصی دارد چون جهل را می توان با علم مطالعه تحقیق پرسش برطرف کرد اما غفلت را نه حتما باید یادآوری باشد.
پس چه شد؟رفع جهل باعلم است غفلت با ذکر
در باب غفلت باید توجه داشته باشیم اگر می خواهیم دچار غفلت نشویم باید اسباب غفلت را بشناسیم. چه چیزهایی باعث می شود ما از بی اهمیت ها اهمیت بسازیم.
یکی از آن مسائل تمشاگری است. امروز در دنیا انسان با چشمانش همه چیز را می بیند خوب و بد زشت و زیبا اما آیا می تواند در هر کدام فکر کند و عبرت یا باعث ترقی اش بشود یا نه؟
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
مردن ها دیدنش چقدر راحت شده؟ مراسم تشییع و سوم و هفتم و سال شرکت می کنیم یک تسلیت می گوئیم تمام درس گرفتن ممنوع تفکر ممنوع که چطوری خوب بمیریم
زیستن ها چقدر دیدنش راحت شده فرزندی به دنیا می آید تولدش شرکت می کنیم ازدواجش شرکت می کنیم یک تبریک می گوئیم تمام چقدر فکر می کنیم چطوری خوب زندگی کنیم؟
اگر انسان غرق تماشا شود، غافل می شود؛ غافل از خودش خدای خودش سرنوشتش مرگش
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
پس اگر ما می خواهیم از خواب غفلت بیدار بشویم باید تماشاگری را بگذاریم کنار و بجایش تفکر را بیاوریم.
توجه کنید دعای روز اول ماه رمضان که دیروز بود هم همین است و نَبِّهنی فیه عن نَومَةِ الغافلینخیلی ها بیدارند اما در خواب غفلت بسر می برند
ماه رمضان را خدا فرصت قرار داده استفاده کنیم عاقل کسی است که از کوچکترین فرصت استفاده کند نه اینکه در چیزی که بدردش نمی خورد غرق بشود شما ببینید در زمان عبادت و مسجد رفتن در ماه رمضان سریال پخش می کنند تا ما فاصله بگیریم این یعنی غفلت
تمام این فرصت ها نعمت است اگر از من و شما فرصت سوزی به وجود بیاید نعمت تبدیل به نغمت می شود مخصوصا ماه رمضان که بهترین ماه هاست که قدر در آن قرار دارد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یکی از حقائقی که همه ی موجودات عالم به ویژه انسان از آن حقیقت بهره مند می شود رحمت واسعه خداوند است که اگر بینا و بصیر باشد می تواند با چشم سر این حقیقت را ببیند ولی بعضی اوقات انسان بخاطر غفلتی که به سمتش می آید قادر به دیدن این موضوع نیست و این یک خطری است برای انسان که ممکن است او را به بی خدایی و شک در وجود و عدم وجود خداوند بکشاند.
خداوند برای اینکه به افراد بفهماند مشمول الطافش هستند تذکراتی می دهد که هم دست از غفلت بردارند هم دست از لجاجت بعنوان نمونه آفرینش که از رحمت الهی است که می رسد به این عبارت که مجموعه هستی و همه مخلوقات ارضی و سماوی عالم، ظهور در رحمت هستند و تداوم حیات آنها هم بواسطه رحمت خداوند است.
حتی شما ببینید در آیات مختلف وقتی بحث از دشمن و مخالف می آید بحث از گناهکار می آید خداوند عالم دلسوزانه راه جلوی پایشان می گذارد برای اینکه نجات پیدا کنند همه ی اینها بخاطر محبت اوست برای چه؟ چون هم رحمان است هم رحیم
روایت است: أوَّلُ ما خَلَقَ اللّه القَلَم اولین چیزی که خداوند خلق کرد قلم است أوَّل ما کَتَب القَلَم أنا التَّوّابُ اولین چیزی که خداوند به وسیله قلم نوشت این جمله است که من تواب هستم أتُوبُ علی مَنْ تابَ می بخشم از هر کسی که درخواست توبه کند.
همین تواب بودن خداوند عین رحمت است نسبت به شخص گنهکار
رحمت خداوند نسبت به بندگان به دو نوع است بسم الله الرحمن الرحیم یک رحمت رحمانیه است که رحمت عام است و یک رحمت رحیمیه است که رحمت خاص است.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یٰا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاٰهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلیٰ مٰا أَصٰابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
بخش دوم:
2. وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ:
1-در قرآن28 آیه وجود دارد که وقتی بحث از نماز می شود در کنار نماز زکات هم بیان شده اما در این مورد دستور زکات بیان نشده شاید به خاطر اینست که فرزندان معمولاً ثروتی ندارند که زکات بپردازند
2-وجوب امر به معروف و نهی از منکر مخصوص دین اسلام نیست. چون می خواهند افرادی مسئولیت پذیر و اجتماعی تربیت کنند
3-وقتی که امر و نهی می کند می خواهد انسان معروف ها و منکرها را بشناسند و فرزند را آمر و ناهی بار بیاورد دیگران را به مسیر حق دعوت کند
4-سوال چرا همیشه امر به معروف مقدم است؟
پاسخش چند دلیل که یک دلیل آن بخاطر اینست که اگر در جامعه معروف ها رشد پیدا کند دیگر جایی برای منکرات باقی نمی ماند
حرم شهدای گمنام نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یَا بُنَىَّ إِنَّهَآ إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ
1.یکی از نشانه های حکمت توجّه دادن فرزند به علم است.
2.اگر می خواهیم موعظه ای پندی به شخص خاصی داشته باشیم حتما اسم او را ببریم که در سوره لقمان یا بنی تکرار شده است و تاکید است بر بردن نام مخاطب
3.اگر انسان بخواهد خودش را یادیگران را اصلاح کند باید به این مساله ایمان داشته باشد که در قیامت با پرونده اعمالش حاضر می شود و اعمالش هم ارزیابی مکی شود حتی کوچکترین کارها.
4.اعمالیس که انسان انجام می دهد در این جهان از بین نمی رود همه اش ذخیره می شود گر اعمالی که اصلاح بشود هم خودش را اصلاح کند در ترک آ« عمل هم اشتغفار کند
5.باید یادمان باشد در قیامت حسابرسی خداوند خیلی دقیق است که در سوره زازال آمده است فمن یعمل مثقال ذرة خیر یره تمام اعمال خیر حسابرسی می شود حتی ذره اش و من یعمل مثقال ذرة شرا یره تمام اعمال شر هم حسابرسی می شود حتی ذره اش
1400/12/17
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
بخش دوم
2.بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً
1-کارهایتان از روی منطق و فکر و سنجش باشد آیا بدردتان یعنی به درد دنیا و آخرتتان به درد شخص خودتان و دیگران می خورد یا خیر؟
2-اگر کسی منحرف بشود هیچ علمی هیچ منطقی نمی تواند قبول کند که او منحرف نیست
3-خیلی از افعال ما تقلیدست که قرآن فرموده تقلید بدون فکر تقلید کورکورانه است و ممنوع
4- در موارد انحرافی،اطاعت از والدین جایز نیست،ولی حریم زندگی عادّی را باید حفظ کرد.
5-ارتباط با غیر مسلمان مانعی ندارد ولی باید مراقب باشد فرهنگ غلط آنها وارد زندگی عادی و رفتار نشود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
افتخار ما مسلمانهاست که خداوند کتابی را به ما داده بنام قرآن که انسان اگر عاقل باشد بابصیرت باشد در تمام ادوار می تواند خودش را با کلام وحی بروز رسانی کند.
امر و نهی ها سفارش ها شان نزول ها قصص های قرآنی فقط در زمان خودشان نیست فقط برای ۱۴۰۰و خورده ای سال پیش نیست هر لحظه انسان می تواند خودش را با آیات نور بروزرسانی کند.
سناریوهای تاریخ قابل تکرار است اما افراد مختلف در این فیلم نقش افرینی می کنند.
شب میلاد پنجمین فرد شاخص از اهل کسا سیدنا و مولانا و مقتدانا حضرت سیدالشهدا اقا اباعبدالله است.
در قران کریم ایات فراوانی به نقلی ۱۲۸ آیه به نقل دیگر ۲۵۰ آیه در رابطه با اباعبدالله صحبت می کند مثل ایه مباهله آیه تطهیر ایه اول سوره یاسین که بقول مرحوم علامه طباطبایی یاسین یاحسین بی سر است که شد یاسین این از آیات و حتی سوری هم مانند سوره فجر که بحث امشب ماست در محضر شما بزرگواران طبق روایت، خدا سند این سوره را بنام سیدالشهدا زده است.
امام صادق می فرماید:اقْرَءُوا سُورَهًْ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ سوره فجر را در نماز فریضه یعنی نماز واجب و نماز نافله یعنی نماز مستحب بخوانید.
سوال به چه دلیل بخوانیم؟
فَإِنَّهَا سُورَهًْ الْحُسَیْنِ علیه السلام چون آیات این سوره برای سیدالشهداست.
کَیْفَ صَارَتْ هَذِهِ السُّورَهًْ لِلْحُسَیْنِ (علیه السلام) خَاصَّهًْ دلیل چیست که این سوره متعلق به امام حسین است؟
امام صادق پاسخ دادند بخاطر چند آیه أَ لَا تَسْمَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی فرمودند مگر نشنیدی که خداوند در این سوره فرموده یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی
إِنَّمَا یَعْنِی الْحُسَیْنَبْنَعَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُوَ ذُو النَّفْسِ الْمُطْمَئِنَّهًْ الرَّاضِیَهًْ الْمَرْضِیَّهًْ
اینها فقط برای معصومین نیست برای ماها هم بعنوان یک شیعه ومرید ومحب اهلبیت باید باشیم هم هست
اگر می خواهیم عبد صاحب نفس مطمئنه بشویم
1.با ذکر خداوند و تسبیح خداوند آرامش قلب پیدا کنیم الا بذکراللّه تطمئنّ القلوب
ذکر هم دومدل است یکی لسانی تسبیح باشد نماز باشد قرآن باشد دیگری عملی ترک محرمات انجام واجبات
2.باید به مقام رضایت برسیم یعنی هم ما از خدا راضی باشیم هم خدا از ما
که سوال کردند از معصوم از کجا بفهمیم خداوند از ما راضی است فرمود ببینید خودتان چقدر از خداوند راضی هستید
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
یکی از بهترین دعاهایی که به انسان سفارش فراوان شده است اینست که دعا کند حسن عاقبت نصیبش بشود خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مجتهدی را که می فرمود بعد از نماز همیشه یان دعا را بخوانید اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
این بخاطر اینست که هر انسان عاقل باید همیشه به عاقبت کارش فکر کند که شامل شعر چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی نشود.
اگر کسی می خواهد ببیند عاقل است یا نه نشانه اش اینست که به آخر کار نگاه می کند.
اولِ بعضی جاده ها یک ماشین تصادفی مچاله را می گذارند تا به راننده بگوید آخر بی احتیاطی و بی قانونی می شود این اگر عاقل هستی اصولی و با احتیاط رانندگی کن.
ما در دنیای خودمان در حال رانندگی هستیم چقدر به این فکر کردیم که آخر دنیای ما چه می شود؟
اگر انسان عاقل باشد در دنیای خودش به فکر آخر خودش که آخرت است می افتد و بیشترین فعالیتش و هدایت اعضا و جوارحش برای آخرت است که امام صادق می فرماید العقلُ ما عُبِدَ به الرحمان اگر عاقل را می خواهید پیدا کنید کسی است که در دنیا خدا را عبادت کند فاذا رکبوا فی الفلک دَعَوُا الله مخلصین له الدین در زمین که در حال رفت و آمد هست خدا را در کارش صدا می زند دعوت می کند
اما بشر در اکثر مواقع عکس این را عمل می کند تا مشکلی برایش پیش آمد خدا را صدا می زند یکی از گرفتاری های ما در آخرت همین است.
در قرآن است سوره ملک آیه 10 یک عده در آخرت وقتی گرفتار می شوند تازه یادشان می آید خدایی دارند و باید صدایش بزنند ولی فایده ندارد
آیه اینست و قالوا کُنَّا نسمع او نَعقِلُ ما کنا فی اصحاب السعیر اگر ما عقل داشتیم و می شنیدیم و عاقلانه تصمیم می گرفتیم اینطوری گرفتار عذاب نمی شدیم
پس هر کاری که می خواهیم انجام بدهیم 1.تعقل کنیم 2.به آخر کارمان توجه کنیم که آیا باید انجام بدهیم یا نه؟
این اذکار تلقین محتضر و میت را برای خودتان تا زنده هستید بخوانید و الا بعد از مرگ یا در زمان احتضار خواندنش هیچ فایده ای ندارد می دانید چرا؟ چون محتضر آخر کار خودش را دارد می بیند بهشتی است یا جهنمی میت دارد می بیند عذابش را یا نعمتش را.
این آخر بینی فقط برای آخرت نیست حرف آخرم برای دنیا هم هست اگر انسان عاقل باشد با همین تفکر و تعقل و آخر بینی مراقب است کاری نکند که هم دنیایش خراب بشود و هم آخرتش
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آیه15: وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
بخش اول:
در قرآن،سه نوع اطاعت داریم:
در بین این سه نوع اطاعت یک اطاعت واجب است یک اطاعت مشروط و به شرط است و یک اطاعت حرام است
1-اطاعت مطلق نسبت به خداوند،پیامبر و اولی الامر که واجب است
2-اطاعت از والدین است مشروط است بشرائط که اگر مفید باشد باید اطاعت کرد اگر مفید نباشد نه اگر والدین بخواهند فرزند را به چیزی که خدا نمی خواهد معصوم نمی خواهد دعوت کنند اصرار کنند اگر به کاری پیشنهاد بدهند که در آن گناه باشد چه برای فرزند که آلوده به گناه بشود یا برای دیگران که این فرزند با اطاعت در همان کار دیگران را آلوده به گناه کند اطاعت به هیچ وجه من الوجوه این اطاعت جایز نیست
3-اطاعت مطلق از کافران، منافقان، مفسدان، گناهکاران،ظالمان و امثالهم که این اطاعت از نوع اطاعت حرام است چون هم قرآن فرموده هم روایت فرموده که این نوع اطاعت جایز نیست
1. وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ عَلیٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی:
1- انسان بطور فطری توحیدی است اما باید یادمان باشد کسانی هستند تلاش می کنند برای مشرک شدن انسان برای انجام ندادن دستورات خداوند توسط انسان
اینهایی که می بینید دم ز بی خدایی می زنند اینها ذاتا می دانند خدایی هست خالقی هست اما اینها یا بخاطر لجاجت است یا بخاطر انحراف عقیده که بعدها اتفاق افتاده
2-والدین مراقب رفتار و دستورات خودشان باشند ببینند بسنجند دستوراتی که به فرزند می دهند آیا حرف خداست یا نه؟ همین والدین سبب انحراف فرزند خودشان می شوند چه بخواهند چه نخواهند باید خیلی مراقب باشند که تربیت فرزند اول در کانون گرم خانواده است
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ما در قرآن 4مدل زیبایی داریم
اولین زیبایی زیبایی ظاهری یعنی اینکه قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ خوب لباس بپوشد عطر بزند ظاهرش را درست کند این زیبایی ظاهری است
اینکه می گویند هر کسی مومن است باید فقیرانه زندگی کند که اگر اینطور بشود له کردن شخصیت خودش است و لاغیر
مومن می تواند از بهترین نعمت ها استفاده کند بهره ببرد مشروط به اینکه غرور به او دست ندهدبگوید از طرف خداست و خودش را بالاتر نبیند
دومین زیبایی زیبایی آزمایشی هر چیزی که در اطراف ماست همه زیباست حتی خود ما ولی باید بدانیم همه این زیبایی ها برای امتحان و آزمایش انسان است
داستان علی گندابی را ببینید انقدر زیبا بود که وقتی روی صندلی قهوه خانه می نشیند یک نو عروس او را می بیند موهای خودش را بهم می ریزد سر و صورتش را بهم می ریزد تا تازه عروس شیفته اش نشود یکی می شود زلیخا قبل از ایمانش به یوسف شیفته ی یوسف بود که حتی می خواست با این پیشغمبر خدا همبستر بشود وقتی به یوسف ایمان می آورد بی خیال جمال یوسف می شود می گوید تا زیبایی خدا هست به زیبایی بنده خدا کاری ندارم
سومین زیبایی زیبایی کیفری یعنی اینکه أَفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا امان از زمانی که انسان زشتی را زیبا ببیند این خیلی خطرناک است
چهارمین زیبایی زیبایی معنوی
زینب کبری یک لقبی دارد بنام ام المصائب به همین سادگی ام المصائب نگفتند.
ام المصائب یعنی مادر مصیبت دیده ها. عموما به مصیبت دیده به کسی می گویند که هم پدر از دست داده باشد هم مادر هم برادر هم فرزند و برادر زاده.
این برای انسان معمولی اما وقتی به حضرت زینب سلام الله علیها می رسیم علاوه بر اینها چند مساله دیگر هم بوجود آمد
بعد از شهادت اهل بیت اسارت در انتظارش است که از امام سجاد سوال می کنند یابن رسول الله کدام واقعه عاشورا برای شما سخت بود؟ فرمودند اسارت
توهین خارجی در انتظارش است وقتی به شام رسیدند گفتند خارجی ها آمدند منظور از خارجی کسی نیست که از خارج از کشور عراق باشد نه گفتند همین مسلمانان هستند ولی بر حکومت یزید خروج کردند نگفتند اهل بیت رسول الله هستند گفتند خارجی هستند
معجر از سر کشیدن ها در انتظارش است و توهینات دیگر
بخاطر همین مسائل به زینب گفتند ام المصائب
ولی همین زینب کبری یک جا ام المصائب بودن خودش را فراموش می کند کاری می کند کارستان شعاری می دهد که خواهران شهید آن شعار را می دهند شعاری می دهد که مادران شهید آن شعار را می دهند.
آنجا کجاست وقتی می آید به کاج ابن زیاد و از ایشان سوال می شود بلایی که خداوند سرتان آورده را چطوری دیدید؟ فرمود ما رایت الا جمیلا فقط زیبایی دیدم
شما بغیر از اربا اربای علی اکبر بغیر از ذبیح بالقفای حسین بن علی بغیر از الاذن الی الاذن علی اصغر بغیر از خیمه های نیم سوخته اهلبیت بغیر از شتران بی جهاز در اسارت
یک دعا می کند کار هر کسی نیست خدایا این مصیبت را بر حسین آسان کن و بعد از شهادت ابی عبدالله الحسین می فرماید اللهم تقبل منا هذا القلیل یا هذا القربان خدایا این کشته کوچک را از ما قبول کن و امثال این دعاها در یک کلام ما رایت الا جمیلاست چون همه ی اینها را خدا می بیند و انا لله و انا الیه راجعون است
اما نکته ی بعدی از عبارت حضرت زینب اینجاست کسی که باعث شهادت ابی عبدالله الحسین می شود فکر می کند همه چیز تمام است نخیر تازه شروع کار است.
سیدالشهدا از حضرت زینب می خواهد ادامه فعالیت برادر را خواهر انجام بدهد لذا می بینیم وقتی می خواهد به میدان برود تصرف می کند بر قلب و سینه ی خواهر آرام می گیرد و بعد با تبلیغ و سخنرانی های فراوان در کوفه و شام چهره ی زیبا و فریبنده ی دشمن سیاه می شود و چهره ی سیاهی که دشمن برای آل الله درست کرده بودند در انظار عموم زیبا می شود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِی عٰامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوٰالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ
بخش سوم
3.وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ:
وقتی انسان برای انجام وظیفه متحمل سختی های فراوان می شود حقوق فوق العاده ای دارد که انسان باید نسبت به آن حقوق توجه بیشتری داشته باشد
4.وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ:
این عبارت دوران شیردهی مادر به فرزند را بیان می کند مادر می تواند در خلال دو سال هم فرزند خودش را از شیر بگیرد ولی بهتر است دو سال تمام بشود
5. أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ:
1-اگر کسی می خواهد از جایگاه والایی برخودار بشود احسان به والدین را فراموش نکند اگر زبانی نمی تواند عملی اگر باز هم نمی تواند یک دعا هم شده در حق والدین داشته باشد اگر در قید حیات نیستند یک صلوات یک فاتحه بخواند یک خیرات بدهد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلیٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِی عٰامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوٰالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ
بخش دوم
2.حَمَلَتْهُ أُمُّهُ:
این عبارت به دوران بارداری مادر اشاره کرده تا وجدان اخلاقی انسان را تحریک و بیدار کند که گذشته ها را فراموش نکند. بدلیل اینکه
1-حقّ مادر بیشتر در معرض ضایع شدن است
2-حقّ او بیش از پدر است
3-مادر زحمت بیشتری می کشد نسبت به پدر از یک طرف 9ماه بارداری از طرف دیگر 2سال شیردهی و سختی های دیگر که یک نمونه اشاره می شود بارداری امر طبیعی است برای مادر ولی در این امر خیلی آسیب ها متحمل مادر است همه را بجان می خرد بخودش آسیب می زند تا طفلی که در ظرف وجود ی مادر است آسیب نبیند یا بعد از آن شرائط بد دوران وضع حمل آسیب فراوانی که مادر متحمل می شود تا فرزند سالم به دنیا بیاید
با این وجود خداوند بصورت ویژه از مادر نام برده است و تقدیر کرده و این تقدیر باعث بشود ما فر اموش نکنیم دور ان خودمان را شانه خالی نکنیم از احسان و تقدیر
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اگر ما بخواهیم نام حضرت فاطمه را بعنوان یک نام مطرح کنیم و این نام هم بدون ویژگی یا خصوصیت خاصی مطرح شود می شود اینکه فاطمه دختر خدیجه است و محمد بن عبدالله همسر علی مرتضی مادر حسنین و زینبین فقط همین.
یعنی حضرت فاطمه را در قالب یک انسان ساده معرفی کردیم و این معرفی زیاد در ذهن نخواهد ماند و زود هم فراموش می شود.
اما اگر شما بیائید همین نام را همراه با خصوصیت ظاهری و باطنی مطرح کنید می شود آینه جمال تقدس و پاکی که محدثه بودن همراهش است بازتابی از عفاف و پاک دامنی که معصومه بودن همراهش است.
یعنی حضرت فاطمه می شود یک انسان خاص یک الگو برای تمام زنان و مردان و این قابل فراموشی نیست.
چرا؟ چون بعنوان یک مکتب بعنوان یک الگو بعنوان یک شخصیت جهانی معرفی شده است.
در رابطه با قداست و فضیلت حضرت فاطمه زهرا خیلی سخن ها گفته شد و خیلی کتاب ها نوشته شد که مهمترین نشانه ها فضیلت ها و قداست ها اینست که خداوند عالم در قرآن کریم تعدادی از آیات را به حضرت فاطمه اختصاص داده است
آیه مباهله آیه مودت آیه اطعام به اسیر و فقیر و مسکین سوره کوثر آیه تطهیر و ...
یک نمونه همین آیه مباهله در سوره آل عمران آیه61 خداوند عالم به رسول الله محمد بن عبدالله فرمودند کسانی که با تو به مُحاجّه پرداختند به آنها بگو ما زنان فرزندان خویشان خودمان را دعوت می کنیم شما هم همین کار کنید. بعد مباهله و همدیگر را نفرین می کنیم
تمام مفسرین چه شیعه چه سنی فرمودند منظور از زنان در این آیه وجود مقدس حضرت زهراست
یک نمونه در روایت سلمان فارسی از رسول اکرم می خواهد گوشه ای از شخصیت حضرت زهرا را به ایشان معرفی کند.
فرمود یا سلمان اگر کسی به دخترم فاطمه محبت کند محبت نسبت به دخترم 100 مکان به درد او می خورد. که یکی از آن مکان قبر است زمانی که انسان وارد قبر شده است
از یکی از مراجع تقلید سوال کردند شما از شب اول قبر نمی ترسید؟ فرمود تا محبت حضرت زهرا سلام الله را در سینه دارم نمی ترسم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آیه12: وَ لَقَدْ آتَیْنٰا لُقْمٰانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلّٰهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمٰا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
تفسیر:
طبق احادیث لقمان 400 پیغمبر را درک کرد و از این 400پیغمبر حکمت هایی را یاد گرفت
سیره فقهای ماست سیره علمای ماست اگر چیزی بلد هستند پای درس فقهای دیگر می نشستند نمی گفتند ما عالمیم تشنه ی علم بودند می گفتند ما تشنه ی علمیم
1. وَ لَقَدْ آتَیْنٰا لُقْمٰانَ الْحِکْمَهَ
1- خداوند فرمود عطا کردیم یاد دادیم خداوند حکیم بودن لقمان را امضا زده است نفرمود یاد گرفت روایت است أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء علم نور است که تا خدا نخواهد بر قلب تابیده نمی شود تا خدا نخواهد علم در ظرف وجودی انسان جای نخواهد گرفت
دلیل عطای حکمت چندتاست:
یکی از آن أَنِ اشْکُرْ لِلّٰهِ شکر خدا را به جای آورد
یکی دیگر شکر نعمت، خودش یکی از بهترین نعمت هاست و از این نعمت در هر یادگرفتن حکمت استفاده می کرد
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حضرت زینب دختر ارشد امیرالمؤمنین و فاطمة زهرا علیهم السلام است.
اوج درخشش حضرت زینب فصاحتش بلاغتش عبادتش خطبه هایش از حادثه عاشوراست یعنی از تل زینبیه تا مدینه
ولی در شرح حال این بانو اخبار خیلی کم است و اگر هم باشد موثق نیست که بشود تعریف کرد.در رابطه با محل دفن حضرت هم مورخان گفتند اختلاف است آیا در سوریه است یا جای دیگر آیا همین حرمی که در سوریه است و می گویند برای حضرت زینب است همین است یا نه؟ولی بقول یکی از مراجع تقلید خدا رحمتش کند می فرمود همین که مشهور می گویند یعنی شهرت خاص و عام است یعنی همین حرم در سوریه می گویند برای حضرت زینب است برای ما کافی است.
حضرت زینب دو ویژگی داشت که کمتر کسی می تواند داشته باشد.
1.رسم مردم مدینه بود که هر طفلی به دنیا می امد برای تیمن و تبرک قنداقه اش را محضر رسول اکرم می بردند تا اذان و اقامه در گوشش بگوید و هم دعا نماید و هم اسم انتخاب کند.
در این بین دو موضوع است خیلی جالب است یک موضوع اینست که یک قنداقه را پیامبر قبول نمی کند یک قنداقه را خود پیامبر می رود می گیرد.
وقتی مروان به دنیا می آید حَکَم بن عاص قنداقه مروان را می گیرد می رود محضر رسولل الله.
در احادیث ام المومنین عایشه علامه عسکری جلد2 در المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری در کافی جلد2 (با بیانی متفاوت) نوشته است:کانَ لا یُولَد لِأَحدٍ مَولودٌ إلّا أُتِیَ بِهِ النَّبی فَدَعا لَه مرسوم بود که وقتی بچّهای به دنیا میآمد آن را خدمت پیغمبر میآوردند، تا حضرت برای او دعا کند. فَأَدخَلَ عَلیهِ مَروانِ بنِ الحُکم وقتی مروانبنحکم به دنیا آمد او را آوردند. فَقالَ : هُوَ الوَزَغ ابن الوَزَغ المَلعونُ ابنُ المَلعون رسول خدا فرمودند او بوزینه پسر بوزینه است دورش کنید او ملعون است مروان را قبول نمی کند
وقتی حضرت زینب به دنیا می آید خود رسول الله می روند خانه فاطمه زهرا قنداقه زینب را بغل می گیرند.
2.در تولد فرزند انسان شادی می کند طبیعت انسان است اما دو شخصیت در خانه امیرالمومنین به دنیا آمدند که بعد از شادی غم حکمفرما می شود و صدای گریه بلند شد
یکی در تولد امام حسین علیه السلام و یکی در تولد عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها که رسول اکرم اخبار کربلا و مصائب را از جبرئیل امین شنیدند و گریه کردند حضرت هم مصائب را بیان میفرمودند و بقیه اهل بیت هم گریه می نمودند.
3.شخصیتیست که امام معصوم به او میفرماید یا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّیْل مرا در نماز شبت فراموش نکن.
حضرت زینب چه مقامی دارد که اباعبدالله الحسین از او درخواست دعا می کند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هٰذٰا خَلْقُ اللّٰهِ فَأَرُونِی مٰاذٰا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظّٰالِمُونَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ
تفسیر:
وقتی حرف از خداوند می شود بر روی زمین دو خدا وجود دارد یکی خداوندی است که احد و صمد است لاشریک له است لااله الا الله است یکی نه خداوندی است که چند مدل است یا مخلوق خالق است ماه است ستاره است فرشته است جن است یا مخلوق مخلوق است از سنگ است از چوب است که خدا در اینها شریک است.
در جلسه قبل هم بیان شد بت پرستان و غیر خدا پرستان اعتقاد به خدای واحد دارند این اعتقاد فطری است اما خدایان دومی که بیان شد خدای خودشان نمی دانند بلکه شریک در کنار خدا می دانند اینها واسطه آن خدا هستند.
هٰذٰا خَلْقُ اللّٰهِ فَأَرُونِی مٰاذٰا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ: وقتی حرف از آفرینش می شود تنها خدایی می تواند آفرینش داشته باشد خدایی می تواند شایسته پرستش باشد که هم صاحب قدرت است هم صاحب توانایی هم مدیر است مدبر است
وقتی انبیاء در برابر دیگر خداپرستان قرار گرفتند و آنها هم ادعای خدا داشتن کردند فرمودند خب یکی از قدرتهای خدای خودتان را بما بگوئید
وقتی ابراهیم سلام الله علیه بت های بتکده را خراب کرد و شکست تبر یا عصا را بر دوش بت بزرگ می گذارد آمدند محضر ابراهیم که تو بت های ما را خراب کردی؟
فرمود ببینید اثار جرم بدست کیست؟ عصا یا تبر که به روی بت بزرگ است.
عرض کردند بت که حرکت نمی کند قدرت حرکت هم ندارد.
بتی که قدرت حرکت ندارد چطوری شایسته پرستش است؟چطوری می تواند واسطه خیر و شر باشد؟
یا موسی کلیم الله علیه السلام که آمد پیش فرعون که ادعای خدایی می کرد تبلیغ خدای خودش را کند فرعون گفت یا موسی خدای تو چکار می تواند انجام بدهد؟
موسی فرمود یکی از کارها میراندن موجودات و بعد از آن زنده کردن آنهاست
فرعون گفت موسی این کار را من هم بلدم یکی دو نفر را کشت.
بموسی گفت یا موسی من هم مثل خدای تو می توانم موجودات را بمیرانم.
موسی فرمود خب حالا کشته شدگان را زنده کن.
اینجا فرعون کم آورد چون قادر به زنده کردن کشته شدگان نبود
2. بَلِ الظّٰالِمُونَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ اگر کسی بی خدا باشد یا دیگرخداپرستی داشته باشد مثل شیطان پرستان مثل گوساله پرستان و ... قانون زندگی بشری را بلد نیست نمی تواند قانون خوبی بنویسد که بدرد جامعه بشری بخورد و اگر هم بلد باشد هم در عمل دچار گمراهی می شود و دیگران گمراه می کند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ
تطبیق آیات1.خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها:
اولین اعجاز در خلقت آسمان است اگر کسی بخواهد خانه ای بسازد اولین کاری که می کند ساخت ستون است باید ستون باشد بینند ستون آن مکان را اما وقتی خداوند می خواهد قدرت خودش را به رخ بکشد آسمان را خلق می کند می فرماید من آسمان را خلق کردم بطوری که ستون آن را هیچ کسی نمی تواند ببیند اگر می توانید مثل من خلق کنید
بعد از اعجاز، خداوند فوائد بعضی خلقتها را بیان می کند
2.وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ:
وقتی خداوند کوه را خلق کرد می فرماید ما کوه را خلق کردیم بعلتی که علتش اینست کوه ها جلوی خیلی از زمین لرزه های شدید را می گیرد
2.أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ:
1-برای اینست که خداوند خیلی بفکر مخلوق خودش است اما ما بفکر خالق خودمان نیستیم
2-خداوند بفکر این است که انسان و هر جنبنده ای که بر روی زمین است بتواند با آرامش در آن زندگی کند
3-انسان بتواند بر روی زمین حکومت کند بطور کل نظام حاکم بر زمین برای انسان است
3.وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً:
وقتی خداوند باران را از آسمان خلق کرد می فرماید ما باران را خلق کردیم بعلتی
1-هیچ چیزی به خودی خود قدرت برای بوجود آوردن ندارند شما زمین را نگاه کنید اگر در زمین خشک و بی آب بذر بکارید در نمی آید حتما باید یک رطوبتی باشد
2-آب نعمتی است برای پرورش موجودات
که همه ی اینها نشانه از قدرت و کرامت خداوند است
حرم شهدای گمنام شهرستان نکا
سلام علیکم
تبریک عرض می کنم به مادران که فرزندان عزیزشان امروز روزی به سن تکلیف رسیدند
صحبتم با والدین است و دو نکته عرض کنم
نکته اول یک روزی رسول الله با اصحاب از کوچه ای می گذشتند مشاهده کردند کودکانی در حال بازی کردن هستند با مشاهده این صحنه به گریه افتادند و فرمودند وای به حال بچه های آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان
عرض کردند یا رسول الله آیا فرزندان آخرالزمان عاق والدین می شوند فرمودند خیر
عرض کردند یا رسول الله آیا به سنت جاهلیت کشته میشوند فرمود خیر
سوال کردن یا رسول الله به دلیل گریه شما و این عبارت چیست؟
فرمودند پدر و مادران آخرالزمان به فرزندان خود شان احکام دین و اعتقادی یاد نمی دهند نه حرام خدا را یاد می دهند نه حرام و نه واجب خدا را وظیفه ی والدین نسبت فرزندان سنگین تر شده
در مدرسه احکام دین یاد می دهند ولی کافی نیست شما هم در منزل با فرزند آموزش مسائل دینی داشته باشید
نکته دوم والدین باید آینه تمامنمای برای فرزند باشند در اعمالشان رفتارشان عبادتشان خیلی دقت کنند
اگر پدر و مادر در خانه اهل نماز باشد اهل عبادت باشند اهل روزه باشد اهل قرآن باشد فرزند هم قرآنی می شود اهل نماز میشود اهل روزه میشود.
اگر والدین اهل اینها نباشند فرزندان در درجه اول در منزل از اینها یاد میگیرند پس باید در رفتارتان خیلی مراقب باشید
و هم چنین به دختران عزیزم که به سنی رسیدند که براحتی می توانند با خدا صحبت کنند و خدا هم براحتی با آنها صحبت کند
این نکات به والدین
اما تبریک عرض میکنم به شما دختران عزیز بهخاطر ورود تکلیف الهی
سن تکلیف یعنی چه؟
یعنی دخترخانم ما اقاپسر ما به شرایطی می رسد که
۱.ماموریت پیدا می کنیم به انجام تکالیفی که در گذشته واجب نبود بر انسان واجب می شود که یک سری را باید انجام بدهد یک سری را باید ترک کند
۲.هم می تواند به راحتی با خدا صحبت کند که نماز است
هم می تواند به راحتی خدا با او صحبت کند که قرآن است
خدایا به همه ی ما توفیق عمل به تکالیف الهی مرحمت بفرما
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
طبق آیات قرآن رسول اکرم مَثَل نور خداوند است در عالم
یعنی تمامی انوار الهی در وجود ایشان وجود دارد
لذا هر خانه ای که به اذن خداوند رفعت پیدا کند نام مقدس رسول الله در آن خانه وجود دارد به مقام رسول الله اهل آن منزل به مقام معرفت الهی دست پیدا می کنند و در حقیقت آن منزل می شود بیتی ازا بیوت رسول الله
حرم ائمه معصومین نوری است از نور رسول الله که در این حرم ها ظاهر شده و برای کسی که در این حرم های مقدس وارد می شود شما می بینید بی چون و چرا مشغول ذکر می شوند یعنی امکان گفتن ذکر به آنها داده می شود لذا در اذن دخول حرمین شریفین شما می خوانید اللَّهُمَّ إِنِّی وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُیُوتِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِه یعنی خدایا من بر در یکی از خانه های پیامبر تو ایستاده ام.
این شرافت به حرم امام زادگان ما هم داده شده که حر م امام زادگان نیز شعبه ای از بیت رسول الله است که برخی از آنان از مقام خاص و ویژه ای برخوردار هستند که وجود مقدس کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام از آنهاست و حرم ایشان انتساب خاصی به معصومین دارد.
حضرت معصومه دارای یک ویژگی خاص هستند و یک شان خاص
ویژگی های خاص حضرت معصومه
1.یکی از ویژگی ها در محل دفن حضرت است:
برخی از امام زادگان، مکان دفن حتمی شان مشخص نیست، و در مزارشان اختلاف است، مانند علی بن جعفر علیه السلام، که حرمی در قم و حرمی هم در مدینه منسوب به ایشان است اما در مورد حرم حضرت فاطمه معصومه هیچ اختلافی در مزار این وجود مقدس نیست
2.یک ویژگی در زیارت حرم حضرت است:
هیچ کدام از امامزادگان ما زیارت نامه ندارند اما حضرت فاطمه معصومه از امام زادگانی هستند که سه امام معصوم یعنی امام صادق، امام رضا و امام جواد علیهم السلام، در مورد زیارت ایشان سفارش فرموده اند، و اثر زیارت ایشان را بهشت دانسته اند البته در برخی روایات این بهشت به شرط زیارت با معرفت است که باید بدانیم این معرفت چیست؟
در زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها عباراتی است که دارای نکات قابل تامل
اول سلامهای زیارتست که به حضرت آدم علیه السلام و چهار پیامبر اولوالعزم بصورت غایب و سپس به پیامبر و سیزده معصوم به صورت حاضر سلام داده می شود معرفت از اینا شروع می شود که معصومین هرکجای عالم که باشند اگر انسان به آنها توجه کند می تواند به محضرشان نائل بشود شاهدش هم همان سلام نماز است که در حرم حضرت معصومه بطور خاص حضور دارند
شأن خاص حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
در سوره اسراست آیه مبارکه 79 وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا
وارد شده است که در روز قیامت، زمانی که کار سخت می شود و عرق دهانها را می پوشاند، مردم به انبیاء پناه می آوردند و آنها مردم را به حضرت آدم ارجاع می دهند، و حضرت آدم نیز به حضرت نوح و ایشان به حضرت ابراهیم و ایشان به حضرت موسی و ایشان به حضرت عیسی و ایشان نیز به پیامبر خاتم ارجاع می دهند، و سپس نبی اکرم در مقابل باب الرحمن که رحمت خداوند از آنجا جاریست، به سجده افتاده و چنان حمدی به درگاه خداوند متعال می آورند که درهای بهشت باز می شود و تمام خلائق بشرطها و شروطها مورد شفاعت قرار می گیرند این مقام شفاعت
مقام شفاعتی که تمام اولین و آخرین، حتی انبیاء نیز محتاج شفاعت نبی اکرمند
سپس این شفاعت به کسانی که ارتباط خاص با حضرت دارند یعنی معصومین، منتقل می گردد و آنگاه مومنین نیز می توانند شفاعت کنند.
لذا شما در زیارت حضرت معصومه می خوانید یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ که امام صادق علیه السلام درباره مقام شفاعت ایشان می فرمایند: فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم تمام شیعیان من با شفاعت او وارد بهشت خواهند شد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
طبق آیات6و7سوره لقمان بعضی از مردم با یک سری شرائط اگر تلاش هم کنند توفیق رستگاری ندارند و مانع هدایت خودشان می شوند:
1.لهو الحدیث بود یعنی سخن بیهوده زدن که در جلسه قبل بحثش شد
اگر کسی مبتلا باشد به حرف بیهوده با چند دلیل اهل هدایت نمی شود:
1-ترویج فساد اخلاق:
نسبت به گناه بی حیا می شود قبح گناه از بین می رود
شخصیت شکنی اتفاق می افتد براحتی جلوی همه شخصیت دیگران را خرد می کند زیر سوال می برد
2-ایجاد غفلت:
غفلت از دشمنان اینکه شاید در این مجلس یک دشمن داشته باشد بر علیه او کار کند
غفلت از خدا اینکه خداوند انسان را پاک خلق کرد می خواهد پاک زندگی کند و پاک بمیرد
غفلت از وظیفه اینکه خداوند وظیفه ی انسان را عمل صالح قرار داد اینکه فلان فعل حرام است برای خودش حلال کند
2.وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا وَلّی مُسْتَکْبِراً وقتی آیات الهی را مستندا می شنوند بهشان بر می خورد قبول نمی کنند
3.کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ اصلا حوصله شنیدن آیات الهی را ندارند خودشان را به نفهمی می زنند انگار ناشنوا هستند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اگر کسی بخواهد به رستگاری برسد باید تلاشی را که محسنین دارند را داشته باشد و در کنارش توفیق رستگاری را هم از خداوند بخواهد
در آیات5الی7 یک سری نکات است که باید توجه بشود
1.هدایت و توفیق باید از طرف خداوند باشد در کنارش تلاش برای هدایت شدن هم باشد
2.کسانی که با تلاش و مجاهدت توفیق هدایت شاملشان بشود رستگار می شوند
بعضی از مردم هم توفیق رستگار شدن ندارند تلاش می کنند اما تلاششان طوریست که مانع هدایت خودشان می شوند:
1.کسانی مانع هدایت خودشان هستند که اهل حرف بیهوده هستند اهل غیبت کردن اهل تهمت زدن هستند اهل فحاشی هستند اهل گمراه کردن هستند باعث گمراهی و انحراف یکی دیگر بشود.
مایی که در فضای مجازی هستیم باید خیلی مراقب باشیم
آیه هفتم سوره لقمان می فرماید لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ بغیر علم کسانی هستند که بدون مطالعه بدون تحقیق حرفی می زنند مطلبی را منتشر می کنند
حتی اگر کسی هم باشد برای اسلام در راه اسلام کاری انجام بدهد بدون اینکه علمی نسبت به این کار نداشته باشد که قرآن چه گفته معصومین چه گفتند نوعی گمراهی است
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
خداوند در قرآن سوره ای را به ما عنایت کرده بنام سوره لقمان.
لقمان پیامبر نیست اما خصوصیاتی داشته که خداوند عالم به او مقام داده و بخاطر مقام او سوره ای را بنامش نازل کرده.
خداوند در قرآن کریم در رابطه با هدایت افراد زیاد صحبت می کند که کسانی قابل هدایت هستند که چند صفت داشته باشند یکی از آن صفت ها در آیه3و4 این سوره بیان شده یک صفت اینست که اهل کارهای حسنه باشند لِّلْمُحْسِنِینَ نیکوکار باشند.
کار حسنه و نیکو مصادیق زیاد دارد که خداوند در ایات مختلف بیشتر روی چند مصداق پافشاری می کند که هم جنبه فردی دارد هم جنبه اجتماعی دارد
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ اهل اقامه نماز باشند در روایت است شرط قبولی تمام اعمال همین قبول شدن نماز است.
نماز ما مثل اسکناس پاره و چسب زده نباشد که وقتی به مغازه دار یا راننده ماشین می دهیم تا به اسکناس نگاه می کنند پس می زنند بگوید این بدرد نمی خورد بکار من نمی آید
وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ اهل پرداخت زکات باشند پرداخت زکات فقط مال نیست که بله ماه رمضان است زکات فطره بدهم دامدارم کشاورزم زکات دام و مال بدهم نه صدقه زکات است یاد دادن چیزی به دیگران زکات است و خیلی مصادیق دیگر
وَ هُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ اهل ایمان به آخرت هم باشند که روز قیامتی هست حساب و کتابی هست بهشت و جهنمی هست
پس اسلام برای هدایت انسان از سه راه کمک گرفته است و تکلیف داده
از راه بدن تکلیفش نماز است
از راه مال تکلیفش زکات است
از راه قلب که تکلیفش ایمان و یقین است
و محسنین کسانی هستند که به این سه مساله توجه خاص دارند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
برای میلاد رسول الله چند نکته است که توجه داشته باشید:
1.با میلاد پیامبر پرونده نبوت و سلسله أنبیاء برای همیشه بسته می شود.
2.تمام أنبیاءبشارت آمدنش را به پیروانشان داده بودند اینکه ما کتب تحریف شده ای از پیامبران داریم یک علتش همین مساله است که نام رسول الله و وجود ائمه معصومین در کتب انبیاء سلف بوده
بطور مثال در بین اناجیل مسیحیت یک انجیل است که خیلی نزدیک به بیانات حضرت عیسی است که شخصی بنام برنابا آن را جمع آوری کرده این کتاب تاریخی شنیدنی دارد زمانی که کتاب جمع آوری شد چند سالی به دستور یکی از پادشاهان مفقود شد بعد از مرگ پادشاه آن را پیدا می کنند دلیل مفقود شدنش اینست که نام رسول الله در آن کتاب بود
اگر می شد آیاتی از این کتاب می خواندم که اما چون فرصت نبود نتوانستم آیاتی جمع آوری کنم
3.برای زمان میلاد رسول اکرم دو نظریه موجود است 1-روز 17ربیع طبق نظر مذهب تشیع 2-روز12ربیع طبق نظر مذهب اهل سنت.
زمان میلاد پیامبر اهمیت آنچنانی ندارد اما چیزی که مورد اهمیتست اتفاقاتیست که در زمان میلاد رخ داده که جهان اسلام مطالب زیادی را در کتب تاریخ خود نقل کردند
الف :بسته شدن درهای آسمان بر ابلیس
مرحوم إبن شهر آشوب در کتاب مناقب آل أبی طالب،ج1وعلامه مجلسی در بحار الأنوار،ج15از امام صادق نقل میکنند:
ابلیس به 7 آسمان میرفت و أخبار 7 آسمان را می گرفت. وقتی نبی مکرم متولد شد، تمام درهای آسمان به روی ابلیس بسته می شود.
طبق روایات بعد از انبیاء و ائمه تا امام حسن عسکری خداوند دو عالم دهر بر روی زمین قرار داده
یکی امام زمان ارواحنا له الفداست و یکی شیطان است که تمام انبیاء از شیطان چند نکته یاد گرفتند و یک وقتی پیامبر از معراج آمد شیطان آمد محضر رسول الله در فلان طبقه آسمان رفتی؟ فرمود بلی در همان طبقه کنار یکی از ستون ها منبری دیدی فرمود بلی ولی در تعجبم که منبر چرا آتش گرفته بود؟ عرض کرد یا رسول الله من بالای آن منبر می نشستم و برای ملائک درس اخلاق می گفتم
وقتی نبی مکرم متولد شد، تمام درهای آسمان به روی ابلیس بسته می شود. ابلیس می دانداین مساله سری است عالم است به احوالات عالم
ابلیس به زمین آمد وقتی به مکه رسید با نوری مواجه شد که از مکه به سمت آسمان تلالو می شود.
از جبرئیل سؤال کرد:چه خبر است؟
جبرئیل فرمود: محمد بن عبد الله به دنیا آمده.
که در روایات است در ولادت رسول الله ابلیس فریاد زد.
ب : فرو ریختن ایوان کسری
إبن کثیر دمشقی سلفی در کتاب البدایة و النهایة ج2علامه مجلسی در بحار ج15بحث میکنند وقتی پیامبر به دنیا آمد در زمین چنداتفاق افتاد علامه مجلسی 3اتاق را بیان می کنند ابن کثیر7اتفاق که یکی از آنها 14کنگره ایوان کسری که بزرگترین کاخ سلطنتی زمین است فرو می ریزد
ج. گفتن شهادتین توسط پیامبر اکرم
إبن هشام از مورخان بنام أهل سنت در کتاب السیره النبویة، جلد 1 نقل میکند:
حضرت آمنه میفرماید وقتی پیامبر به دنیا آمد دست به طرف آسمان بلند کرد و شهادتین را بر زبان جاری کرد
د : افتادن بتهای کعبه
إبن شهر آشوب در مناقب آل أبی طالب، جلد 1، از أمیر المؤمنین نقل میکند:
وقتی پیامبر اکرم متولد شد، تمام بتهایی که در کعبه آویزان بود، بر زمین افتادند و مردم صدایی را بدون منادی شنیدند که آیه ی شریفه وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا می خواند.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
نزدیک شهادت امام حسن عسکری هستیم یکى از مهمترین انتظارات ائمه مخصوصاً امام حسن عسکرى علیه السلام از شیعیان اینست که از نظر رفتار و اخلاق طوری باشد که در بین جامعه بشرى و مسلمانان الگو و نمونه باشد که اگر مردم آنها را دیدند با افتخار بگویند اینها شیعیان علی و امامان معصوم هستند، اینها تربیت شده مکتب اهل بیت هستند.
امام عسکری از ما شیعیان درخواست می کند:
اِتَّقُوا اللّهَ مراقب این باشید که از درگاه خداوند دور نشوید
وَ کُونُوا زَیناً زینت ما باشید باعث افتخار و سربلندی ما باشید که اگر شما را می بینند هم از دین تعریف کنند هم از بیان خدا و قران و پیامبر و ائمه هم از شما
وَلا تَکُونُو شَیناً باعث ملامت و خواری ما نباشید که اگر کسی شما را می بیند دین زده نشود از خدا پیغمبر و ... بد و بیراه نگوید
جَرّوا اِلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ جاذبه داشته باشید که اگر با کسی برخورد می کنید حرفی می زنید نتیجه بگیرند که مکتب اهلبیت این حرف را زده است
وَادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ دافعه نداشته باشید که وقتی کسی شما را دید بگوید اینها که دم از مکتب اهلبیت می زنند اینطوری هستند که نتیجه این بشود که بگویند هم خدا دروغ می گوید هم کتاب خدا هم پیامبر هم امام
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
زیارت کربلا مانند انجام اعمال حج است در روایت است کربلا بالاتر از حج است نه اینکه عظمت حج را پائین بیاوریم نه در روایت است خانه ی کعبه به خودش می بالد خداوند کربلا را به او نشان داد که تو به کربلا قبر سیدالشهدا نمی رسی.
یک روایت است از معصوم که زیارت کربلا مانند حج واجب است مستطیع شدی حج واجب می شود می روی کربلا هم استطاعت می خواهد مستطیع شدی می روی اگر نتوانستی مانند حج نائب می گیری که اعمالت را انجام بدهد.
اگر کسانی میخواستند بروند کربلا نتوانستند پولش را داشتند نتوانستند چه مانعی دارد مهمان کنند چند نفری را که خیلیها هستند که کربلا را ندیدند مهمان کنند
یک روایت است خیلی ساده اگر دستمان به کربلا نمی رسد ما اینکار را بکنیم در روایت از امام صادق علیه السلام است فرمود سجده بر تربت سیدالشهدا زمینهای هفت گانه را نورانی میکند حجابهای هفت گانه را کنار میزند. کربلا نمیتوانید بروید اما مهر تربت کربلا را سجده کنیم میتوانیم برای مسجد کربلا بگیریم.
این گلایه را متوجه باشید میبینم مهر مساجد ما نوعا مهر غیر تربت سیدالشهدا است اخیرا تبدیل به سنگ شده.
موسی بن جعفر سلام الله علیهما فرمود به شیعیان من بگویید از تربت من برندارند تنها تربتی که خدا شفا قرار داده تربت سیدالشهدا علیه السلام است.
مشهدی ها مهر درست می کنند تربت مشهدد قمی ها مهر درستمی کنند تربت قم راهیان نور می رویم مهر درست می کنند عزیزان بزرگواران هیچ کدام از این مهرها به اندازه تربت سیدالشهدا مقدس نیست. یعنی تقدس این مهر ها باید زیر سوال برود.
خدا، رحمت کند مرحوم آیت الله میلانی یک آقایی بالای منبر داشت این را میخواند ای خاک کربلای تو مهر نماز من. ایشان پایین منبر گریه میکرد داد زد نه شعر را درست کن ای خاک کربلای تو اصل نماز من.
به مسجد این مهرها زیبایی نمی دهد فقط تربت سیدالشهداست که زیبنده می کند مساجد ما را محافل ما را.
امام صادق علیه السلام جز بر تربت امام حسین علیه السلام سجده نمیکنند. بعضی از کارهاست که اگر نیت نداشته باشید خدا برای شما ثواب مینویسند از جمله این که تسبیح تربت امام حسین دست تان باشد.
می بینیم قم می رویم ری می رویم مشهد می رویم خبری از تربت نیست همه اش شده تسبیح پلاستیکی و چوبی و شاه مقصد و عقیق و ... فرمود اگر تسبیح از تربت امام حسین دست تان باشد غافل باشد مسبح نوشته میشود.
از تربت سیدالشهدا غافل نشوید خاک تربت مهرتربت تسبیح تربت همیشه همراهتان باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
دامنه حقالناس گسترده است که از درون خانه شروع میشود و تا کوچه و خیابان، محل کار، جامعه و ... ادامه پیدا میکند. یک بخش حق مالی است
یکی از حقوق مالی تضیع بیت المال
بدترین نوع خیانت، خیانت به چیزی است که متعلق به همه مردم میباشد. متأسفانه برخی به بهانههای مختلف در اموالی که متعلق به عموم است تصرف غیرمجاز میکند
امام علی (ع) در نامهای کارگزاران را بر حفظ بیتالمال تأکید کرده است:أدِقُّوا أقْلامَکمْ نوک قلمهای خویش را تیز کنید وَ قارِبُوا بَینَ سُطُرِکمْ میان سطرهای نوشته زیاد فاصله نیندازید وَ احْذِفُوا مِنْ فُضُولِکمْ حرفهای زیادی را حذف کنید وَ اقْصِدو اقَصْدَ الْمَعانی به بیان اصل معنا بپردازید وَ إِیاکمْ و الأْکثارَ از زیاده روی در مصرف پرهیز کنید فأِنَّ أمْوالَ الْمُسْلِمینَ لا تَحْتَمِلُ الإْضْرارَ بیتالمال تحمل اینگونه ضررها را ندارد
در حقالناس تفاوتی بین حق کودک و پیر نیست بین فرزند و غریبه نیست. اگر حق کودکی هم سلب شود، اگر کودکی مورد هتک حرمت و ضرب و شتم و کتک قرار بگیرد حق الناس است. پدر فرزند خودش را بخاطر یک اشتباه کتک بزند همسر خودش را کتک بزند توهین کند مرتکب حق الناس شده
حتی بیان شده اگر کسی که در مسجد نشسته اگر دیگری جای او را با تغییر غصب کند این اتفاق برای کودکان زیاد می افتد کودک دلش می خواهد صف اول نماز بایستد هیچ اشکالی ندارد احکامش رعایت بشود من بیایم به او بگویم برو صف قبل جای او را بگیرم غصب مکان کردم اگر نماز هم بخوانم نمازم باطل است.باشد مسجد
اگر شخصی در صفی مهری تسبیحی گذاشته برود وضو بگیرد بیاید دیگری بیاید جای او بنشیند و در آنجا نماز بخواند غصب مکان کرده اگر نماز هم بخوانه نماز باطل است الا زمانی که صف اول باشد و هنوز هم نیامده امام جاماعت دارد به رکوع می رود این شرایط دارد که باعث بطلانا نماز نمی شود.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
شهید ثانی خواب یکی از بزرگان را می بیند احوالش را می پرسد.
گفت: یک سال از مردنم گذشته، اما بعلّت کاریکه کردهام، هنوز گرفتارم.
ادامه داد:یک روز از راهی در حال عبور بودم شخصی با مقداری کاه وارد شهر شد.
من بدون اینکه به او اطلاع دهم و اجازه بگیرم، با خودم گفتم یک ذرّه کاه دیگر رضایت گرفتن نمیخواهد یک پر کاه از بارش برای تمیز کردن دندانهایم برداشتم به خاطر همین پر کاه یک سال در گرفتاری هستم!
یکی از اموری که در منابع دینی مورد تأکید قرار گرفته، رعایت حق الناس میباشد.
در اهمیت موضوع حق الناس:
1.پیغمبر خاتم روزهای آخر عمرشان از مردم میخواهند که هرکسی حقی به گردن آنها دارد، بیایید دریافت کند.
2.سه سورههای قرآن مثل مطففین، حجرات و همزه از زوایای مختلفی بحث حقالناس را بیان کردهاند. 3.طولانیترین آیه قرآن اشاره به حق الناس دارد.
4.از نظر شرعی، حقی بر عهده نمازگزاری باشد و او حق را نپردازد، این کار مانع قبولی نماز اوست.
قبولی جسم نماز که رکعات باشد نیست منظور قبولی روح نماز است
حتی شهدا و انبیاء و ائمه هم از این موضوع در امان نیستند.
که از امام باقر (ع) است: أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذَنْبِهِ نخستین قطره از خون شهید کفاره گناهان او است أِلّا الدَّینِ مگر دَین فَأنَّ کفارَتَهُ قَضائُهکه کفارهاش پرداختن آن است.
5.یکی از عوامل عذاب قبر همین ادا نکردن حقوق است.
6.باعث بی برکتی در روزی می شود
قال رسول الله مَنْ حَبَسَ عَنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ إِلَّا أَنْ یَتُوب
هر کسی چـیـزی از حقوق برادر مسلمانش را از او باز دارد، خداوند برکت روزی را بر او حرام میکند. مگر اینکه توبه کند. توبه اش ادای حق است.
منظور از حذف برکت دو جورست
یک اینکه خداوند روزی می دهد ولی نمی ماند
یک جور اینکه اصلا روزی نصیبش نمی شود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
در قرآن بیش از 50 علت و عامل برای ایجاد صبر در انسان ها و یا تمرین افزایش صبر در انسان آیه بیان شده است.
1.آگاهی و شناخت و بصیرت است:
اگر می خواهیم صبرمان بیشتر بشود اگر می خواهیم در وجودمان صبر ایجاد کنیم باید نسبت به بلا و شیرینی عبادت و عواقب معصیت آگاهی پیدا کنیم
خیلی از افرادی که در این سه مورد شل می شوند و وا دادگی در آنها ایجاد می شود بخاطر عدم شناخت است.
وکَیفَ تَصبِرُ عَلى ما لَم تُحِط بِهِ خُبرا انسان صبور نمی شود مگر اینکه مگر اینکه نسبت به آن آگاهی پیدا کند.
این آکاهی دوبخش است یک بخشش مطالعه حوادت گذشتگان است گذشتگان با بی صبری تمام دچار حوادث شدند یک بخشش سنت الهی است باید از خداوند طلب صبر کرد با ذکر با دعا با استغاثه
2.اراده قوی عاطفی عمل نکنیم:
خداوند آیاتی در قرآن بیان فر موده که اگر کسی اراده قوی داشته باشد از صابران است یک نمونه آل عمران آیه186 واِن تَصبِروا وتَتَّقوا فَاِنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمور یعنی عزم و اراده قوی بر امورست که موجب صبر و تقوای الهی میشود.
یک نمونه سوره لقمان آیه17واصبِر عَلى ما اَصابَکَ اِنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمور در بلاها عاطفی عمل نکنید فکر کنید صبر کنید
یک نمونه سوره شورا آیه43 و لَمَن صَبَرَ وغَفَرَ اِنَّ ذلِکَ لَمِن عَزمِ الاُمور در امورات صعه صدر داشته باشید گذشت داشته باشید
3.برای هر مدل حوادث انسان آمادگی داشته باشد:
بعضی از ما فکر می کنیم زندگی باید همیشه بدون مشکلات باشد نه اینطور نیست تدبیر و یک مدل مدیریت یعنی این همیشه که نباید در زمان حادثه ما مدیریت بحران داشته باشیم قبل از ایجاد حوادث هم باید راه های نفوذ حوادث را ببندیم
4.استغفار:
یشترین بلا از سمت ماست
1.وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ سوره شوری آیه 30
2.ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ سوره روم آیه40
یکی از مواردی که باعث بلا می شود گناه است و با استغفار انسان می تواند صبر را در خود ایجاد یا افزایش بدهد در دعای کمیل است اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا خدایا مرا بخاطر تمام معاصی و خطاهایی که مرتکب شدم ببخش
در سوره انفال است وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ وقتی از معصیت و خطا استغفار کنند مبتلا به بلا نمی شوند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
اهمیت صبر به قدریست که امام صادق می فرماید صبر به منزله راس است الصَّبرُ رَأسُ الإیمانِ که در حدیثی می فرمایند الصَّبرُ مِن الإیمانِ بمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ صبر در ایمان به منزله سر در بدن است فإذا ذَهَـبَ الـرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ وقت سر برود بدن هم می رود وقتی بدن بمیرد فاسد می شود کذلکَ إذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الإیمانُ وقتی صبر برود ایمان هم می رود و وقتی ایمان بمیرد اعمال فاسد می شود
بخشی از آیات قرآن و روایات مربوط به صبر است طبق روایت امیرالمومنین صبر در 3 چیز است بلا-عبادت-معصیت یک نکته از جلسه قبل بیان کنم در بلا بجای جمع کردن یقه خداوند یقه خودمان را جمع کنیم قرار نیست همه مصائب و بلا از خداوند باشد بیشترین بلا از سمت ماست 1.وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ سوره شوری آیه 30 2.ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ سوره روم آیه40 و در جلسه قبل هم گفتیم دو کار انجام بدهیم یک کار تدبیر است یک کار مدیریت.مدیریت در صبر اینست ما صبر خودمان را بالا ببریم
برای اینکه ما استقامت خودمان را در عبادت و بلا بالا ببریم آیات و روایات راهکار داده اند
اولی در قرآن است
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَعِینُوا بِالْصَّبْرِ والصَّلَو ةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الْصَّبِرِینَ۱۵۳ بقره
خداوند داروی صبر را برای ما نسخه پیچی کرده است که در این آیه بعد از اسْتَعِینُوا بِالْصَّبْرِ فرموده والصَّلَوةِ یعنی برای بیشتر شدن صبر از نماز کمک بگیرید. یک پرانتز هم من باز می کنم اصل نماز یعنی دعا وقتی ما نماز می خوانیم بعد از آن دعا هم فراموش نکنیم چون در آیه 152 سوره بقره فرمودند فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ اگر مرا یاد کنید من هم شما را یاد می کنم بعضی ها گله مند هستند که خدا نگاه نمیکند روایت است که خداوند رزق همه را جدا می کند اگر بنده ای نخواهد رزق او را نمی دهد یک وقت هم اتفاق می افتد بنده می خواهد خدا نمی دهد روایتست ملائک گله می کنند خدا می فرماید صدای قشنگ بنده ی خودم را دوست دارم اگر بدهم دیگر سراغ من نمی آید. فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ بهترین ذکر نمازست بعد از نماز بهترین ذکر دعاست.
در تفسیر عیاشیست از امام صادق علیه السلام: وقتی با غمی از غمهای دنیا روبرو میشوید وضو گرفته به مسجد بروید نماز بخوانید و دعا کنید خدا دستور داده واستعینوا بالصبر والصلاة
وقتی به آخر ایه 153 بقره توجه کنیم خداوند عالم می فرماید إِنَّ اللَّهَ مَعَ الْصَّبِرِینَ خدا با صابران است و نمیگوید خدا با نمازگزاران است یعنی شما با نماز تمرین صبر داشتید
دوم روایات است
در نهج البلاغه حکمت207 که امیرالمومنین فرمودندإِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ اگر بردبار نیستى خویشتن را بردبار جلوه ده، که اگر اینطور باشی فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ مانند کسانی نمی شوی که در بلا و اندوه غرق هستند و همیشه خودشان را اندوهگین نشان می دهند
به جای آنکه همرنگ جماعتِ دنیا زده شویم،خوبست همرنگ مردمان صبور باشیم که در کتاب ثواب الاعمال ج1 است از امام باقر علیه السلام: مَن صَبَرَ عَلى مُصیبَةٍ کسی که در مشکلات صبر کند زادَه اللّهُ عِزّا اِلى عِزّه خدا بر عزت او اضافه می کند
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین
روایت از امیرالمومنین که می فرماید الصّبر امّا صَبْر على المُصیبة او على الطّاعة او عن المعصیة
صبر در عبادت گفته شد از روی علاقه و مصلحت اندیشی خداوند و تکلیف خدا به بنده در همه حال انجام بدهد بحث این جلسه صبر در مصیبت است
عکس العمل ما در بلا و مصیبت فرق می کند.
یک وقتی به زبان می آوریم چرا من؟ مگر من چه گناهی به درگاه خدا کرده بودم که مستحق چنین مصیبتی شده ام؟
امیرالمومنین بعد از شهادت پیامبر چه اتفاقی برایش افتاد در زمان حکومتش چه اتفاقی بر او افتاد فقط صبر کردند علم لدنی داشتند اما قضاوت نکردند فقط صبر کردند.
در صبر چند نکته باید توجه بشود:
1.انسان تا تمرین صبر نداشته باشد هر مشکلی که برایش پیش بیاید نتواند کاری انجام بدهد بخاطر اینست که اولا تدبیر ندارد دوما مدیریت. در زندگی باشد انسان فکر می کند زندگی میدان جنگ است شما قهرکردن ها را ببینید طلاق ها را بینید طعنه زد حمله کرد فورا حمله می کند فورا طعنه می زند کار به طلاق می کشد پیر و جوان هم ندارد. اما واقعیت زندگی چیست؟ صبوری و در کنارش مدیریت.
در نهج البلاغه خطبه 3 امیرالمومنین فرمودند با خودم فکر کردم تنهایی با دشمن بجنگم یا صبور باشم؟ دیدم صبر از همه چیز بهتر است
این جمله مربوط به زمانی است که غصب خلافت شد اما ما که شیعیان ایشان هستیم، می بینیم چند سال است خانواده با هم قهرند چقدر بانی خیر شدیم یک دورهم نشینی بگیریم از خاطرات گذششته بگوئیم که همین خاطرات باعث بشود کدورت کم بشود.
بعضی ها در برابر مشکلات با اینکه صبر هم می کنند کم می آورند روایت است صبر بر مصیبت به اندازه همان مصیبت بر انسان نازل می شود کسی که دستش را به هنگام مصیبت بر زانو بزند اجرش تباه شده.
همه درمورد ایوب پیغمبر شنیدیم صبر ایوب زبانزد است ولی یک جا کم می آورد فرمود خدایا کم آوردم
اگر انسان در برابر بلا و مصیبت کم آورد قرار نیست نق بزند چند کار انجام می دهد که ان شاء الله این چند کار جلسه بعد بیان می شود